eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
326 دنبال‌کننده
52 عکس
45 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حضرت امام حسین علیه السلام: ✅ إِيَّاكَ أَنْ تَكُونَ مِمَّنْ يَخَافُ عَلَى اَلْعِبَادِ مِنْ ذُنُوبِهِمْ وَ يَأْمَنُ اَلْعُقُوبَةَ مِنْ ذَنْبِهِ. ⬅️ مبادا تو از كسانى باشى كه به سبب گناهان بندگان خدا بر سرنوشت آنان بيمناك و نگران است، ولى از سزاى گناه خويش غافل است و خاطرى آسوده دارد. 📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۲۳۹ @justhadis110
✳ تقدیم به ساحت فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها... ▫ از یمن تا به شام معلوم است هرچه دعواست پای نام علی‌است (احمد بابایی) 🔹 روایاتی در خصوص آیاتی از قرآن کریم که همگی بر طبق ظاهرشان و روایات ذیلشان به مهمترین سؤال در روز قیامت اشاره دارند، سؤال درباره‌ی بزرگترین نعمت و آیه‌ی خداوند... 🔹 اما آیات: (1) إنّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ أولئک کان عنه مسئولا (اسراء:۳۶) به راستی که گوش و چشم و دل همه‌ی آن‌ها درباره‌ی آن مورد سؤال واقع می‌شوند. (2) و قفوهم إنّهم مسؤلون (صافات:۲۴) آن‌ها را [در کنار دوزخ] نگه‌دارید که باید مورد سؤال واقع شوند. (3) ثمّ لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم (تکاثر:۸) سپس در آن روز [همه شما] قطعاً و بی‌تردید درباره‌ی نعیم مورد سؤال واقع خواهید شد. (4) عمّ یتساءلون - عن النّبأ العظیم - الذی هم فیه مختلفون (نبأ:۱تا۳) درباره چه چیز از یکدیگر سؤال می‌پرسند - از آن خبر بزرگ -که در باره آن با هم اختلاف دارند. 🔹 و اما روایات ذیل این آیات شریفه: 💠 حضرت امام‌ حسین علیه‌السلام نقل می‌کنند که رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمودند: این‌ها (برخی از اصحاب پیامبر) به منزله‌ی گوش و چشم و قلب من هستند و از آن‌ها درباره‌ی ولایت این جانشین و وصیّ من سؤال خواهند پرسید و به علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) اشاره کرد و سپس فرمود: خداوند عزّوجلّ خود فرموده است: «إنّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولا - به راستی که گوش و چشم و دل همه‌ی آن‌ها درباره‌ی آن مورد سؤال واقع می‌شوند.». سپس فرمود: «قسم به عزّت پروردگارم! که همه‌ی امّت من روز قیامت ایستانده می‌شوند و درباره‌ی ولایت او مورد سؤال و بازخواست واقع می‌شوند و این معنی کلام خداوند است که می‌فرماید: «و قفوهم إنّهم مسؤلون - آن‌ها را نگهدارید که باید مورد سؤال واقع شوند[1]!» 💠 علی‌بن‌حسین عبدی می‌گوید: شنیدم امام صادق علیه‌السلام در (قنوت) نماز روز عید غدیر چنین می‌فرمود: «خدایا! ای کسی که وعده‌­ات راست است و خلف وعده نمی‌کنی و ای خدایی که هر لحظه به کاری می‌پردازی، تو با عطای توفیق پذیرش ولایت اولیائت، نعمتت را بر ما تمام نمودی، آن اولیائی که بندگانت در مورد آنان بازخواست می‌شوند؛ زیرا خود فرمودی: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعیمِ - سپس در آن روز [همه شما] درباره‌ی نعیم مورد سؤال واقع خواهید شد.» و نیز فرمودی: «وَ قِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْؤُلُونَ - آن‌ها را[در کنار دوزخ] نگه‌دارید که باید مورد سؤال واقع شوند[2].» 💠 از ابوحنیفه (رئیس مذهب حنفی‌های اهل سنت!) نقل شده است که امام صادق علیه‌السلام به من فرمود: «شنیده‌ام تو نعیم را در آیه‌ی: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ یَوْمَئِذٍ عَنِ النَّعِیمِ - سپس در آن روز [همه شما] درباره‌ی نعیم مورد سؤال واقع خواهید شد.» به غذای پاک و آب سرد در روز گرم تفسیر نموده‌ای؟ گفتم: «درست است». فرمود: «اگر کسی تو را دعوت کند و غذای پاک و خوبی برایت بیاورد و آب سرد و گوارایی به تو بیاشامد بعد منّت بگذارد بر تو (و برای این از تو بازخواست کند)؛ همین‌طورکه این آیه را تفسیر می‌کنی، در مورد او چه می‌گویی و از نظر تو چه نوع آدمی است»؟ گفتم: «من او را بخیل می‌دانم». فرمود: «آیا خداوند بخل می‌ورزد»؟ گفتم: «(خیر) اما پس نعیم در این آیه چیست»؟ حضرت فرمود: «دوستی با ما اهل بیت پیامبر (صلی الله علیه و آله)»[3]. 