eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
325 دنبال‌کننده
46 عکس
43 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
طبق روایات شیعه (۱) و سنی (۲)؛‌ یک چهارم آیات قرآن درباره اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و یک چهارم از آیات قرآن درباره دشمنانشان و یک چهارم درباره امثال و سنن و یک چهارم نیز در باب احکام و فرائض. از میان نیمی از آیات قرآن، که حقیقت و باطنش در باب اهل بیت علیهم‌السلام و دشمنان ایشان است، آیات فراوانی وجود دارد که شأن نزول‌شان واقعه غدیر است و متأسفانه حتی بسیاری از شیعیانِ اهل قرآن و مأنوس با احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز اطلاع چندانی از این آیات (جز آن موارد معدود بسیار مشهور) ندارند. بنا داریم به حول و قوّه الهی و به مدد خود مولی علیه السلام، إن‌شاء‌الله در این ایام باقی‌مانده تا عید الله الاکبر، برخی از این آیات و روایات ذیل آن‌ها را با عنوان تقدیم کنیم. پانوشت‌ها: (۱) به عنوان نمونه حدیثی از امام محمد باقر علیه‌السلام در کتاب کافی شریف (ج۲؛ ص۶۲۸) (نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ.) (۲) به عنوان نمونه حدیثی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به نقل از ابن عباس در کتاب مناقب (ص۳۹۴) اثر ابن مغازلی شافعی. (فقال النبي صلى الله عليه وسلم: ((مم تعجبون؟ إن القرآن أربعة أرباع: فربع فينا أهل البيت خاصة، وربع في أعدائنا، وربع حلال وحرام، وربع فرائض وأحكام، والله أنزل في علي كرائم القرآن) ابن مغازلی از بزرگان اهل سنت است به نقل از ابن عباس حدیث فوق را آورده که پیامبر (با قسم جلاله) فرمودند: و الله أنزل فی علی کرائم القرآن. به خدا قسم،‌ آیات تکریم و کرامت در قرآن در شأن علی نازل شده است. این سخن، از یک عالم شیعی نیست! حدیثی است که صحت صدورش را علمای بزرگ اهل سنت اقرار کرده‌اند و این مطلب، مطلبِ تأمّل‌برانگیزی است! @justhadis110
(قسمت اول) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ابلاغ پیام غدیر نه گمراه شد، نه هدفش را گم کرد و نه از روی هوای نفس سخن گفتند! ۱) آیات ۱ تا ۳، از سوره‌ی نجم: «و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را نیز گم نکرده *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) ذیل این آیات شریفه فرموده‌اند: «هنگامی‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روز غدیر، دست امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) را بلند کردند (و ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد)، مردم سه دسته شدند: گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گمراه شد. و گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هدفش را گم کرده است. و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با هوی‌وهوس خود درباره‌ی اهل بیتش (علیهم‌السلام) و پسر عموی خود (علی‌ علیه‌السلام) سخن می‌گوید. آن‌گاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد «سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» منبع: شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳؛ تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴؛ تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸. نکته‌! خیلی از ما قرآن می‌خوانیم شاید سوره‌ی نجم را هم بارها خوانده‌ایم و معنی آن را نیز دیده‌ایم اما چرا به دستور خود قرآن عمل نمی‌کنیم که در آیه‌ی 44 از سوره نمل فرموده، برای فهمیدن درست آیات، باید بریم سراغ تبیین‌گر قرآن یعنی رسول خدا (و وارثان حقیقی علم‌شان (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین)) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110 🌀 (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی) https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
(قسمت دوم، بخش اول) به‌زودی در غدیر خواهند فهمید! یکی از آیاتی که شاید کمتر کسی گمان کند که شأن نزولش (طبق منابع شیعه و سنی)‌ درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) است، آیات آغازین سوره‌ی نبأ است. در این آیات خدا می‌فرماید: «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ[1] - آنها از چه چيز از يكديگر سؤال می‌كنند؟! * از آن خبر بزرگ * آن خبری که همواره درباره‌ی آن با یکدیگر اختلاف دارند * نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد. * باز هم نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد.» حاکم حسکانی، عالم بزرگ حنفی مذهب اهل سنت (متوفای در قرن 5) در شواهد التنزیل در خصوص شأن نزول این آیات، حدیث ذیل را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل کرده: ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است)‌ بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت: ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟ حضرت فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آن‌ها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند (نبأ:1)» (یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابی‌طالب از تو می‌پرسند)؛ «از خبر بزرگ * همان که پیوسته درباره‌اش اختلاف دارند (نبأ:2و3)» (یعنی ولایت علی همان خبر بزرگی است که بعضی آن را قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب می‌کنند)؛ «هرگز چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند (نبأ:4)» این رد بر آن‌هاست؛ (یعنی به زودی "در غدیر[2]"خواهند فهمید که خلافت علی‌بن ابی‌طالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛ «سپس به زودی می‌فهمند که این‌گونه که می‌پندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و می‌بینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع می‌شوند. پس هیچ مُرده‌ای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است[3]؟ پانوشت: [1] نبأ:1تا5 [2] از علقمه روایت شده که گفت: روزی در جنگ صفین مردی از سپاه شام غرق در سلاح و قرآنی بر سر، در حالی که آیات: «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» را می‌‌خواند، هماورد طلبید. خواستم به جنگ او بروم، اما علی (علیه‌‌السلام) به من فرمود: بایست! سپس خود به رویارویی آن مرد رفته و به وی فرمود: آیا می‌‌دانی مصداق نبأ عظیم (و خبر بزرگی) که مردم درباره‌اش اختلاف کرده‌اند «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ:3)» کیست؟ گفت: نه، نمی‌دانم! امام (علیه‌‌السلام) فرمود: به خدا سوگند من آن خبر عظیمی هستم که درباره‌‌اش به اختلاف افتادید و بر سر ولایتش به جنگ پرداختید و بعد از پذیرش ولایتش روی بر تافتید، و پس از نجات از شمشیرم، به جهت سرکشی‌کردنتان در برابر امر خدا درباره‌ام، هلاک گشتید؛ و در روز غدیر (حقانیت مرا)‌ دانستید و روز قیامت نیز حقیقت آنچه در دنیا دانستید را به عینه خواهید دید... (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۷۹) [3] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص418؛ طرائف، سید بن طاووس، ج1، ص95 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(قسمت دوم؛ بخش دوم) نبأ عظیم بودن ولایت امیر مؤمنان علیه السلام در همه‌ی امت‌های پیشین! «نبأ عظیم[1]» بودنِ امرِ ولایتِ امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، تنها منحصر به دین اسلام نبوده است! بلکه‌ بر طبق آیات و روایات (که حتی در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است)، در تمام امت‌های گذشته نیز، هر پیامبری که مبعوث می‌شده، مأمور بوده است که علاوه‌بر اقرار گرفتن از امتش درباره‌ی توحید، معاد و نبوت خودش، درباره‌ی نبوت پیامبر آخرالزمان و وصایت وصی او را نیز اقرار بگیرد. یعنی پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام،‌ فقط در دین اسلام از شروط اصلی ایمان نیست، بلکه این امر در همه‌ی ادیانِ گذشته نیز، از شروط اصلی ایمان، بوده است. به عنوان نمونه حدیث ذیل از حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام مؤید این معناست: ولایت علی علیه‌‌السلام، در تمامی کتاب‌های آسمانی انبیاء نوشته