eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
323 دنبال‌کننده
46 عکس
43 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 حضرت امام هادی علیه السلام: ✅ لَوْ سَلَكَ اَلنَّاسُ وَادِياً وَسِيعاً - لَسَلَكْتُ وَادِيَ رَجُلٍ عَبَدَ اَللَّهَ وَحْدَهُ مُخْلِصاً. ⬅️ اگر مردم راه‌های گوناگون بپیمایند، من راه مردی را می‌پیمایم (و از طریق شخصی سلوک می‌کنم) که تنها خدا را خالصانه بندگی کرده. 📚 عدة الداعی (ابن فهد حلی): ص۲۳۳ @justhadis110
💠 حضرت امام علی بن موسی الرضا علیهما السلام: ✅ اَلْمُؤْمِنُ إِذَا غَضِبَ لَمْ يُخْرِجْهُ غَضَبُهُ عَنْ حَقٍّ. ⬅ مؤمن اگر خشمگین شود، خشمش او را از حق خارج نمی‌سازد. 📚 العدد القویة (علی بن یوسف حلی): ج۱، ص۲۹۲ @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ وَ كَمْ مِنْ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ وَ كَمْ مِنْ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ اَلْقَوْلِ فِيهِ وَ مَا اِبْتَلَى اَللَّهُ عَبْداً بِمِثْلِ اَلْإِمْلاَءِ لَهُ قَالَ اَللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ (إِنَّمٰا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدٰادُوا إِثْماً [آل عمران:۱۷۸]). ⬅️ چه بسيار كسانی كه خداوند با استمرار احسان در حقشان گرفتار استدراجشان کرد و پی‌درپی بر گناهانشان افزودند و چه بسيار كسانی كه چون خداوند گناهانشان را پوشيده داشت، مغرور شدند و چه بسيار كسانی كه خداوند نام نيكشان را بر سر زبان‌ها انداخت و به واسطه‌ی آن فريفته شدند؛ خداوند بند‌ه را به چیزی مانند مهلت‌دادن مورد امتحان قرار نداده است. خداى عزّ و جلّ‌ فرمايد: «ما فقط‍‌ به ايشان مهلت مى‌دهيم تا بر گناه خود بيفزايند» [آل عمران:۱۷۸] 📚 تحف العقول (ابن شعبه حرّانی): ص۲۰۳ @justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ قَالَتْ الْمَلَائِكَةُ رَبِّ ذَاكَ عَبْدُك يُرِيدُ أَنْ يَعْمَلَ سَيِّئَةً، وَ هُوَ أَبْصَرُ بِهِ فَقَالَ اُرْقُبُوهُ فَإِنْ عَمِلَهَا فَاكْتُبُوهَا بِمِثْلِهَا وَ إِنْ تَرْكَهَا فَاكْتُبُوهَا لَهُ حَسَنَةً إِنَّمَا تَرَكَهَا مِنْ جَرَّايَ. ⬅ فرشتگان گفتند: پروردگارا! اين بنده توست كه مى‌خواهد كارناشايستى انجام دهد، در حالى كه به (معصیت بودن) آن آگاه است. خداوند فرمود: مراقب او باشيد؛ اگر آن را انجام داد، به همان اندازه، آن را بنويسيد و اگر آن را ترك كرد، برايش حسنه بنويسيد؛ [چرا كه‌] همانا او آن را به خاطر من ترك كرد. 📚 كنز العمّال (متقی هندی): ج4، ص241 💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ إِذَا كَانَ يَوْمُ الْقِيَامَةِ أَنْبَتَ اللَّهُ تَعَالَى لِطَائِفَةٍ مِنْ أُمَّتِي أَجْنِحَةً فَيَطِيرُونَ مِنْ قُبُورِهِمْ إِلَى الْجِنَانِ يُسْرِعُونَ فِيهَا وَ يَتَنَعَّمُونَ كَيْفَ شَاءُوا فَتَقُولُ لَهُمُ الْمَلَائِكَةُ هَلْ رَأَيْتُمُ الْحِسَابَ فَيَقُولُونَ مَا رَأَيْنَا حِسَاباً فَيَقُولُونَ هَلْ جُزْتُمُ الصِّرَاطَ فَيَقُولُونَ مَا رَأَيْنَا صِرَاطاً فَيَقُولُونَ هَلْ رَأَيْتُمْ جَهَنَّمَ فَيَقُولُونَ مَا رَأَيْنَا شَيْئاً فَيَقُولُ الْمَلَائِكَةُ مِنْ أُمَّةِ مَنْ أَنْتُمْ؟! فَيَقُولُونَ مِنْ أُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله فَيَقُولُونَ نَشَدْنَاكُمُ اللَّهَ حَدِّثُونَا مَا كَانَتْ أَعْمَالُكُمْ فِي الدُّنْيَا؟! فَيَقُولُونَ خَصْلَتَانِ كَانَتَا فِينَا فَبَلَّغَنَا اللَّهُ تَعَالَى هَذِهِ الْمَنْزِلَةَ بِفَضْلِ رَحْمَتِهِ فَيَقُولُونَ وَ مَا هُمَا؟! فَيَقُولُونَ كُنَّا إِذَا خَلَوْنَا نَسْتَحْيِي أَنْ نَعْصِيَهُ وَ نَرْضَى بِالْيَسِيرِ مِمَّا قَسَمَ لَنَا ⬅ وقتی قیامت می‌شود، خداوند متعال به طائفه‌ای از امّت من، دو بال عطا می‌فرمايد و به‌وسیلۀ آن دو بال، به سرعت، از قبرهای خود به سوی بهشت پرواز می‌کنند. در بهشت جای می‌گیرند و هر نعمتی که بخواهند، برخوردار می‌گردند. ملائکه از آنها سؤال می‌کنند که شما محاسبۀ اعمال و صراط و جهنّم را ديديد؟ (يعنی مواقف قيامت را چگونه گذراندید که به بهشت رسیدید؟) آنان پاسخ می‌دهند: ما چيزی نديديم. (منظور اينکه، از ما حسابی نخواستند و بدون بازجويی آمديم.) ملائكه می‌گويند: شما چه طايفه‏‌ای هستيد؟! از امت كدام پيغمبريد؟! آنها پاسخ می‌دهند: ما از امت محمد «صلّى‌اللَّه‌عليه‌وآله‌» هستيم. ملائکه می‌پرسند: در دنیا چه کردید که به این مقام رسیدید؟ آنها می‌گويند: ما دو خصلت داشتيم و خداوند به فضل و بی‌استحقاق‌بخشی و رحمت خود، ما را به اين مرتبه رسانيد. خصلت اوّل اینکه: ما در خلوت، به جهت حیا از خداوند مرتکب معصیت نمی‌شدیم، (یعنی خلوت و جلوت برای ما تفاوت نداشت و همان‌طور که در بین مردم مراقب بودیم معصیت نکنیم، در خلوت و در نهان نیز به جهت حیای از حضور در محضر الهی گناه نمی‌کردیم.) دوم اینکه: به آنچه قسمت ما شده بود، ولو اندک، راضی بودیم. 📚 مسكّن الفؤاد (شهید ثانی): ج1، ص80 @justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ مَن خالَفَت سَريرَتُهُ عَلانِيَتَهُ فهُو مُنافِقٌ كائنا مَن كانَ.1⃣ و ما زادَ خُشوعُ الجَسَدِ على ما في القَلبِ فهُو عِندَنا نِفاقٌ.2⃣ ⬅️ كسى كه باطنش مخالف ظاهرش باشد، خودِ خودِ منافق است، هر كه مى‌خواهد باشد. و چنانچه خشوع بدن بر خشوع دل بچربد، اين در نظر ما (مرتبه‌ای از مراتب) نفاق است. 📚 منابع: 1⃣ بحار الأنوار (علامه مجلس): ج۷۲، ص۲۰۷ 2⃣ الکافی (ثقة الاسلام كلینی): ج۲، ص۳۲۶ @justhadis110
💠 مولا اميرالمؤمنين علی عليه السلام: ✅ شَرُّ الناسِ مَن يَخشَى الناسَ في رَبِّهِ، و لا يَخشَى رَبَّهُ في الناسِ. ⬅ بدترينِ مردم كسى است كه در (انجام) كار (و امری كه مورد رضايت) پروردگارش (است)، از مردم بترسد و در (انجام) كار (و امری كه مورد رضايت) مردم (است)، از پروردگارش نترسد. 📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۴۱۲ @justhadis110
✳ تأثیر پدر و مادر بر ویژگی‌های مثبت فرزند: 💠 حضرت امام سجاد علیه السلام: ✅ أَمَّا حَقُّ أَبِيكَ فَأَنْ تَعْلَمَ ...فَمَهْمَا رَأَيْتَ فِي نَفْسِكَ مِمَّا يُعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاكَ أَصْلُ اَلنِّعْمَةِ عَلَيْكَ فِيهِ فَاحْمَدِ اَللَّهَ وَ اُشْكُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ. ⬅ اما حقّ پدرت اين است كه بدانى ... هر خصلت خوشايندى كه در خود ديدى، ريشه‌ی آن نعمت در وجود تو، پدرت مى‌باشد. بنابراين، خدا را بستاى و براى آن نعمت از پدرت سپاسگزار باش. 📚 الخصال (شیخ صدوق): ج۲، ص۵۶۴ 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ مَنْ وَجَدَ بَرْدَ حُبِّنَا عَلَى قَلْبِهِ فَلْيُكْثِرِ اَلدُّعَاءَ لِأُمِّهِ فَإِنَّهَا لَمْ تَخُنْ أَبَاهُ. ⬅️ هر كس خنكاى محبّت ما را در دلش يافت، براى مادرش زياد دعا كند؛ زيرا [معلوم مى شود كه] به پدرش خيانت نكرده است. 