💠 حضرت امام صادق علیه السلام: خدا کریم‌تر از این است که خوراکی به شما دهد و شما را از آن بازخواست کند. ولی شما همه نسبت به نعمت وجود ما اهل بیت علیهم‌السلام مورد سؤال واقع می‌شوید که آیا آن را شناختید و حقّش را ادا کردید[4]؟ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: من کسی هستم که مردم در روز قیامت از یکدیگر از ولایت من سؤال می‌کنند؛ «ثم لتسئلنّ یومئذ عن النّعیم - سپس به راستی که در آن روز قطعاً و بی‌تردید از آن‌ها درباره‌ی نعیم سؤال خواهند پرسید» من همان نعمت خداوند متعال هستم که به‌واسطه‌ی آن خداوند به مخلوقاتش نعمت داد[5]. 💠 ابوحمزه ثمالی گوید: از امام باقر (علیه السلام) درباره‌ی تفسیر «عمّ یتساءلون عن النبإ العظیم - درباره چه چیز از یکدیگر سؤال می‌پرسند - از خبر عظیم» سؤال کردم. فرمود: «علیّ‌بن‌ابی‌طالب (علیه السلام) به اصحاب خود مکرر می‌ فرمود: به خدا سوگند! من آن خبر عظیم هستم که تمامی امّت‌ها درباره‌ی من اختلاف کردند. به خدا سوگند! خدای سبحان را خبری عظیم‌تر و بزرگتر از من نیست و برای پروردگار جهانیانی هیچ آیه‌ و نشانه‌ای از من بزرگتر نیست»[6]. 🔵 این حدیث بسیار مهم دو نکته بسیار ویژه در خود دارد! 🟦 نکته‌ی اول این است: چرا حضرت فرمودند من آن خبر عظیمی هستند که تمامی امت‌ها درباره‌ی من اختلاف کردند، چرا فقط نگفتند امت اسلام در آن اختلاف کردند؟ پاسخ اجمالی این است که: بر طبق آیات و روایات مستندات که همچنان در کتاب مقدّس فعلی (انجیل و تورات با وجود این همه تحریف) موجود است، هر پیامبری که مبعوث می‌شده است در کنار اخذ اقرار درباره‌ی توحید و معاد و نبوت خودش، مأمور بوده است که پیامبر آخرالزمان و وصی او را نیز به امتش معرفی کند و بر حقانیت آن دو نیز اقرار بگیرد؛ یعنی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام، نه فقط در دین مبین اسلام، بلکه در همه‌ی ادیان گذشته شرط ایمان بوده است. مستندات مفصل مطلب فوق را می‌توانید در این لینک مشاهده فرمایید. 🟦 نکته دوم این است: چرا با وجود اینکه مسلم است که بزرگترین آیه‌ی خداوند وجود مقدّس نبی اکرم صلوات الله علیه و آله هستند، امیرالمؤمنین فرمودند من بزرگترین آیه‌ی خداوند هستم؟ پاسخ اجمالی این است که: به گواه شیعه و سنی در آیه‌ی مباهله امیرالمؤمنین علیه‌السلام به منزله‌ی نفس نبی اکرم صلی الله علیه و‌ آله از سوی خداوند معرفی شده‌اند. یعنی حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه حقیقت باطنی نفس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله هستند و یک حقیقت هستند؛ به عبارت دیگر وقتی می‌فرمایند من بزرگترین آیه و نشانه‌ی خداوند هستم، یعنی حقیقت باطنی نفس پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله بزرگترین آیه‌ و نشانه‌ی خداوند است. مستندات مفصل مطلب فوق را می‌توانید در این لینک مشاهده فرمایید. 💠 ابوحمزه ثمالی گوید: به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: «فدایت شوم! شیعه از شما تفسیر این آیه را می‌پرسند: «عمّ یتساءلون عن النبإ العظیم - درباره چه چیز از یکدیگر سؤال می‌پرسند - از خبر عظیم»! فرمود: «اختیار با من است، اگر خواهم به آن‌ها می‌گویم و اگر خواهم نمی‌گویم»، سپس فرمود: «ولی من تفسیرش را برای تو می‌گویم». عرض کردم: «از چه از یکدیگر سؤال می‌پرسند»؟ فرمود: «این آیه درباره‌ی امیرالمؤمنین (علیه السلام) است، آن حضرت (علیه السلام) می‌فرمود: «خدا را آیه‌ای بزرگتر از من نیست، خدا را خبری بزرگتر از من نیست»[7]. 📚 منابع: [1] عیون أخبارالرضا (شیخ صدوق): ج۱، ص۳۱۳ [2] تهذیب الأحکام (شیخ طوسی): ج۳، ص۱۴۵ [3] بحار الأنوار (علامه مجلسی): ج۱۰، ص۲۲۰ [4] دعائم الإسلام (قاضی نعمان مغربی): ج۲، ص۱۱۶ [5] الفضائل (ابن شاذان): ص۸۴ [6] تفسیر فرات کوفی: ج۱، ص۵۳۳ [7] الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۱، ص۲۰۷ برای مشاهده متن عربی روایات به این لینک می‌توانید رجوع فرمایید. @justhadis110
💠 حضرت امام سجاد علیه السلام: ✅ ﴿۵﴾ وَ قَدْ نَزَلَ بِي يَا رَبِّ مَا قَدْ تَكَأَّدَنِي ثِقْلُهُ، وَ أَلَمَّ بِي مَا قَدْ بَهَظَنِي حَمْلُهُ. ﴿۶﴾ وَ بِقُدْرَتِكَ أَوْرَدْتَهُ عَلَيَّ وَ بِسُلْطَانِكَ وَجَّهْتَهُ إِلَيَّ. ﴿۷﴾ فَلَا مُصْدِرَ لِمَا أَوْرَدْتَ، وَ لَا صَارِفَ لِمَا وَجَّهْتَ، وَ لَا فَاتِحَ لِمَا أَغْلَقْتَ، وَ لَا مُغْلِقَ لِمَا فَتَحْتَ، وَ لَا مُيَسِّرَ لِمَا عَسَّرْتَ، وَ لَا نَاصِرَ لِمَنْ خَذَلْتَ. ﴿۸﴾ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ افْتَحْ لِي يَا رَبِّ بَابَ الْفَرَجِ بِطَوْلِكَ، وَ اكْسِرْ عَنِّي سُلْطَانَ الْهَمِّ بِحَوْلِكَ، وَ أَنِلْنِي حُسْنَ النَّظَرِ فِيما شَكَوْتُ، وَ أَذِقْنِي حَلَاوَةَ الصُّنْعِ فِيما سَأَلْتُ، وَ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ فَرَجاً هَنِيئاً، وَ اجْعَلْ لِي مِنْ عِنْدِكَ مَخْرَجاً وَحِيّاً. ﴿۱۰﴾ ...فَافْعَلْ بِي ذَلِكَ وَ إِنْ لَمْ أَسْتَوْجِبْهُ مِنْكَ، يَا ذَا الْعَرْشِ الْعَظِيمِ. ⬅️ (۵) پروردگارا! بلایی بر من نازل شده که سنگینی‌اش مرا به زحمت و رنج انداخته و سختی و مشکلی به دردم آورده که تحمّلش مرا در فشار قرار داده. (۶) (و در ورای این اسباب عوامل ظاهری این) تو (هستی که) آن را به قدرتت بر من وارد کرده‌ای و به اقتدارت به سوی من فرستاده‌ای، (۷) پس چیزی را که تو وارد کرده‌ای، برگرداننده‌ای برای آن نیست؛ و آنچه را تو فرستاده‌ای، دور کننده‌ای برای آن وجود ندارد؛ و چیزی را که تو بسته‌ای، گشاینده‌ای برایش نمی‌باشد؛ 👈👈 و چیزی را که تو بگشایی، کسی قدرت بستنش را ندارد؛ و آنچه را که تو دشوار کرده‌ای، آسان کننده‌ای برایش نیست؛ و کسی را که تو بی یار و یاور گذاشته‌ای، یاوری برای او وجود ندارد. (۸) پس بر محمّد و آلش درود فرست، ای پروردگارم! و به فضل و احسانت، درِ گشایش و فرج را به روی من باز کن و به چاره سازیت، تسلّط غم و اندوه را از من بشکن و مرا در موردی که از آن شکایت دارم، به تأمل و تدبّر نیک برسان؛ و در آنچه از تو درخواست می‌کنم، شیرینی اجابت را بچشان؛ و از جانب خودت، رحمت و گشایشی گوارا به من ببخش؛ و برای من از نزد خود، راه نجاتی سریع قرار ده. (۱۰) ...پس با من چنین کن، اگرچه من سزاوار چنین لطف و کرامتی از جانب تو نیستم؛ ای دارای عرش بزرگ! 📚 صحیفه سجادیه: فرازهایی از دعای هفتم (دعای مورد تأکید و توصیه‌ی رهبر معظّم انقلاب حفظه الله و عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه) @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ اَللَّهُمَّ اِجْعَلْ نَفْسِي أَوَّلَ كَرِيمَةٍ تَنْتَزِعُهَا مِنْ كَرَائِمِي وَ أَوَّلَ وَدِيعَةٍ تَرْتَجِعُهَا مِنْ وَدَائِعِ نِعَمِكَ عِنْدِي. ⬅️ خدايا جانم را نخستين نعمت گران‌بهايى قرار ده كه مى‌ستانى، و نخستين سپرده‌اى قرار ده كه از من باز پس مى‌گيرى. 📚 نهج البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۲۱۵ پ.ن: سرآمد عطاهای الهی بر طبق آیات و روایات ایمان صحیح و صفات نیکو و توفیق عبادات و انجام اعمال صالح است؛ حضرت در این دعای کوتاه لفظ بسیار بلند معنا می‌فرمایند که قبل از آن که در این عطاها (یعنی ایمان صحیح و صفات نیکو و توفیق عبادات و اعمال صالح) نقصان و خللی وارد شود جانم را بستان. 💠 قریب به این معنا در دیگر ادعیه و روایات نیز وارد شده به عنوان نمونه حضرت امام سجاد علیه السلام می‌فرمایند: ✅ ﴿۵﴾ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ مَتِّعْنِي بِهُدًى صَالِحٍ لَا أَسْتَبْدِلُ بِهِ، وَ طَرِيقَةِ حَقٍّ لَا أَزِيغُ عَنْهَا، وَ نِيَّةِ رُشْدٍ لَا أَشُكُّ فِيهَا، وَ عَمِّرْنِي مَا كَانَ عُمْرِي بِذْلَةً فِي طَاعَتِكَ، فَإِذَا كَانَ عُمْرِي مَرْتَعاً لِلشَّيْطَانِ فَاقْبِضْنِي إِلَيْكَ قَبْلَ أَنْ يَسْبِقَ مَقْتُكَ إِلَيَّ، أَوْ يَسْتَحْكِمَ غَضَبُكَ عَلَيَّ. ⬅️ (۵) خدایا! بر محمّد و آل محمّد درود فرست و مرا به هدایتی شایسته بهره‌مند ساز که آن را با روشی دیگر جابجا نکنم و راه حقّی نصیبم کن که از آن منحرف نشوم و نیّت استواری به من عنایت کن که در آن شک نورزم؛ و مرا زنده دار، مادامی که عمرم در طاعت تو به کار رود؛ 👈 و هنگامی‌که عمرم بخواهد چراگاه شیطان شود، جانم را بستان؛ پیش از آن‌که دشمنی‌ات بر من پیشی گیرد، یا خشمت نسبت به من پابرجا و استوار شود. 📚 صحیفه سجادیه: فرازی از دعای بیستم (دعای مکارم الاخلاق) @justhadis110
