💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله:
✅ يَا عَلِيُّ بَادِرْ بِأَرْبَعٍ قَبْلَ أَرْبَعٍ شَبَابِكَ قَبْلَ هَرَمِكَ وَ...
⬅️ یا علی! چهار چیز را قبل از چهار چیز غنیمت بدار.
جوانیات را قبل از پیریات و...
📚 من لا یحضره الفقیه (شیخ صدوق): ج۴، ص۳۵۲
🔷 آیت الله خامنهای حفظه الله در توضیح این حدیث شریف میفرمایند:
⬅️ بعضی خیال میکنند استفادهی از شباب و دوران جوانی، استفادهی از لذّات جوانی و شهوات جوانی است؛ این منظور نیست، چون شهوات جوانی، بعدها که انسان یادش بیاید، مایهی حسرتش میشود؛ اصلاً لذّت یک چیز زودگذری است؛
[استفادهی از شباب] یعنی از این نیرو استفاده کن برای آنچه برای خودت بماند.
مثلاً فرض بفرمایید مثل کسی که رفته معدنی را استخراج کند و از آن طلا بیرون بیاورد؛ نیرو هم دارد؛ میگوید آقا استفاده کن، هر چه ظرفیت داری، هر چه گنجایش داری، جیبهایت را پُر کن، کیفت را پُر کن، دستت را پُر کن... چون این برای شما میماند که میخواهی برداری و ببَری. نه اینکه حالا رفتی آنجا، بنشین یک استکان چای بخور، در هوای خوش لذّت ببر؛ اینکه خب از بین میرود؛ اینکه فایدهای ندارد.
لذّات و شهوات در دوران جوانی مثل این دومی است، مثل یک استکان چای خوردن کنار معدن طلا است؛ در نهایت چیزی برای انسان باقی نمیماند.
استفادهی از جوانی یعنی کسب چیزهایی که شما بعد از جوانی دیگر قادر نیستید آنها را جمع کنید!
...لذا اغلب بزرگان هر چه در زمینهةای مادی و معنوی به دست آوردهاند، در جوانی به دست آوردهاند.
📚 گزیدهی احادیث مکارم الاخلاق به انتخاب و شرح حضرت آیت الله خامنهای مدّظلّهالعالی (انتشارات انقلاب اسلامی): ص۴۰
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
✅ مَعَ الثّروَةِ تَظْهَرُ المُـرُوَّةُ.
⬅️ هنگام دارايى، جوانمردى مشخص مىشود.
📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۷۰۳
@justhadis110
✳ دو مورد از اذکار و ادعیهی معتبر و مأثور که مورد توجه و توصیهی عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه بود، جهت رفع فقر و بیماری و ادای قرض:
💠 حضرت رسول صلی الله علیه و آله دعای زیر را به یکی از اصحاب که مبتلا به ناخوشی و فقر بود آموختند، از برکت خواندن آن در اندک زمانی بیماری و فقر او بر طرف گردید:
✅✅ (لَا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِيِّ الْعَظِيمِ تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ صَاحِبَةً وَ لَا وَلَداً وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً.)
⬅ یعنی: (حول و قوایی نیست مگر به واسطهی خدای بلندمرتبهی بزرگ، توکل میکنم به خدای زندهای که مرگی برای او نیست و حمد و ستايش مخصوص خداوندى است كه نه فرزندى اختيار كرده و نه شريكى در حكومت دارد و نه به خاطر ضعف و ذلّت، [حامى و] سرپرستى براى اوست و او را بسيار بزرگ بشمار.)
📚 انیس الصادقین: فصل دستورالعملهایی برای برآورده شدن حوائج مختلف، مورد 28 (رفع بیماری و فقر) - به نقل از کتاب الکافی (ثقة السلام کلینی): ج۲، ص۵۵۱
💠 یکی از اصحاب امام صادق علیه السلام به نام عبد اللّه بن سنان میگوید: خدمت امام عليه السّلام رفتم، حضرت فرمود:
✅ أَ لاَ أُعَلِّمُكَ شَيْئاً إِذَا قُلْتَهُ قَضَى اَللَّهُ دِينَكَ وَ أَنْعَشَكَ وَ أَنْعَشَ حَالَكَ؟
⬅ مىخواهى دعايى به تو بياموزم كه چون بخوانى، حق تعالى قرضت را ادا كند، و حالت نيكو گردد؟
گفتم: چه بسیار به چنين دعايى نيازمندم.