📚 من لا یحضره الفقیه (شیخ صدوق): ج۳، ص۴۹۳ ⬅ در جنگ جمل امير مؤمنان، پسرش محمّد حنفيّه را طلبيد و نيزه خود را به او داد و فرمود: با اين نيزه به دشمن حمله كن، محمّد حنفيّه به سوی دشمن حركت كرد و در برابر گردان بنوضبّه قرار گرفت، ولی نتوانست كاری انجام دهد، عقب‌نشينی كرد و به حضور پدر بازگشت، هماندم امام حسن علیه السلام بر جهيد و نيزه را از او گرفت و به ميدان شتافت و مقداری با دشمن جنگيد و بازگشت، در حالی كه نيزه‌اش خون آلود بود. محمّد حنفيّه وقتی كه دلاوری امام حسن علیه السلام را دید، صورتش (از شرمندگی) سرخ شد، امام علیه السلام به محمّد حنفيّه فرمود: ✅ لا تأنف فإنه ابن النبي وأنت ابن علي. سرافكنده مباش، زيرا حسن پسر پيامبر (صلی الله علیه و آله) است تو پسر علی هستی. 📚 مناقب (ابن شهر آشوب): ج۲، ص۱۸۵ 💠 و در جای دیگر که خطاب به سپاهیانشان بود در مقام مقایسه‌ی شجاعت و دلاوری محمد حنفیه با امام حسن علیه السلام فرمودند: ✅ أين يقع ابني من ابني بنت رسول الله. ⬅️ فرزند من (محمد حنفیه) کجا و فرزند دختر رسول خدا (امام حسن مجتبی علیه السلام) خدا کجا. 📚 شرح نهج البلاغه (ابن الی الحدید): ج۱، ص۲۴۵ @justhadis110
✳ عالم‌ترینِ مردم نسبت به خدا... 💠 حضرت امام رضا علیه السلام: ✅ إِنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ أَرْضَاهُمْ بِقَضَاءِ اَللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ. ⬅ به راستی که عالم‌ترین مردم نسبت به خداوند، راضی‌ترینشان به تقدیرات خدای عزّ و جلّ است. 📚 الکافي (ثقة السلام کلینی): ج۲، ص۶۹ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ أَعْلَمُ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ سُبْحَانَهُ أَكْثَرُهُمْ لَهُ مَسْئَلَةً. ⬅ عالم‌ترینِ مردم نسبت به خداوند سبحان، کسی است که بیش از همه از درگاه الهی درخواست می‌کند. 📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۲۰۹ 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ إِنَّ أَعْلَمَ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ أَخْوَفُهُمْ لِلَّهِ وَ أَخْوَفَهُمْ لَهُ أَعْلَمُهُمْ بِهِ وَ أَعْلَمَهُمْ بِهِ أَزْهَدُهُمْ فِيهَا. ⬅ به راستی که عالم‌ترین مردم نسبت به خداوند، خداترس‌ترین مردم است و خداترست‌ترین مردم عالم‌ترینِ مردم است نسبت به خداوند و عالم‌ترین مردم نسبت به خداوند بی‌رغبت‌ترین ایشان است نسبت به دنیا. 📚 تفسير قمی: ج۲، ص۱۴۶ 💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ أَعْلَمُ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ وَ أَنْصَرُهُمْ فِي اَللَّهِ أَشَدُّهُمْ تَعْظِيماً وَ حُرْمَةً لِأَهْلِ لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ. ⬅ عالم‌ترینِ مردم نسبت به خداوند و یاری‌دهنده‌ترینِ ایشان در راه خدا، کسی است که بیش از هم اهل لا اله الا الله (یعنی مؤمنان حقیقی) را (در زبان و عمل) گرامی می‌دارد و تعظیم می‌نماید و حرمتشان را حفظ می‌کند. 📚 مستدرك الوسائل (میرزا حسین نوری): ج۱۲، ص۴۲۱ 💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ أَعْلَمُ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ سُبْحَانَهُ أَخْوَفُهُمْ مِنْهُ. أَعْلَمُ اَلنَّاسِ بِاللَّهِ أَكْثَرُهُمْ خَشْيَةً لَهُ. ⬅ عالم‌ترینِ مردم نسبت به خداوند، کسی است که بیش از همه از خداوند خوف دارد. عالم‌ترینِ مردم نسبت به خداوند، کسی که بیش از همه از خداوند خشیت‌دارد. 📚 غرر الحکم (تمیمی آمدی): ج۱، ص۲۰۰و۲۰۲ پ.ن: تفاوت خوف و خشیت: خوف ترسی است که از مواجه شدن با خطری ضرر زننده در آینده (خواه نزدیک و خواه دور) به انسان دست می‌دهد. اثرش نیز پرهیز است. اما خشیت، نوعی ترس است که به جهت آگاهی و معرفت از یک عظمتی که با آن مواجه شده در دل به وجود می‌آید (همراه با محبت و احترام نیز می‌باشد)؛ اثرش نیز تواضع و تذلّل و خشوع است. @justhadis110
. ﷽؛ 🏷 دعای امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)! : 🔸«اى كه چون كارها به تنگنا مى‌‏افتد، درى به روى ما مى‌‏گشايى كه به خيال كسى هم نرسيده است! بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و براى كارهاى به تنگناافتاده‌‏ام، درى بگشاى كه به خيال كسى هم نرسيده است. اى رحيم‏ترين رحيمان!». 🔹«يا مَن إذا تَضايَقَتِ الاُمورُ فَتَحَ لَنا باباً لَم تَذهَب إلَيهِ الأَوهامُ، فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَافتَح لِاُمورِيَ المُتَضايِقَةِ باباً لَم يَذهَب إلَيهِ وَهمٌ، يا أرحَمَ الرّاحِمينَ». 📚 قصص الأنبياء، راوندى ص ۳۶۵ ح ۴۳۷ علیه‌السلام ❇️کانال کانون دعا پژوهی صادقین ✅ @dua_sadeqin
💠 حضرت امام جواد علیه السلام: ✅ كَيْفَ يَضِيعُ مَنِ اَللَّهُ كَافِلُهُ؟ وَ... وَ مَنِ اِنْقَطَعَ إِلَى [غَيْرِ] اَللَّهِ وَكَلَهُ اَللَّهُ إِلَيْهِ. ⬅️ چگونه ضایع می‌شود، کسی که خداوند کفیل اوست؟! و... هر کس به غیر خدا دل ببندد، خداوند او را به همان شخص واگذار می‌کند‌. 📚 نزهة الناظر (حلوانی): ص۱۳۴ ⚫️ شهادت ابن الرضا حضرت جواد الائمه علیهما السلام بر همه شیعیان و محبان و ارادتمندانشان تسلیت باد‌... @justhadis110
💠 حضرت امام هادی علیه السلام: ✅ اَلْعُجْبُ... داعٍ اِلَی الْغَمْطِ. ⬅️ خودپسندی... دعوت‌کننده‌ی شخص به تحقیر و تمسخر دیگران است. 📚 بحار الانوار (علامه مجلسی): ج۷۵، ص۳۶۹ پ.ن۱: خیلی جالب بود برای خود من، یعنی اگر انسان دیگران را تحقیر کرد و به سخره گرفت این ریشه در عُجب و حودپسندیش داره و هر چه بیشتر تحقیر کند و به سخره گیرد یعنی عُجب و خودپسندیش شدیدتره و طبق فرمایش مولی علی که می‌فرماید: مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ‏ هَلَک. هر کس گرفتار عُجب شود هلاک می‌شود. (الکافی: ج۲، ص۳۱۳) به هلاکت ابدی نزدیک‌تر... (پناه بر خدا)... پ.ن۲: انسان مُعجِب خودپسند، علاوه بر تحقیر و تمسخر دیگران صفات بارز دیگری نیز دارد، از جمله اینکه برای خودش هیچ عیب و نقصی قائل نیست، همیشه حق را به خودش می‌دهد و...👇 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ مَن اُعجِبَ بِنَفسِهِ هَلَكَ، و مَن اُعجِبَ بِرَأيِهِ هَلَكَ، و إنَّ عيسى بنَ مَريمَ عليه السلام قالَ: داوَيتُ المَرضى فشَفَيتُهُم بِإذنِ اللّه، و أبرَأتُ الأكمَهَ و الأبرَصَ بِإذنِ اللّه، و عالَجتُ المَوتى فأحيَيتُهُم بِإذنِ اللّه، و عالَجتُ الأحمَقَ فلَم أقدِرْ عَلى إصلاحِهِ! فقيلَ: يا روحَ اللّه، و ما الأحمَقُ؟ قالَ: المُعجَبُ بِرأيِهِ و نَفسِهِ، الَّذي يَرَى الفَضلَ كُلَّهُ لَهُ لا عَلَيهِ، و يُوجِبُ الحَقَّ كُلَّهُ لِنَفسِهِ و لا يُوجِبُ عَلَيها حَقّا، فذاكَ الأحمَقُ الَّذي لا حِيلَةَ في مُداواتِهِ. ⬅ هر کس از خودش راضی باشد هلاک می‌شود و هر کس تنها رأی خود را بپسندد هلاک می‌شود. عيسى بن مريم عليه السلام گفت: من بيماران را مداوا كردم و به اذن خداوند شفايشان دادم. كور مادرزاد و پيس را به اذن خدا بهبود بخشيدم، مردگان را به اذن خدا زنده كردم و در صدد معالجه احمق برآمدم، اما نتوانستم او را اصلاح گردانم! عرض شد: اى روح اللّه! احمق كيست؟ فرمود: خودرأىِ خودپسند؛ كسى كه همه فضايل را براى خودش قائل است و عيبى در خود نمى‌بيند و هر چه حق و حقوق است براى خودش مى‌داند و براى ديگران نسبت به خود، حقى قائل نيست. اين همان احمق است كه براى درمان او راهِ چاره‌اى وجود ندارد. 📚 الإختصاص (شیخ مفید): ج۱، ص۲۲۱ @justhadis110