شده بوده و خدا هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نکرد، مگر اینکه او مأمور به دعوت خلق به سوی نبوت محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و ولایت وصیّ او علی علیه‌‌السلام بوده[2]. و از میان روایات مذکور در منابع اهل سنت، روایت بسیار تأمّل‌برانگیز ذیل به این حقیقت اشاره دارد: ابن عساکر عالم و محدّث بزرگ اهل سنت (شافعی مذهب در قرن ۶)، در کتاب مهم خود، تاریخ دمشق، این حدیث را ذیل آیه شریفه‌ی «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا[3]» نقل کرده است که پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه در گزارش سفر معراج فرمودند: فرشته‌ای به سوی من آمد و گفت: ای محمد از پیامبرانی که پیش از تو فرستادیم بپرس که: بر چه چیز مبعوث شدند! من پرسیدم و آنان گفتند: بر ولایت تو و ولایت علی بن ابیطالب مبعوث شده بودیم[4]. جالب است بدانید، در همه‌ی ادیان گذشته نیز، زمانی که امت‌ها به شرط اقرار به حقانیت و افضلیت امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام می‌رسیدند، دچار اختلاف می‌شدند و برخی می‌پذیرفتند و برخی سر باز می‌زدند و برای نفسشان سخت بوده. این مطلب را خود امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام چنین بیان داشته‌اند: به خدا قسم خداوند را خبری عظیم‌تر از من نیست، به خدا قسم خداوند را نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست، و به‌راستی که فضل و برتری من بر تمام امت‌های پیشین نیز عرضه شد، اما آن‌ها در پذیرش آن اختلاف کردند و به آن اقرار نکردند[5]. در ادامه إن‌شاء‌الله به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که: به چه دلیل و برهانی، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام، در همه‌ی ادیان گذشته که ایشان را هم ندیده‌اند، عرضه شده، و از شروط اصلی ایمان آن‌ها بوده است؟! پانوشت‌ها: [1] اشاره به آیه نخست از سوره‌ی نبأ. [2] وِلایةُ عَلیٍّ مَکتُوبُ فی جَمیعِ صُحُفِ الاَنبیاءِ و لَن یَبعَثَ اللهُ نَبِیّاً اِلّا بِنُبُوّةِ مُحَمَّدٍ وَ وِلایةِ وَصِیّه عَلیٍّ. (بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲) [3] از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس(زخرف:۴۵) [4] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج۸، ص۳۳۸؛ مناقب، خوارزمی، ص۳۱۲ [5] أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: فِي قَوْلِهِ «عَمَّ يَتَساءَلُونَ... إِلَخْ» قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: مَا لِلَّهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّي وَ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي، وَ قَدْ عُرِضَ فَضْلِي عَلَى [جَمِيعُ] اَلْأُمَمِ اَلْمَاضِيَةِ عَلَى اِخْتِلاَفِ أَلْسِنَتِهَا فَلَمْ تُقِرَّ بِفَضْلِي. (تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran @justhadis110
(۴) (بخش سوم) نام بردن از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیر مؤمنان علیه‌السلام در کتب آسمانی پیشین: همان‌طور که بر طبق آیات قرآن و روایات، ایمان به انبیای گذشته، جزو شروط الزامی، برای تحقق ایمان و رستگاری مؤمنان ذکر شده است؛ نظیر آیه ۱۳۶ سوره‌ی نساء: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید، کسی که خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.» و یا آیات دیگری نظیر: آیه ۲۸۵ سوره بقره - آیه ۴ سوره بقره - آیه ۱۲ از سوره مائده - آیه ۱۹ از سوره حدید و... به همین ترتیب، زمانی هم که در کتب آسمانیِ ادیان پیشین، از رسول خدا و وصی ایشان سخن به میان می‌آید، مردمان آن دوران نیز، باید به نبوت آن پیغمبر آخرالزمان و وصایت وصی او اقرار کنند، تا جزو مؤمنین و رستگاران شمرده شوند! بنا بر فرمایش صریح قرآن کریم، در کتب آسمانی گذشته، نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ذکر شده است: «همان‌ها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛...»[۱] همچنین بیان شد که بر طبق روایات شیعه[۲] و سنی[۳]، در کتب آسمانی گذشته، علاوه بر نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نام امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام نیز به عنوان جانشین حضرت آمده و انبیا نیز مأمور به اخذ اقرار از پیروانشان در این خصوص بوده‌اند. علاوه بر این، از آیات قرآن و روایات استفاده می‌شود كه علاوه ذکر نام، اوصاف و فضایل پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و جانشین بر حقَش علی عیله‌السَلام نیز در كتب آسمانی پیشین (به ویژه انجیل و تورات) بیان شده است. به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «كسانی كه كتاب آسمانی به آنان داده‌ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می‌شناسند، گرچه جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان می‌كنند.»[۴] این آیه، پرده از حقیقت مهمی بر می‌دارد و آن این كه بیان صفات روحی و جسمی و ویژگی‌های پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ‏در كتب پیشین، به قدری صریح و روشن بوده است كه تصویر كاملی از آن در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشته‌اند، نقش بسته بود، آن‌چنان که ایشان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را مانند فرزندان خودشان به خوبی می‌شناختند. برای نمونه در روایتی بسیار تأمّل برانگیز که شیعه و سنی آن را از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند، در عصر حیات خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، یکی از علمای یهود به نام جندل بن جنادة بن جبیر، از حضرت سؤالاتی می‌پرسد و پس از‌ آن‌که ایشان به همه‌ی پرسش‌های جندل پاسخ می‌دهند و او به حقانیت ایشان واقف می‌شود، خطاب به حضرت می‌گوید: ای رسول خدا، مرا از جانشینان خود آگاه فرما تا به ایشان تمسّک بجویم. حضرت در پاسخش می‌فرمایند: جانشینان من دوازده نفر هستند. او در پاسخ کلام بسیار مهمی بیان می‌کند و می‌گوید: بله، این‌چنین است و ما این مطلب (که جانشینان شما پیغمبر آخرالزمان ۱۲ نفر هستند) را در تورات یافته‌ایم. [این جواب جندل، پاسخ بسیار مهمی است که مبنای مباحث بعدی را تشکیل می‌دهد و فعلاً در حد همین اشاره از آن عبور می‌کنیم.] در ادامه رسول خدا یک‌یک امامان بعد از خود را برای جندل معرفی می‌‌کنند...[۵] در ادامه ضمن اشاره به برخی دیگر از این روایات (که نشان می‌دهد نام پیامبر و امیرالمؤمنین در کتب آسمانی گذشته بیان شده) به این بحث جالب توجّه پرداخته می‌شود که آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین و دیگر امامان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باقی‌مانده است؟! [۱] اعراف:۱۵۷. [۲] بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲. [۳] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱. [۴] بقره:۱۴۶ [۵] کفایة‌‌الأثر، خزّاز قمی، ج۱، ص۵۶؛ ینابیع‌المودة، قندوزی حنفی، ج۳، ص۲۸۴. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ إرْتَعوا في رياضِ الجنّةِ. قالوا: يا رسولَ اللّهِ، و ما رِياضُ الجنّةِ؟ قالَ: مَجالِسُ الذِّكرِ. ⬅️ هرگاه به باغی از باغ‌های بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سؤال شد: باغ‌های بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر. (مانند اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت (علیهم‌السلام) زنده می‌شود و قرآن تلاوت می‌شود و احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) خوانده می‌شود و فضائل و مصائبشان ذکر می‌شود و...) 📚 عدة الداعی (ابن فهد حلّی): ج۱، ص۲۵۳ 💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ عَنْ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِي: أَ تَخْلُونَ وَ تَتَحَدَّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ؟! فَقُلْتُ إِي وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَخْلُو وَ نَتَحَدَّثُ وَ نَقُولُ مَا شِئْنَا. فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي مَعَكُمْ فِي بَعْضِ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ إِنَّكُمْ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ. ⬅️ امام باقر (علیه‌السلام) به میسر فرمود: «آیا شما خلوت می‌کنید و گفت‌وگو می‌نمایید و هر چه خواهید می‌گویید؟ میسر گفت: آری به خدا که ما خلوت می‌کنیم و گفت‌وگو نموده هر چه خواهیم (از ذکر) می‌گوییم، فرمود: «به خدا من بسیار دوست دارم که در بعضی از آن مجالس با شما باشم، همانا به خدا که من بوی شما و نسیم شما (عقاید و اقوال شما) را دوست دارم، و شمایید که دین خدا و دین ملائکه او را دارید، پس (مرا به شفاعت و کفالت خود با) پرهیز از حرام و کوشش در طاعات کمک کنید. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۱۸۷ - بَابُ تَذَاكُرِ اَلْإِخْوَانِ (باب گفتگوی برادران دینی) ح۵ 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ قَالَ لِفُضَيْلٍ: «تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟» قَالَ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ: «إِنَّ تِلْكَ اَلْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا. يَا فُضَيْلُ، مَنْ ذَكَرَنَا - أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ - فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِثْلُ جَنَاحِ اَلذُّبَابِ، غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ أَكْثَرَ مِنْ زَبَدِ اَلْبَحْرِ». ⬅️ حضرت خطاب به فضیل فرمودند: آيا با هم مى‌نشينيد و گفتگو می‌کنید؟ گفتم آرى فداى تو شوم. فرمود: من اين گونه مجالس را دوست می‌دارم، پس اى فضيل امر ما را احيا كنيد، خداوند رحمت كند كسانى را كه امر ما را احيا می‌كنند. اى فضيل كسى كه از ما ياد كند يا نزد وى از ما ياد شود و از چشمانش باندازۀ پر مگسى اشك بيرون آيد، خداوند گناهان او را اگر چه بيشتر از كف درياها باشد مى‌آمرزد. 📚 ثواب الأعمال (شیخ صدوق): ج۱، ص۱۸۷ 💠 حضرت امام رضا علیه السلام: ✅ رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا، فَقُلْتُ لَهُ: فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟ قالَ: یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا. ⬅️ خداوند، رحمت کند آن بنده‌ای را که امر ما را زنده کند!. راوی گوید، خطاب به حضرت گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ ایشان فرمود: علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیبایی‌های گفتار ما را می دانستند، خودشان از ما پیروی می‌کردند. 📚 معانی الأخبار (شیخ صدوق): ج۱،‌ ص۱۸۰ @justhadis110
(5) (بخش چهارم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! (قسمت اول: مئود مئود در تورات عبری) در بحث گذشته به حدیثی اشاره شد که در آن جندل یهودی در پاسخ به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله که به فرمود: جانشینان من ١٢ نفر هستند، پاسخ گفت که: بله من این مطلب را در تورات دیده‌ام! حال ببینیم آیا چنین مطلبی در تورات کنونی وجود دارد یا خیر؟! در سِفر پیدایشِ تورات، فصل ١٧ آیه ٢٠ به زبان عِبری، چنین آمده: ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃ در آیه‌ی فوق کلمه: "שנים עשר" به معنای دوازده است و کلمه‌: "נשיא" به معنای پیشوا و رهبر است. در نسخه‌های ترجمه‌ شده‌ی تورات به زبان‌های انگلیسی، عربی و فارسی، این آیه چنین ترجمه شده: And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً. و اما در خصوص‌ اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و او را بسیار كثیر گردانم‌. دوازده‌ رئیس‌ از وی‌ پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌. چنانچه مشاهده می‌کنید، کلمه "נשיא" در معنای شاه‌زاده و رئیس ترجمه‌ شده‌اند، ولی پیشوا و رهبر ترجمه‌های دقیق‌تری برای معنی این کلمه در زبان عِبری است. و این همان ١٢ پیشوایی است که جندل یهودی خطاب به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گفت این مطلب را در تورات دیده است. اما طبق ترجمه‌های انگلیسی، عربی و فارسی، در آیه، اثری از ذکر نام خود رسول خدا، که این ١٢ پیشوا از ایشان پدید می‌آیند نیست و بحث اصلی ما اینجا اتفاقاً در خصوص همین مطلب است! کلید حل این معما در عبارت "במאד מאד" (بمئود مئود) نهفته است! جستجو در کتاب مقدّس نشان می‌دهد که واژۀ عبری "מְאֹֽד" (مِئود)، در هیچ آیه‌ای از عهد عتیق، به همراه حرف اضافۀ باء (ב) به صورت "בִּמְאֹ֥ד" (بمئود) به کار نرفته است. هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافه‌‌ی باء ندارد! بنابراین می‌توان حکم کرد که کاربرد "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم. اگر بنا باشد، "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) قید نباشد، ناگزیر باید اسم عَلَم باشد! در این صورت، معنای آیه چنین می‌شود: و اما در خصوص‌ اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و به واسطه‌ی (مئود مئود) دوازده‌ پیشوا از وی‌ پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌. اما این مئود مئود کیست؟ آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟ قرائن درون‌متنی و برون‌متنیِ فراوانی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله است. از جمله‌ی قرائن درون‌متنی می‌توان به واژگان هم‌ریشه‌ی این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. "מוֹדֶה" (مُودِه) صیغه‌ی اول شخصِ مضارع (مفرد مذکر) در باب هیفیل (Hiphil) از ریشه‌ی عبری ידה (یادا)[1] دقیقاً به‌معنای احمد است. و بنابراین واژه‌ی مئود مئود (که در روایات اسلامی (به عنوان قرائن برون‌متنی) به‌صورت مودمود آمده[2]) معادل شکل مضائف مئود (به معنی احمد) است که معنایش می‌شود بسیار ستوده شده که در عربی می‌شود همان (محمّد)! از این جالب‌تر، معادل‌ واژه‌ی "مئود مئود" در نسخه‌ی سریانی تورات (به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نُسَخ تورات) است که در ادامه، بحث بسیار آن را تقدیم خواهیم کرد. پانوشت‌ها: [1] این ریشه و مشتقات آن، در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمه‌های عربی به «حمد» برگردان شده است (سِفر تکوین ۳۵: ۲۹، اشعیا ۱: ۱۲، ۱: ۲۵ و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشه‌ی این کلمه، نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034. [2] ...وَ فِي التَّوْرَاةِ ميذميذ أَيْ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ قِيلَ ميدميد أَيْ مُحَمَّدٌ وَ قِيلَ مودمود... (مناقب، ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(5) (بخش پنجم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! (قسمت دوم: طاب طاب در تورات سریانی) قبل از ادامه‌ی بحث ذکر این نکته خالی از لطف نیست که: همچنان که در منابع اهل سنت مطالب فراوانی وجود دارد که با استناد به آن، حقانیت تشیع اثبات می‌شود، خداوند که هادی است، در تمام ادیان و مذاهبی که ریشه‌ی الهی دارند، رد‌پایی از حقیقتِ تحریف نشده قرار داده، که اگر کسی جویای حقیقت باشد، بتواند با مشاهده‌ی آن به سوی حق رهنمون شود و مطلب ذیل یکی از جالب‌ترینِ این نمونه‌ها است که از دیرباز[1] تا کنون[2] عامل هدایت و اسبتصار بسیاری از مسیحیان و یهودیان شده است. معادل‌ واژۀ (مئود مئود) که در تورات عِبری آمده، در نسخه‌‌ی سریانیِ تورات می‌شود این عبارت: (ܛܳܒ ܛܳܒ) از لینک ذیل می‌توانید کتاب سِفر پیدایش، به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید: https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html در فصل ۱۷ از این سِفر، آیه ۲۰ (که می‌شود معادل شماره‌ صفحاتِ ۸۴و۸۵ کتاب) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است. در این لینک: https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet می‌توانید مشاهده کنید که طبق حروف سریانی استفاده شده در این کلمه، تلفّظ این اسم عَلَم چگونه است. حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی) حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی) حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس) بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم! بر این اساس ترجمه‌ی صحیح این آیه چنین است: «و اما در خصوص ‌اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و از او به واسطه‌ی طاب طاب، دوازده‌ پیشوا پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌.» حال ببینیم (طاب طاب) کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند! ابن حمزه‌ طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب نقل می‌کند که: یکی از علمای یهود، بعد از آنکه پاسخ‌هایش را در خلال یک گفتگوی طولانی از حضرت امیر صلوات‌الله علیه دریافت می‌کند، در اواخر گفتگو، احتمال می‌دهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد، لذا از ایشان می‌پرسد: نام پسر عموی تو محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در تورات چیست؟! همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیه‌‌السلام می‌فرماید: برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن! بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در آن «طاب طاب» است و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر». و در این هنگام یهودی ایمان می‌آورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار می‌کند[3]. خوب، این‌جا سخن از ایلیا به میان آمد و حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه فرمودند که در کتاب مقدّس نام مبارکشان ایلیا است! در ادامه بررسی خواهیم کرد که آیا در کتاب مقدّس فعلی اثری از نام ایلیا هست؟ و اگر هست، آیا مفهوم آیه، قابل تطبیق بر شخصیت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام است؟ [1] شماری از دانشمندان اهل کتاب در قرون متقدم متأثر از این آیه به اسلام گرویده‌اند از جمله شخصیت‌هایی نظیر: کعب الاحبار، سرج الیرموکی، عثوا ابن أوسوا، عمران بن خاقان، الحسین بن سلیمان، ابن ربّن طبری، سموئل مغربی، سعید بن حسن اسکندری... [2] جالب آن که این امر مختص زمان‌های گذشته نبوده و در عصر حاضر نیز برخی از مبشرین مسیحی نیز به ارتباط این بشارت با دین اسلام اعتراف کرده‌اند. به عنوان نمونه، جاناتان کالور، مبلغ مسیحی دارنده‌ی مدرک دکترا از دانشکده‌ی تبشیر جهانی (School of World Mission) زیرمجموعه حوزه‌ی علمیه‌ی مسیحی فولر (Fuller Theological Seminary)، که بزرگ‌ترین حوزه‌ی علمیه‌ی مسیحی آمریکاست، در مقاله‌ی خود درباره‌ی بشارت سفر پیدایش: ۱۷، این آیه را بشارتی درباره‌ی امت اسلام تلقی می‌کند. ر.ک: Jonathan Culver, The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims [3] ...مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟... «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». (الثاقب فی المناقب (ابن حمزه طوسی): ج۱، ص۲۶۹) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۱) از لینک ذیل می‌توانید کتاب سفر پیدایش به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید. https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html در فصل ۱۷ از این سِفر، آیه ۲۰ (که می‌شود معادل شماره‌‌ی صفحه ۸۴و۸۵ است) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است. در این لینک: https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet می‌توانید مشاهده کنید که این کلمه که یک اسم عَلَم است، چه کلمه‌ای است. حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی) حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی) حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس) بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم بر این اساس ترجمه‌ی صحیح این آیه چنین است: «و اما در خصوص‌اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و از او به واسطه طاب طاب، دوازده‌ پیشوا پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌.» @justhadis110
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۲) حال ببینیم طاب طاب کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند! ابن حمزه‌ طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب (ج۱، ص۲۶۹) نقل می‌کند که پس از آنکه امیرالمؤمنین به پرسش‌های یکی از علمای یهود پاسخ می‌دهند و بعد با آن پاسخ‌ها، عالم یهودی احتمال می‌دهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد از ایشان می‌پرسد: مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟ نام پسر عموی تو محمد (صلی الله علیه و آله) در تورات چیست؟ همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید: «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن! بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلی الله علیه و آله) در آن «طاب طاب» است و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر». و در این هنگام یهودی ایمان می‌آورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار می‌کند. @justhadis110
💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ لا واللّهِ ما أرادَ اللّهُ تَعالى مِن النّاسِ إلّا خَصْلَتَينِ: أنْ يُقِرّوا لَهُ بالنِّعَمِ فيَزيدَهُم، و بالذُّنوبِ فَيَغفِرَها لَهُم. ⬅ به خدا سوگند که خدای متعال، از مردم جز دو كار نخواسته است: به نعمت‌هاى او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۴۲۶ ⚫ شهادت حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام بر همه شیعیان و محبان و ارادتمندانشان تسلیت باد... پ.ن: 🔹 اما در باب بزرگترین و مهمترین نعمتی که اگر شکر شود و به آن اقرار شود سعادت ابدی را محقق می‌سازد: 💠 حضرت امام سجاد علیه السلام در بخشی از تفسیر آیه‌ی آیه ۱۷۹ از سوره بقره «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ... - و در قصاص، براى شما حيات است...» می‌فرماید: ⬅ بزرگتر از قتل یک انسان [و گرفتن جانش]، آن است که شخصی، انسان دیگری را از نبوت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولایت علی (علیه‌السلام) دور کند و راهی غیر از راه خدا را به او نشان دهد و وی را به ادامه‌دادن طریق دشمنان علی (علیه السلام) که حقّ‌ على (علیه‌السلام) را از او دفع نموده، تشویق کند و به امامت آن‌ها ترغیب نماید. فضيلت آن حضرت را انكار نمايد، و هيچ ابايى از اين تعظيم دشمن آن حضرت نداشته باشد، اين همان قتلى است كه تا ابد فرد [قاتل و] مقتول را در جهنّم نگه مى‌دارد، پس جزاى اين چنين قتلى خلود در آتش جهنّم است. ✅...أَعْظَمُ مِنْ هَذَا الْقَتْلِ أَنْ یَقْتُلَهُ قَتْلًا لَا یَنْجَبِرُ وَ لَا یَحْیَا بَعْدَهُ أَبَداً. قَالُوا: مَا هُوَ؟ قَالَ: أَنْ یُضِلَّهُ عَنْ نُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ... 📚 (احتجاج (شیخ طبرسی): ج۲، ص۳۱۹) 🔹 اما در خصوص بزرگترین گناهی که اگر از آن توبه و به ارتکابش اقرار نشود انسان را به شقاوت ابدی می‌کشاند: 💠 در نزد حضرت امام رضا علیه السلام درباره آیه ۸ از سور تکاثر: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِيمِ - سپس از ایشان در آن روز قطعاً درباره نعیم سؤال خواهد شد» بحث و گفتگو می‌شد، برخی می‌گفتند نعیم، آب گواراست،‌ برخی می‌گفتند غذای پاکیزه‌ است برخی می‌گفتند سلامت است و...؛ در این هنگام امام رضا علیه السلام فرمودند: ⬅ در نزد جد بزرگوارم امام صادق علیه السلام نیز همین صحبت انجام شد و همین احتمال‌ها مطرح شد، اما ایشان از این نسبت‌ها که به خدا داده شد خشمگین شد و فرمود: خدا از بندگانش به جهت چیزهایی که به ایشان تفضّل کرده سؤال نمی‌كند و بر ايشان منت نمی‌گذارد؛ حال آنکه منت‌گذاردن به واسطه تفضّل از سوی مخلوق امری قبیح و ناپسند است، چگونه چنین چیزی برای خدا روا باشد؟! و لكن نعيم، حب ما اهل بيت است كه خداوند بعد از سؤال از توحيد و نبوت از آن سؤال می‌كند و حب ما را نعيم گويند از اين جهت كه چون بنده به دوستى ما وفا كند او را به نعيم بهشت می‌کشاند، كه از براى آن زوالی نيست... ✅ ...فَغَضِبَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ عَلَيْهِمْ بِهِ وَ لاَ يَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ اَلاِمْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ فَكَيْفَ يُضَافُ إِلَى اَلْخَالِقِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لاَ يَرْضَى اَلْمَخْلُوقُ بِهِ وَ لَكِنَّ اَلنَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ... 