حضرت فرمود: پس از نماز صبح بگو:
✅✅ (تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَىِّ الْقَيُّومِ الَّذى لاْ يَمُوتُ
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذى لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدا وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَريكٌ فِى الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِىُّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبيرا
اَللّهُمَّ اِنّى اَعُوذُ بِكَ مِنَ الْبُؤْسِ وَ الْفَقْرِ
وَ مِنْ غَلَبَةِ الدَّيْنِ وَ السُّقْمِ وَ اَسْئَلُكَ اَنْ تُعينَنى عَلى اَدآءِ حَقِّكَ اِلَيْكَ وَ اِلَى النّاسِ.)
⬅ یعنی: (توكّل كردم بر زنده پايندهاى كه نمىميرد،
و ستايش خداى را كه فرزندى نگرفت، و براى او در فرمانروايى شريك نيست، و براى او سرپرستى از روى خوارى نمىباشد، و بزرگ شمار او را بزرگ شمردنى شايسته،
خدايا به تو پناه مىآورم از شدت نياز و و تنگدستى،
و از فشار قرض و بيمارى، و از تو مىخواهم مرا بر اداى حقّت نسبت به خود و مردم يارى كنى.
📚 تفسیر عیاشی: ج۲، ص۳۲۰
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ لاَ تَجْتَمِعُ عَزِيمَةٌ وَ وَلِيمَةٌ مَا أَنْقَضَ اَلنَّوْمَ لِعَزَائِمِ اَلْيَوْمِ وَ أَمْحَى اَلظُّلَمَ لِتَذَاكِيرِ اَلْهِمَمِ.
⬅ عزم راسخ و تصمیم قاطع برای به دست آوردن ارزشهاى والا با خوشگذرانى ميسّر نيست!
چه بسا خوابهاى شب كه تصميمهاى روز را از بين برده، و تاريكىهاى فراموشى كه همّتهاى بلند را نابود كرده است.
📚 فرازی از خطبهی 241 (در هنگام جنگ صفین)
پ.ن: فارغ از اینکه به طور کلی نیز رسیدن به هیچ هدف بزرگی با راحتطلبی میسر نمینماید طبق این فرمایش مولی علی علیه السلام، شاید با توجه به اینکه این خطبه در حین جنگ صفین و نبرد با دشمن ایراد شده، شاید بشود برداشت کرد که اگر قاطبهی مردم و رزمندگان و به خصوص فرماندهان و بزرگان قوم و مسئولین، اهل خوشگذرانی و راحتطلبی و رفاهطلبی باشند، به هنگام نبرد و درگیری با دشمن نخواهند توانست تصمیمی قاطع و صحیح اتخاذ نمایند، یعنی راحتطلبی و رفاهطلبی آفتی مهلک برای انجام وظیفه در برابر دشمنان خداست...
🔷 رهبر معظّم انقلاب حفظه الله نیز در خصوص همین معنا چنین بیان میدارند:
⬅ موانع [رسیدن به اهداف انقلاب اسلامی] چه بودند؟
ما دو نوع موانع داشتیم:
یكی موانع درونی، یكی موانع بیرونی.
موانع درونی یعنی چه چیزهائی؟ یعنی آن چیزهائی كه در درون خود ما انسانها - چه تصمیمگیرانمان، چه آحاد مردممان، چه ناظرین بیرون از گود مبارزه و انقلاب - وجود دارد؛
اینها موانع درونی است.
موانع درونی، ضعفهاست؛ ضعفهای فكری است، ضعفهای عقلانی است، راحتطلبی است، آسانگرائی است، آسانپنداری است؛ این گاهی اوقات خودش یكی از موانع تحقق آن چیز است.
...گریز از چالش هم یكی از ضعفهای درونی ماست.
به گریز از چالش، به غلط میگویند عافیتطلبی.