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ «لَمَّا أَوْقَفَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ) أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(عَلَيْهِ السَّلاَمُ) يَوْمَ الْغَدِيرِ، افْتَرَقَ النَّاسُ ثَلاَثَ فِرَقٍ، فَقَالَتْ فِرْقَةٌ: ضَلَّ مُحَمَّدٌ، وَ فِرْقَةٌ قَالَتْ: غَوَى، وَ فِرْقَةٌ قَالَتْ:بِهَوَاهُ يَقُولُ فِي أَهْلِ بَيْتِهِ وَ ابْنِ عَمِّهِ؛ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سُبْحَانَهُ: «وَ النَّجْمِ إِذٰا هَوىٰ * مٰا ضَلَّ صٰاحِبُكُمْ وَ مٰا غَوىٰ * وَ مٰا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوىٰ * إِنْ هُوَ إِلاّٰ وَحْيٌ يُوحىٰ». ⬅ هنگامی رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در روز غدیر، دست امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) را بلند کرد (و ایشان را به عنوان جانشین معرفی کرد)، مردم به سه دسته تقسیم شدند: گروهی گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) به گمراه شد و گروهی گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) هدفش را گم کرده و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلی الله علیه و آله) با هوی‌وهوس خود درباره‌ی اهل بیتش (علیهم السلام) و پسر عموی خود (علی علیه السلام) سخن می‌گوید. آن‌گاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد «و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی - سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» 📚 شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳ - تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴ - تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸ @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ أَقْبَلَ صَخْرُ بْنُ حَرْبٍ حَتَّى جَلَسَ إِلَى رَسُولِ اللَّهِ ص فَقَالَ: الْأَمْرُ بَعْدَكَ لِمَنْ قَالَ: لِمَنْ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى. فَأَنْزَلَ اللَّهُ‌ عَمَّ يَتَساءَلُونَ‌ يَعْنِي يَسْأَلُكَ أَهْلُ مَكَّةَ عَنْ خِلَافَةِ عَلِيٍ‌ عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ‌ فَمِنْهُمُ الْمُصَدِّقُ وَ مِنْهُمُ الْمُكَذِّبُ بِوَلَايَتِهِ، كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ‌ وَ هُوَ رَدٌّ عَلَيْهِمْ سَيَعْرِفُونَ خِلَافَتَهُ أَنَّهَا حَقٌّ- إِذْ يُسْأَلُونَ عَنْهَا فِي قُبُورِهِمْ- فَلَا يَبْقَى مِنْهُمْ مَيِّتٌ فِي شَرْقٍ وَ لَا غَرْبٍ وَ لَا بَرٍّ وَ لَا بَحْرٍ- إِلَّا وَ مُنْكَرٌ وَ نَكِيرٌ يَسْأَلَانِهِ يَقُولَانِ لِلْمَيِّتِ: مَنْ رَبُّكَ وَ مَا دِينُكَ وَ مَنْ نَبِيُّكَ وَ مَنْ إِمَامُكَ! ⬅ ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است)‌ بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت: ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟ حضرت رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آن‌ها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند (نبأ:1)» (یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابی‌طالب از تو می‌پرسند)؛ «از خبر بزرگ * همان که پیوسته درباره‌اش اختلاف دارند (نبأ:2و3)» (یعنی خبر بزرگ که خبر خلافت و ولایت علی است را برخی قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب می‌کنند و بر سر آن اختلاف دارند)؛ «هرگز چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند (نبأ:4)» این رد بر آن‌هاست؛ (یعنی به زودی [در غدیر] خواهند فهمید که خلافت علی‌بن ابی‌طالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛ «سپس به زودی می‌فهمند که این‌گونه که می‌پندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و می‌بینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع می‌شوند.) پس هیچ مرده‌ای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است؟ 📚 شواهد التنزیل (حاکم حسکانی حنفی سنی): ج2، ص418 طرائف (سید بن طاووس): ج1، ص95 @justhadis110
طبق روایات شیعه (۱) و سنی (۲)؛‌ یک چهارم آیات قرآن درباره اهل بیت پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و یک چهارم از آیات قرآن درباره دشمنانشان و یک چهارم درباره امثال و سنن و یک چهارم نیز در باب احکام و فرائض. از میان نیمی از آیات قرآن، که حقیقت و باطنش در باب اهل بیت علیهم‌السلام و دشمنان ایشان است، آیات فراوانی وجود دارد که شأن نزول‌شان واقعه غدیر است و متأسفانه حتی بسیاری از شیعیانِ اهل قرآن و مأنوس با احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) نیز اطلاع چندانی از این آیات (جز آن موارد معدود بسیار مشهور) ندارند. بنا داریم به حول و قوّه الهی و به مدد خود مولی علیه السلام، إن‌شاء‌الله در این ایام باقی‌مانده تا عید الله الاکبر، برخی از این آیات و روایات ذیل آن‌ها را با عنوان تقدیم کنیم. پانوشت‌ها: (۱) به عنوان نمونه حدیثی از امام محمد باقر علیه‌السلام در کتاب کافی شریف (ج۲؛ ص۶۲۸) (نَزَلَ الْقُرْآنُ أَرْبَعَةَ أَرْبَاعٍ رُبُعٌ فِينَا وَ رُبُعٌ فِي عَدُوِّنَا وَ رُبُعٌ سُنَنٌ وَ أَمْثَالٌ وَ رُبُعٌ فَرَائِضُ وَ أَحْكَامٌ.) (۲) به عنوان نمونه حدیثی از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به نقل از ابن عباس در کتاب مناقب (ص۳۹۴) اثر ابن مغازلی شافعی. (فقال النبي صلى الله عليه وسلم: ((مم تعجبون؟ إن القرآن أربعة أرباع: فربع فينا أهل البيت خاصة، وربع في أعدائنا، وربع حلال وحرام، وربع فرائض وأحكام، والله أنزل في علي كرائم القرآن) ابن مغازلی از بزرگان اهل سنت است به نقل از ابن عباس حدیث فوق را آورده که پیامبر (با قسم جلاله) فرمودند: و الله أنزل فی علی کرائم القرآن. به خدا قسم،‌ آیات تکریم و کرامت در قرآن در شأن علی نازل شده است. این سخن، از یک عالم شیعی نیست! حدیثی است که صحت صدورش را علمای بزرگ اهل سنت اقرار کرده‌اند و این مطلب، مطلبِ تأمّل‌برانگیزی است! @justhadis110