📚 (عيون الأخبار (شیخ صدوق): ج۲، ص۱۲۹) @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(6) (بخش ششم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! ایلیای انجیل من هستم! اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟! در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیه‌السلام آمده است: ترجمه فارسی: ۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛ ۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. ۲۱ آن‌گاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه! ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی: And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No. ترجمه آیه ۲۱ به عبری: וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در ترجمه‌های انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیه‌السلام طبق این ترجمه‌ها می‌پرسند آیا تو الیاس هستی؟ حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری! دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که می‌شود ایلیا! نه الیاس! چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده می‌شود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری می‌شود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد! و جالب است که ترجمه عربی از این آیه‌ی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است: فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ» ما در اینجا علمایی از یهود را می‌بینیم که گمان می‌کنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیه‌السلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند! یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را می‌کشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست) در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم می‌شود: ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت: مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود: أنا إيليا الإنجيل[1]. ایلیای در انجیل من هست! به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم می‌گردد: شیخ طبرسي نقل می‌کند: در دوره‌ی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد. سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد. در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟! حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است! راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست‌؟ حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم. راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟ حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست. و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ‌ هيچ كس ظلم روا ندارد. و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمى‌شناسد. راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت: من شهادت مى‌دهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مى‌دهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مى‌دهم كه تو خليفه و وصىّ‌ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى! من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ‌» و در كتاب‌هاى گذشته به عنوان «حيدر» خوانده‌ام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ‌ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2] [1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷ [2] احتجاج، طبرسی،‌ ج۱، ص۲۰۵ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(6) (بخش ششم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! ایلیای انجیل من هستم! اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟! در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیه‌السلام آمده است: ترجمه فارسی: ۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛ ۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. ۲۱ آن‌گاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه! ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی: And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No. ترجمه آیه ۲۱ به عبری: וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در ترجمه‌های انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیه‌السلام طبق این ترجمه‌ها می‌پرسند آیا تو الیاس هستی؟ حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری! دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که می‌شود ایلیا! نه الیاس! چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده می‌شود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری می‌شود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد! و جالب است که ترجمه عربی از این آیه‌ی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است: فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ» ما در اینجا علمایی از یهود را می‌بینیم که گمان می‌کنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیه‌السلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند! یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را می‌کشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست) در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم می‌شود: ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت: مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود: أنا إيليا الإنجيل[1]. ایلیای در انجیل من هست! به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم می‌گردد: شیخ طبرسي نقل می‌کند: در دوره‌ی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد. سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد. در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟! حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است! راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست‌؟ حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم. راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟ حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست. و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ‌ هيچ كس ظلم روا ندارد. و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمى‌شناسد. راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت: من شهادت مى‌دهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مى‌دهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مى‌دهم كه تو خليفه و وصىّ‌ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى! من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ‌» و در كتاب‌هاى گذشته به عنوان «حيدر» خوانده‌ام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ‌ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2] [1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷ [2] احتجاج، طبرسی،‌ ج۱، ص۲۰۵ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ العجب يا باحفص لما لقي علي بن أبي طالب!، إنه كان له عشرة آلاف شاهد لم يقدر على أخذ حقه و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. ⬅️ ای حفص، شگفتا از آنچه علی بن ابی طالب علیهما السلام با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه، (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی‌که شخص با دو شاهد حق خود را می‌گیرد. 📚 تفسیر عیاشی: ج۱، ص۳۳۲ - بحارالانوار (علامه مجلسی): ج۳۷، ص ۱۴۰ پ.ن: اگر محکم پای ایستاده بودیم، نه بود (که آن ملعون قبل از لگدش بگوید: در پشت در تمام کینه‌هایم نسبت به علی را به خاطر آوردم...) نه (بُغضاً لِأَبیک...) نه ... عید سعید غدیر تبریک و تهنیت باد... @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ مَا تَسَابَّ اثْنَانِ إِلَّا غَلَبَ أَلْأَمُهُمَا. ⬅ دو نفر به همدیگر فحش و ناسزا نگفتند، مگر آن‌که شخص پست‌تر بر دیگری غلبه کرد. 