عافیتطلبی چیز خوبی است. عافیت یكی از بزرگترین نعمتهای الهی است؛
«یا ولیّ العافیة نسئلك العافیة؛ عافیة الدّنیا و الأخرة».
عافیت به معنای پنجه نیافكندن نیست؛ به معنای درست عمل كردن، بهجا قدم گذاشتن، بهجا ضربت زدن و بهجا عقب كشیدن است...
بنابراین عافیتطلبی چیز بدی نیست؛ لیكن به غلط به گریز از چالش میگویند عافیتطلبی؛ یعنی در واقع همان راحتطلبی، مواجههی با مشكلات را زشت و ناپسند دانستن، آماده نبودن برای مواجههی با مشكلات. اینها ضعفهای درونی ماست.
🎙 بیانات در دیدار اساتید و دانشجویان دانشگاههای شیراز - مورخ: ۱۳۸۷/۰۲/۱۴
@justhadis110
💠 حضرت امام حسن عسکری علیه السلام:
✅ خَصْلَتَانِ لَيْسَ فَوْقَهُمَا شَيْءٌ اَلْإِيمَانُ بِاللَّهِ وَ نَفْعُ اَلْإِخْوَانِ.
⬅ دو خصلت است كه چيزی بالاتر از آن دو نیست:
ايمان به خدا و سود رساندن به برادران (ایمانی).
📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۳۵
🔆 ولادت پدر گرامی امام زمان حضرت امام حسن عسکری علیهماالسلام تهنیت باد...
پ.ن: در خصوص ایمان به خدا که در ابتدای حدیث شریف فوق آمده ذکر این نکته لازم مینماید که ایمان به خدا و توحید از أشهد أن لا اله الّا الله شروع میشود و تا أشهد أنّ امیرالمؤمنین علیّاً و ابناؤه المعصومین حجج الله ادامه پیدا میکند!
💠 ابوحمزه از حضرت امام باقر عليه السلام میپرسد:
✅ قَالَ لِي أَبُو جَعْفَرٍ عليه السلام إِنَّمَا يَعْبُدُ اللَّهَ مَنْ يَعْرِفُ اللَّهَ فَأَمَّا مَنْ لَا يَعْرِفُ اللَّهَ فَإِنَّمَا يَعْبُدُهُ هَكَذَا ضَلَالًا قُلْتُ جُعِلْتُ فِدَاكَ فَمَا مَعْرِفَةُ اللَّهِ قَالَ تَصْدِيقُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ تَصْدِيقُ رَسُولِهِ صلوات الله عليه و آله وَ مُوَالاةُ عَلِيٍّ عليه السلام وَ الِائْتِمَامُ بِهِ وَ بِأَئِمَّةِ الْهُدَى عليهم السلام وَ الْبَرَاءَةُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ عَدُوِّهِمْ هَكَذَا يُعْرَفُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ.
⬅ حديث كرد ما را محمد بن فُضيل، از ابوحمزه كه گفت:
امام محمد باقر عليه السلام به من فرمود كه:
خدا را عبادت و بندگى نمىكند، مگر آن كس كه خدا را بشناسد.
اما آن كس كه خدا را نمىشناسد، او را اينگونه (مانند عامه از مردم) گمراهانه میپرستد.
عرض كردم كه:
فداى تو شوم،
پس شناخت خدا چه چيز است؟
حضرت فرمود:
«تصديق كردن خداى عزّوجلّ
و تصديق رسول او در آنچه آن جناب فرموده و آن حضرت آورده،
و موالات و دوستى با على، و اقتداى به آن حضرت در اعتقاد و گفتار و كردار، و به ائمه هدى عليهم السلام،
و برائت و بيزارى به سوى خداى عزّوجلّ از دشمنان ايشان.
و خداى عزّوجلّ اينچنين شناخته مىشود.
📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۱۸۰
پ.ن: يعنی لازمه شناخت خدا
شناخت رسول خدا و جانشينان بر حقش (همراه با محبت و تبعيت از ايشان)
و شناخت دشمنان ايشان است (و برائت از ايشان)
و بدون شناخت و عمل قلبی و جوارحی متناسب با هر يك از اين شناختها، معرفت خداوند حاصل نمیشود!