(قسمت اول) پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در ابلاغ پیام غدیر نه گمراه شد، نه هدفش را گم کرد و نه از روی هوای نفس سخن گفتند! ۱) آیات ۱ تا ۳، از سوره‌ی نجم: «و النَّجْمِ إِذَا هَوی، مَا ضَل صَاحِبُکُمْ و مَا غَوی * و مَا یَنطِقُ عَنِ الهَوی * إِنْ هُو إِلا وحْیٌ یُوحَی سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را نیز گم نکرده *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) ذیل این آیات شریفه فرموده‌اند: «هنگامی‌که رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در روز غدیر، دست امیرمؤمنان علی (علیه‌السلام) را بلند کردند (و ایشان را به عنوان جانشین خود معرفی کرد)، مردم سه دسته شدند: گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) گمراه شد. و گروهی گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) هدفش را گم کرده است. و گروه دیگری گفتند: محمّد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) با هوی‌وهوس خود درباره‌ی اهل بیتش (علیهم‌السلام) و پسر عموی خود (علی‌ علیه‌السلام) سخن می‌گوید. آن‌گاه خداوند سبحان این آیات را نازل کرد «سوگند به ستاره هنگامى‌كه افول مى‌كند * كه هرگز صاحب شما (رسول خدا) گمراه نشده و هدفش را گم نکرد *‌ و هرگز از روى هواى نفس سخن نمى‌گويد.» منبع: شرح الأخبار (قاضی نعمان مغربی): ج۱، ص۲۴۳؛ تأويل الآيات (سید شرف الدین): ج۱، ص۶۰۴؛ تفسیر البرهان (علامه بحرانی): ج۵، ص۱۸۸. نکته‌! خیلی از ما قرآن می‌خوانیم شاید سوره‌ی نجم را هم بارها خوانده‌ایم و معنی آن را نیز دیده‌ایم اما چرا به دستور خود قرآن عمل نمی‌کنیم که در آیه‌ی 44 از سوره نمل فرموده، برای فهمیدن درست آیات، باید بریم سراغ تبیین‌گر قرآن یعنی رسول خدا (و وارثان حقیقی علم‌شان (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین)) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110 🌀 (پاتوق گفتمانی جوانان انقلابی) https://eitaa.com/joinchat/2094203265C1a91802f6c
(قسمت دوم، بخش اول) به‌زودی در غدیر خواهند فهمید! یکی از آیاتی که شاید کمتر کسی گمان کند که شأن نزولش (طبق منابع شیعه و سنی)‌ درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) است، آیات آغازین سوره‌ی نبأ است. در این آیات خدا می‌فرماید: «عَمَّ يَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ * الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ * كَلَّا سَيَعْلَمُونَ * ثُمَّ كَلَّا سَيَعْلَمُونَ[1] - آنها از چه چيز از يكديگر سؤال می‌كنند؟! * از آن خبر بزرگ * آن خبری که همواره درباره‌ی آن با یکدیگر اختلاف دارند * نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد. * باز هم نه چنین است [که می‌پندارند] به زودی آگاه خواهند شد.» حاکم حسکانی، عالم بزرگ حنفی مذهب اهل سنت (متوفای در قرن 5) در شواهد التنزیل در خصوص شأن نزول این آیات، حدیث ذیل را از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله نقل کرده: ابوسفیان (که نام حقیقی او صخر بن حرب است)‌ بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله وارد شد و نزدیک حضرتش نشست و گفت: ای محمد! آیا این منصب (رهبری) بعد از تو از آن ماست؟ حضرت فرمود: این امر بعد از من، از آن کسی است که جایگاه او نسبت به من مانند جایگاه هارون نسبت به موسی است. اینجا بود که این آیات شریفه نازل گردید: «آن‌ها از چه چیز از یکدیگر سؤال می‌کنند (نبأ:1)» (یعنی اهل مکه از خلافت علی بن ابی‌طالب از تو می‌پرسند)؛ «از خبر بزرگ * همان که پیوسته درباره‌اش اختلاف دارند (نبأ:2و3)» (یعنی ولایت علی همان خبر بزرگی است که بعضی آن را قبول دارند و بعضی دیگر آن را تکذیب می‌کنند)؛ «هرگز چنین نیست که آن‌ها می‌پندارند (نبأ:4)» این رد بر آن‌هاست؛ (یعنی به زودی "در غدیر[2]"خواهند فهمید که خلافت علی‌بن ابی‌طالب پس از تو حقّی است که محقّق نیز خواهد شد)؛ «سپس به زودی می‌فهمند که این‌گونه که می‌پندارند نیست (نبأ:5)» (یعنی به زودی هنگام مرگ و ورود به قبر، حقیقتاً خواهند دانست و می‌بینند که خلافت و ولایت او حقّ است و از این مسئله مورد سؤال واقع می‌شوند. پس هیچ مُرده‌ای در شرق و غرب عالم و یا در دریا و خشکی باقی نخواهد ماند، مگر آنکه نکیر و منکر از او بعد از مرگش، درباره‌ی ولایت امیرالمؤمنین علیه‌السلام پرسش کنند و از او خواهند پرسید: پروردگارت کیست؟ دینت چیست؟ پیامبرت کیست و امامت چه کسی است[3]؟ پانوشت: [1] نبأ:1تا5 [2] از علقمه روایت شده که گفت: روزی در جنگ صفین مردی از سپاه شام غرق در سلاح و قرآنی بر سر، در حالی که آیات: «عَمَّ یَتَسَاءَلُونَ * عَنِ النَّبَإِ الْعَظِیمِ» را می‌‌خواند، هماورد طلبید. خواستم به جنگ او بروم، اما علی (علیه‌‌السلام) به من فرمود: بایست! سپس خود به رویارویی آن مرد رفته و به وی فرمود: آیا می‌‌دانی مصداق نبأ عظیم (و خبر بزرگی) که مردم درباره‌اش اختلاف کرده‌اند «الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ:3)» کیست؟ گفت: نه، نمی‌دانم! امام (علیه‌‌السلام) فرمود: به خدا سوگند من آن خبر عظیمی هستم که درباره‌‌اش به اختلاف افتادید و بر سر ولایتش به جنگ پرداختید و بعد از پذیرش ولایتش روی بر تافتید، و پس از نجات از شمشیرم، به جهت سرکشی‌کردنتان در برابر امر خدا درباره‌ام، هلاک گشتید؛ و در روز غدیر (حقانیت مرا)‌ دانستید و روز قیامت نیز حقیقت آنچه در دنیا دانستید را به عینه خواهید دید... (المناقب (ابن شهر آشوب): ج۳، ص۷۹) [3] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج2، ص418؛ طرائف، سید بن طاووس، ج1، ص95 ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(قسمت دوم؛ بخش دوم) نبأ عظیم بودن ولایت امیر مؤمنان علیه السلام در همه‌ی امت‌های پیشین! «نبأ عظیم[1]» بودنِ امرِ ولایتِ امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، تنها منحصر به دین اسلام نبوده است! بلکه‌ بر طبق آیات و روایات (که حتی در منابع اهل سنت نیز ذکر شده است)، در تمام امت‌های گذشته نیز، هر پیامبری که مبعوث می‌شده، مأمور بوده است که علاوه‌بر اقرار گرفتن از امتش درباره‌ی توحید، معاد و نبوت خودش، درباره‌ی نبوت پیامبر آخرالزمان و وصایت وصی او را نیز اقرار بگیرد. یعنی پذیرش ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام،‌ فقط در دین اسلام از شروط اصلی ایمان نیست، بلکه این امر در همه‌ی ادیانِ گذشته نیز، از شروط اصلی ایمان، بوده است. به عنوان نمونه حدیث ذیل از حضرت امام موسی کاظم علیه‌السلام مؤید این معناست: ولایت علی علیه‌‌السلام، در تمامی کتاب‌های آسمانی انبیاء نوشته شده بوده و خدا هیچ پیامبری را به نبوت مبعوث نکرد، مگر اینکه او مأمور به دعوت خلق به سوی نبوت محمّد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و ولایت وصیّ او علی علیه‌‌السلام بوده[2]. و از میان روایات مذکور در منابع اهل سنت، روایت بسیار تأمّل‌برانگیز ذیل به این حقیقت اشاره دارد: ابن عساکر عالم و محدّث بزرگ اهل سنت (شافعی مذهب در قرن ۶)، در کتاب مهم خود، تاریخ دمشق، این حدیث را ذیل آیه شریفه‌ی «وَاسْأَلْ مَنْ أَرْسَلْنَا مِنْ قَبْلِكَ مِنْ رُسُلِنَا[3]» نقل کرده است که پیامبر اکرم صلوات‌الله‌علیه در گزارش سفر معراج فرمودند: فرشته‌ای به سوی من آمد و گفت: ای محمد از پیامبرانی که پیش از تو فرستادیم بپرس که: بر چه چیز مبعوث شدند! من پرسیدم و آنان گفتند: بر ولایت تو و ولایت علی بن ابیطالب مبعوث شده بودیم[4]. جالب است بدانید، در همه‌ی ادیان گذشته نیز، زمانی که امت‌ها به شرط