eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
325 دنبال‌کننده
46 عکس
43 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
(قسمت اول) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ابلاغ پیام غدیر نه گمراه شد، نه هدفش را گم کرد و نه از روی هوای نفس سخن گفتند! ۱) آیات ۱ تا ۳، از سوره‌ی نجم: «و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را نیز گم نکرده *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) ذیل این آیات شریفه فرموده‌اند: «هنگامی‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روز غدیر، دست امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) را بلند کردند (و ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد)، مردم سه دسته شدند: گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گمراه شد. و گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هدفش را گم کرده است. و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با هوی‌وهوس خود درباره‌ی اهل بیتش (علیهم‌السلام) و پسر عموی خود (علی‌ علیه‌السلام) سخن می‌گوید. آن‌گاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد «سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» منبع: شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳؛ تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴؛ تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸. نکته‌! خیلی از ما قرآن می‌خوانیم شاید سوره‌ی نجم را هم بارها خوانده‌ایم و معنی آن را نیز دیده‌ایم اما چرا به دستور خود قرآن عمل نمی‌کنیم که در آیه‌ی 44 از سوره نمل فرموده، برای فهمیدن درست آیات، باید بریم سراغ تبیین‌گر قرآن یعنی رسول خدا (و وارثان حقیقی علم‌شان (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین)) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110 🌀 (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی) https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
(قسمت دوم، بخش اول) به‌زودی در غدیر خواهند فهمید! یکی از آیاتی که شاید کمتر کسی گمان کند که شأن نزولش (طبق منابع شیعه و سنی)‌ درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) است، آیات آغازین سوره‌ی نبأ است. در این آیات خدا می‌فرماید: «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ[1] - آنها از چه چيز از يكديگر سؤال می‌كنند؟! * از آن خبر بزرگ * آن خبری که همواره درباره‌ی آن با یکدیگر اختلاف دارند * نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد. * باز هم نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد.» حاکم حسکانی، عالم بزرگ حنفی مذهب اهل سنت (متوفای در قرن 5) در شواهد التنزیل در خصوص شأن نزول این آیات، حدیث ذیل را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل کرده: ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است)‌ بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت: ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟ حضرت فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آن‌ها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند (نبأ:1)» (یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابی‌طالب از تو می‌پرسند)؛ «از خبر بزرگ * همان که پیوسته درباره‌اش اختلاف دارند (نبأ:2و3)» (یعنی ولایت علی همان خبر بزرگی است که بعضی آن را قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب می‌کنند)؛ «هرگز چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند (نبأ:4)» این رد بر آن‌هاست؛ (یعنی به زودی "در غدیر[2]"خواهند فهمید که خلافت علی‌بن ابی‌طالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛ «سپس به زودی می‌فهمند که این‌گونه که می‌پندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و می‌بینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع می‌شوند. پس هیچ مُرده‌ای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است[3]؟ پانوشت: [1] نبأ:1تا5 [2] از علقمه روایت شده که گفت: روزی در جنگ صفین مردی از سپاه شام غرق در سلاح و قرآنی بر سر، در حالی که آیات: «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» را می‌‌خواند، هماورد طلبید. خواستم به جنگ او بروم، اما علی (علیه‌‌السلام) به من فرمود: بایست! سپس خود به رویارویی آن مرد رفته و به وی فرمود: آیا می‌‌دانی مصداق نبأ عظیم (و خبر بزرگی) که مردم درباره‌اش اختلاف کرده‌اند «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ:3)» کیست؟ گفت: نه، نمی‌دانم! امام (علیه‌‌السلام) فرمود: به خدا سوگند من آن خبر عظیمی هستم که درباره‌‌اش به اختلاف افتادید و بر سر ولایتش به جنگ پرداختید و بعد از پذیرش ولایتش روی بر تافتید، و پس از نجات از شمشیرم، به جهت سرکشی‌کردنتان در برابر امر خدا درباره‌ام، هلاک گشتید؛ و در روز غدیر (حقانیت مرا)‌ دانستید و روز قیامت نیز حقیقت آنچه در دنیا دانستید را به عینه خواهید دید... (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۷۹) [3] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص418؛ طرائف، سید بن طاووس، ج1، ص95 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(قسمت دوم؛ بخش دوم) نبأ عظیم بودن ولایت امیر مؤمنان علیه السلام در همه‌ی امت‌های پیشین! «نبأ عظیم[1]» بودنِ امرِ ولایتِ امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، تنها منحصر به دین اسلام نبوده است! بلکه‌ بر طبق آیات و روایات (که حتی در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است)، در تمام امت‌های گذشته نیز، هر پیامبری که مبعوث می‌شده، مأمور بوده است که علاوه‌بر اقرار گرفتن از امتش درباره‌ی توحید، معاد و نبوت خودش، درباره‌ی نبوت پیامبر آخرالزمان و وصایت وصی او را نیز اقرار بگیرد. یعنی پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام،‌ فقط در دین اسلام از شروط اصلی ایمان نیست، بلکه این امر در همه‌ی ادیانِ گذشته نیز، از شروط اصلی ایمان، بوده است. به عنوان نمونه حدیث ذیل از حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام مؤید این معناست: ولایت علی علیه‌‌السلام، در تمامی کتاب‌های آسمانی انبیاء نوشته شده بوده و خدا هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نکرد، مگر اینکه او مأمور به دعوت خلق به سوی نبوت محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و ولایت وصیّ او علی علیه‌‌السلام بوده[2]. و از میان روایات مذکور در منابع اهل سنت، روایت بسیار تأمّل‌برانگیز ذیل به این حقیقت اشاره دارد: ابن عساکر عالم و محدّث بزرگ اهل سنت (شافعی مذهب در قرن ۶)، در کتاب مهم خود، تاریخ دمشق، این حدیث را ذیل آیه شریفه‌ی «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا[3]» نقل کرده است که پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه در گزارش سفر معراج فرمودند: فرشته‌ای به سوی من آمد و گفت: ای محمد از پیامبرانی که پیش از تو فرستادیم بپرس که: بر چه چیز مبعوث شدند! من پرسیدم و آنان گفتند: بر ولایت تو و ولایت علی بن ابیطالب مبعوث شده بودیم[4]. جالب است بدانید، در همه‌ی ادیان گذشته نیز، زمانی که امت‌ها به شرط اقرار به حقانیت و افضلیت امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام می‌رسیدند، دچار اختلاف می‌شدند و برخی می‌پذیرفتند و برخی سر باز می‌زدند و برای نفسشان سخت بوده. این مطلب را خود امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام چنین بیان داشته‌اند: به خدا قسم خداوند را خبری عظیم‌تر از من نیست، به خدا قسم خداوند را نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست، و به‌راستی که فضل و برتری من بر تمام امت‌های پیشین نیز عرضه شد، اما آن‌ها در پذیرش آن اختلاف کردند و به آن اقرار نکردند[5]. در ادامه إن‌شاء‌الله به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که: به چه دلیل و برهانی، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام، در همه‌ی ادیان گذشته که ایشان را هم ندیده‌اند، عرضه شده، و از شروط اصلی ایمان آن‌ها بوده است؟! پانوشت‌ها: [1] اشاره به آیه نخست از سوره‌ی نبأ. [2] وِلایةُ عَلیٍّ مَکتُوبُ فی جَمیعِ صُحُفِ الاَنبیاءِ و لَن یَبعَثَ اللهُ نَبِیّاً اِلّا بِنُبُوّةِ مُحَمَّدٍ وَ وِلایةِ وَصِیّه عَلیٍّ. (بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲) [3] از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس(زخرف:۴۵) [4] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج۸، ص۳۳۸؛ مناقب، خوارزمی، ص۳۱۲ [5] أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: فِي قَوْلِهِ «عَمَّ يَتَساءَلُونَ... إِلَخْ» قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: مَا لِلَّهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّي وَ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي، وَ قَدْ عُرِضَ فَضْلِي عَلَى [جَمِيعُ] اَلْأُمَمِ اَلْمَاضِيَةِ عَلَى اِخْتِلاَفِ أَلْسِنَتِهَا فَلَمْ تُقِرَّ بِفَضْلِي. (تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran @justhadis110
