Yasin Lv2_5440737637109342964.mp3
زمان:
حجم:
3M
بیا که باهم برقصیم، بهاری که توش نرقصیم حیف میشه عزیزم.
یه جاییم هست که تنها نخِ مونده از وجودت رو گره میزنی به ضریحِ آقا امام رضا و چشماتو میبندی، همه چیز رو میسپری به خودش و میدونی و مطمئنی که درست میشه، که پارچه وجودت نخکش نمیشه، که امیدت نا امید نمیشه و دستِ خالی برنمیگردی.
هر وقت نمیدونم چیکار کنم پناه میارم به کلمات، ازشون وام میگیرم و جمله میسازم، جمله میسازم و فکرای توی سرم رو خالی میکنم، فکرای توی سرم رو خالی میکنم و جا برای اشکهام باز میشه، جا برای اشکهام باز میشه و گریه نمیکنم.
من قوی نیستم، من بین کلمات گریه میکنم.
هدایت شده از هزارمن
[خاورمیانه]
تو رو نمیدونم کاپیتان ولی من خیلی به خاک اعتقاد دارم، روی این خاک خیلی سرایِ بیتن افتاده، خیلی نگاه منتظر دوخته شده، خیلی خونِ حق و نا حق ریخته شده و حالا؟ حالا خواه یا نا خواه برای اون خونها، خون ریخته میشه و نگاه های منتظر، انتظار میطلبه.
تا بوده و بوده اینجا دایره المعارفِ "تمدن" بوده و تمدن برای ساخته شدن بها میخواد، بهایِ این تمدن چند هزارساله رو با خون و انتظار دادیم و میدیم.
هر مطلبی رو نشر ندید، هر پیامی رو فوروارد نکنید، هر چیزی رو ننویسید برای گرفتن ویو و هر چیزی رو باور نکنید، ترس رو توی دل مردم نکارید هیچچیزی بدتر از وحشت و ترس مردم نیست.
تنها رسالت ما فعلا داشتن آرامش و انتقالش به بقیهست.