اقرار به حقانیت و افضلیت امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام می‌رسیدند، دچار اختلاف می‌شدند و برخی می‌پذیرفتند و برخی سر باز می‌زدند و برای نفسشان سخت بوده. این مطلب را خود امیر مؤمنان علی علیه‌‌السلام چنین بیان داشته‌اند: به خدا قسم خداوند را خبری عظیم‌تر از من نیست، به خدا قسم خداوند را نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست، و به‌راستی که فضل و برتری من بر تمام امت‌های پیشین نیز عرضه شد، اما آن‌ها در پذیرش آن اختلاف کردند و به آن اقرار نکردند[5]. در ادامه إن‌شاء‌الله به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که: به چه دلیل و برهانی، ولایت امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام، در همه‌ی ادیان گذشته که ایشان را هم ندیده‌اند، عرضه شده، و از شروط اصلی ایمان آن‌ها بوده است؟! پانوشت‌ها: [1] اشاره به آیه نخست از سوره‌ی نبأ. [2] وِلایةُ عَلیٍّ مَکتُوبُ فی جَمیعِ صُحُفِ الاَنبیاءِ و لَن یَبعَثَ اللهُ نَبِیّاً اِلّا بِنُبُوّةِ مُحَمَّدٍ وَ وِلایةِ وَصِیّه عَلیٍّ. (بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲) [3] از رسولانی که پیش از تو فرستادیم بپرس(زخرف:۴۵) [4] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱؛ الکشف و البیان، ثعلبی، ج۸، ص۳۳۸؛ مناقب، خوارزمی، ص۳۱۲ [5] أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: فِي قَوْلِهِ «عَمَّ يَتَساءَلُونَ... إِلَخْ» قَالَ قَالَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ‌السَّلاَمُ: مَا لِلَّهِ نَبَأٌ أَعْظَمُ مِنِّي وَ مَا لِلَّهِ آيَةٌ أَكْبَرُ مِنِّي، وَ قَدْ عُرِضَ فَضْلِي عَلَى [جَمِيعُ] اَلْأُمَمِ اَلْمَاضِيَةِ عَلَى اِخْتِلاَفِ أَلْسِنَتِهَا فَلَمْ تُقِرَّ بِفَضْلِي. (تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabeJamkaran @justhadis110
(۴) (بخش سوم) نام بردن از رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله و امیر مؤمنان علیه‌السلام در کتب آسمانی پیشین: همان‌طور که بر طبق آیات قرآن و روایات، ایمان به انبیای گذشته، جزو شروط الزامی، برای تحقق ایمان و رستگاری مؤمنان ذکر شده است؛ نظیر آیه ۱۳۶ سوره‌ی نساء: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خدا و پیامبرش، و کتابی که بر او نازل کرده، و کتب (آسمانی) که پیش از این فرستاده است، ایمان بیاورید، کسی که خدا و فرشتگان او و کتاب‌ها و پیامبرانش و روز واپسین را انکار کند، در گمراهی دور و درازی افتاده است.» و یا آیات دیگری نظیر: آیه ۲۸۵ سوره بقره - آیه ۴ سوره بقره - آیه ۱۲ از سوره مائده - آیه ۱۹ از سوره حدید و... به همین ترتیب، زمانی هم که در کتب آسمانیِ ادیان پیشین، از رسول خدا و وصی ایشان سخن به میان می‌آید، مردمان آن دوران نیز، باید به نبوت آن پیغمبر آخرالزمان و وصایت وصی او اقرار کنند، تا جزو مؤمنین و رستگاران شمرده شوند! بنا بر فرمایش صریح قرآن کریم، در کتب آسمانی گذشته، نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ذکر شده است: «همان‌ها که از فرستاده (خدا)، پیامبر «امّی» پیروی می‌کنند؛ پیامبری که صفاتش را، در تورات و انجیلی که نزدشان است، می‌یابند؛...»[۱] همچنین بیان شد که بر طبق روایات شیعه[۲] و سنی[۳]، در کتب آسمانی گذشته، علاوه بر نام رسول الله صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، نام امیرالمؤمنین علیه‌‌السلام نیز به عنوان جانشین حضرت آمده و انبیا نیز مأمور به اخذ اقرار از پیروانشان در این خصوص بوده‌اند. علاوه بر این، از آیات قرآن و روایات استفاده می‌شود كه علاوه ذکر نام، اوصاف و فضایل پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله و جانشین بر حقَش علی عیله‌السَلام نیز در كتب آسمانی پیشین (به ویژه انجیل و تورات) بیان شده است. به عنوان نمونه خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «كسانی كه كتاب آسمانی به آنان داده‌ایم او (پیامبر) را همچون فرزندان خود می‌شناسند، گرچه جمعی از آنان حق را آگاهانه كتمان می‌كنند.»[۴] این آیه، پرده از حقیقت مهمی بر می‌دارد و آن این كه بیان صفات روحی و جسمی و ویژگی‌های پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله ‏در كتب پیشین، به قدری صریح و روشن بوده است كه تصویر كاملی از آن در اذهان كسانی كه با آن كتب سر و كار داشته‌اند، نقش بسته بود، آن‌چنان که ایشان پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله را مانند فرزندان خودشان به خوبی می‌شناختند. برای نمونه در روایتی بسیار تأمّل برانگیز که شیعه و سنی آن را از جابر بن عبدالله انصاری نقل کرده‌اند، در عصر حیات خود رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، یکی از علمای یهود به نام جندل بن جنادة بن جبیر، از حضرت سؤالاتی می‌پرسد و پس از‌ آن‌که ایشان به همه‌ی پرسش‌های جندل پاسخ می‌دهند و او به حقانیت ایشان واقف می‌شود، خطاب به حضرت می‌گوید: ای رسول خدا، مرا از جانشینان خود آگاه فرما تا به ایشان تمسّک بجویم. حضرت در پاسخش می‌فرمایند: جانشینان من دوازده نفر هستند. او در پاسخ کلام بسیار مهمی بیان می‌کند و می‌گوید: بله، این‌چنین است و ما این مطلب (که جانشینان شما پیغمبر آخرالزمان ۱۲ نفر هستند) را در تورات یافته‌ایم. [این جواب جندل، پاسخ بسیار مهمی است که مبنای مباحث بعدی را تشکیل می‌دهد و فعلاً در حد همین اشاره از آن عبور می‌کنیم.] در ادامه رسول خدا یک‌یک امامان بعد از خود را برای جندل معرفی می‌‌کنند...[۵] در ادامه ضمن اشاره به برخی دیگر از این روایات (که نشان می‌دهد نام پیامبر و امیرالمؤمنین در کتب آسمانی گذشته بیان شده) به این بحث جالب توجّه پرداخته می‌شود که آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین و دیگر امامان صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین باقی‌مانده است؟! [۱] اعراف:۱۵۷. [۲] بصائر الدرجات، صفّار قمی، ص۷۲. [۳] تاریخ دمشق، ابن عساکر، ج۴۲، ص۲۴۱. [۴] بقره:۱۴۶ [۵] کفایة‌‌الأثر، خزّاز قمی، ج۱، ص۵۶؛ ینابیع‌المودة، قندوزی حنفی، ج۳، ص۲۸۴. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ إرْتَعوا في رياضِ الجنّةِ. قالوا: يا رسولَ اللّهِ، و ما رِياضُ الجنّةِ؟ قالَ: مَجالِسُ الذِّكرِ. ⬅️ هرگاه به باغی از باغ‌های بهشت برخورد کردید، در آن حاضر شوید. سؤال شد: باغ‌های بهشت چیست؟ فرمود: مجالس ذکر. (مانند اجتماعاتی که در آن یاد خدا و اهل بیت (علیهم‌السلام) زنده می‌شود و قرآن تلاوت می‌شود و احادیث اهل بیت (علیهم‌السلام) خوانده می‌شود و فضائل و مصائبشان ذکر می‌شود و...) 