eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
326 دنبال‌کننده
52 عکس
45 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
(13) (قسمت پنجم) ملاک بهشتی و جهنمی شدن؛ حب و بغض نسبت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، بر طبق منابع اهل سنت «أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ[1] شما دو نفر هر کفر‌پیشه لجوج را در دوزخ بیاندازید.» وقتی ابو حنیفه (یکی از امامان چهارگانه اهل سنت) شنید که اعمش[2] درباره فضایل حضرت علی سخنانی می‌گوید، در حالی که بیماری سختی دارد، همراه با ابن ابی لیلی و ابن شبرمه و شریک بن عبدالله به سراغ او رفت؛ او که از دیگران بزرگتر بود به اعمش گفت: ای ابا محمد، تقوا پیشه کن و از خدا بترس و تو در حالی هستی که در اولین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا هستی. من شنیده‌ام که تو درباره علی بن ابی‌طالب سخنانی می‌گویی که اگر از گفتنش خودداری کنی برایت بهتر است. اعمش در پاسخ ابوحنیفه گفت: مثلاً چه می‌گویم؟! چه چیز خلاف واقعی می‌گویم؟! به راستی که ابن متوکل قاضی از ابی سعید خدری به من خبر داد که او گفت: رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمود: روز قیامت، خداوند به من و به علی بن ابی‌طالب می‌گوید: شما دو تن هر کس را که محبّ شما است داخل بهشت کنید و هر کس که شما دو نفر را دشمن می‌دارد وارد دوزخ کنید و این است معنای سخن خداوند که می‌فرماید: «أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ * شما دو نفر هر کفرپیشه‌ی لجوج را در دوزخ بیاندازید» سپس گفت: از نزد من برخیزید که چیزی پاکیزه‌تر از این که به شما گفتم نیست؛ پس از نزد او خارج شدند و دیگر او را ندیدند تا اینکه اعمش مرحوم شد[3]. آلوسی که یکی از متعصب‌ترین علمای اهل سنت است و خیلی به ندرت، حدیثی که مشتمل بر فضیلت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) باشد را تأیید می‌کند، در خصوص این حدیث می‌گوید: اسناد این حدیث صحیح است[4]. در ذیل برخی دیگر از منابع اهل سنت که این حدیث در آن‌ها نقل شده است،‌ ذکر می‌شود: 1. الموضوعات، ابن الجوزی، ج:١، ص:۴۰۰ http://lib.efatwa.ir/43430/1/400 2. الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، القرشی، عبد القَادر، ج:۲، ص:۵۰۱ http://lib.efatwa.ir/40206/2/501 3. الفوائد المجموعة، الشوکانی، ج:۱، ص:۳۸۲ http://lib.efatwa.ir/43282/1/382 4. اللآلىء المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، السیوطی، جلال الدین، ج:۱، ص:۳۴۸ http://lib.efatwa.ir/43425/1/348 5. تلخیص کتاب الموضوعات نویسنده، الذهبی، شمس الدین، ج:۱، ص:۱۳۶ http://lib.efatwa.ir/43425/1/348 [1] ق:۲۴ [2] سلیمان بن مهران که به دلیل ضعف در بینایی معروف به أَعْمَش بود، (۶۱ ـ ۱۴۷ یا ۱۴۸ق) از علمای کوفه در قرن دوم قمری و از شیعیان و اصحاب امام صادق (علیه السلام) است. با وجود اعتقاد سلیمان به تشیع، علمای اهل سنت وی را بسیار ستوده و توثیق کرده‌اند. وی از راویان فضائل امام علی (علیه السلام) بود و روایاتی در این باب به طور مستقیم از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است. اعمش به نقل روایات در فضایل امام علی (علیه السلام) شهرت داشت. برخی گزارش‌های تاریخی او را ایرانی‌تبار دانسته‌اند. [3] السیوف المشرقة و مختصر الصواقع المحرقة، الآلوسی، ج۱، ص۶۶۵؛ لینک صفحه‌ی مطلب در کتاب: http://lib.efatwa.ir/46198/1/665) [4] همان ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 حضرت امام هادی علیه السلام: ✅ لَمّا كَلَّمَ اللّه ُعزّ و جلّ موسى ابنَ عِمرانَ عليه السلام قالَ موسى: إلهي··· ما جَزاءُ مَن وَصَلَ رَحِمَهُ؟ قالَ: يا موسى، أَنْسِئُ لَهُ أَجَلَهُ وَ اُهَوِّنُ علَيهِ سَكَراتِ المَوتِ. ⬅️ آن‌گاه كه خداى عزّ و جلّ با موسى بن عمران عليه السلام سخن گفت، موسى عرض كرد: خداوندا... پاداش كسى كه صله رحم كند چيست؟ خداوند فرمود: اى موسى! مرگ او را به تأخير مى‌اندازم و سختی‌هاى جان كندن را بر او آسان مى‌كنم. 📚 امالی (شیخ صدوق): ج۱، ص۲۰۷ 🔆 ولادت با سعادت امام هادی علیه‌السلام تبیین‌گر بزرگ مقام اعلای امامت از بستر زیارت جامعه کبیره تبریک و تهنیت باد... پ‌.ن: مرحوم پدرم مقید به صله رحم و رسیدگی به مشکلات اقوام و خویشان بود و به چشم دیدم چقدر راحت جان به جان آفرین سپرد؛ صبح رفت سر کار، صبحانه‌ی مختصری خورد، لحظاتی سرش را گذاشت روی دستانش و رفت... به همین راحتی... خدایش بیامرزد... @justhadis110
(14) (قسمت ششم، بخش اول) در غدیر ولایت علی را برای مردم علنی کن! «وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لاتُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَینَ ذالِکَ سَبِیلاً[1] و نمازت را زیاد بلند و آشكار، یا زیاد آهسته و پنهانی نخوان و در میان آن دو، راهى [معتدل] انتخاب ‌کن» حضرت امام محمد باقر (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق، خطاب به جابر می‌فرماید: مقصود از «وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ * نمازت را زیاد بلند و آشکار نخوان» یعنی ولایت علی (علیه‌السلام) را فعلاً آشکار و علنی نکن تا من زمانش را به تو بگویم؛ چرا که ولایت علی (علیه‌السلام)، حقیقت نماز است! همچنین مقصود از «وَ لاتُخافِتْ بِها * آن را مخفی نخوان» یعنی، آن اکرامی که من در حق علی مقدّر کرده‌ام را از خود او پنهان نکن و خود او را از این مطلب و اکرام آگاه کن. امّا اینکه می‌فرماید: «وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا * در بین این دو راهی میانه انتخاب کن» یعنی از من بخواه که به تو اجازه دهم امر ولایت علی (علیه السلام) را آشکار کنی». که در روز غدیر خم، خداوند این اجازه را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) داد و او در آن روز [به خداوند متعال] عرض کرد: «خدایا! هرکس که من مولای او هستم، پس این علی (علیه‌السلام) مولای اوست، خدایا! هرکس که او را دوست بدارد، دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش»[2]. شاید مقداری این عبارت امام باقر علیه‌السلام در حدیث فوق که فرمودند:** (در قرآن مقصود از حقیقت نماز، ولایت علی علیه‌السلام است)،** تازگی داشته باشد، در ادامه إن‌شاء‌الله نمونه‌هایی از روایاتِ فراوانی که در آن بیان شده، حقیقت نماز و تأویل حقیقی آن در بسیاری از آیات قرآن، ولایت امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) است، تقدیم می‌شود. [1] اسرا:۱۱۰ [2] عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ قَال سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیَهْ فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا قَالَ لَا تَجْهَرْ بِوَلَایَهْ عَلِیٍّ فَهُوَ الصَّلَاهْ وَ لَا بِمَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ حَتَّی آمُرَکَ بِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لا تُخافِتْ بِها فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَا تَکْتُمْ ذَلِکَ عَلِیّاً یَقُولُ أَعْلِمْهُ مَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ فَأَمَّا قَوْلُهُ وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا یَقُولُ تَسْأَلُنِی أَنْ آذَنَ لَکَ أَنْ تَجْهَرَ بِأَمْرِ عَلِیٍّ (بِوَلَایَتِهِ فَأَذِنَ لَهُ بِإِظْهَارِ ذَلِکَ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَهُوَ قَوْلُهُ یَوْمَئِذٍ اللَّهُمَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. (بحارالأنوار‌، علامه مجلسی، ج۳۶، ص۱۰۵) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(15) (قسمت ششم، بخش دوم) ولایت علی بن ابی‌طالب (علیهما‌السلام)، حقیقت و باطن نماز در آیات قرآن کریم بنا شد تا برخی از آیاتی که در آن‌ها به نماز اشاره شده ولی روایات می‌فرمایند که مقصود حقیقی و تأولیشان ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) است تقدیم شود؛ مبحث را با حدیثی از خود حضرت امیر (صلوات‌الله‌علیه) آغاز می‌کنیم: حقيقت نمازِ مؤمن، من هستم!، من هستم مقصود ندای حی علی الصلاة (بشتابيد به سوی نماز)، من هستم مقصود ندای حی علی الفلاح (بشبتابيد به سوی رستگاری)، من هستم مقصود ندای حی علی خیر العمل (بشتابيد به سوی بهترين عمل)[1]. اما،‌ نمونه آیات: نمونه آیه‌ی شماره ۱: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ[2] از صبر و نماز یارى جویید؛ و این کار (یعنی استعانت از نماز) جز براى خاشعان، دشوار و سنگین است.» امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خطاب به سلمان (علیه‌الرحمه) می‌فرماید: حقیقت نماز در قرآن ولایت من است؛ و کسی حقیقتاً نماز را به پا داشته که ولایت مرا اقامه کرده باشد،... سلمان از حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه دلیل این مطلب را از قرآن جویا شد؛ حضرت فرمود: دلیل این مطلب، این آیه‌ی قرآن است: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ» [منظور از] صبر در این آیه، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و [مقصود از] نماز، اقامه‌ی ولایت من است. به همین دليل خداوند فرموده: إِنَّها لَکَبِیرَةٌ (و ضمیر «ها» در آیه به «صلاة یعنی نماز» بر می‌گردد و نفرموده (إنهما)، یعنی بیان نداشته که کمک گرفتن از صبر و نماز هر دو سخت است، بلکه تنها به سخت بودن نماز اشاره کرده، چرا که حمل ولایت (من) که حقیقت نماز است، کاری بزرگ و سنگین است؛ مگر برای خاشعین که همان شيعيان هستند كه خداوند قلبشان را برای پذيرش ولايت من خاشع كرده است.)»[3]. آیه‌ی شماره ۲: «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ[4] چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت»؟! * مى‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» حضرت امام محمد باقر (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق که در آن به حسب ظاهر جهنمیان اولین و اصلی‌ترین دلیل دوزخی شدنشان را نمازگزار نبودن عنوان کرده‌اند می‌فرماید: مقصود از اینکه می‌گویند: «لَمْ نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ - از نمازگزاران نبودیم» یعنی از شیعیان علیّ‌بن‌ابی‌طالب علیهما‌السلام نبودند[5]. امام صادق (علیه‌السلام) در بیان بسیار تأمّل‌برانگیز خود در تفسیر این آیه می‌فرمایند: در عرب، مصلی به اسبی گفته می‌شود که پشت سر اسب پیش‌تاز در حرکت است، بر این اساس «لَمْ نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ - از نمازگزاران نبودیم»، یعنی از کسانی نبودیم که پشت سر پیشتاز و پیشوا و امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب (علیهما‌السلام) حرکت می‌کنند نبودیم[6]! نمونه آیه‌ی شماره ۳: «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلهِ قانِتینَ[7] در انجام [به موقع و کامل] همه‌ی نمازها و [به خصوص] نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا به پاخیزید.» حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق می‌فرمایند: [حقیقت] نماز، رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) می‌باشند. و مراد از [حقیقت] صلاة الوسطی، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌باشد. و مقصود از قُومُوا لِلهِ قانِتِینَ، [یعنی] در راه اطاعت ائمّه (علیهم السلام) به پا خیزید[8]. پانوشت‌ها: [1] الفضائل، ابوالفضل شاذان قمى، ص۸۴. [2] بقره:۴۵ [3] بحار الانوار، علامه مجلسی،‌ ج۲۶، ص۱. [4] مدّثر:۴۲و۴۳ [5] بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۶۱. [6] الکافی، ثقة الاسلام كلینی، ج۱، ص۴۱۹. [7] بقره:۲۳۸ [8] تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۲۸. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💠 مولی امیرالمؤمنین علیه علیه السلام: ✅ لا يُعرَفُ النّاسُ إلاَّ بِالاِختِبارِ، فَاختَبِر أهلَكَ ووُلدَكَ في غَيبَتِكَ، و صَديقَكَ في مُصيبَتِكَ، و ذَا القَرابَةِ عِندَ فاقَتِكَ، و ذَا التَّوَدُّدِ وَالمَلَقِ عِندَ عُطلَتِكَ؛ لِتَعلَمَ بِذلِكَ مَنزِلَتَكَ عِندَهُم. ⬅️ مردم جز با آزمايش شناخته نمى‌شوند. خانواده و فرزندان را در نبودنت، دوستت را در گرفتارى‌ات، خويشاوندان را در تنگ دستى‌ات، و چاپلوسان و دوست‌نمايان را به هنگام بيكارى‌ات بيازماى، تا جايگاه خودت را نزد آنان بدانى. 📚 بحار الانوار (علامه مجلسی): ج۷۵، ص۱۰ @justhadis110
(قسمت هفتم) حکایتِ تفسیر و شأن نزول کفرِ بعد از اسلام و ایمان در قرآن کریم: آیه اول: يَحْلِفُونَ بِاللهِ‌ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ...[1] در روایت است، هنگامی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از غدیرخم فارغ شد و مردم پراکنده شدند، گروهی از قریش گردهم آمدند و بر آنچه که اتّفاق افتاد، تأسّف خوردند. در آن لحظات که گفتگو می‌کردند، سوسماری از کنارشان رد شد. برخی از آنان گفتند: «کاش که این سوسمار را بر ما گماشته بود و علی را بر ما نگماشته بود». ابوذر (رحمة‌الله‌علیه) این سخن را شنید و آن را با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در میان گذاشت. حضرت به‌دنبال آنان فرستاد و آنان را احضار کرد. امّا ایشان انکار کردند و قسم خوردند که آن سخن را نگفته‌اند. خدای عزّوجلّ این آیه را نازل کرد: (یَحْلِفُونَ بِاللهِ مَاقَالُواْ قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفر... به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه [در غياب پيامبر، سخنان كفرآميز] نگفته‌اند، درحالى‌كه به يقين سخنان كفرآميز گفته‌اند و پس از اسلام آوردنشان، كافر شده‌اند...) پس پیامبر (صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: «همانا آسمان بر کسی سایه نینداخته و زمین، کسی را بر دوش خویش حمل نکرده است که راستگوتر از ابوذر (رحمة‌الله‌علیه) باشد». و در ادامه فرمود: «امّا جبرئیل، بر من نازل شد و به من خبر داد که در روز قیامت قومی خواهند آمد که پیشوای ایشان یک سوسمار است، پس نیک بنگرید که شما آن قوم نباشید که خدای متعال می­فرماید: «[به یاد آورید] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‌خوانیم! (اسراء:۷۷)[2]» آیه دوم: إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللهُ‌ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً[3] كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، و باز هم ايمان آوردند، و ديگر بار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آن‌ها را نخواهد بخشيد، و آن‌ها را به راه [راست] هدايت نخواهد كرد. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام درباره‌ی شأن نزول این آیه فرمودند: این آیه در شأن سران جریان نفاق نازل شده است که در ابتدای امر دعوت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (در مکه) ایمان آوردند؛ سپس (بعد از حجة‌الاوداع در غدیر) آن هنگام که پیامبر ولایت علی علیه‌السلام را عرضه‌داشت و فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، کافر گشتند؛ بعد از آنکه پیامبر امر فرمود به بیعت با امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، بعیت کردند و دوباره ایمان آوردند؛ پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به بیعتی که با علی علیه‌السلام کرده بودند اقرار نکردند و دوباره کافر گشتند؛ و در نهایت هنگامی که از کسانی که با علی علیه‌السلام بیعت گرفته بودند، برای خودشان بیعت گرفتند، بر کفرشان افزودند و با این کار بود که دیگر هیچ چیزی از ایمان برایشان باقی نماند[4]. [1] توبه:۷۴ [2] مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۱ [3] نساء:۱۳۷ [4] الکافی، ثقة السلام کلینی، ج۱، ص۴۲۰ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(قسمت هشتم) علنی ساختن وجوب پذیرش ولایت علی علیه‌السلام، امری که با توجه به عملکرد جریان نفاق، ابلاغش برای رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله بسیار سخت بود! فَلَعَلَّكَ تارِكٌ بَعْضَ ما يُوحى إِلَيْكَ وَ ضائِقٌ بِهِ صَدْرُكَ[1] شاید [ابلاغ] بعض آیاتى را که به تو وحى مى‌شود، [به‌ خاطر عدم پذیرش آن‌ها] ترک کنى [و به تأخیر اندازى] و سینه‌ات از این جهت تنگ [و ناراحت] شود... در معتبرترین منابع، در باب شأن‌نزول این آیه‌ی تأمّل‌برانگیز چنین بیان شده است: رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وآله در خصوص سفر معراج و آن‌ هنگام که به نزدیک‌ترین جایگاه نزد خدا رسیدند (که جبرئیل امین نیز توان همراهی ایشان را نداشت) می‌فرماید: خداوند به من خطاب فرمود: ای محمد! ...من پيامبرى برنگزيدم؛ مگر اينكه براى او وزيرى تعيين كردم و حال تو فرستاده من هستى و على هم وزير توست. آن‌گاه پيامبر اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله از آسمان بازگشت. حضرت مايل نبود كه آنچه شنيده است به همگان بازگويد كه مبادا او را متهم كنند. زيرا آنان زمان چندان طولانى نبود كه از عصر جاهلى بيرون آمده بودند. از اين‌ رو پس از شش سال خداوند اين آيه را نازل فرمود: «شايد تو پاره‌اى از آنچه به تو وحى شده است، رهاسازى و سينه‌ات از تو تنگ شده است». (هود:۱۲). پيامبر صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله دشوارى آن را بر خويشتن هموار ساخت تا اينكه روز هشتم اين آيه فرو فرستاده شد: «یا ایّها الرّسول بلّغ ما انزل الیک من ربّک و ان لم تفعل فما بلّغت رسالته و الله یعصمک من النّاس (مائده:۶۷)». اى پيامبر آنچه از پروردگارت به تو فرود آمده، به آنان ابلاغ كن وگرنه ابلاغ رسالت نكرده‌اى. بى‌گمان خداوند تو را از شر برخى مردم نگاه مى‌دارد. در اين هنگام پيامبر اسلام فرمود: اين آيه تهديد پس از وعده‌ی عذاب الهى است و دیگر ناگزير از انجام آن مى‌باشم، فارغ از هر آنچه منافقان بخواهند انجام دهند... در اين وقت بود كه جبرئيل با كلمه اميرالمؤمنين به على عليه‌السّلام سلام و تهیت فرستاد و آن‌گاه على عليه‌السّلام گفت: اى پيامبر خدا، اكنون چيزى مى‌شنوم، اما كسى را نمى‌بينم. پيامبر فرمود: اين صداى جبرئيل است كه از جانب پروردگار آمده است تا چيزى را كه خداوند به من وعده‌اش را داده بود تصديق كند. از آن پس بود كه پيامبر اكرم صلّى‌اللّه‌عليه‌و‌آله فرمان داد كه مردان مسلمان يكى پس از ديگرى آمده و بر على عليه‌السّلام به‌عنوان امير مؤمنان درود بفرستند. [چرا که فقط حیدر امیرالمؤمنین است] آن‌گاه پيامبر به بلال گفت: فرياد بزن كه غير از بيماران همگان به غدير خم بروند... [2] پانوشت: [1] هود:۱۲ [2] انی لم ابعث نبیا الا جعلت له وزیرا و انک رسولی و ان علیا وزیرک فهبط رسول الله صلی الله علیه و آل۶ فکره ان یحدث الناس بشی- کراهیة ان یتهموه لانهم کانوا حدیثی عهد بالجاهلیة حتی مضی لذلک ستة ایام فانزل الله تبارک و تعالی- فلعلک تارک بعض ما یوحی