✳ چقدر زیبا...
💠 مولی الموحّدین
امام العارفین
سید المتّقین
امیر المؤمنین
رکن الاولیاء
عماد الاصفیاء
اسد الله الغالب
غالب کل غالب
علی بن ابیطالب علیهما السلام:
✅ إذا لَم يَكُن ما تُريدُ، فَأَرِد ما يَكونُ.
⬅ هر گاه آنچه را خواستى نشد، آنچه را شد، بخواه.
📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۲۸۵
@justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله:
✅ كونوا فِي الدُّنيا أضيافا... تَبنونَ ما لا تَسكُنونَ، و تَجمَعونَ ما لا تَأكُلونَ، و تَأمُلونَ ما لا تُدرِكونَ.
⬅ در دنيا مهمان باشيد... [چرا که] مىسازيد آنچه را ساكن نمىشويد
و جمع مىكنيد آنچه را نمىخوريد
و آرزو مىكنيد آنچه را به دست نمىآوريد.
إرشاد القلوب (دیلمی): ص۹۴
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
✅ أخرِجوا مِنَ الدُّنيا قُلوبَكُم مِن قَبلِ أن تَخرُج مِنها أبدانُكُم. 1⃣
كُن فِي الدُّنيا بِبَدَنِكَ و فِي الآخِرَةِ بِقَلبِكَ. 2⃣
⬅ دلهايتان را از اين دنيا خارج كنيد، قبل از آن كه بدنهايتان از آن خارج شود.
در دنيا با بدنت باش و در آخرت با قلبت.
📚 منابع:
1⃣ نهج البلاغة (سید رضی): فرازی از خطبهی ۲۰۳
2⃣ غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۵۳۰
@justhadis110
✳️ هر دو حدیث علوی را با هم در نظر بگیرید:
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ إِنِّي لَأُبْغِضُ اَلرَّجُلَ يَكُونُ كَسْلاَنَ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ
لِأَنَّهُ إِذَا كَانَ كَسْلاَنَ مِنْ أَمْرِ دُنْيَاهُ فَهُوَ عَنْ أَمْرِ آخِرَتِهِ أَكْسَلُ.
⬅️ به راستی من دشمن میدارم کسی را که در امر دنیایش تنبل است
چرا که کسی که در امر دنیایش تنبل باشد، در امر آخرتش تنبلتر است.
📚 دعائم السلام (قاضی نعمان): ج۲، ص۱۴
✅ إنّ مِن أبغَضِ الرِّجالِ إلَى اللّهِ تعالى لَعَبدا وَكَلَهُ اللّه ُإلى نفسِهِ، جائرا عن قَصدِ السَّبيلِ، سائرا بغيرِ دَليلٍ،
إن دُعِيَ إلى حَرثِ الدُّنيا عَمِلَ،
و إن دُعِيَ إلى حَرثِ الآخِرَةِ كَسِلَ.
⬅️ از منفورترين كسان نزد خداوند متعال، بندهاى است كه خداوند او را به خودش وا گذاشته است، به نحوى كه از راه راست منحرف شده، بىرهنما راه مىسپُرد،
اگر به كِشتهی دنيايش بخوانند كار مىكند
و اگر به كِشته آخرت [عمل صالح و پاداش اخروى] فرايش خوانند تنبلى نشان مىدهد.
📚 نهج البلاغة (سید رضی): فرازی از خطبه۱۰۳، ص۱۴۹
پ.ن: درسته که کسی که در کار دنیایش تنبل باشد طبق فرمایش حضرت امیر صلوات الله علیه حتماً در کار آخرتش تنبلتر است،
اما کسی که در کار دنیایش زرنگ و اهل عمل باشد ولی در کار آخرت سست و تنبل، باز طبق فرمایش مولی از منفورترین بندگان نزد خداست...