💠 همچنان که از امام باقر علیه السلام روایت است در تفسیر آیهی ۳۰ از سورهی روم که خدا میفرماید: «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنيفاً فِطْرَتَ اللهِ الَّتي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْها * پس روى خود را متوجّه آيين خالص پروردگار كن. اين سرشت الهى است كه خداوند انسانها را بر آن آفريده»
حضرت فرمودند:
✅ فِطْرَتَ اللهِ الَّتِی فَطَرَ النَّاسَ عَلَیْها، قَالَ هُوَ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ (صلی الله علیه و آله) عَلِیٌّ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ (علیه السلام) إِلَی هَاهُنَا التَّوْحِیدُ.
⬅️ آن فطرت الهی که مردم بر آن سرشته شدهاند این است که:
لا إله إلاّ الله، محمّد رسول الله (صلی الله علیه و آله)، علیّ أمیرالمؤمنین ولیّ الله است و تا اینجا (این اقرار به نبوت نبی اکرم صلیاللهعلیهوآله و اقرار به ولایت امیرالمؤمنین علیهالسلام در کنار اقرار به وحدانیت خدا) توحید است.
📚 مناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۱۰۱
✳️ یعنی انسانی که فطرت خود را آسیب نزده هم میداند که این عالم خدایی دارد و هم میداند خدای خالق این عالم، خلق را بیهوده نیافریده و رها نکرده بلکه برای آنها هادی فرستاده است و صفت هادیاش تجلی همیشگی عینی در این عالم دارد و بعد از پیامبر خاتم نیز این سلسلهی هادیانی که وصل هستند به علم و عصمت الهی باقی هستند برای هدایت بشر...
@justhadis110
✳ ملاک انسانیت از منظر صحیفهی سجادیه:
💠 حضرت امام سجاد علیه السلام:
✅ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ.(۸)
وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ
﴿إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبيلاً (فرقان:۴۴)﴾(۹)
⬅ ستايش تنها براى خداست كه اگر در برابر آن همه نعمت پياپى كه بر بندگانش فرستاد، حمد خود را به ايشان نمىآموخت، از نعمتهايش بهره مىجستند و او را حمد نمىگفتند، و از روزىاش گشايش مىيافتند و او را شکر نمیکردند.
اگر چنین بودند [و شکرگزاری نمیکردند]، از حدود انسانیّت بیرون میرفتند و به مرز حیوانیّت میرسیدند. در نتیجه به این صورت بودند که در کتاب محکمش وصف کرده:
«آنان جز مانند چهارپایان نیستند؛ بلکه آنها گمراهترند!».
📚 صحیفه سجادیه: فراز ۸ و ۹ از دعای نخست (دعا در توحید و ستایش خداوند)
پ.ن: یعنی از منظر صحیفهی سجادیه، شاکر بودن یا نبودن نسبت به پروردگار، مرز میان انسانیت و حیوانیت است و البته باید توجه داشت که بنا به فرمودهی امام رضا علیه السلام:
مَنْ لَمْ يَشْكُرِ اَلْمُنْعِمَ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ لَمْ يَشْكُرِ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ. (عيون الأخبار (شیخ صدوق): ج۲، ص۲۴)
هر کس از مخلوقی که واسطهی رسیدن نعمت به او است تشکر و قدردانی نکند (در واقع) از خدای عزّ و جل نیز تشکر و قدردانی نکرده است.
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ خُذُوا مَهَلَ اَلْأَيَّامِ وَ حُوطُوا قَوَاصِيَ اَلْإِسْلاَمِ أَلاَ تَرَوْنَ إِلَى بِلاَدِكُمْ تُغْزَى وَ إِلَى صَفَاتِكُمْ تُرْمَى.
⬅ فرصتى را كه هست غنيمت شماريد و شهرها و مرزهای دور دست اسلام را (از تسلّط فتنهجويان و ستمگران) حفظ نمائيد.
آيا نمىبينيد كه شهرهاى شما ميدان نبرد شده و خانههاى شما هدف تيرهاى دشمنان قرار گرفته است؟!