📚 عیون الحکم (واسطی): ص۴۷۷ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(6) (بخش هفتم) چرا با وجود افضل بودن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند که خداوند را خبری عظیم‌تر و نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست؟! همان‌طور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه و دیگر حضرات معصومین علیهم‌السلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی معرفی کرده‌اند[1]. و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیه‌السلام مکرّر آن را بیان می‌فرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[2]! حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیه‌السلام هستند، چرا حضرت امیر علیه‌السلام چنین بیان کرده‌اند که عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی هستند! جواب در آیه‌ی مباهله[3] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهم‌السلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در همین آیه بیان شده[4]، چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[5] و سنی[6]) امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله معرفی شده‌اند. بر این اساس،‌ وقتی حضرت امیر صلوات‌الله‌‌علیه می‌فرمایند من عظیم‌ترین خبر خدا و بزرگ‌ترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین آیت الهی است. پانوشت‌ها: [1] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱. [2] الکافی، ثقة الاسلام کلینی،‌ ج۱، ص۲۰۷ [3] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آل‌عمران:۶۱) ...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله [و نفرين] كنيم... [4] روزی مأمون به امام رضا (علیه‌السلام) گفت: «مرا از بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که در قرآن آمده باخبر کن». امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن می‌فرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.) [5] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاق‌نظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیه‌السلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶) [6] در کتاب اِحقاق‌الحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهل‌سنت ذکر شده‏ است که تصریح کرده‌اند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) نازل شده است؛ از جمله: الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری، التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی، اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(6) (بخش هشتم) مگر نام علی در قرآن آمده است که آن عالمِ مسیحی، خطاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفت: نام شما در قرآن علی است؟! چنانچه در مطلب قبل بیان شد، راهب رومی، خطاب به امیرالمؤمنین گفت که در منابع خود خوانده است که نام جانشین پیامبر خاتم در قرآن، علی است. حال ببنیم آیا نام امیرالمؤمنین با عنوان علی در قرآن ذکر شده یا خیر. بله، در هیچ جای قرآن، نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام به صراحت، به عنوان جانشین رسول خدا صلی‌الله‌علیه نیامده (که دلایل متعدد و خاص خودش را دارد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد)، اما این به این معنا نیست که نام حضرت، مطلقاً در قرآن نیامده است! در ذیل دو آیه‌ای که در آن نام مولی علی علیه‌السلام ذکر شده با توضیحاتش تقدیم می‌شود: نخستین آیه، آیه‌ی ۴ از سوره‌ی زخرف: حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام در خصوص آیه‌ی شریفه‌ی «و إنّه فی أمّ الکتاب لدینا لعلیّ حکیم[1] - همانا او در اصل کتاب نزد ما علیِ حکیم است» فرمود: منظور از آن، علی بن ابی‌طالب علیهما‌‌السلام است[2]. در تصریح همین معنا در فرازی از زیارت ششم امیرالمؤمنین که در مفاتیح الجنان محدّث قمی نیز نقل شده و زیارت بسیار عظیم‌الشأنی است که از ناحیه امام صادق علیه‌السلام صادر شده، می‌خوانیم: السلام علی صاحب الدّلالات و الآیات الباهرات و المعجزات القاهرات، المنجی من الهلکات، الذی ذکره الله فی محکم الآیات، فقال تعالی «و إنّه فی أم الکتاب لدینا لعلی حکیم»...[3] سلام بر آن کسی که صاحب دلیل‌ها و نشانه‌های درخشان و معجزات چیره و رهایی‌بخش از هلاکت‌هاست، آن کسی که خدا در آیات محکم او را ذکر کرده و فرموده است: «به‌راستی که او در اصلِ کتاب،‏ نزد ما، علىّ حکیم است.» اما دومین آیه، آیه‌ی ۵۰ از سوره‌ی مریم: در سوره‌ی شعرا، حضرت ابراهیم علیه‌السلام از خدا تقاضا می‌کند: «واجعل لی لسان صدق فی الآخرین[4] و زبان راستگویی را برای من در آیندگان قرار ده.» خدای متعال، جوابِ این درخواست را در سوره مریم ذکر فرموده: «و وهبنا لهم من رحمتنا وجعلنا لهم لسان صدق علیا[5] و از رحمت‏ خویش به آنان ارزانى داشتیم و برایشان (ابراهیم و اسحاق و یعقوب)، زبان صدق علی را قرار دادیم!» اما روایات در توضیح این آیات: ابوبصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که: خداى عز و جل می‌فرماید: «هنگامی که [حضرت ابراهیم] از آن‌ها و آنچه جز خدا می‌پرستیدند کناره‌گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و همه را پیغمبر قرار دادیم، و از رحمت خود بدان‌ها بخشیدیم، و براى آن‌ها على را زبان راستى قرار دادیم» مقصود (از علیا)‌ در این آیات، على بن ابى‌طالب علیهما‌‌السلام است، زیرا ابراهیم از خداى عز و جل خواسته بود که برایش در میان پسینیان زبان راستى قرار دهد [مذکور در سوره‌ی شعراء، ‌آیه ۸۴] و خداى تبارک و تعالى براى او و اسحق و یعقوب، على را زبان راستگو قرار داد[6]. همچنین در فرازی از دعای ندبه نیز آمده است: و بعضی از اولیائت را به عنوان دوست خود گرفتی، و وقتی از تو زبان راستی در آیندگان خواست، دعایش را مستجاب نمودی و آن را علی قرار دادی[7]. البته در منابع اهل سنت نیز روایاتی ذکر شده است که نشان می‌دهد مقصود از «علیا» در این آیه وجود مقدّس علی‌ بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است، از جمله‌ی این روایت‌ها، روایتی است که حاکم حسکانی عالم حنفی مذهب اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل آن را ذکر کرده و در آن رسول خدا فرموده است که در معراج این آیه بر من نازل شد و مقصود از «علیا» در آن علی علیه‌السلام است و خداوند نام او را از نام خودش که علی اعلی است مشتق کرده است.[8]. پانوشت‌ها: [1] زخرف:۴ [2] تفسير قمی، ج۱، ص۲۸؛ معانی‌الأخبار، شیخ صدوق، ج۱، ص۳۲؛ شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۲۴۴؛ غرر الأخبار، دیلمی، ج۱، ص۱۴۸؛ تأويل الآيات، استرآبادی، ج۲، ص۵۵۲. [3] المزار الکبير، محمد بن جعفر مهشدی، ج۱، ص۲۱۴. [4] شعراء:۸۴ [5] مریم:۵۰ [6] کمال الدین، شیخ الصدوق، ج۱، ص۱۳۹؛ تأویل الآیات، سید شرف الدین، ج۱، ص۲۹۷‌ [7] المزار الکبير، محمد بن جعفر مشهدی، ج۱، ص۵۷۳؛ مصباح الزائر، سید بن طاووس، ج۱، ص۴۴۶؛ زاد المعاد، علامه مجلسی، ج۱، ص۳۰۳. [8] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۴۶۲. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