@justhadis110
هدایت شده از بخوان و بیاندیش
AudioCutter_aali_ba_oo_bego_317080.mp3
1.26M
💠 حضرت امام هادی علیه السلام:
✅ أَنَّ اَلرَّجُلَ يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ إِلَى إِمَامِهِ مَا يَجِبُ أَنْ يُفْضِيَ بِهِ إِلَى رَبِّهِ قَالَ:
فَكَتَبَ: «إِنْ كَانَتْ لَكَ حَاجَةٌ فَحَرِّكْ شَفَتَيْكَ، فَإِنَّ اَلْجَوَابَ يَأْتِيكَ.»
⬅️ یکی از شیعیان نقل میکند:
به حضرت امام هادی علیه السلام نامه نوشتم كه:
همانا مردى دوست دارد كه مطالب و حوائج خود را به امام خود عرضه بدارد، آنچنان كه دوست دارد كه بر پروردگار خود عرضه بدارد (تكليف او چيست و چه بايد بنمايد با وجود دوری راه میان او و شما)
امام علیه السلام در پاسخ مرقوم داشت:
اگر تو را حاجتى باشد، پس لبهاى خود را حركت ده كه جواب براى تو خواهد رسيد.
📚 کشف المحجة (سید بن طاووس): ج۱، ص۲۱۱
پ.ن: صحبتهای استاد عالی در باب حدیث فوق در فایل ضمیمه پیوست...
جمعه روز آقا و مولای غریب و راندهشده و فراری و تک و تنهای ماست...
@justhadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ استکانت در مقابل امیرالمؤمنین علی علیهالسلام...
💠 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام در تفسیر آیهی:
ادْخُلُوا الْبابَ سُجَّداً... (بقره:۵۸)
از درب [بيتالمقدس] با خضوع وارد گرديد...
میفرمایند:
✅ مَثَّل الله تعالی علی الباب مثال محمد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و امرهم ان یسجدوا تعظیما لذلک المثال، و یجددوا علی انفسهم بیعتهما و ذکر موالاتهما، و لیذکروا العهد و المیثاق الماخوذین علیهم لهما.
⬅️ خداوند چهرهی مثالی محمّد صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام را [هنگام ورود بنیاسرائیل به شهر، بر دروازهی شهر] مجسّم نمود
و به آنان امر کرد که به نشانهی احترام و تعظیم، در مقابل آن چهرهها سجده کنند و در نزد خود بیعت و ولایت آنها را تجدید کرده و عهد و میثاقی که قبلاً از آنان در مورد آن دو گرفته شده بود را به یاد آورند.
📚 تفسیر الامام العسکری: ج۱، ص۲۵۹
✳️ خدا را شکر که مولایم علی شد...
خدایا ما را با این ولایت بمیران و با این ولایت محشور گردان...
@justhadis110
💠 امام سجاد علیهالسلام در عصر خود مبارزات متعددی در چندین جبهه انجام میدادند، از جمله در مقابل جریانی که مدعی عرفانِ منهای ولایت اهل بیت علیهمالسلام بود نیز به شکل علمی و عملی ایستادند!
هم سعی میکردند خود این مدعیان را بیدار کنند و برایشان اتمام حجت نمایند و یا اگر باز با این وجود بر مسیر باطل خود اصرار داشتند، بطلانشان را عملاً برای مردم اثبات میکردند و این یکی از مهمترین فعالیتهای علمی و عملی دوران امامت آن امام همام بود.
به توفیق الهی إنشاءالله فردا و پسفردا نیز، دو نمونهی دیگر از این مواجههها و مقابلههای حضرت امام سجاد علیهالسلام با این جریان مدعی عرفان تقدیم خواهد شد (مدعیانی که همگی بابی هم برای خود در تذکرة الاولیای عطار دارند! و خط و ربط و مسلکشان تا امروز نیز طرفدارانی برای خود دارد و حتی ردپایشان در کتب درسی دانشگاهی ما در بحث عرفان نیز وجود دارد...):
💠 حضرت امام سجاد علیه السلام:
✅ وَ قِیلَ لَهُ [الامام السجّاد علیه السلام] یوْماً: إنّ الحَسَنَ البَصْرِی قَالَ: لَیسَ العَجَبُ مِمَّنْ هَلَک کیفَ هَلَک؟ وَ إنَّمَا العَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کیفَ نَجَا.