💠 حضرت امام موسی کاظم علیه السلام: ✅ دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقَالَ لِي: إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى أَيَّدَ اَلْمُؤْمِنَ «بِرُوحٍ مِنْهُ» تَحْضُرُهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ يُحْسِنُ فِيهِ وَ يَتَّقِي وَ تَغِيبُ عَنْهُ فِي كُلِّ وَقْتٍ يُذْنِبُ فِيهِ وَ يَعْتَدِي فَهِيَ مَعَهُ تَهْتَزُّ سُرُوراً عِنْدَ إِحْسَانِهِ وَ تَسِيخُ فِي اَلثَّرَى عِنْدَ إِسَاءَتِهِ فَتَعَاهَدُوا عِبَادَ اَللَّهِ نِعَمَهُ بِإِصْلاَحِكُمْ أَنْفُسَكُمْ تَزْدَادُوا يَقِيناً وَ تَرْبَحُوا نَفِيساً ثَمِيناً رَحِمَ اَللَّهُ اِمْرَأً هَمَّ بِخَيْرٍ فَعَمِلَهُ أَوْ هَمَّ بِشَرٍّ فَارْتَدَعَ عَنْهُ ثُمَّ قَالَ نَحْنُ نُؤَيِّدُ اَلرُّوحَ بِالطَّاعَةِ لِلَّهِ وَ اَلْعَمَلِ لَهُ. ⬅️ خداى تبارك و تعالى مؤمن را به‌وسيله‌ی روحى از جانب خود تأييد كند و هر زمان كه مؤمن نيكى كند و تقوى پيشه کند، آن روح نزد او حاضر است و هر گاه گناه كند و تجاوز نمايد، آن روح در آن زمان از او غايب شود، پس آن روح با مؤمن است و در زمان احسان و نيكى او از شادى بجنبش آيد و هنگام بدرفتاريش در زمين فرو رود. بندگان خدا، نعمت‌هاى خدا را به‌وسيله اصلاح نفس خويش (به سبب تقوى و ترك گناه) مراقبت كنيد تا بر يقين شما افزوده شود و سودى نفيس و گران‌بها بريد، خدا رحمت كند بنده‌اى را كه تصميم خيرى گيرد و انجام دهد 👈👈👈 يا تصميم شرى گيرد و از آن باز ايستد، سپس فرمود: ما (اهل بيت) آن روح را به‌وسيله اطاعت خدا و عمل براى او تأييد می‌كنيم. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۲۶۸ 💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام می‌فرمایند: ✅ لَم يُقسَمْ بَينَ النّاسِ شيءٌ أقَلُّ مِن اليَقينِ ⬅️ هيچ چيز كمتر از يقين در ميان مردم تقسيم نشده است. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۵۲ پ.ن: گویا یکی از راه‌های افزایش این یقینِ نفیس و گران‌بها که بسیار هم کم‌یاب است، بر طبق حدیث نخست این است که در جایی که انسان در معرض انجام شر و گناهی واقع می‌شود در برابر نفسش ایستادگی کند و آن گناه و امر شر را مرتکب نشود! گویا از این طریق بر مراتب یقین انسان افزوده می‌شود. سال‌ها قبل مادر بزرگوارم در ایام نوجوانی به من فرمود: اگر انسان بتواند گناهی مرتکب شود، ولی نشود! خداوند یکی از پرده‌های میان خود و او را بر می‌دارد..‌. @justhadis110
💠 حضرت امام حسین علیه السلام: ✅ إِنَّ اَلدَّعِيَّ اِبْنَ اَلدَّعِيِّ قَدْ رَكَزَ مِنَّا بَيْنَ اِثْنَتَيْنِ بَيْنَ اَلْمِلَّةِ [اَلسَّلَّةِ] وَ اَلذِّلَّةِ وَ هَيْهَاتَ مِنَّا اَلدَّنِيئَةُ يَأْبَى اَللَّهُ ذَلِكَ وَ رَسُولُهُ وَ اَلْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ أُنُوفٌ حَمِيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ وَ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اَللِّئَامِ عَلَى مَصَارِعِ اَلْكِرَامِ ⬅️ آن زنازاده پسر زنازاده ما را بر سر دو راهى قرار داده: انتخاب شريعت يا قبول خوارى و ذلّت. ذلّت‌پذيرى از ما به دور است! ذلّت را نه خدا و پيامبرش بر ما مى‌پسندد و نه مؤمنان و نه آن دامان‌هاى پاك كه ما را پرورده است و نه انسان‌هاى غيرتمند و نه افراد سرافراز. آرى، اينان هرگز نمى‌پذيرند كه ما فرمانبردارى از فرومايگان را بر قتلگاه جوانمردان ترجیح دهیم. 📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۲۴۰ 🔹 مرحوم آیت الله حائری شیرازی: ⬅️ عزت نفس سنگ زیربنای تربیت است! خدا رحمت کند آیت الله مطهری را من این جمله را در کتاب‌های ایشان ندیدم؛ اما با واسطه به دستم آمده که تحلیل کرده بوده که من وقتی تمام اخلاقیات انسان را بررسی کردم و خوبی‌ها و فضیلت‌های انسان‌ها را در کتاب‌های مختلف مطالعه کردم و با استادهای مختلف صحبت کردم و تجربه کردم و مطالعه و دقت کردم، بعد از همه این دقت‌ها به این نتیجه رسیدم که ریشۀ اخلاق در «عزت» «نفس» است؛ یعنی عزت نفس است که انسان را از دروغ گفتن باز می‌دارد، از بدقولی باز می‌دارد. شما وقتی می‌خواهی بچه‌ات را تربیت کنی اولین کاری که می‌کنی باید این