📚 نهج البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۲۳۸، ص۳۵۷
🔷 میگویند چرا از محور مقاومت حمایت میکنیم؟
یکی از پاسخها تبعیت عقلانی از این دکترین دفاعی امیرالمؤمنین علیهالسلام است که در فرمایش فوق بیان فرمودند و رهبر معظّم انقلاب حفظهالله نیز چنین به آن اشاره کردند:
⬅ کسی که از اینجا میرود در عراق یا در سوریه بهعنوان دفاع از حریم اهلبیت در مقابل این تکفیریها میایستد، در واقع دارد از شهرهای خودش دفاع میکند...
اگر اینها مبارزه نمیکردند، این دشمن میآمد داخل کشور، ما باید اینجا در کرمانشاه و همدان و بقیهی استانها با اینها میجنگیدیم و جلوی اینها را میگرفتیم.
🎙 فرازی بیانات مورّخ ۹۵/۴/۵ و ۹۴/۱۱/۵
@justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله:
✅ إِنَّ ...أَنْجَاكُمْ مِنْ عَذَابِ اَللَّهِ أَشَدُّكُمْ لَهُ خَوْفاً.
⬅️ بهراستی آن کسی بیش از همه به نجات از عذاب الهی امید دارد که خوفش از خداوند بیشتر باشد.
📚 مکارم الأخلاق (طبرسی): ص۴۵۸ - امالی (شیخ طوسی): ص۵۲۵
🔷 رهبر معظّم انقلاب حفظه الله در توضیح این حدیث شریف میفرمایند:
⬅️ آن کسی بیش از همه امید نجات از عذاب الهی را دارد که خوف الهی در دل او بیش از دیگران باشد؛ چون این خوف موجب میشود انسان اجتناب کند.
این را هم عرض بکنیم که بین ما طلبهها و اهل منبر و مبلّغین و مانند اینها شاید گاهی غفلت میشود؛ آیات الهی را شما نگاه کنید - به خصوص آیات نازل شده در مکّه - تکیهی عمدهاش به اخافهی مردم از عذاب خداست. این سورههای کوچک قرآن، سورههای جزء آخر، اینها را نگاه کنید: «القارعة - ما القارعة - و ما أدراک ما القارعة (قارعه:۱تا۳)» که دائم از قیامت و از عذاب الهی میترساند؛ در سرتاسر قرآن اینجور است. ما این اخافهی از عذاب خدا را در تبلیغاتمان، در بیاناتمان نباید فراموش کنیم. البته بشارت هم هست، اما نقش عمده مربوط به اخافهی از عذاب خداست. خوف از عذاب تأثیر زیادی در بازداشتن انسان دارد.
📚 گزیدهی احادیث مکارم الأخلاق به انتخاب و شرح حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) - (انتشارات انقلاب اسلامی): ص۲۴۹
🔹 قسمتهایی از بیانات عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه در بحث خوف و رجا:
⬅️ بعضی هستند که نفوسشان آنقدر سرکشه دائماً فقط باید بهشون خوف بدی، اگر یهذره براش از رجاء بگی، از فضل خدا بگی، مغرور میشه؛ اصلاً دست از عمل برمیداره.
اشخاص فرق دارند. بعضی هستند که نفس رامی دارند، نفسشان آرامه، مطیعه، اینها فقط باید بترسن از این که مبادا خدا خوشش نیاد (از چشم خدا بیافتن)، پس متعلق خوف فرق میکنه.
حالا بعضیها هم قائلند به اینکه انسان به جایی میرسه که اصلاً ترس نداره. بنده این را قبول ندارم، عقیدهام بر این است که خوف تا آخر هست، منتها متعلق به خوف فرق میکنه.
یه نمونش، بهترین نمونش این است که ببینید این که دارد مولا امیرالمؤمنین علیه السلام در شب چندین مرتبه غش میکرد از خوف خدا. میفرمود که خدایا اگر امر کنی پسر ابیطالب را بکشند به آتش جهنم کیه جلوت را بگیره؟!