فَقَالَ علیه السلام: أنَا أقُولُ: لَیسَ العَجَبُ مِمَّنْ نَجَا کیفَ نَجَا وَ أمَّا العَجَبُ مِمَّنْ هَلَک کیفَ هَلَک مَعَ سِعَةِ رَحْمَةِ اللّهِ.
⬅️ به امام سجّاد علیه السلام گفته شد، حسن بصری میگوید: کسانی که گمراه میشوند و هلاک میشوند تعجّب ندارد، بلکه آنهایی که هدایت میشوند و نجات مییابند تعجّب دارد.
امام علیه السلام فرمودند: اما من میگویم کسانی که هدایت میشوند و نجات مییابند تعجّب ندارد
بلکه آنهایی که گمراه میشوند و هلاک میگردند تعجّب دارد که با وجود وسعت رحمت الهی چگونه گمراه شدهاند و خود را هلاک ساختهاند؟!
📚 أمالی (سید مرتضی): ج۱ ص۱۶۲
⚫️ شهادت سید الساجدین، زین العابدین، حضرت علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام تسلیت باد...
@justhadis110
💠 امام سجاد علیهالسلام در عصر خود مبارزات متعددی در چندین جبهه انجام میدادند، از جمله در مقابل جریانی که مدعی عرفانِ منهای ولایت اهل بیت علیهمالسلام بود نیز به شکل علمی و عملی ایستادند!
هم سعی میکردند خود این مدعیان را بیدار کنند و برایشان اتمام حجت نمایند و یا اگر باز با این وجود بر مسیر باطل خود اصرار داشتند، بطلانشان را عملاً برای مردم اثبات میکردند
👈 و این یکی از مهمترین فعالیتهای علمی و عملی دوران امامت آن امام همام بود.
به توفیق الهی إنشاءالله فردا نیز مثل دیروز، نمونهای دیگر از این مواجههها و مقابلههای حضرت امام سجاد علیهالسلام با این جریان مدعی عرفان تقدیم خواهد شد (مدعیانی که همگی بابی هم برای خود در تذکرة الاولیای عطار دارند! و خط و ربط و مسلکشان تا امروز نیز طرفدارانی برای خود دارد و حتی ردپایشان در کتب درسی دانشگاهی ما در بحث عرفان نیز وجود دارد...):
🔹 دوم مواجهه با ابراهیم ادهم (در راستای هدایت و اتمام حجت):
🔷 یکی از سران مدعی عرفان در عصر امام سجاد علیهالسلام ابراهیم ادهم هست (که بابی هم در تذکرة الاولیای عطار برای خودش دارد)
میگوید:
سفری داشتم میرفتم سمت مکه. که به واسطه حاجتی از قافله دور افتادم، ناگاه کودکی را دیدم که تک و تنها، وسط بیابان به مسیر خود ادامه میدهد.
صدایش کردم و گفتم: ای بچه، به کجا میروی؟!
گفت: به خانه پروردگارم. [اینجا خدای متعال که ارحم الراحمین است، دارد برای ابراهیم ادهم اتمام حجت میکند، میخواهد هدایتش کنه که او را در مسیر امام علیهالسلام قرار داده]
ابراهیم گفت: تو کودک هستی و حج بر تو واجب نیست!
کودک در پاسخ گفت: ای مرد! مگر ندیدهای که از من کوچکترها نیز گاه خواهند مُرد؟!
ابراهیم گفت: زاد و راحلهی کجاست؟
کودک در پاسخ گفت:
زَادِي تَقْوَايَ وَ رَاحِلَتِي رِجْلاَيَ وَ قَصْدِي مَوْلاَيَ
توشه من تقواست و مرکب من دو پای من است و هدف من مولای من است!