باشد که عزت نفس را در او زنده کنی! این جمله که می‌گویند: بچه باید به چشم خوار باشد و به دل عزیز باشد، این را عوضی نفهمیده باشید، منظور این است که بیش از ظرفیت او و بیش از قوه هاضمۀ او به او احترام نکنی که احترامت را بی حرمت کرده باشی و این قدر به او جایزه نداده باشی که جایزه را بی مقدار کرده باشی؛ همان طور که این قدر به او اهانت نکنی که اهانت را بی‌اثر کنی و این قدر او را تنبیه نکنی که تنبیه را بی‌خاصیت کنی و این قدر با او قهر نکنی که قهر کردن را بی‌اثر کنی. اهل بیت عزت را در افراد زنده نگه می‌داشتند و وقتی می‌خواستند بچه‌های خودشان را تربیت کنند اول آنها را حساس بار می‌آوردند که دستگاهشان به کوچک‌ترین قهری به کوچک‌ترین اخمی به کوچک‌ترین ترش‌رویی حساس باشد و جواب بدهد، ...خدا رحمت کند مرحوم آقای مطهری را نکته دقیقی را متوجه شده و این نکته را در ظاهر کتاب‌ها نمی‌شود پیدا کرد و این طور نیست که انسان برود آدرسی پیدا کند، بابی پیدا کند و در آن باب این را نوشته باشند؛ نه این از مجموع آیات و روایات به دست می‌آید که: سنگ زیربنای تربیت عزت دادن است؛ اما سنگ زیربنای ولایت شیطان خفت دادن است. عزت و خفت درست در مقابل هم هستند. شیطان وقتی می‌خواهد طاغوت‌ها را مسلط کند یادشان می‌دهد که بادی در غبغبشان بیندازند لباسی فاخرتر از همه بپوشند در خانه‌ای اعیانی‌تر از همه زندگی کنند خوراکی مافوق همه مصرف کنند. این‌ها روش شیطان است. [چنانچه در باب روش طاغوتی مانند فرعون فرموده: (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ إِنَّهُمْ كانُوا قَوْماً فاسِقينَ (زخرف:۵۴) [فرعون] قوم خود را خوار و خفیف کرد در نتيجه از او اطاعت كردند)] عزت و شخصیت دادن جزء اصول تربیت است شکستن عزت نفس ضد تربیت است. [چنانچه امام هادی علیه السلام هم فرمودند: مَنْ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ فَلاَ تَأْمَنْ شَرَّهُ. (تحف العقول: ص۴۸۳) هر كس براى خود شخصيّت و ارزشى قائل نشود از شرش آسوده‌خاطر مباش.] حسین بن علی علیهما السلام فرمایشی دارند که دو محور در آن بیان شده، یکی محور آخرت و دین و تقوا و یکی هم محور اصول تربیتی! می فرماید: «يَأْبَى اللَّهُ ذَلِكَ لَنَا وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ حُجُورٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ وَأُنُوفٌ حَيَّةٌ وَ نُفُوسٌ أَبِيَّةٌ مِنْ أَنْ نُؤْثِرَ طَاعَةَ اللَّيَّامِ عَلَى مَصَارِعِ الْكِرَام»؛ اصول تربیتی من با پذیرش ذلت، سازگار نیست. این دامن‌های پاکی که من در آنها بزرگ شدم اجازه نمی‌دهد که زیر بار این‌ها بروم. 📚 برشی از کتاب راه رشد - الگوی دینی تربیت کودک و نوجوان (اثر مرحوم آیت الله حائری شیرازی - دفتر نصر معارف): ج۱، ص۲۳۴و۲۳۵ @justhadis110
هدایت شده از ثقلین و دیگر هیچ...
✳️ شهادت در رکاب امام عصر ارواحنا فداه‌... 💠 حضرت امام جعفر صادق عليه السلام: ✅ مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ بَنِی إِسْرَائِیلَ فِی کُلِ لَیْلَهًِْ الْجُمُعَهًِْ لَمْ یَمُتْ حَتَّی یُدْرِکَ الْقَائِمَ فَیَکُونَ مِنْ أَصْحَابِهِ. ⬅️ هر کس در هر شب جمعه سوره‌ی اسراء را بخواند، آ‌ن‌قدر زنده می‌ماند تا قائم (عجل الله فرجه الشریف) را درک نماید و یکی از اصحاب ایشان باشد. (و در روایت دیگری که سلمان علیه الرحمه از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل کرده، ذکر شده که تلاوت آیات این سوره باعث می‌شود که اگر مرگ شخص نیز فرا رسید، هنگام ظهور و قیام حضرت، برای یاری ایشان به دنیا رجعت کند؛ حدیثی که سلمان پس از شنیدن آن به شدت اشک شوق می‌ریزد و می‌گوید دیگر برایم فرقی ندارد که مرگ مرا در یابد یا من با سراغ مرگ بروم (دلائل الإمامة: ج۱، ص۴۴۷) و ✅ مَنْ قَرَأَ سُورَهًَْ الْکَهْفِ فِی کُلِ لَیْلَهًِْ جُمُعَهًٍْ لَمْ یَمُتْ إِلَّا شَهِیداً وَ بَعَثَهُ اللَّهُ مَعَ الشُّهَدَاءِ وَ وَقَفَ یَوْمَ الْقِیَامَهًِْ مَعَ الشُّهَدَاءِ. ⬅️ هر کس سوره‌ی کهف را در هر شب جمعه بخواند، فقط با شهادت از دنیا می‌رود و خداوند او را از جمله شهدا محشور می‌گرداند و روز قیامت با شهیدان [در یک صف] می‌ایستد. 📚 ثواب الاعمال (شیخ صدوق): ج۱، ص۱۰۷ ✳️ قرائت این دو سوره شریف در شب‌های جمعه، از توصیه‌های مؤکد عالم ربّانی آیت الله سید حسین یعقوبی قائنی رضوان الله علیه بود که کتاب شریف انیس الصادقین که مشتمل است بر توصیه‌هایی از ایشان در زمینه اذکار و ادعیه و عبادات، در بخش اعمال شب جمعه نقل شده است. @justhadis110