این رو میگفت و غش میکرد. حالا واقعاً علی علیه السلام از آتش میترسید؟ پس این چی بوده؟ همه این رو میخوانند، اما چه بوده حکمتش؟
نفس انسان این طوریه، باید متذکرش کنی! خود مولا خودش را متذکر میکرد، توجه پیدا میکرد به عظمت خدای متعال، اون حالته خشیته غیر از خوفه. حالت خشیت باعث میشد مولا غش میکرد. وقتیکه به خودش تذکر میداد متوجه عظمت خدا میشد، غش میکرد.
این خداست! مالکه، ضدّ و ندّ نداره. کسی نمیتواند ازش بپرسد چرا همچین کرد [لا يُسْئَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْئَلُونَ (انبیاء:۲۳)]
...این جایی که ما هستیم [و مرتبهی ایمانی ما هست] همیشه باید خوف و رجاء با هم باشه تا انسان برسه به اونجا. اون وقت اونم نه اینکه مأمون باشند از عذاب خدا (إِنَّ عَذابَ رَبِّهِمْ غَيْرُ مَأْمُونٍ [معارج:۲۸]) صریح قرآنه، لکن حالشان فرق میکنه. یعنی اگه بترسند، نمیترسند که شاید برند جهنم. خوفشان از این نحوه نیست. نحوهی خوفشان فرق میکنه. خوف مقرّبین از این است که مبادا خطایی بکنند، قربشان کم بشه یا مورد نظر خدا قرار نگیرند، یا خداوند متعال نظرش را ازشان برداره. نحوه خوف فرق میکنه، نه مثل ما بترسه که فلان گناه رو کردیم عذاب میشیم.
...خوفی که مؤمن داره، تا وقتی ممدوحه که آثار مرگ ظاهر نشه. ببینه داره میمیره دیگه اونوقت خوف معنا نداره. چرا؟ چون عرض کردم خوف تازیانه است برای ادب کردن نفس، دیگه ادب معنا نداره اونجا، محبت خوبه.
اگه انسان آثار رفتن براش ظاهر شد اصلاً نباید در دلش خوف راه بده، فقط باید به رحمت خدا امیدوار شه، هی به فضل [و بیاستحقاقبخشی] خدا امیدوار شه، که با محبت خدا از این عالم بره؛
محبت نجات میده انسان را، خوف نجاتدهنده نیست، خوف باز دارنده است...
🎙️ آرشیو فایلهای صوتی دهه ۶۰ و ۷۰
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ أَكْثَرُ اَلنَّاسِ مَعْرِفَةً لِنَفْسِهِ أَخْوَفُهُمْ لِرَبِّهِ.
⬅️ بیشترین معرفت نفس را آن کسی دارد که بیش از همه از پروردگارش خائف است.
📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۲۰۱
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام:
✅ أَعْلَمُ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ سُبْحَانَهُ أَخْوَفُهُمْ مِنْهُ.
⬅️ عالمترین مردم نسبت به خداوند سبحان، خائفترینشان از اوست.
📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۲۰۰
@justhadis110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر این فرمایش حضرت امیر صلوات الله علیه را زیبا تبیین کرد و زیبا زندگیاش کرد...
🔴 یحیی سنوار:
🔹 من این جمله از امام علی رضی الله عنه و کرّم الله وجهه را خوب به خاطرم سپردهام که گفت:
✅ أَيَّ يَوْمَيَّ مِنَ اَلْمَوْتِ أَفِرُّ
أَ يَوْمَ لَمْ يُقْدَرْ أَمْ يَوْمَ قُدِرَ
يَوْمَ مَا قُدِّرَ لاَ أَخْشَى اَلرَّدَى
وَ إِذَا قُدِّرَ لَمْ يُغْنِ اَلْحَذَرُ
⬅️ دو روز در زندگی انسان هست، روزی که در آن مرگ سرنوشت تو نیست، و روزی که مرگ سرنوشت تو هست.
🔸 من از روز اول نمیترسم چون مرگ سرنوشتم نیست پس کسی نمیتواند به من آسیبی برساند.
🔹 از روز دوم هم نمیترسم چون اگر تقدیرم باشد نمیتوانم از آن جلوگیری کنم.