[یک تیر عرفانی هم زد؛ چون اینها معمولا به مردم طعنه میزنند که شما زیارت سنگ و کلوخ و در و دیوار میروید و ما به زیارت صاحب خانه و خود خداوند میرویم!
امام فرمود: قصدی مولای!]
ابراهیم گفت: غذایی با تو نمیبینم!
کودک در پاسخ گفت: ای مرد! آیا پسندیده است که تو را کسی به خانهی خود دعوت کند و تو با خود طعام و خوردنی ببری؟!
ابراهیم در پاسخ گفت: نه.
[امام علیهالسلام در عمل دارند بهش یاد میدهند که، عرفان به بلد بودن محفوظات و تلاوت و نماز و... نیست (اینها باید باشد، ولی اصل و مقصد اینها نیست و نشانهی حقیقی بودنش هم اینها نیست)؛ دارند امام عرفان حقیقی را بهش میآموزدند!]
در ادامهی همین صحبتها و پاسخهای عرفانی و بلند امام علیهالسلام بود که ابراهیم دید پیرمرد نورانی و بزرگواری آمد و این کودک را در آغوش گرفت و بوسید
ابراهیم خطاب به پیرمرد گفت: تو را قسم میدهم که بگویی این کودک کیست؟
پیرمرد در پاسخ گفت: مگر او را نمیشناسی؟ ایشان علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام است.
آنگاه ابراهیم رو به امام علیهالسلام کرد و فرمود: تو را قسم میدهم، بگو این پیرمرد کیست؟
امام علیهالسلام فرمود: برادرم خضر هست که گاه به دیدن و زیارت ما میآید.
سپس ابراهیم گفت:
از تو مسئلت مینمایم به حق پدرانت که به من بگویی که چگونه از این بیابانهای بیآب و علف، بدون زاد و توشه میروی؟
امام علیهالسلام فرمود:
زاد و توشهی من در این بیابان چهار چیز است!
۱. دنیا را به تمامی آن بدون استثناء مملکت خدا میدانم
۲. تمامی مخلوقات را غلامان و کنیزان و عیال خدا میبینم [ما متأسفانه به جای اینکه مردم را روزیخوار خدا بدانیم، یکم مواجه شویم با کسی که وضعش خوبه در عمل جوری رفتار میکنیم که گویی او را میپرستیم!]
۳. اسباب و ارزاق را به دست قدرت خدا و تضمینشده میدانم
۴. قضا و فرمان خدای را در تمام زمین خدا، نافذ میبینم که جز آنچه او خواهد نمیشود و به هر کس هم هر چه بخواهد میرساند.
[یعنی تو که داری میترسی، تو کجا عارف هستی؟! دکّانت را ببیند؛ خوب است حداقل شیعه بفهمد امثال اینها دکّانی بیش نیستند و حقیقتی در باطنش نیست!]
📚 المناقب (ابن شهر آشوب): ج۴، ص۱۳۷
⚫️ ایام شهادت سید الساجدین، زین العابدین، حضرت علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب علیهمالسلام تسلیت باد...
@justhadis110
💠 امام سجاد علیهالسلام در عصر خود مبارزات متعددی در چندین جبهه انجام میدادند، از جمله در مقابل جریانی که مدعی عرفانِ منهای ولایت اهل بیت علیهمالسلام بود نیز به شکل علمی و عملی ایستادند!
هم سعی میکردند خود این مدعیان را بیدار کنند و برایشان اتمام حجت نمایند و یا اگر باز با این وجود بر مسیر باطل خود اصرار داشتند، بطلانشان را عملاً برای مردم اثبات میکردند
👈 و این یکی از مهمترین فعالیتهای علمی و عملی دوران امامت آن امام همام بود.