📚 عدة الداعی (ابن فهد حلّی): ج۱، ص۲۵۳ 💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ عَنْ مُيَسِّرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ: قَالَ لِي: أَ تَخْلُونَ وَ تَتَحَدَّثُونَ وَ تَقُولُونَ مَا شِئْتُمْ؟! فَقُلْتُ إِي وَ اللَّهِ إِنَّا لَنَخْلُو وَ نَتَحَدَّثُ وَ نَقُولُ مَا شِئْنَا. فَقَالَ أَمَا وَ اللَّهِ لَوَدِدْتُ أَنِّي مَعَكُمْ فِي بَعْضِ تِلْكَ الْمَوَاطِنِ أَمَا وَ اللَّهِ إِنِّي لَأُحِبُّ رِيحَكُمْ وَ أَرْوَاحَكُمْ وَ إِنَّكُمْ عَلَى دِينِ اللَّهِ وَ دِينِ مَلَائِكَتِهِ فَأَعِينُوا بِوَرَعٍ وَ اجْتِهَادٍ. ⬅️ امام باقر (علیه‌السلام) به میسر فرمود: «آیا شما خلوت می‌کنید و گفت‌وگو می‌نمایید و هر چه خواهید می‌گویید؟ میسر گفت: آری به خدا که ما خلوت می‌کنیم و گفت‌وگو نموده هر چه خواهیم (از ذکر) می‌گوییم، فرمود: «به خدا من بسیار دوست دارم که در بعضی از آن مجالس با شما باشم، همانا به خدا که من بوی شما و نسیم شما (عقاید و اقوال شما) را دوست دارم، و شمایید که دین خدا و دین ملائکه او را دارید، پس (مرا به شفاعت و کفالت خود با) پرهیز از حرام و کوشش در طاعات کمک کنید. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۱۸۷ - بَابُ تَذَاكُرِ اَلْإِخْوَانِ (باب گفتگوی برادران دینی) ح۵ 💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ قَالَ لِفُضَيْلٍ: «تَجْلِسُونَ وَ تُحَدِّثُونَ؟» قَالَ: نَعَمْ، جُعِلْتُ فِدَاكَ. قَالَ: «إِنَّ تِلْكَ اَلْمَجَالِسَ أُحِبُّهَا، فَأَحْيُوا أَمْرَنَا يَا فُضَيْلُ، فَرَحِمَ اَللَّهُ مَنْ أَحْيَا أَمْرَنَا. يَا فُضَيْلُ، مَنْ ذَكَرَنَا - أَوْ ذُكِرْنَا عِنْدَهُ - فَخَرَجَ مِنْ عَيْنِهِ مِثْلُ جَنَاحِ اَلذُّبَابِ، غَفَرَ اَللَّهُ لَهُ ذُنُوبَهُ وَ لَوْ كَانَتْ أَكْثَرَ مِنْ زَبَدِ اَلْبَحْرِ». ⬅️ حضرت خطاب به فضیل فرمودند: آيا با هم مى‌نشينيد و گفتگو می‌کنید؟ گفتم آرى فداى تو شوم. فرمود: من اين گونه مجالس را دوست می‌دارم، پس اى فضيل امر ما را احيا كنيد، خداوند رحمت كند كسانى را كه امر ما را احيا می‌كنند. اى فضيل كسى كه از ما ياد كند يا نزد وى از ما ياد شود و از چشمانش باندازۀ پر مگسى اشك بيرون آيد، خداوند گناهان او را اگر چه بيشتر از كف درياها باشد مى‌آمرزد. 📚 ثواب الأعمال (شیخ صدوق): ج۱، ص۱۸۷ 💠 حضرت امام رضا علیه السلام: ✅ رَحِمَ اللّهُ عَبْدا اَحْیا أمْرَنا، فَقُلْتُ لَهُ: فَکَیْفَ یُحْیِی أمْرَکُمْ؟ قالَ: یَتَعَلَّمُ عُلُومَنا و یُعَلِّمُها النّاسَ، فَإِنَّ النّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحاسِنَ کَلامِنا لاَتَّبَعُونا. ⬅️ خداوند، رحمت کند آن بنده‌ای را که امر ما را زنده کند!. راوی گوید، خطاب به حضرت گفتم: چگونه امر شما را زنده کند؟ ایشان فرمود: علوم ما را فراگیرد و به مردم بیاموزد، که اگر مردمْ زیبایی‌های گفتار ما را می دانستند، خودشان از ما پیروی می‌کردند. 📚 معانی الأخبار (شیخ صدوق): ج۱،‌ ص۱۸۰ @justhadis110
(5) (بخش چهارم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! (قسمت اول: مئود مئود در تورات عبری) در بحث گذشته به حدیثی اشاره شد که در آن جندل یهودی در پاسخ به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله که به فرمود: جانشینان من ١٢ نفر هستند، پاسخ گفت که: بله من این مطلب را در تورات دیده‌ام! حال ببینیم آیا چنین مطلبی در تورات کنونی وجود دارد یا خیر؟! در سِفر پیدایشِ تورات، فصل ١٧ آیه ٢٠ به زبان عِبری، چنین آمده: ולישמעאל שמעתיך הנה ברכתי אתו והפריתי אתו והרביתי אתו במאד מאד שנים עשר נשיאם יוליד ונתתיו לגוי גדול׃ در آیه‌ی فوق کلمه: "שנים עשר" به معنای دوازده است و کلمه‌: "נשיא" به معنای پیشوا و رهبر است. در نسخه‌های ترجمه‌ شده‌ی تورات به زبان‌های انگلیسی، عربی و فارسی، این آیه چنین ترجمه شده: And as for Ishmael, I have heard thee: Behold, I have blessed him, and will make him fruitful, and will multiply him exceedingly; twelve princes shall he beget, and I will make him a great nation وَأَمَّا اسماعیل فَقَدْ سَمِعْتُ لَک فِیهِ. ها أَنَا أُبَارِکهُ وَأُثْمِرُهُ وَأُکثِّرُهُ کثِیراً جِدّاً. اِثْنَی عَشَرَ رَئِیساً یلِدُ، وَأَجْعَلُهُ أُمَّةً کبِیرَةً. و اما در خصوص‌ اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و او را بسیار كثیر گردانم‌. دوازده‌ رئیس‌ از وی‌ پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌. چنانچه مشاهده می‌کنید، کلمه "נשיא" در معنای شاه‌زاده و رئیس ترجمه‌ شده‌اند، ولی پیشوا و رهبر ترجمه‌های دقیق‌تری برای معنی این کلمه در زبان عِبری است. و این همان ١٢ پیشوایی است که جندل یهودی خطاب به پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله گفت این مطلب را در تورات دیده است. اما طبق ترجمه‌های انگلیسی، عربی و فارسی، در آیه، اثری از ذکر نام خود رسول خدا، که این ١٢ پیشوا از ایشان پدید می‌آیند نیست و بحث اصلی ما اینجا اتفاقاً در خصوص همین مطلب است! کلید حل این معما در عبارت "במאד מאד" (بمئود مئود) نهفته است! جستجو در کتاب مقدّس نشان می‌دهد که واژۀ عبری "מְאֹֽד" (مِئود)، در هیچ آیه‌ای از عهد عتیق، به همراه حرف اضافۀ باء (ב) به صورت "בִּמְאֹ֥ד" (بمئود) به کار نرفته است. هرگاه این کلمه به صورت قید به کار رود، به معنای «خیلی» یا «زیاد» است و در این صورت، دیگر نیازی به حرف اضافه‌‌ی باء ندارد! بنابراین می‌توان حکم کرد که کاربرد "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) به معنای «بسیار زیاد»، علی القاعده نادرست است و به ناچار باید به دنبال معنای دیگری برای آن بگردیم. اگر بنا باشد، "בִּמְאֹ֥ד מְאֹֽד" (بمئود مئود) قید نباشد، ناگزیر باید اسم عَلَم باشد! در این صورت، معنای آیه چنین می‌شود: و اما در خصوص‌ اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و به واسطه‌ی (مئود مئود) دوازده‌ پیشوا از وی‌ پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌. اما این مئود مئود کیست؟ آیا شخصی از نسل اسماعیل وجود دارد که نامش مئودمئود باشد؟ قرائن درون‌متنی و برون‌متنیِ فراوانی وجود دارد که می‌توان از آن‌ها نتیجه گرفت که مئود مئود، همان مشهورترین فرزند از نسل اسماعیل، یعنی پیامبر خاتم صلی‌الله‌علیه‌وآله است. از جمله‌ی قرائن درون‌متنی می‌توان به واژگان هم‌ریشه‌ی این لغت و دیگر کاربردهای آن در کتاب مقدّس اشاره کرد. "מוֹדֶה" (مُودِه) صیغه‌ی اول شخصِ مضارع (مفرد مذکر) در باب هیفیل (Hiphil) از ریشه‌ی عبری ידה (یادا)[1] دقیقاً به‌معنای احمد است. و بنابراین واژه‌ی مئود مئود (که در روایات اسلامی (به عنوان قرائن برون‌متنی) به‌صورت مودمود آمده[2]) معادل شکل مضائف مئود (به معنی احمد) است که معنایش می‌شود بسیار ستوده شده که در عربی می‌شود همان (محمّد)! از این جالب‌تر، معادل‌ واژه‌ی "مئود مئود" در نسخه‌ی سریانی تورات (به عنوان یکی از قدیمی‌ترین نُسَخ تورات) است که در ادامه، بحث بسیار آن را تقدیم خواهیم کرد. پانوشت‌ها: [1] این ریشه و مشتقات آن، در هر آیه از کتاب مقدس که به کار رفته در ترجمه‌های عربی به «حمد» برگردان شده است (سِفر تکوین ۳۵: ۲۹، اشعیا ۱: ۱۲، ۱: ۲۵ و بیش از دوازده آیه از مزامیر داود). برای معنای ریشه‌ی این کلمه، نگاه کنید به Strong, James, Strong’s Hebrew ذیل کد H3034. [2] ...