روضه‌ی مجسّم ❇️ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ [۱] و ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم. ❇️ 💠 فرازهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام پیش از عزیمت به صحرای کربُبَلا (که در عصر عاشورا تأویل این فقرات مشخص‌ گشت): ✅ وَ اَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهى بِحَقیقَةِ ایمانى، وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینى وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدى وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیرى وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى وَاَساریرِ صَفْحَةِ جَبینى وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمى وَفَکّى، وَمَنابِتِ اَضْراسى وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْرى وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى کَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعى وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَمیعُِ جَوارِحى وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِکَ اَیّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى وَیَقَظَتى وَسُکُونى وَحَرَکاتِ رُکُوعى وَسُجُودى، اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ اءُؤَدِّىَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ اءَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ... ⬅️ معبودا، من گواهی مى‏‌دهم به حقیقت ایمانم، و باور تصمیمات یقینم، و یکتاپرستى بى‏‌شائبه صریحم و درون پوشیده نهادم، و آویزه‏‌هاى راه‌هاى نور چشمم، و چین‌هاى صفحه پیشانى‏‌ام، و روزنه‏‌هاى راه‌هاى نفسم، و پرّه‏‌هاى نرمه تیغه بینى‏‌ام، و حفره‏ه‌اى پرده شنوایى‏‌ام، و آنچه که ضمیمه‏ شده و بر آن بر هم نهاده دو لبم، و حرکت‌هاى سخن زبانم، و جاى فرو رفتگى سقف دهان و آرواره‏‌ام، و محل‏ روییدن دندان‌هایم، و جاى گوارایى خوراک و آشامیدنى‏‌ام، و بار بر مغز سرم‏ و رسایى رگ‌هایى طولانى گردنم، و آنچه را قفسه سینه‏‌ام در برگرفته، و بندهاى‏ پىِ شاه‌رگم، و آویخته‏‌هاى پرده دلم، و قطعات کناره‏‌هاى جگرم، و آنچه را در برگرفته غضروف‌هاى‏ دنده‏‌هایم، و جایگاه‌هاى مفاصلم، و پیوستگى پاهایم، و اطراف انگشتانم، و گوشتم، و خونم، و مویم، و پوستم، و عصبم، و نایم، و استخوانم، و مغزم، و رگ‌هایم و تمام اعضایم، و آنچه در ایام شیرخوارگى بر آنها بافته شد، و آنچه زمین از سنگینى من برداشته، و خوابم و بیدارى‏‌ام و سکونم، و حرکات رکوع و سجودم، خلاصه با تمام این امور گواهى مى‏‌دهم بر اینکه اگر به حرکت مى‏‌آمدم و در طول‏ روزگاران و زمان‌هاى بس دراز مى‏‌کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر مى‏‌کردم، که شکر یکى از نعمت‌هایت را به‌جا آورم نخواهم توانست... بدون شرح... 📚 [۱] (سوره الصافات - آیه۱۰۷) و فرازهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام @justhadis110
(7) (بخش نهم) چرا خدای متعال نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به صراحت به عنوان جانشین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، در قرآن ذکر نکرده است که مانع این همه اختلاف و انحراف شود؟! (بخش اول جواب نقضی): فرضِ در نظر گرفته شده در پرسش فوق این است که اگر چیزی به صورت واضح در قرآن باشد، برای اهل اسلام رفع اختلاف می‌کند؛ مثالِ نقضِ بارز و واضح این ادعا، می‌شود آیه‌ وضو (سوره مائده،‌ آیه ۸) فارغ از اینکه در این آیه به صراحت گفته شده که صورت و دست را تا آرنج بشویید، و سر و پا را هم مسح بکشید! «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ» و حتی با وجود اینکه در معتبر‌ترین منابع‌ خودِ اهل سنت هم ذکر شده است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌‌آله با یک‌سوم مُد (حدود ۲۰۰ گرم، یعنی یک لیوان)‌ وضو می‌گرفتند[1]؛ با این حال اکثر مسلمانان (یعنی اهل سنت) در برداشتی خلاف صریح آیه‌ی قرآن و روایاتی که خود علمای تراز اولشان صحتش را تأیید کرده‌‌اند، کاری متفاوت با آنچه خدا به صراحت درباره وضو به مسلمین امر کرده را انجام می‌دهند! و پاسخی هم برای این پرسش ندارند که چگونه ممکن است وضوی مرسوم در بین ایشان صحیح باشد، در صورتی هرگز نمی‌توانند به آن شکل، با یک لیوان وضو بگیرند (کاری که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به گواه روایات معتبر از منظر خودشان و در منابع خودشان انجام می‌دادند!) این می‌شود جواب نقضی پرسش بحث. بنابر این مشخص شد که واضح ذکر شدن یک مطلب در قرآن، الزاماً رفع اختلاف نمی‌کند! در ادامه إن‌شاء‌الله جواب حلّی بحث تقدیم می‌شود... [1] حدثنا أبو بكر بن إسحاق ثنا الحسن بن علي بن زياد وأخبرني عبد الله بن محمد بن موسى ثنا محمد بن أيوب قالا ثنا إبراهيم بن موسى الرازي ثنا يحيى بن زكريا بن أبي زائدة ثنا شعبة عن حبيب بن زيد عن عباد بن تميم عن عبد الله بن زيد أن النبي صلى الله عليه وسلم أتي بثلثي مد من ماء فتوضأ فجعل يدلك ذراعيه. هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه قال الذهبي في التلخيص: على شرطهما در این روایت اشاره شده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با یک سوم یک مُد (یعنی حدود ۲۰۰ گرم یا یک لیوان) آب وضو می‌گرفتند. المستدرك على الصحيحين (حاکم نیشابوری): ج۱، ص۲۴۳ حاکم در پایان روایت نوشته است: حدیث صحیح است به شرط مسلم و بخاری. (یعنی طبق ملاک‌های مسلم و بخاری مهمترین علمای حدیثی اهل سنت در طول تاریخ، این حدیث، حدیثی صحیح است!) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(7) (بخش دهم) چرا نام امیرالمؤمنین در قرآن به صراحت به عنوان جانشین پیامبر ذکر نشده؟ (بخش دوم، جواب حلّی): مهمترین ملاک ایمان از بدو خلقت چه بوده است؟ طبق آیات قرآن کریم، کرنش به حجت و خلیفه خدا[۱]، که ابلیس استکبار ورزید و زیر بار این سجده و کرنش به آدم علیه‌السلام نرفت و نخستین کافر شد[۲]. بر این اساس، مهمترین ملاک ایمان در اسلام نیز، همان کرنش نسبت به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است و مهمترین مصداق این کرنش می‌شود اطاعت از فرامین ایشان، چیزی که خداوند بارها و بارها در قرآن بر آن تأکید کرده است[۳]! از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) پرسیدند، در پاسخ به اینکه چرا نام علی (علیه‌السلام) به عنوان جانشین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به صراحت نیامده چه بگوییم؟ حضرت فرمودند، بگویید: نماز(که ستون دین است[۴] و اولین دلیل جهنمی شدن جهنمیان به گواه آیات قرآن[۵] و... که این‌ همه در قرآن تأکید شده است[۶]) در کجای قرآن رکعات و سایر جزئیات چگونه خواندش آمده است؟ حج چه؟ زکات چه؟ و ... به همین ترتیب، خدای متعال به صورت کلی دستور فرموده تا از اولی الامر اطاعت کنید؛ همان‌طور که جزئیات و مصادیق در احکام واجبی مثل نماز و حج و زکات و... توسط رسول باید مشخص شود؛ در مسئله‌ی اولی الامر هم که مهمترین امتحان ایمان است، مصداق را باید خود ایشان (که به گواه قرآن یگانه تبیین‌گر حقیقی آیات الهی[۷] است بیان نماید[۸].) و مطیعان ایشان در این امر، کسانی هستند که ایمان حقیقی دارند! چرا؟! چون، در تمام منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت[۹] نقل کرده‌اند که آیه‌ی تبلیغ، که در آن می‌فرماید: اگر این پیام را ابلاغ نکنی، رسالتت را انجام نداده‌ای[۱۰]؛ شأن نزولش ماجرای غدیر خُم است. برای درک بهتر شدّت اهمیت پیام مد نظر آیه‌ی تبلیغ توضیح ذیل قابل تأمّل است: رسول کارش تبلیغ و ابلاغ پیام است! بر این اساس به نظر می‌رسد که ما باید شاهد تعداد زیاد «بَلِّغ به معنای برسان» در قرآن باشیم! اما با یک جستجوی ساده متوجّه خواهیم شد که در قرآن کریم، تنها فقط و فقط یک «بَلِّغ» وجود دارد و آن هم مربوط می‌شود به ابلاغ پیام غدیر که این به خوبی گویا شدّت اهمیت این فرمان الهی را از منظر قرآن کریم است. بر این اساس، مشخّص شد که اصل امتحانِ ایمان، امتحان به این است که ‌آیا مدعیان ایمان، مطیع خلیفه خدا هستند یا نه! و اصلی‌ترین بخشِ این امتحان بر طبق آیات و روایات[۱۱] و البته برهان عقلی، این است که آیا مدعیان ایمان، بر سر مهمترین فرمان خلیفه و حجت خدا که اگر آن را ابلاغ نکند، گویی امر رسالت را به سرانجام نرسانده[۱۲] و از قضا محتوایش هم، سرنوشت اسلام بعد از خودش را مشخص می‌کند، مطیع و فرمان‌بردار هستند یا خیر! پانویس‌ها در ارسال پیوست تقدیم می‌شود... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