به توفیق الهی إنشاءالله فردا نیز مثل دیروز، نمونهای دیگر از این مواجههها و مقابلههای حضرت امام سجاد علیهالسلام با این جریان مدعی عرفان تقدیم خواهد شد (مدعیانی که همگی بابی هم برای خود در تذکرة الاولیای عطار دارند! و خط و ربط و مسلکشان تا امروز نیز طرفدارانی برای خود دارد و حتی ردپایشان در کتب درسی دانشگاهی ما در بحث عرفان نیز وجود دارد...):
🔹 سوم مواجهه با مالک بن دینار از دیگر مدعیان عرفان (که او نیز بابی مخصوص به خود در تذکرة الاولیای عطار دارد) و همراهانش (در راستای تبیین بطلانشان در نزد مردم و اتمام حجت برای خودشان):
🔷 ثابت نباتی نقل میکند که در یک سال با گروهی از عُبّاد بصره از جمله مالک بن دینار و ابوایوب سجستانی و صالح مره و حبیب فارسی و... به حج رفتیم، وقتی به مکه رسیدیم. در آنجا شدیداً کمبود آب بود و تشنگی بر مردم غالب شده بود.
اهل مکه و حجّاج به ما پناه آوردند و خواهش کردند که برای آنها دعا کنیم و از خداوند متعال برای آنها باران طلب کنیم.
سپس ما به کعبه رفتیم و به طواف پرداختیم و با خضوع و خشوع از خداوند متعال طلب باران کردیم و دعای ما مستجاب نشد،
در همین هنگام جوانی را مشاهده کردیم که به طرف ما میآمد، وقتی به ما رسید گفت:
ای مالک دینار و ای ثابت نباتی و ای صالح مره و ای حبیب فارسی، آیا در میان شما کسی نیست که خداوند متعال او را دوست داشته باشد و دعای او را مستجاب کند؟!
گفتيم: اى جوان وظيفۀ ما دعا است و بر آن حضرت اجابت! [البته این جواب خرابی داشت، جای این جواب اینجا نبود؛ لذا امام رد کردند این جواب رو و فرمودند!]
فرمود: از مكّه دور شويد كه اگر ميانتان فردى محبوب خدای رحمان بود، حتماً اجابت مىفرمود، سپس نزد كعبه رسيده و به سجده رفت و میشنیدیم که در سجده میگفت:
سَيِّدِي بِحُبِّكَ لِي إِلاَّ سَقَيْتَهُمُ اَلْغَيْثَ
آقاى من! قسم به دوستى و محبّت به من، اين مردم را از باران خود سيراب ساز.
هنوز سخن ایشان تمام نشده بود که باران شروع شد و با شدت زیاد همچنان باران میآمد که ثابت نباتی گفت:
ای جوان از کجا دانستی که خداوند متعال تو را دوست دارد؟
جوان گفت: اگر مرا دوست نداشت از من به زیارت خود دعوت نمیکرد و چون از من زیارت کردن خواست، دانستم که مرا دوست میدارد و به آن دوستی و محبتش نسبت به خودم از او طلب باران نمودم و او جل و علا اجابت فرمود.
[باز این جواب حضرت دارد به اینها تفهیم میکند که شما دعوت نشدید! دکّان خود را جمع کنید، بفهمید هیچ حقیقتی در چنته ندارید،
همچینین امام علیهالسلام به مردم عملاً نشان دادند این معنا را که اینها دکّان است!
بعد امام علیهالسلام چند بیت شعر خواندند که باز مؤید این است که نشان دهند که شما دکّان باز کردید! و حقیقتی در کار نیست چرا که حقیقت آثاری دارد، که با این بیت شروع میشود:]
مَنْ عَرَفَ اَلرَّبَّ فَلَمْ تُغْنِهِ - مَعْرِفَةُ اَلرَّبِّ فَذَاكَ اَلشَّقِيُّ
هر كه خداى را شناخت ولی این معرفتش او را بىنياز نساخت او بدبخت است.
📚 احتجاج (طبرسی): ج۲، ص۳۱۶
@jsuthadsi110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
✅ إِنَّهُ لَيْسَ مِنْ فَرَائِضِ اللهِ شَيْءٌ النَّاسُ أَشَدُّ عَلَيْهِ اجْتِمَاعاً، مَعَ تَفَرُّقِ أَهْوَائِهِمْ وَتَشَتُّتِ آرَائِهِمْ، مِنْ تَعْظِيمِ الْوَفَاءِ بِالْعُهُودِ.