✳️ آیا می‌شود برای رسیدن به یک امر به ظاهر حق و به ظاهر خیر عظیمی هم دارد، اندکی از باطل بهره ببریم و اندکی ستم نماییم؟ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ قَدِمَ أَمِیرُالْمُؤْمِنِینَ علیه السلام عَنِ الْبَصْرَهًِْ إِلَی الْکُوفَهًِْ لِاثْنَتَیْ عَشْرَهًَْ لَیْلَهًًْ خَلَتْ مِنْ رَجَبٍ فَأَقْبَلَ حَتَّی صَعِدَ الْمِنْبَرَ فَحَمِدَ اللَّهَ وَ أَثْنَی عَلَیْهِ ثُمَّ قَال... أَمَّا بَعْدُ فَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی نَصَرَ وَلِیَّهُ وَ خَذَلَ عَدُوَّهُ وَ أَعَزَّ ألصّادق الْمُحِقَّ وَ أَذَلَّ الْکَاذِبَ الْمُبْطِلَ عَلَیْکُمْ... إِنَّهُ قَدْ قَعَدَ عَنْ نُصْرَتِي رِجَالٌ مِنْكُمْ فَأَنَا عَلَيْهِمْ عَاتِبٌ زَارٍ فَاهْجُرُوهُمْ وَ أَسْمِعُوهُمْ مَا يَكْرَهُونَ حَتَّى يُعْتِبُوا أَوْ نَرَى مِنْهُمْ مَا نَرْضَى فَقَامَ إِلَيْهِ مَالِكُ بْنُ حَبِيبٍ اَلتَّمِيمِيُّ اَلْيَرْبُوعِيُّ وَ كَانَ صَاحِبَ شُرْطَتِهِ فَقَالَ: وَ اَللَّهِ إِنِّي لَأَرَى اَلْهَجْرَ وَ إِسْمَاعَ اَلْمَكْرُوهِ لَهُمْ قَلِيلاً وَ اَللَّهِ لَئِنْ أَمَرْتَنَا لَنَقْتُلَنَّهُمْ فَقَالَ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: يَا مَالِک جُزْتَ اَلْمَدَى وَ عَدَوْتَ اَلْحَدَّ وَ أَغْرَقْتَ فِي اَلنَّزْعِ فَقَالَ يَا أَمِيرَ اَلْمُؤْمِنِينَ: لَبَعْضُ اَلْغَشْمِ أَبْلَغُ فِي أُمُورٍ - تَنُوبُكَ مِنْ مُهَادَنَةِ اَلْأَعَادِي فَقَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ: لَيْسَ هَكَذَا قَضَى اَللَّهُ يَا مَالِک، قَالَ اَللَّهُ تَعَالَى «اَلنَّفْسَ بِالنَّفْسِ» فَمَا بَالُ بَعْضِ اَلْغَشْمِ وَ قَالَ اَللَّهُ سُبْحَانَهُ «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنٰا لِوَلِيِّهِ سُلْطٰاناً فَلاٰ يُسْرِفْ فِي اَلْقَتْلِ إِنَّهُ كٰانَ مَنْصُوراً» ⬅️ بعد از جنگ جمل، امیرالمؤمنین علیّ‌بن‌ابیطالب (علیه السلام) از بصره وارد کوفه شد. حضرت (علیه السلام) پیش آمد تا بر فراز منبر قرار گرفت، حمد و ثنای الهی به‌جای آورد سپس فرمود: «امّا بعد، سپاس خدایی راست که دوست خود را یاری داد و دشمن خویش را خوار و رها ساخت و راستگوی حقّ به جانب را عزّت بخشید و دروغگوی باطل‌گرا را ذلیل نمود». ...همانا مردانی چند از شما دست از یاری من برداشتند که من این کار زشت را بر آنان خرده می‌گیرم و آنان را مورد ملامت و سرزنش قرار می‌دهم، شما نیز از آن دوری کنید و به آنان بد بگوئید، و سخنان زننده‌ای به گوششان برسانید تا به جلب رضایت ما تن در دهند یا کاری که مورد خشنودی ماست از آنان مشاهده کنیم. مالک بن حبیب تمیمی یربوعی که یکی از افراد حافظ نظم بود گفت: به خدا سوگند من خود بد گفتن و سخن ناپسند و زننده گفتن به آنان را اندک می‌دانم، به خدا قسم اگر فرمان دهی همه‌ی آنان را بکشیم. امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: ای مالک از اندازه گذشتی و پا از حد فراتر نهادی، و کمان کینه را تا آخر کشیدی! مالک گفت: ای امیر مؤمنان اندکی ستم در پاره‌ای از امور که به شما رسیده از کوتاه آمدن و مصالحت با دشمنان کارسازتر است. امیر المؤمنین علیه السلام در پاسخش فرمود: ای مالک! خداوند چنین فرمانی نداده و فرمان او چنین نیست، خدای متعال فرموده: «النَّفْسَ بِالنَّفْس (مائده:۴۵)» [یک تن را به‌جای یک تن باید کشت] با این فرمان دیگر چه جای اندکی ستم؟ و خدای سبحان فرموده: «وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِیِّهِ سُلْطاناً فَلا یُسْرِفْ فِی الْقَتْلِ إِنَّهُ کانَ مَنْصُورا (اسراء:۳۳)» [هر کس مظلوم کشته شود ما برای صاحب دم سلطه‌ای قرار داده‌ایم (که قصاص کند) پس نباید در کشتن اسراف کند همانا که او یاری شده است] 📚 امالی (شیخ مفید): ص۱۲۸ @justhadis110