پانویس‌های مربوط به: (قسمت دوم، بخش دهم) [۱] بقره:۳۰ [۲] بقره:۳۴ [۳] آیاتی که در آن اطاعت مطلق از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در همه‌ی امور واجب شمرده شده و عدم اطاعت از ایشان و حتی ناخشنودی قلبی نسبت به فرامین ایشان برابر کفر و فسق بیان شده،‌ بسیار فراوان است! به عنوان نمونه: سوره نساء، آيه۶۵؛ سوره حشر، آیه۷؛ سوره نساء، آیه۸۰؛ سوره آل عمران، آیه۳۲؛ سوره احزاب، آیه۳۶؛ سوره نور، آیه ۵۱ و... [۴] تهذيب الأحكام، شیخ طوسی، ج۲، ص۲۳۷؛ الفتح الكبير،‌ سیوطی، ج۲، ص۱۹۴. [۵] مدّثر:۴۲ و ۴۳ [۶] در قرآن حدود ۹۰ بار مستقیماً واژه (صلاة) و مشتقاتش به کار رفته است. [۷] نحل: ۴۴. [۸] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۸۶. [۹] حافظ ابونعيم اصفهانى در كتاب «ما نُزِّلَ مِنَ الُقُرآن فى على» به نقل از الخصائص، ص۲۹؛ ابوالحسن واحدى نيشابورى در «اسباب النزول»، ص۱۵۰؛ ابن عساكر شافعى به نقل از «الدّر المنثور»، ج۲، ص۲۹۸؛ فخر رازى در «تفسير كبير»، ج۳، ص‌۶۳۶؛ ابو اسحاق حموينى در «فرائد السمطين»؛ ابن صباغ مالكى در «فصول المهمه»، ص‌۲۷؛ جلال‌الدين سيوطى در «الدّر المنثور»، ج۲، ص‌۲۹۸؛ سليمان قندوزى حنفى در «ينابيع الموده»، ص‌۱۲۰ و... تنها بخشی از این منابع هستند که روایات مربوط به شأن نزول این آیه که مربوط به غدیر خم است را ذکر کرده‌اند. [۱۰] مائده:۶۷. [۱۱] امام حسین (علیه‌السلام) از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روایت فرمود: هنگامی‌که آیه: «الم* أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ (عنکبوت:۱و۲) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کردم: «این فتنه و امتحان چیست»؟ حضرت فرمود: «ای علی (علیه السلام)! تو وسیله‌ی آزمایش امّت هستی و با تو منازعه و خصومت خواهند کرد، پس آماده‌ی منازعه و خصومت باش». [۱۲] مائده:۶۷ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ⬅ هيچ مردمى نيستند كه فضيلت على بن ابى‌طالب علیهما‌السلام را ياد كنند، مگر اين كه فرشتگان، آنها را در ميان مى‌گيرند و به انجمن آنان ملحق مى‌شوند و با ايشان هم‌سخن مى‌گردند و چون پراكنده مى‌شوند، فرشتگان به آسمان عروج مى‌كنند. پس فرشتگان ديگر به آنها مى‌گويند: ما از شما رايحه‌اى استشمام مى‌كنيم كه تا كنون آن را از فرشتگان نبوييده‌ايم و از آن خوش‌بوتر نديده‌ايم. آن فرشتگان مى‌گويند: ما نزد جماعتى بوديم كه از فضايل محمّد و خاندان محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، سخن مى‌گفتند و ما از رايحه‌ی آنان برخوردار شديم و عطرآگين گشته‌ايم. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را نيز نزد ايشان فرود آوريد. آن فرشتگان مى‌گويند: آنان متفرّق گشتند و هر يك از آنها به خانه خويش رفت. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را به آن جايى كه اجتماع كرده بودند، فرود آوريد تا خود را با [بوى خوشِ] آن مكان، خوش‌بو سازيم. ✅ ما مِن قَومٍ يَذكُرونَ فَضلَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام إلّا هَبَطَت عَلَيهِم مَلائِكَةٌ تَحُفُّ بِهِم، و إِذا تَفَرَّقوا عَرَجَتِ المَلائِكَةُ إلَى السَّماءِ، فَتَقولُ لَهُمُ المَلائِكَةُ: إنّا نَشُمُّ مِنكُم رائِحَةً لَم نَشُمَّها مِنَ المَلائِكَةِ، فَلَم نَرَ رائِحَةً أطيَبَ مِنها! فَيَقولونَ: إنّا كُنّا عِندَ قَومٍ يَذكُرونَ مُحَمَّدا و أهلَ بَيتِهِ فَعَبِقَ فينا مِن ريحِهِم فَعُطِّرنا. فَيَقولونَ: اِهبِطوا بِنا إلَيهِم، فَيَقولونَ لَهُم: قَد تَفَرَّقوا و مَضى كُلُّ واحِدٍ إلى مَنزِلِهِ، فَيَقولونَ: اِهبِطوا إلَى المَكانِ الَّذي كانوا فيهِ حَتّى نَتَعَطَّرَ بِذلِكَ المَكانِ. 📚 ألرّوضَة فی فضائل أمیرالمؤمنین (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۱۸۹ - ینابیع المودّة (قندوزی حنفی مذهب، از علمای بزرگ اهل سنت):‌ ج۲، ص‌۲۷۱ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ ما من قوم یذکرون فضل علی بن أبی‌ طالب علیه السلام إلا هبطت علیهم ملائکة... ⬅ هيچ مردمى نيستند كه فضيلت على بن ابى‌طالب علیهما‌السلام را ياد كنند، مگر اين كه فرشتگان، آنها را در ميان مى‌گيرند و به انجمن آنان ملحق مى‌شوند و با ايشان هم‌سخن مى‌گردند و چون پراكنده مى‌شوند، فرشتگان به آسمان عروج مى‌كنند. پس فرشتگان ديگر به آنها مى‌گويند: ما از شما رايحه‌اى استشمام مى‌كنيم كه تا كنون آن را از فرشتگان نبوييده‌ايم و از آن خوش‌بوتر نديده‌ايم. آن فرشتگان مى‌گويند: ما نزد جماعتى بوديم كه از فضايل محمّد و خاندان محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، سخن مى‌گفتند و ما از رايحه‌ی آنان برخوردار شديم و عطرآگين گشته‌ايم. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را نيز نزد ايشان فرود آوريد. آن فرشتگان مى‌گويند: آنان متفرّق گشتند و هر يك از آنها به خانه خويش رفت. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را به آن جايى كه اجتماع كرده بودند، فرود آوريد تا خود را با [بوى خوشِ] آن مكان، خوش‌بو سازيم. 📚 ألرّوضَة فی فضائل أمیرالمؤمنین (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۱۸۹ - ینابیع المودّة (قندوزی حنفی):‌ ج۲، ص‌۲۷۱ @justhadis110
(13) (قسمت چهارم) با شکستن پیمان غدیر در زمین فساد نکنید! «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ[1] و هنگامى‌كه به آنان گفته‌شود: در زمين فساد نكنيد! مى‌گويند: ما فقط اصلاح‌‌گر هستیم!» حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) در خصوص شأن نزول این آیه می‌فرمایند: هنگامی که به بیعت‌شکنان روز غدیر گفته شد: با اظهار پیمان‌شکنی خود، نزد بندگان مستضعف و ضعیف الایمانی که با مشاهده‌ی پیمان‌شکنی شما، در دینشان دچار تشویش و تحیّر می‌شوند، «در زمین فساد نکنید»، آن‌ها در پاسخ «گفتند: به راستی که ما اصلاح‌گر هستیم»....[2] باید دانست که از منظر قرآن، اصلی‌ترین مصداق فساد روگردانی از حجت خداست و خدای متعال در قرآن کریم،‌ ریشه‌ی همه‌ی فساد‌ها را، روگردانی از حجت و خلیفه خدا دانسته است، به عنوان نمونه حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام، در تفسیر آیه ذیل نیز که در آن به فساد اشاره شده می‌فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ...[3] فساد در صحرا و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده‌اند آشكار شده است...» به خدا سوگند! این متعلّق به زمانی است که انصار [پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و در سقیفه، در مسئله جانشینی حضرت رسول و در غیاب امیر مؤمنان علی علیه‌السلام خطاب به مهاجران حاضر در سقیفه] گفتند: «امیری از ما و امیری از شما باشد»[4]. یا در حدیث دیگری منقول از امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر آیه‌ی ذیل می‌فرماید: «...وَ يُفْسِدُونَ فِي اَلْأَرْضِ...[5] ... و در زمین فساد می‌کنند...» این مفسدانِ مذکور در این آیه، کسانی هستند که با دشمنی نسبت به کسانی که امامت آن‌ها از جانب خدا واجب شده و با اعتقاد به امامت و پیشوایی کسانی که خداوند مخالفت با آن‌ها را لازم شمرده، در زمین فساد می‌کنند[6]. [1] بقره:۱۱ [2] تفسیر العسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۱۱۸ [3] روم:۴۱ [4] الکافی، ثقة السلام کلینی،‌ ج۸، ص۵۸ [5] بقره:۲۷ [6] تفسیر العسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۲۰۶ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 مولی الموحدین امام العارفين سيد المتقين امیر المؤمنین یعسوب الدین قدوة الصالحين امام المخلصين سيد الاوصياء ركن الاولياء عماد الاصفياء قائد الغُرِّ المُحَجَّلین وصیِّ رسول رب العالمین باب الله ولي الله امین الله عین الله الناظرة يد الله الباسطة اذن الله الواعية حکمة الله البالغة نعمت الله السابغة نقمت الله الدامغة حبل الله المتين جنب الله المكين اسم الله الرضي وجه الله المضيئ جنب الله الاعلي عبد الله المرتضي امين الله الاوفي عروة الله الوثقي كلمت الله الحسني حجت الله علي الوري صديق الاكبر فاروق الاعظم قسيم الجنة و النار نعمت الله علي الابرار نقمت الله علي الفجار سيد المتقين الاخيار والد الائمة الابرار اخ الرسول زوج البتول سيف الله المسلول صاحب الدلالات و الآیات الباهراة و المعجزات القاهرات و المنجي من الهلكات شهاب الثّاقب و النّور العاقب و سليل الاطائب اسد الله الغالب غالب کل غالب علي بن ابي‌طالب علیهما السلام: ✅ الدُّنْيَا فَإِنَّهَ ...مُعْطِيَةٌ مَنُوعٌ، مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ. ⬅️ دنیا،‌ به راستی که ... بخشنده‌ای بسیار باز پس گیرنده، و پوشنده‌ای بسیار برهنه‌کننده است. 📚 نهج‌البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۲۳۰ @justhadis110