⬅️ بهراستی که هیچ یک از فرایض الهی، مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافات و تفاوت نظرهایی که دارند، نسبت به آن اینچنین اتفاق نظر داشته باشند.
📚 نهج البلاغه (سید رضی): ج۱، ص۴۲۶ - فرازی از نامه امیرالمؤمنین به مال اشتر (نامه ۵۳)
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
✅ إنَّما مَثَلُ مَن خَبَرَ الدُّنيا كَمَثَلِ قَومٍ سَفرٍ نَبا بِهِم مَنزِلٌ جَديبٌ فَأَمّوا مَنزِلاً خَصيبا وجَنابا مَريعا، فَاحتَمِلوا وَعثاءَ الطَّريقِ، وفِراقَ الصَّديقِ، وخُشونَةَ السَّفَرِ، وجُشوبَةَ المَطعَمِ، لِيَأتوا سَعَةَ دارِهِم، ومَنزِلَ قَرارِهِم،
فَلَيسَ يَجِدونَ لِشَيءٍ مِن ذلِكَ ألَما، ولا يَرَونَ نَفَقَةً فيهِ مَغرَما، ولا شَيءَ أحَبُّ إلَيهِم مِمّا قَرَّبَهُم مِن مَنزِلِهِم، وأدناهُم مِن مَحَلَّتِهِم.
⬅ به راستی که مَثَل كسانى كه دنيا را خوب آزمودهاند، همانند مسافرانى است كه در سرمنزلى بىآب و غیرآباد و پرمشقّت كه قابل ماندن نيست قرار گرفتهاند و قصد دارند تا به منزلى پرنعمت و به ناحيهاى كه در آن آسايش و راحتى است كوچ نمايند.
پس مشقتهاى راه و دورى دوستان و سختى سفر و ناگوارى غذاها را تحمّل كردند تا به خانه وسيع خويش و سرمنزل قرار و آسايش خويش درآيند
و از هيچيك از اين مشكلات، احساس درد و رنج نمىكنند و هزينههاى مصرف شده برای رسیدن به مقصد را خسارت نمىشمرند
و هيچ چيز برايشان محبوبتر از آن چيزى نيست كه آنان را به منزلشان نزديكتر سازد و به محلشان برساند.
📚 نهج البلاغه (سید رضی): فرازی از نامه ۳۱ خطاب به فرزندشان امام حسن مجتبی علیهالسلام
@justhadis110
✳️ پیشنهاد میکنم، خیلی با تأمل و درنگ کامل مطالعه بفرماید...
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ دَخَلْتُ عَلَى أَمِيرِ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ بَعْدَ مَا بُويِعَ بِالْخِلاَفَةِ - وَ هُوَ جَالِسٌ عَلَى حَصِيرٍ صَغِيرٍ لَيْسَ فِي اَلْبَيْتِ غَيْرُهُ فَقُلْتُ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ بِيَدِكَ بَيْتُ اَلْمَالِ وَ لَسْتُ أَرَى فِي بَيْتِكَ شَيْئاً مِمَّا يَحْتَاجُ إِلَيْهِ اَلْبَيْتُ
فَقَالَ يَا اِبْنَ غَفَلَةَ
إِنَّ اَللَّبِيبَ لاَ يَتَأَثَّثُ فِي دَارِ اَلنُّقْلَةِ وَ لَنَا دَارٌ قَدْ نَقَلْنَا إِلَيْهَا خَيْرَ مَتَاعِنَا وَ إِنَّا عَنْ قَلِيلٍ إِلَيْهَا صَائِرُونَ.