📚 التوحید (شیخ صدوق) ج۱، ص۳۷۴
@justhadis110
✳ در دعاها معمولاً این فراز را زیاد خواندهایم یا شنیدهایم که خدا را چنین خطاب میکنیم:
یا مُبَدِّلَ السَّیِئاتِ بِالحَسَنات.
ای کسی که گناهان را (از فضل و رحمتش) به حسنات تبدیل میکند.
💠 اما امام سجاد علیه السلام در آخرین فراز از دعای دوم صحیفه سجادیه خداوند را چنین خطاب میفرمایند:
✅ يَا مُبَدِّلَ السَّيِّئَاتِ بِأَضْعَافِهَا مِنَ الْحَسَنَاتِ إِنَّكَ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ
⬅ ای که گناهان را (از فضل و رحمتت) به چندین برابر حسنات تبدیل میکنی، به راستی که تو صاحب فضل (و بیاستحقاقبخشی) عظیمی هستی.
📚 صحیفه سجادیه: بند ۲۶ از دعای دوم
بدون شرح...
@justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیهالسلام:
⬅️ أَهْلَ اَلدُّنْيَا يُعَظِّمُونَ مَوْتَ أَجْسَادِهِمْ وَ هُمْ أَشَدُّ إِعْظَاماً لِمَوْتِ قُلُوبِ أَحْيَائِهِمْ.
✅ اهل دنیا مرگ بدنهایشان را امری عظیم میپندارند؛ حال آنکه بیرغبتان به دنیا مرگ قلوب زندگان را بسیار عظیمتر میشمارند.
📚 نهج البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۲۳۰
@justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله خطاب به ابوذر غفاری:
✅ عَلَيْكَ بِالصَّمْتِ إِلاَّ مِنْ خَيْرٍ، فَإِنَّهُ مُطَرِّدُ اَلشَّيْطَانِ عَنْكَ، وَ عَوْنٌ لَكَ عَلَى أُمُورِ دِينِكَ.
⬅ بر تو باد به سکوت، مگر آنجایی که خیری وجود داشته باشد؛ پس همانا سکوت موجب دوری شیطان از تو و کمک به تو در راه امور دینت است.
📚 امالی (شیخ طوسی): ج۱، ص۵۳۹ - مکارم الأخلاق (طبرسی): ج۱، ص۴۷۲
🔷 رهبر معظّم انقلاب آیت الله خامنهای مدّظلّهالعالی در بخشی از توضیحات در باب حدیث فوق میفرمایند:
⬅ «صَمت» با سکوت فرق دارد؛ «صَمت» سکوتِ مدّبرانه و عاقلانه است؛ نه اینکه انسان از روی تنبلی یا ناتوانی یا موقعنشناسی سکوت کند؛ به این نمیگویند صَمت.
صَمت یعنی سکوت حسابشده...
«فَإِنَّهُ مُطَرِّدُ اَلشَّيْطَانِ عَنْكَ»؛ این سکوت بهجا و پُرحرفی نکردن موجب میشود که شیطان از تو دور بشود.
«وَ عَوْنٌ لَكَ عَلَى أُمُورِ دِينِكَ»؛ و به تو در امر دین کمک میکند. حرفهای زیادی، پُرحرفی در مقام بحث و همینطور دائم پیدرپی حرف را بدون تأمل بیرون ریختن، شیطان را بر دل انسان مسلّط میکند؛ علاوه بر اینکه از امور دین هم انسان دور میماند.
از امور دین یکی صدق است، یکی سلامت در نیت است در مقام گفتار، یکی نُصح و خیرخواهی است؛ اینها از امور دین است؛ وقتی که «صَمت» نبود، اینها هم دیگر بکلّی پایمال میشود.
[یعنی فی المثل، حرف و بحث که زیاد شد، معمولاً جدل پیش میآید، جدل که پیش آمد، خصومت به وجود میآید و خصومت که پیش آمد، غالباً دیگر شخص از روی خیرخواهی برای دیگر و صادقانه سخن نمیگوید و...]
📚 گزیدهی احادیث مکارم الأخلاق به انتخاب و شرح حضرت آیت الله العظمی خامنهای (مدّظلّهالعالی) - (انتشارات انقلاب اسلامی): ص۳۴۱و۳۴۲
@justhadis110