(۴) (بخش سوم) نام بردن از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیر مؤمنان علیه‌السلام در کتب آسمانی پیشین: همان‌طور که بر طبق آیات قرآن و روایات، ایمان به انبیای گذشته، جزو شروط الزامی، برای تحقق ایمان و رستگاری مؤمنان ذکر شده است؛ نظیر آیه ۱۳۶ سوره‌ی نساء: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید، کسی که خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.» و یا آیات دیگری نظیر: آیه ۲۸۵ سوره بقره - آیه ۴ سوره بقره - آیه ۱۲ از سوره مائده - آیه ۱۹ از سوره حدید و... به همین ترتیب، زمانی هم که در کتب آسمانیِ ادیان پیشین، از رسول خدا و وصی ایشان سخن به میان می‌آید، مردمان آن دوران نیز، باید به نبوت آن پیغمبر آخرالزمان و وصایت وصی او اقرار کنند، تا جزو مؤمنین و رستگاران شمرده شوند! بنا بر فرمایش صریح قرآن کریم، در کتب آسمانی گذشته، نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ذکر شده است: «همان‌ها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛...»[۱] همچنین بیان شد که بر طبق روایات شیعه[۲] و سنی[۳]، در کتب آسمانی گذشته، علاوه بر نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نام امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام نیز به عنوان جانشین حضرت آمده و انبیا نیز مأمور به اخذ اقرار از پیروانشان در این خصوص بوده‌اند. علاوه بر این، از آیات قرآن و روایات استفاده می‌شود كه علاوه ذکر نام، اوصاف و فضایل پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و جانشین بر حقَش علی عیله‌السَلام نیز در كتب آسمانی پیشین (به ویژه انجیل و تورات) بیان شده است. به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «كسانی كه كتاب آسمانی به آنان داده‌ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می‌شناسند، گرچه جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان می‌كنند.»[۴] این آیه، پرده از حقیقت مهمی بر می‌دارد و آن این كه بیان صفات روحی و جسمی و ویژگی‌های پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ‏در كتب پیشین، به قدری صریح و روشن بوده است كه تصویر كاملی از آن در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشته‌اند، نقش بسته بود، آن‌چنان که ایشان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را مانند فرزندان خودشان به خوبی می‌شناختند. برای نمونه در روایتی بسیار تأمّل برانگیز که شیعه و سنی آن را از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند، در عصر حیات خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، یکی از علمای یهود به نام جندل بن جنادة بن جبیر، از حضرت سؤالاتی می‌پرسد و پس از‌ آن‌که ایشان به همه‌ی پرسش‌های جندل پاسخ می‌دهند و او به حقانیت ایشان واقف می‌شود، خطاب به حضرت می‌گوید: ای رسول خدا، مرا از جانشینان خود آگاه فرما تا به ایشان تمسّک بجویم. حضرت در پاسخش می‌فرمایند: جانشینان من دوازده نفر هستند. او در پاسخ کلام بسیار مهمی بیان می‌کند و می‌گوید: بله، این‌چنین است و ما این مطلب (که جانشینان شما پیغمبر آخرالزمان ۱۲ نفر هستند) را در تورات یافته‌ایم. [این جواب جندل، پاسخ بسیار مهمی است که مبنای مباحث بعدی را تشکیل می‌دهد و فعلاً در حد همین اشاره از آن عبور می‌کنیم.] در ادامه رسول خدا یک‌یک امامان بعد از خود را برای جندل معرفی می‌‌کنند...[۵] در ادامه ضمن اشاره به برخی دیگر از این روایات (که نشان می‌دهد نام پیامبر و امیرالمؤمنین در کتب آسمانی گذشته بیان شده) به این بحث جالب توجّه پرداخته می‌شود که آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین و دیگر امامان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باقی‌مانده است؟! [۱] اعراف:۱۵۷. [۲] بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲. [۳] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱. [۴] بقره:۱۴۶ [۵] کفایة‌‌الأثر، خزّاز قمی، ج۱، ص۵۶؛ ینابیع‌المودة، قندوزی حنفی، ج۳، ص۲۸۴. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110