eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
326 دنبال‌کننده
52 عکس
45 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۱) از لینک ذیل می‌توانید کتاب سفر پیدایش به زبان سریانی و انگلیسی را دانلود کنید. https://ebin.pub/qdownload/the-syriac-peshita-bible-with-english-translation-genesis-9781463207410-1463207417.html در فصل ۱۷ از این سِفر، آیه ۲۰ (که می‌شود معادل شماره‌‌ی صفحه ۸۴و۸۵ است) به وضوح کلمه (ܛܳܒ ܛܳܒ) آمده است. در این لینک: https://en.wikipedia.org/wiki/Syriac_alphabet می‌توانید مشاهده کنید که این کلمه که یک اسم عَلَم است، چه کلمه‌ای است. حرف: (ܛ) به معنای (ṭ (also T or ţ) - یا معادل ت یا ط در فارسی) حرف: ( ܳ ) به معنای (ā or â or å - یا معادل آ در فارسی) حرف: (ܒ) به معنای (hard: b soft: ḇ - یا معادل ب در فارس) بر این اساس ما در این آیه، شاهد وجود کلمه (طاب طاب) هستیم بر این اساس ترجمه‌ی صحیح این آیه چنین است: «و اما در خصوص‌اسماعیل‌، تو را اجابت‌ فرمودم‌. اینك‌ او را بركت‌ داده‌، بارور گردانم‌، و از او به واسطه طاب طاب، دوازده‌ پیشوا پدید آیند، و امتی‌ عظیم‌ از وی‌ به وجود آورم‌.» @justhadis110
(طاب طاب در تورات سریانی - قسمت ۲) حال ببینیم طاب طاب کیست که از نسل حضرت اسماعیل است و ۱۲ پیشوا از نسل او پدید آیند! ابن حمزه‌ طوسی از علمای بزرگ قرن پنج و شش ه.ق، در کتاب الثاقب فی المناقب (ج۱، ص۲۶۹) نقل می‌کند که پس از آنکه امیرالمؤمنین به پرسش‌های یکی از علمای یهود پاسخ می‌دهند و بعد با آن پاسخ‌ها، عالم یهودی احتمال می‌دهد که مولی با این مرتبه از علم، همان وصی پیامبر آخرالزمان باشد از ایشان می‌پرسد: مَا اِسْمُ مُحَمَّدٍ اِبْنِ عَمِّكَ فِي اَلتَّوْرَاةِ؟ وَ مَا اِسْمُكَ فِيهَا؟ وَ مَا اِسْمُ وَلَدَيْكَ؟ نام پسر عموی تو محمد (صلی الله علیه و آله) در تورات چیست؟ همچنین نام خودت و نام فرزندانت در تورات چیست؟ در این هنگام امیرالمؤمنین علی علیه السلام می‌فرماید: «سَلْ اِسْتِرْشَاداً وَ لاَ تَسْأَلْ تَعَنُّتاً، عَلَيْكَ بِكِتَابِ اَلتَّوْرَاةِ ، اِسْمُ مُحَمَّدٍ فِيهَا طَابَ طَابَ، وَ اِسْمِي إِيلِيَا، وَ اِسْمُ وَلَدَيَّ شَبَّرُ وَ شَبِيرٌ». برای هدایت شدن بپرس، نه برای امتحان کردن! بر تو باد رجوع به کتاب تورات که نام محمد (صلی الله علیه و آله) در آن «طاب طاب» است و نام من در آن «ایلیا» است و نام فرزندانم «شُبِّر و شَبِیر». و در این هنگام یهودی ایمان می‌آورد و ضمن شهادت به یگانگی خدا و رسالت حضرت محمد صلی الله علیه و آله، به وصایت حضرت امیر صلوات الله علیه و حقانیتش اقرار می‌کند. @justhadis110
💠 حضرت امام محمد باقر علیه السلام: ✅ لا واللّهِ ما أرادَ اللّهُ تَعالى مِن النّاسِ إلّا خَصْلَتَينِ: أنْ يُقِرّوا لَهُ بالنِّعَمِ فيَزيدَهُم، و بالذُّنوبِ فَيَغفِرَها لَهُم. ⬅ به خدا سوگند که خدای متعال، از مردم جز دو كار نخواسته است: به نعمت‌هاى او اعتراف كنند تا آنان را نعمت فزونتر دهد و به گناهان اقرار ورزند تا گناهانشان را بيامرزد. 📚 الکافی (ثقة الاسلام کلینی): ج۲، ص۴۲۶ ⚫ شهادت حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام بر همه شیعیان و محبان و ارادتمندانشان تسلیت باد... پ.ن: 🔹 اما در باب بزرگترین و مهمترین نعمتی که اگر شکر شود و به آن اقرار شود سعادت ابدی را محقق می‌سازد: 💠 حضرت امام سجاد علیه السلام در بخشی از تفسیر آیه‌ی آیه ۱۷۹ از سوره بقره «وَ لَكُمْ فِي الْقِصاصِ حَياةٌ... - و در قصاص، براى شما حيات است...» می‌فرماید: ⬅ بزرگتر از قتل یک انسان [و گرفتن جانش]، آن است که شخصی، انسان دیگری را از نبوت محمّد (صلی‌الله‌علیه‌وآله) و ولایت علی (علیه‌السلام) دور کند و راهی غیر از راه خدا را به او نشان دهد و وی را به ادامه‌دادن طریق دشمنان علی (علیه السلام) که حقّ‌ على (علیه‌السلام) را از او دفع نموده، تشویق کند و به امامت آن‌ها ترغیب نماید. فضيلت آن حضرت را انكار نمايد، و هيچ ابايى از اين تعظيم دشمن آن حضرت نداشته باشد، اين همان قتلى است كه تا ابد فرد [قاتل و] مقتول را در جهنّم نگه مى‌دارد، پس جزاى اين چنين قتلى خلود در آتش جهنّم است. ✅...أَعْظَمُ مِنْ هَذَا الْقَتْلِ أَنْ یَقْتُلَهُ قَتْلًا لَا یَنْجَبِرُ وَ لَا یَحْیَا بَعْدَهُ أَبَداً. قَالُوا: مَا هُوَ؟ قَالَ: أَنْ یُضِلَّهُ عَنْ نُبُوَّهًِْ مُحَمَّدٍ (صلی الله علیه و آله) وَ عَنْ وَلَایَهًِْ عَلِیِّ‌بْنِ‌أَبِی‌طَالِبٍ (علیه السلام) وَ... 📚 (احتجاج (شیخ طبرسی): ج۲، ص۳۱۹) 🔹 اما در خصوص بزرگترین گناهی که اگر از آن توبه و به ارتکابش اقرار نشود انسان را به شقاوت ابدی می‌کشاند: 💠 در نزد حضرت امام رضا علیه السلام درباره آیه ۸ از سور تکاثر: «ثُمَّ لَتُسْئَلُنَّ يَوْمَئِذٍ عَنِ اَلنَّعِيمِ - سپس از ایشان در آن روز قطعاً درباره نعیم سؤال خواهد شد» بحث و گفتگو می‌شد، برخی می‌گفتند نعیم، آب گواراست،‌ برخی می‌گفتند غذای پاکیزه‌ است برخی می‌گفتند سلامت است و...