✳️ شدّت اهمیت رعایت تقوا و انصاف در انتقاد حتی نسبت به دشمنان خدا و اولیای خدا! 💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ أَنَّ أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ لَمَّا دَنَا إِلَی الْکُوفَهِ مُقْبِلًا مِنَ الْبَصْرَهِ خَرَجَ النَّاسُ مَعَ قَرَظَهَ بْنِ کَعْبٍ یَتَلَقَّوْنَهُ فَلَقُوهُ دُونَ نَهَرِ النَّضْرِ بْنِ زِیَادٍ فَدَنَوْا مِنْهُ یُهَنِّئُونَهُ بِالْفَتْحِ وَ إِنَّهُ لَیَمْسَحُ الْعَرَقَ عَنْ جَبْهَتِهِ فَقَالَ لَهُ قَرَظَهُ بْنُ کَعْبٍ: الْحَمْدُ لِلَّهِ یَا أَمِیرَ الْمُؤْمِنِینَ الَّذِی أَعَزَّ وَلِیَّکَ وَ أَذَلَّ عَدُوَّکَ وَ نَصَرَکَ عَلَی الْقَوْمِ الْبَاغِینَ الطَّاغِینَ الظَّالِمِینَ. فَقَالَ لَهُ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ وَهْبٍ الرَّاسِبِیُّ: إِی وَ اللَّهِ إِنَّهُمُ الْبَاغُونَ الظَّالِمُونَ الْکَافِرُونَ الْمُشْرِکُونَ. فَقَالَ لَهُ أَمِیرُ الْمُؤْمِنِینَ: ثَکِلَتْکَ أُمُّکَ مَا أَقْوَاکَ بِالْبَاطِلِ وَ أَجْرَأَکَ عَلَی أَنْ تَقُولَ مَا لَمْ تَعْلَمْ أَبْطَلْتَ یَا ابْنَ السَّوْدَاءِ لَیْسَ الْقَوْمُ کَمَا تَقُولُ لَوْ کَانُوا مُشْرِکِینَ سَبَیْنَا وَ غَنِمْنَا أَمْوَالَهُمْ وَ مَا نَاکَحْنَاهُمْ وَ لَا وَارَثْنَاهُمْ. ⬅️ زمانی که امیرالمومنین علیه السلام بعد از جنگ جمل از بصره به کوفه نزدیک می­‌شد، مردم به همراه قرظه بن کعب برای دیدار با وی از کوفه خارج شدند و در مقابل رودِ نضر بن زیاد با وی ملاقات کردند. مردم به امام به خاطر پیروزی تبریک گفتند. امام عرق از جبین پاک کرد. قرظه بن کعب گفت: ای امیرالمؤمنین، سپاس خدا را که دوست­دار تو را عزیز و دشمنت را ذلیل کرد و تو را بر قومی ستمگر، طغیانگر و ظالم پیروز گرداند. عبدالله بن وهب راسبی گفت: آری به خدا قسم که آنان ستمگر، ظالم، کافر و مشرکند. امیرالمؤمنین به وی فرمود: مادرت به عزایت بنشیند، بر باطل چه استواری! و چه با جرأت چیزی را که نمی­‌دانی بر زبان جاری می­‌سازی! ای فرزند زن سیاه­پوست، سخن باطل گفتی. این قوم، آن­‌گونه که می­‌گویی نیستند. اگر مشرک بودند آنان را به اسارت می­‌گرفتیم و اموالشان را به غنیمت می­‌بردیم و با آنان ازدواج نمی­‌کردیم و از آنان ارث نمی­‌بریدم. 📚 الکافئة (شیخ مفید): ج۱، ص۳۱ @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام در وصف علمای حقیقی و ویژگی مجالس ایشان چنین بیان می‌دارند: ✅ وَ اِعْلَمُوا أَنَّ عِبَادَ اَللَّهِ اَلْمُسْتَحْفَظِينَ عِلْمَهُ يَصُونُونَ مَصُونَهُ وَ يُفَجِّرُونَ عُيُونَهُ يَتَوَاصَلُونَ بِالْوِلاَيَةِ وَ يَتَلاَقَوْنَ بِالْمَحَبَّةِ وَ يَتَسَاقَوْنَ بِكَأْسٍ رَوِيَّةٍ وَ يَصْدُرُونَ بِرِيَّةٍ لاَ تَشُوبُهُمُ اَلرِّيبَةُ وَ لاَ تُسْرِعُ فِيهِمُ اَلْغِيبَةُ عَلَى ذَلِكَ عَقَدَ خَلْقَهُمْ وَ أَخْلاَقَهُمْ فَعَلَيْهِ يَتَحَابُّونَ وَ بِهِ يَتَوَاصَلُونَ. ⬅ بدانيد كه خداوند تبارك و تعالى بندگانى دارد كه حافظان علم اويند و نگهدارى علم الهى از ايشان خواسته شده و چشمه‌هاى آن را مى‌گشايند، با ولايت و دوستى بين خود ارتباط‍‌ برقرار مى‌كنند و با محبت و همدلى با يكديگر ملاقات مى‌نمايند و جام سيراب كنندۀ محبت و معرفت را به همديگر عطا مى‌كنند و سيراب از محبت و معرفت از نزد يكديگر بيرون مى‌آيند شك و ترديد در عقايدشان رخنه نمى‌كند، پشت سر همديگر غيبت نمى‌نمايند و بر اين اساس خلق و خويشان پايه‌ريزى شده و بدين روش به یکدیگر محبّت می‌ورزند و با یکدیگر متصّل و متّحد هستند و پیوند دارند. 📚 نهج البلاغه (سید رضی):‌ فرازی از خطبه ۲۱۴ 🔹 مرحوم شهید مطهری رحمت الله علیه در توضیح این فقرات چنین بیان داشته‌اند: ⬅ امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام چنین می‌فرماید: «و اعلموا ان عباد الله المستحفظین علمه‌ یصونون مصونة»، بدانید آن بندگانی که خداوند آنها را نگهبان علم خود قرار داده است، راز خدا را حفظ می‌کنند «و یفجرون عیونه» و چشمه‌های‌ خدا را جاری می‌کنند، (بعد راجع به خود آنها بیاناتی دارد که برای شما ترجمه‌ می‌کنم) «یتواصلون بالولایة و یتلاقون بالمحبة» (در این دو جمله‌ روابطشان را با یکدیگر توضیح می‌دهد) یعنی آنهایی که به حقیقت، عالم‌ِ اسلامی هستند، به