الیک و ضائق به صدرک فاحتمل رسول الله ذلک حتی کان یوم الثامن فانزل الله تبارک و تعالی علیه- یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته و الله یعصمک من الناس فقال رسول الله صلی الله علیه و آله تهدید بعد وعید لامضین امر الله عز و جل فان یتهمونی و یکذبونی فهو اهون علی من ان یعاقبنی العقوبة الموجعة فی الدنیا و الآخرة قال و سلم جبرئیل علی علی بامرة المؤمنین فقال علی علیه السلام یا رسول الله اسمع الکلام و لا احس الرؤیة فقال یا علی هذا جبرئیل اتانی من قبل ربی بتصدیق ما وعدنی ثم امر رسول الله علیه السلام رجلا فرجلا من اصحابه حتی سلموا علیه بامرة المؤمنین ثم قال یا بلال ناد فی الناس ان لا یبقی غدا احد الا علیل الا خرج الی غدیر خم... (امالی (شیخ صدوق): ص۳۵۵) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(قسمت نهم) ✳️ در بين علمای اهل سنت هر به اصطلاح عالمی كه بيشتر بتواند فضايل و مناقب اميرالمؤمنين علیه السلام را ذبح كند، جايگاهش نزد اکثر علمایشان بالاتر و قدر و منزلتش بيشتر می‌شود! سرآمد اين‌ها کسانی چون مسلم، بخاری، طبری و... هستند. رویه این‌ها هنگام مواجهه با فضایل امیرالمؤمنین علیه السلام غالباً به این شکل است، فی المثل در اکثر موارد که آیه‌ای در فضیلت حضرت امیر صلوات الله علیه نازل شده، شأن نزول را بیان نمی‌کنند، یا با تشکیک در وثاقت راویان، فضائل سعی در تضعیف حدیث می‌کنند، اگر هم در مواردی آن‌قدر فضیلت مبرهن و غیرقابل نادیده‌گرفتن و انکار کردن باشد، سعی می‌کنند به شکلی انحصار آن فضیلت را برای علی علیه السلام نفی نمایند؛ فی المثل در آیه‌ی اولی الامر که مربوط به دادن زکات در حال رکوع است، می‌گویند دیگرانی هم این کار را جز حضرت امیر صلوات الله علیه کرده‌اند؛ یا مدعی می‌شوند علی علیه السلام تنها کسی نبوده است که در کعبه به دنیا آمده است و... ✳️ طبری که در تاريخ و تفسير خود، تا توانسته فضائل امیرالمؤمنین علیه السلام را محو كرده، در مواردی هم که آن‌قدر فضيلت حضرت مبرهن می‌باشد که قابل انکار و نادیده گرفتن نباشد، سعی کرده به شکلی در انحصار آن فضیلت برای حضرت امیر خدشه وارد نماید، در ذیل آیه ۷ از سوره بینه اقراری تاریخی از خود برجای نهاده: ❇️ «إِنَّ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَعَمِلُواْ ٱلصَّلِحَٰتِ أُوْلَٰئِكَ هُمۡ خَيۡرُ ٱلۡبَرِيَّةِ.» «به‌راستی كسانی كه ايمان‌آوردند و عمل صالح انجام دادن ايشان حقيقتاً بهترين مخلوقاتند.» طبری در تفسیر خود ذیل این آیه، تنها فقط و فقط يك حديث و يك مصداق را برای این بهترین مخلوقات آن هم به نقل از رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله بیان کرده است: ✅ وقد: حدثنا ابن حميد، قال: ثنا عيسى بن فرقد، عن أبي الجارود، عن محمد بن عليّ: (أُولَئِكَ هُمْ خَيْرُ الْبَرِيَّةِ) فقال النبي صلى الله عليه وسلم: "أنْتَ يا عَلي وَشِيعَتُكَ". 💠 رسول خدا صلوات الله عليه و آله در خصوص مصداق اين بخش از (ایشان به راستی که بهترینِ مخلوقاتند) خطاب به علی علیه السلام فرموده: ⬅️ يا علی، تو شيعيانت بهترين مخلوقات هستيد! 📚 تفسير طبری: ج۳۰، ص۱۴۶ لينك از خود سايت اهل سنت: https://mosshaf.com/ar/main?ver=1#?&GetSura=98&vers=7&type=tafseer&b=tabary1 پ.ن: البته اين مطلب در منابع متعددی از بزرگان اهل سنت نيز ذكر شده، نظير: نام کتاب: الدر المنثور في التفسير بالمأثور (سيوطي): جلد۸، صفحه۵۸۹ http://lib.efatwa.ir/41689/8/589 نام کتاب: تاريخ دمشق (ابن عساكر): جلد۴۲، صفحه۳۷۱ http://lib.efatwa.ir/40314/42/371 نام کتاب: فتح القدير (شوكاني): جلد۵، صفحه۵۸۲ http://lib.efatwa.ir/41780/5/582 نام کتاب: محرر الوجيز في تفسير الكتاب العزيز (ابن عطية اندلسی): جلد۵، صفحه۵۰۸ https://lib.eshia.ir/41716/5/508 ✳️ فضايل مولی امیرالمؤمنین علیه السلام در منابع اهل سنت آن‌قدر زياد و با عظمت است که... لیک در خانه اگر کسی باشد، همين يك حرف بس است... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 حضرت امام موسی کاظم علیه السلام: ✅ إِنَّ لِكُلِّ شَيْءٍ دَلِيلاً وَ دَلِيلُ اَلْعَقْلِ اَلتَّفَكُّرُ وَ دَلِيلُ اَلتَّفَكُّرِ اَلصَّمْتُ وَ لِكُلِّ شَيْءٍ مَطِيَّةً وَ مَطِيَّةُ اَلْعَقْلِ اَلتَّوَاضُعُ. ⬅ برای هر چیزی راهنمایی است و راهنمای عقل، تفکّر است و راهنمای تفکّر، صَمت است و برای هر چیزی مرکب راهواری است و مرکب راهوار عقل، تواضع است. 📚 الکافي (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۱۳ پ.ن: فرق صَمت و سکوت: صَمت سكوتی است ارادی، آن هم در برابر تهييج قوای نطق و بيان، يعنی حالتی‌ در نفس به وجود می‌آيد كه شخص ميل به سخن‌گفتن پیدا می‌کند، ولی پس از رجوع به قوای عاقله و ارجح يافتن سكوت در برابر سخن،‌ با اراده خود در برابر اين ميل نفس می‌ايستد و سخن نمی‌گوید. اما سكوت الزاماً اين‌گونه نيست و اعم از صَمت است و الزاماً مخالفت با نفسی هم در بسياری از مواردش دخيل نبوده. یعنی، همين‌قدر كه انسان حرف نزند، حتی اگر ارادی، اختياری و آگاهانه نيز نباشد، سكوت محقق می‌گردد. 🔆 ولادت با سعادت باب الحوائج حضرت امام موسی کاظم علیه السلام تبریک و تهنیت باد... @justhadis110
راه نزدیک است.mp3
371.8K
💠 حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام: ✅ لیس بینه و بین خلقه حجاب غیر خلقه. ⬅️ میان خداوند و آفریدگانش هیچ حجابی جز خود آنان وجود ندارد. 📚 التوحيد: ج۱، ص۱۷۸ 🔷 عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان‌الله‌علیه: ⬅️ حافظ که می‌گوید: تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز. همین را می‌گوید. یک وقت، چند نفر از اصفهان آمده بودند اینجا. گفتم: راه خیلی نزدیک است، خیلی راحت، خوشحال شدند، گفتم: یک قدم بیشتر نیست‌. خوشحال شدند گفتم: [فقط] آن یک قدم را باید بر سر خود بگذارید. ایشان همچنین در پاسخ به این پرسش که: آیا برای مؤمن راهی هست تا بفهمد توبه‌اش پذیرفته شده و یا کاری از او قبول شده است؟ فرمودند: بله هست، اما عمده این است که در انسان منیت از بین برود و خود را همواره بدترین خلق خدا بداند. این منیت است که حجاب انسان می‌شود نه گناه. گناه با یک نظر الهی برطرف می‌شود. به طور کلی، اولین مسئله این است که منیت از بین برود و انسان متوجه فقر خود شود. در خصوص این‌ فرمایش ایشان که می‌فرمایند، زمانی در انسان منیت از میان می‌رود که خود را همواره از همه‌ی خلق بدتر ببیند، طبق فرمایش امام رضا علیه‌السلام، این مهم زمانی محقق می‌شود که شخص به نهایت مرحله کمال عقلی خود برسد: عقل شخص مسلمان تمام نیست، مگر این که ده خصلت را دارا باشد: ...سپس فرمود: دهمى چیست؟! به حضرت گفته شد: چیست؟ فرمود: احدى را ننگرد جز این که بگوید او از من بهتر و پرهیزکارتر است. لا یتم عقل امرء مسلم حتی تکون فیه عشر خصال:... ثم قال...: ...لا یری أحدا إلا قال: هو خیر منی و أتقی. تحف العقول: ص۱۶۱ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(قسمت یازدهم) آیه‌ای که در قرآن خداوند متعال، مستقیم امیرالمؤمنین علی بن ابی‌طالب علیهما‌السلام را مورد خطاب قرار داده است! وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ‌ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ‌ تَوَّاباً رَحيماً[1] و اگر اين مخالفان، هنگامى‌كه به خود ستم مى‌كردند [و فرمان‌هاى خدا را زيرپا مى‌گذاردند]، به نزد تو مى‌آمدند، و از خدا طلب آمرزش مى‌كردند، و پيامبر هم براى آن‌ها استغفار مى‌كرد، خدا را توبه‌پذير و مهربان مى‌يافتند. درباره مرجع ضمیر «تو» در «جاؤُكَ - نزد تو می‌آمدند» روایاتی بسیار تأمّل‌برانگیز وجود دارد که نشان می‌دهد متناسب با بلاغت قرآن کریم، این مرجع ضمیر که به شکل مخاطب آمده است،‌ غیر از رسول (صلوات‌الله‌علیه‌وآله) است که در ادامه به شکل غایب بیان می‌شود، به عنوان نمونه: حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام در خصوص این آیه خطاب به زراره می‌فرمایند: «خداوند در قرآن، علی (علیه‌السلام) را مخاطب خود قرار داده است». زراره می‌گوید: «در کجای قرآن»؟ حضرت در پاسخ می‌فرماید: «در آیه‌ی: وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُواْ أَنفُسَهُمْ جَآؤُوکَ فَاسْتَغْفَرُواْ اللهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُواْ اللهَ تَوَّابا رَّحِیمًا - و اگر اين مخالفان، هنگامى‌كه به خود ستم مى‌كردند [و فرمان‌هاى خدا را زيرپا مى‌گذاردند]، به نزد تو مى‌آمدند، و از خدا طلب آمرزش مى‌كردند، و پيامبر هم براى آن‌ها استغفار مى‌كرد، خدا را توبه‌پذير و مهربان مى‌يافتند.»[2] همچنین حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام نیز در خصوص این آیه‌ی شریفه می‌فرمایند: به خدا سوگند یعنی... ای علی (علیه السلام)! اگر آن (حقّ حکومت) را نزد تو بیاورند و به خاطر آنچه انجام داده‌اند از خدا طلب آمرزش کنند و پیامبر هم برای آن‌ها طلب آمرزش کند، خدا را توبه‌پذیر و مهربان خواهند یافت.[3] پانوشت: [1] نساء:۶۴ [2] لَقَدْ خَاطَبَ اللَّهُ أَمِیرَالْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) فِی کِتَابِهِ، قَالَ، قُلْتُ: فِی أَیِّ مَوْضِعٍ؟ قَالَ: فِی قَوْلِهِ: «وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جاؤُکَ فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِیماً.» (الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۳۹۱) [3] ...یَعْنِی وَاللَّهِ ...لَوْ جَاءُوکَ بِهَا یَا عَلِیُّ (علیه‌السلام) فَاسْتَغْفَرُوا اللهَ مِمَّا صَنَعُوا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللهَ تَوَّاباً رَحِیما. (الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۸، ص۳۳۴) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ إِيَّاکَ وَ الاِْعْجَابَ بِنَفْسِکَ، وَ الثِّقَةَ بِمَا يُعْجِبُکَ مِنْهَا، وَ حُبَّ الاِْطْرَاءِ، فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ أَوْثَقِ فُرَصِ الشَّيْطَانِ فِي نَفْسِهِ لِيَمْحَقَ مَا يَکُونُ مِنْ إِحْسَانِ الْمُحْسِنِينَ. ⬅ از خودپسندی و از اطمینان (و اتکا‌ کردن) به هر چیزی که (آن را برای خود کمالی استقلالی تصوّر می‌کنی که در نتیجه) موجب عُجب تو شده، و نیز از دلبستگی به ستایش و چرب‌زبانی‌های دیگران، بپرهیز زیرا این‌ها از بهترین فرصت‌های شیطان، برای نابود کردنِ کردارِ نیکوی نیکوکاران است. 📚 نهج البلاغه (سید رضی): ج۱، ص۴۲۶ - فرازی از نامه‌ی ۵۳ خطاب به مالک اشتر نخعی در حکم ولایت بر مصر پ.ن: یعنی برای خودت هر کمالی که قائل بشوی (استقلالی)، من با هوش هستم من مهربان هستم من سخاوتمند هستم من خوش‌اخلاق هستم من چشم‌پاک هستم من عفیف هستم من اهل انصاف هستم من قاری و مفسر قرآن هستم من اهل کمک به دیگران هستم من حدیث زیاد بلد هستم من رفیق فلان عالم بزرگ هستم من توان مدیریتی آن‌چنانی دارم من خوب بلد هستم پول حلال در بیاورم من تخصص بالای در فلان چیز دارم من جانباز هستم من مجاهد در راه خدا هستم من انسانی قانون‌مند هستم من وجدان کاری دارم من به کسی آزاری نرساندم و حق کسی را نخورده‌ام من... من... من... ابلیس می‌آید و دقیقاً از همین کمالی که جنابِ من برای خودش تصور کرده و انسان را بر زمین می‌کوبد و اعمالش را نابود می‌کند... پناه بر خدا... @justhadis110