وَ فِي التَّوْرَاةِ ميذميذ أَيْ غَفُورٌ رَحِيمٌ وَ قِيلَ ميدميد أَيْ مُحَمَّدٌ وَ قِيلَ مودمود... (مناقب، ابن شهر آشوب، ج۱، ص۱۵۱) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(5) (بخش پنجم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! (قسمت دوم: طاب طاب در تورات سریانی) قبل از ادامه‌ی بحث ذکر این نکته خالی از لطف نیست که: همچنان که در منابع اهل سنت مطالب فراوانی وجود دارد که با استناد به آن، حقانیت تشیع اثبات می‌شود، خداوند که هادی است، در تمام ادیان و مذاهبی که ریشه‌ی الهی دارند، رد‌پایی از حقیقتِ تحریف نشده قرار داده، که اگر کسی جویای حقیقت باشد، بتواند با مشاهده‌ی آن به سوی حق رهنمون شود و مطلب ذیل یکی از جالب‌ترینِ این نمونه‌ها است که از دیرباز[1] تا کنون[2] عامل هدایت و اسبتصار بسیاری از مسیحیان و یهودیان شده است. معادل‌ واژۀ (مئود مئود) که در تورات عِبری آمده، در نسخه‌‌ی سریانیِ تورات می‌شود این عبارت: (ܛܳܒ ܛܳܒ) از لینک ذیل می‌توانید کتاب سِفر پیدایش، به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید: https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html در فصل ۱۷ از این سِفر، آیه ۲۰ (که می‌شود معادل شماره‌ صفحاتِ ۸۴و۸۵ کتاب) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است. در این لینک: https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet می‌توانید مشاهده کنید که طبق حروف سریانی استفاده شده در این کلمه، تلفّظ این اسم عَلَم چگونه است. حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی) حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی) حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس) بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم! بر این اساس ترجمه‌ی صحیح این آیه چنین است: «و اما در خصوص ‌اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و از او به واسطه‌ی طاب طاب، دوازده‌ پیشوا پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌.» حال ببینیم (طاب طاب) کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند! ابن حمزه‌ طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب نقل می‌کند که: یکی از علمای یهود، بعد از آنکه پاسخ‌هایش را در خلال یک گفتگوی طولانی از حضرت امیر صلوات‌الله علیه دریافت می‌کند، در اواخر گفتگو، احتمال می‌دهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد، لذا از ایشان می‌پرسد: نام پسر عموی تو محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در تورات چیست؟! همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیه‌‌السلام می‌فرماید: برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن! بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در آن «طاب طاب» است و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر». و در این هنگام یهودی ایمان می‌آورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار می‌کند[3]. خوب، این‌جا سخن از ایلیا به میان آمد و حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه فرمودند که در کتاب مقدّس نام مبارکشان ایلیا است! در ادامه بررسی خواهیم کرد که آیا در کتاب مقدّس فعلی اثری از نام ایلیا هست؟ و اگر هست، آیا مفهوم آیه، قابل تطبیق بر شخصیت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام است؟ [1] شماری از دانشمندان اهل کتاب در قرون متقدم متأثر از این آیه به اسلام گرویده‌اند از جمله شخصیت‌هایی نظیر: کعب الاحبار، سرج الیرموکی، عثوا ابن أوسوا، عمران بن خاقان، الحسین بن سلیمان، ابن ربّن طبری، سموئل مغربی، سعید بن حسن اسکندری... [2] جالب آن که این امر مختص زمان‌های گذشته نبوده و در عصر حاضر نیز برخی از مبشرین مسیحی نیز به ارتباط این بشارت با دین اسلام اعتراف کرده‌اند. به عنوان نمونه، جاناتان کالور، مبلغ مسیحی دارنده‌ی مدرک دکترا از دانشکده‌ی تبشیر جهانی (School of World Mission) زیرمجموعه حوزه‌ی علمیه‌ی مسیحی فولر (Fuller Theological Seminary)، که بزرگ‌ترین حوزه‌ی علمیه‌ی مسیحی آمریکاست، در مقاله‌ی خود درباره‌ی بشارت سفر پیدایش: ۱۷، این آیه را بشارتی درباره‌ی امت اسلام تلقی می‌کند. ر.ک: Jonathan Culver, The Ishmael Promise and Contextualization Among Muslims [3] ...مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟... «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». (الثاقب فی المناقب (ابن حمزه طوسی): ج۱، ص۲۶۹) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۱) از لینک ذیل می‌توانید کتاب سفر پیدایش به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید. https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html در فصل ۱۷ از این سِفر، آیه ۲۰ (که می‌شود معادل شماره‌‌ی صفحه ۸۴و۸۵ است) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است. در این لینک: https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet می‌توانید مشاهده کنید که این کلمه که یک اسم عَلَم است، چه کلمه‌ای است. حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی) حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی) حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس) بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم بر این اساس ترجمه‌ی صحیح این آیه چنین است: «و اما در خصوص‌اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و از او به واسطه طاب طاب، دوازده‌ پیشوا پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌.» @justhadis110
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۲) حال ببینیم طاب طاب کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند! ابن حمزه‌ طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب (ج۱، ص۲۶۹) نقل می‌کند که پس از آنکه امیرالمؤمنین به پرسش‌های یکی از علمای یهود پاسخ می‌دهند و بعد با آن پاسخ‌ها، عالم یهودی احتمال می‌دهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد از ایشان می‌پرسد: مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟ نام پسر عموی تو محمد (صلی الله علیه و آله) در تورات چیست؟ همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید: «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن! بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلی الله علیه و آله) در آن «طاب طاب» است و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر». و در این هنگام یهودی ایمان می‌آورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار می‌کند. @justhadis110
💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ لا واللّهِ ما أرادَ اللّهُ تَعالى مِن النّاسِ إلّا خَصْلَتَينِ: أنْ يُقِرّوا لَهُ بالنِّعَمِ فيَزيدَهُم، و بالذُّنوبِ فَيَغفِرَها لَهُم. ⬅ به خدا سوگند که خدای متعال، از مردم جز دو كار نخواسته است: به نعمت‌هاى او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۴۲۶ ⚫ شهادت حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام بر همه شیعیان و محبان و ارادتمندانشان تسلیت باد... پ.ن: 🔹 اما در باب بزرگترین و مهمترین نعمتی که اگر شکر شود و به آن اقرار شود سعادت ابدی را محقق می‌سازد: 💠 حضرت امام سجاد علیه السلام در بخشی از تفسیر آیه‌ی آیه ۱۷۹ از سوره بقره «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ... - و در قصاص، براى شما حيات است...» می‌فرماید: ⬅ بزرگتر از قتل یک انسان [و گرفتن جانش]، آن است که شخصی، انسان دیگری را از نبوت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولایت علی (علیه‌السلام) دور کند و راهی غیر از راه خدا را به او نشان دهد و وی را به ادامه‌دادن طریق دشمنان علی (علیه السلام) که حقّ‌ على (علیه‌السلام) را از او دفع نموده، تشویق کند و به امامت آن‌ها ترغیب نماید. فضيلت آن حضرت را انكار نمايد، و هيچ ابايى از اين تعظيم دشمن آن حضرت نداشته باشد، اين همان قتلى است كه تا ابد فرد [قاتل و] مقتول را در جهنّم نگه مى‌دارد، پس جزاى اين چنين قتلى خلود در آتش جهنّم است. ✅...أَعْظَمُ مِنْ هَذَا الْقَتْلِ أَنْ یَقْتُلَهُ قَتْلًا لَا یَنْجَبِرُ وَ لَا یَحْیَا بَعْدَهُ أَبَداً. قَالُوا: مَا هُوَ؟ قَالَ: أَنْ یُضِلَّهُ عَنْ نُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ... 📚 (احتجاج (شیخ طبرسی): ج۲، ص۳۱۹) 🔹 اما در خصوص بزرگترین گناهی که اگر از آن توبه و به ارتکابش اقرار نشود انسان را به شقاوت ابدی می‌کشاند: 💠 در نزد حضرت امام رضا علیه السلام درباره آیه ۸ از سور تکاثر: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِيمِ - سپس از ایشان در آن روز قطعاً درباره نعیم سؤال خواهد شد» بحث و گفتگو می‌شد، برخی می‌گفتند نعیم، آب گواراست،‌ برخی می‌گفتند غذای پاکیزه‌ است برخی می‌گفتند سلامت است و...؛ در این هنگام امام رضا علیه السلام فرمودند: ⬅ در نزد جد بزرگوارم امام صادق علیه السلام نیز همین صحبت انجام شد و همین احتمال‌ها مطرح شد، اما ایشان از این نسبت‌ها که به خدا داده شد خشمگین شد و فرمود: خدا از بندگانش به جهت چیزهایی که به ایشان تفضّل کرده سؤال نمی‌كند و بر ايشان منت نمی‌گذارد؛ حال آنکه منت‌گذاردن به واسطه تفضّل از سوی مخلوق امری قبیح و ناپسند است، چگونه چنین چیزی برای خدا روا باشد؟! و لكن نعيم، حب ما اهل بيت است كه خداوند بعد از سؤال از توحيد و نبوت از آن سؤال می‌كند و حب ما را نعيم گويند از اين جهت كه چون بنده به دوستى ما وفا كند او را به نعيم بهشت می‌کشاند، كه از براى آن زوالی نيست... ✅ ...فَغَضِبَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ عَلَيْهِمْ بِهِ وَ لاَ يَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ اَلاِمْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ فَكَيْفَ يُضَافُ إِلَى اَلْخَالِقِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لاَ يَرْضَى اَلْمَخْلُوقُ بِهِ وَ لَكِنَّ اَلنَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ... 📚 (عيون الأخبار (شیخ صدوق): ج۲، ص۱۲۹) @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(6) (بخش ششم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! ایلیای انجیل من هستم! اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟! در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیه‌السلام آمده است: ترجمه فارسی: ۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛ ۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. ۲۱ آن‌گاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه! ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی: And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No. ترجمه آیه ۲۱ به عبری: וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در ترجمه‌های انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیه‌السلام طبق این ترجمه‌ها می‌پرسند آیا تو الیاس هستی؟ حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری! دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که می‌شود ایلیا! نه الیاس! چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده می‌شود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری می‌شود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد! و جالب است که ترجمه عربی از این آیه‌ی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است: فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ» ما در اینجا علمایی از یهود را می‌بینیم که گمان می‌کنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیه‌السلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند! یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را می‌کشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست) در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم می‌شود: ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت: مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود: أنا إيليا الإنجيل[1]. ایلیای در انجیل من هست! به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم می‌گردد: شیخ طبرسي نقل می‌کند: در دوره‌ی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد. سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد. در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟! حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است! راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست‌؟ حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم. راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟ حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست. و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ‌ هيچ كس ظلم روا ندارد. و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمى‌شناسد. راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت: من شهادت مى‌دهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مى‌دهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مى‌دهم كه تو خليفه و وصىّ‌ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى! من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ‌» و در كتاب‌هاى گذشته به عنوان «حيدر» خوانده‌ام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ‌ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2] [1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷ [2] احتجاج، طبرسی،‌ ج۱، ص۲۰۵ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110