حقیقت، خدا به آنها اجازه می‌دهد مجتهد و عامل باشند، اولین خاصیتی که در آنها هست اینست‌ که با یکدیگر دادِ محبت دارند و میان آنها تواصل است، باهم مرتبط و متصل‌ هستند، از هم جدا نیستند، روابطشان با یکدیگر قطع نیست. «یتواصلون‌ بالولایة». اگر مقصود از ولایت محبت باشد، یعنی محبت، آنها را به هم‌ مربوط کرده است، و اگر مقصود ولایت الهی باشد، یعنی ولایت الهی آنها را به یکدیگر پیوند می‌دهد. «یتلاقون بالمحبة» وقتی که یکدیگر را ملاقات‌ می‌کنند، مثل دو عاشق و معشوق هستند، یکدیگر را جذب می‌کنند، از ملاقات‌ یکدیگر دلکن نمی‌شوند، نه اینکه سر جلو رفتن و عقب رفتن با یکدیگر دعوا کنند. (غرور بینشان نیست، یک‌رنگی و صفا و تواضع هست!) «و یتساقون بکأس رویة». [( تساقی )] از ماده [( سقی )] به‌ معنی سیراب شده است. [( تساقی )] یعنی جام‌ها را رد و بدل کردن. از جام‌های یکدیگر سیراب می‌شوند، این به آن می‌گوید من فلان حقیقت را کشف‌ کرده‌ام به تو بگویم، آن به این می‌گوید من فلان حقیقت را کشف کرده‌ام به‌ تو بگویم، این از نور علم آن استفاده می‌کند و آن از نور علم این بهره‌ می‌برد‌، این به او می‌تابد و او به این می‌تابد، این از جامی که تهیه کرده است به او می‌نوشاند و او از جامی‌ که تهیه کرده است به این می‌نوشاند، سیراب می‌کنند یکدیگر را. «و یصدرون بریة»، بیرون می‌آیند در حالی که سیراب و اشباع شده‌اند «لا تشوبهم الریبة»، ریبه و شک و تردید در وجود آنها راه پیدا نمی‌کند، «و لا تسرع فیهم الغیبة»، در میان آن‌ها غیبت نفوذ پیدا نمی‌کند، از یکدیگر غیبت و بدگوئی نمی‌کنند، «علی ذلک عقد خلقهم و اخلاقهم» خداوند خلقت و خوی آنها را این‌چنین بسته است، «فعلیه یتحابون و به یتواصلون‌» پس محبت الهی است که این‌ها را گرد یکدیگر جمع کرده است، و اساس‌ کارشان خداست، خداست که این‌ها را به هم مربوط و متصل ساخته است. 📚 خاتمیت (شهید مرتضی مطهری - نشر صدرا): ص۱۵۴ @justhadis110
💠 حضرت امام حسین علیه السلام خطاب به کسی که مشغول غیبت کردن بود: ✅ قَالَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِرَجُلٍ اِغْتَابَ عِنْدَهُ رَجُلاً يَا هَذَا كُفَّ عَنِ اَلْغِيبَةِ فَإِنَّهَا إِدَامُ كِلاَبِ اَلنَّارِ. ⬅️ ای فلانی! دست از غیبت کردن بردار! چرا که غیبت خوراک روزانه‌ی سگ‌های دوزخ است!!! 📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۲۴۵ @justhadis110
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ عَنْ شُعَيْبٍ عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام أَنَّهُ دَخَلَ عَلَيْهِ وَاحِدٌ فَقَالَ: أَصْلَحَكَ اَللَّهُ إِنِّي رَجُلٌ مُنْقَطِعٌ إِلَيْكُمْ بِمَوَدَّتِي وَ قَدْ أَصَابَتْنِي حَاجَةٌ شَدِيدَةٌ وَ قَدْ تَقَرَّبْتُ بِذَلِكَ إِلَى أَهْلِ بَيْتِي وَ قَوْمِي فَلَمْ يَزِدْنِي بِذَلِكَ مِنْهُمْ إِلاَّ بُعْداً قَالَ: فَمَا آتَاكَ اَللَّهُ خَيْرٌ مِمَّا أَخَذَ مِنْكَ قَالَ: جُعِلْتُ فِدَاكَ اُدْعُ اَللَّهَ لِي أَنْ يُغْنِيَنِي عَنْ خَلْقِهِ قَالَ: إِنَّ اَللَّهَ قَسَّمَ رِزْقَ مَنْ شَاءَ عَلَى يَدَيْ مَنْ شَاءَ وَ لَكِنْ سَلِ اَللَّهَ أَنْ يُغْنِيَكَ عَنِ اَلْحَاجَةِ اَلَّتِي تَضْطَرُّكَ إِلَى لِئَامِ خَلْقِهِ. ⬅️ شخصى خدمت امام صادق عليه السّلام آمد و عرض‌كرد: اصلحك اللّٰه؛ من مردى هستم كه دوستى خود را تنها به شما متوجه ساخته و از ديگران بريده‌ام، و اكنون احتياج سختى برايم پيش آمده كه به واسطه آن به فاميل و قومم نزديك شدم (كه شايد گرفتاريم را برطرف كنند) ولى جز دورى از آنها برايم نيافزود (به من پاسخ رد دادند كه مجبور شدم از آنها كناره گيرم) امام علیه السلام فرمود: آنچه خدا به تو داده (كه ولايت اهل بيت عليهم السلام باشد) از آنچه از تو گرفته (كه مال دنيا باشد) بهتر است، عرض‌كرد: قربانت گردم، از خدا بخواه كه مرا از خلقش بى‌نياز كند، حضرت فرمود: خدا روزى هر كه را خواسته به دست هر كس كه خواسته قرار داده و تقسيم نموده (پس مردم در امر رزق و روزی به یكديگر محتاجند)، ليكن از خدا بخواه كه تو را بى‌نياز كند از احتياجى كه به مخلوق پست و لئيمش ناچار شوى. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۲۶۶ @justhadis110