⬅️ «سويد بن غفله» گويد: پس از آنكه مردم با على-عليه السّلام-براى خلافت بيعت كردند،
در خانه حضرت بر آن جناب وارد شدم،
ديدم حضرت بر حصير كوچكى نشسته در حالى كه در اطاقش غير از آن، چيز ديگرى نبود،
عرض كردم: اى امير المؤمنين! اكنون بيتالمال در دست توست و در خانه هم چيزهایی که بدان احتياج دارى نيست؟
حضرت فرمود:
اى پسر غفله!
شخصی که عقلش درست کار میکند، هرگز در خانهاى كه بايد از آنجا كوچ كند اثاث بسيار ترتيب نمىدهد،
براى ما خانۀ امنى است كه بهترين متاع و كالاى خود را به آنجا فرستاديم و بهزودى خود نيز بدان محل خواهيم رفت.
📚 عدة الداعی (ابن فهد حلی): ص ۱۲۱
پ.ن: (لُب) که به شکل لبیب در حدیث به کار رفته، کلمهای است قرآنی که به عقلی که بدون تأثير از هوا و هوس، به شکل صحیح کار میکند اطلاق میشود.
🔷 عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه:
⬅️ کسی که بخواهد برای همیشه برود مشهد زندگی کند، اگر تمام یا عمده سرمایه و داراییاش را بدهد و در یزد خانه بسازد [پس از ساخت هم نه بتواند اجارهاش دهد نه بتواند بفروشد و نه بتواند منفعت دیگری از آن کسب نماید]، به چنین کسی میگویند بیعقل...
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ حَدُّ العَقلِ
الاِنفِصالُ عَنِ الفاني
وَ الاِتِّصالُ بِالباقي.
⬅️ مرز عقل و خردمندی، جدايى از ناپايدار و پيوستن به پايدار است.
📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ح ۴۹۰۵
💠 حضرت امام موسی کاظم علیه السلام:
✅ كُن فِي الدُّنيا كَساكِنِ دارٍ لَيسَت لَهُ، إنَّما يَنتَظِرُ الرَّحيلَ.
⬅️ در دنيا همانند ساكن خانهاى باش كه مال او نبوده و منتظر كوچ از آن است.
📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۳۹۸
🔹 خوب یادم هست وقتی اوایل ازدواج رفتیم به خانهای که میدانستیم باید کمتر از یکسال در آن مستأجر باشیم و زندگی کنیم،
همسرم جز وسایل ضروری، حاضر نشد دیگر وسایل جهاز خود را از انباری خارج کند و میگفت برای این چند ماه اصلا ارزش ندارد!
چقدر هم راحت بودیم!
کاش میفهمیدیم که کل این زندگی دنیا حقیقتش در برابر آنچه در پیش داریم، نه تنها کمتر از یکسال، که کمتر از ساعتی است و این همه برای خود وزر و وبال جمع نمیکردیم...
✳️ وقتی از شخص حکیم در لحظات پایانی عمر، طلبِ پند و اندز میشود؛ او مهمترین را بر میگزیند و بیان میدارد...
💠 پندهای حضرت امام حسن مجتبی عليه السلام در دقايقی پيش از شهادت به يكی از شيعيانشان؛ در حالی كه لختههای جگر پارهپارهشان بر تشت مقابل حضرت بود:
✅ إنَّ الدُّنْيا
في حَلالِها حِسابٌ،
وَ في حَرامِها عِقابٌ،
وَ فِي الشُّبَهاتِ عِتابٌ،
فَأنْزِلِ الدُّنْيا بِمَنْزَلَةِ الميتَةِ، خُذْ مِنْها ما يَکْفيکَ.
⬅️ چيزهای دنيا اگر حلال باشد حساب و كتاب و مؤاخذه دارد
و اگر از حرام به دست آيد عذاب و عقاب دارد
و اگر از شبههناك باشد (كه حلال و حرام آن معلوم نباشد) عتاب و سختی و ناراحتی در پی دارد.
پس بايد دنيا را همچون ميته و مرداری بشناسی و فقط به مقدار ضرورت و اضطرار از آن استفاده کنی.
📚 كفاية الاثر (علی بن محمد خزاز): ص۲۲۶
@justhadis110