؛ در این هنگام امام رضا علیه السلام فرمودند: ⬅ در نزد جد بزرگوارم امام صادق علیه السلام نیز همین صحبت انجام شد و همین احتمال‌ها مطرح شد، اما ایشان از این نسبت‌ها که به خدا داده شد خشمگین شد و فرمود: خدا از بندگانش به جهت چیزهایی که به ایشان تفضّل کرده سؤال نمی‌كند و بر ايشان منت نمی‌گذارد؛ حال آنکه منت‌گذاردن به واسطه تفضّل از سوی مخلوق امری قبیح و ناپسند است، چگونه چنین چیزی برای خدا روا باشد؟! و لكن نعيم، حب ما اهل بيت است كه خداوند بعد از سؤال از توحيد و نبوت از آن سؤال می‌كند و حب ما را نعيم گويند از اين جهت كه چون بنده به دوستى ما وفا كند او را به نعيم بهشت می‌کشاند، كه از براى آن زوالی نيست... ✅ ...فَغَضِبَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ وَ قَالَ إِنَّ اَللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لاَ يَسْأَلُ عِبَادَهُ عَمَّا تَفَضَّلَ عَلَيْهِمْ بِهِ وَ لاَ يَمُنُّ بِذَلِكَ عَلَيْهِمْ وَ اَلاِمْتِنَانُ بِالْإِنْعَامِ مُسْتَقْبَحٌ مِنَ اَلْمَخْلُوقِينَ فَكَيْفَ يُضَافُ إِلَى اَلْخَالِقِ عَزَّ وَ جَلَّ مَا لاَ يَرْضَى اَلْمَخْلُوقُ بِهِ وَ لَكِنَّ اَلنَّعِيمَ حُبُّنَا أَهْلَ اَلْبَيْتِ... 📚 (عيون الأخبار (شیخ صدوق): ج۲، ص۱۲۹) @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(6) (بخش ششم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! ایلیای انجیل من هستم! اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟! در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیه‌السلام آمده است: ترجمه فارسی: ۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛ ۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. ۲۱ آن‌گاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه! ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی: And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No. ترجمه آیه ۲۱ به عبری: וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در ترجمه‌های انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیه‌السلام طبق این ترجمه‌ها می‌پرسند آیا تو الیاس هستی؟ حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری! دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که می‌شود ایلیا! نه الیاس! چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده می‌شود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری می‌شود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد! و جالب است که ترجمه عربی از این آیه‌ی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است: فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ» ما در اینجا علمایی از یهود را می‌بینیم که گمان می‌کنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیه‌السلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند! یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را می‌کشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست) در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم می‌شود: ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت: مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود: أنا إيليا الإنجيل[1]. ایلیای در انجیل من هست! به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم می‌گردد: شیخ طبرسي نقل می‌کند: در دوره‌ی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد. سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد. در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟! حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است! راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست‌؟ حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم. راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟ حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست. و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ‌ هيچ كس ظلم روا ندارد. و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمى‌شناسد. راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت: من شهادت مى‌دهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مى‌دهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مى‌دهم كه تو خليفه و وصىّ‌ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى! من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ‌» و در كتاب‌هاى گذشته به عنوان «حيدر» خوانده‌ام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ‌ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2] [1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷ [2] احتجاج، طبرسی،‌ ج۱، ص۲۰۵ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(6) (بخش ششم) آیا در تورات و انجیل کنونی (با وجود این همه تحریف) اثر مشهود و مشخصی از پیامبر و امیرالمؤمنین باقی‌مانده است؟! ایلیای انجیل من هستم! اما بازگردیم به بحث اصلی؛ اینکه نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام در کتب آسمانی گذشته بوده و خواستیم ببینیم، آیا در کتاب مقدّس فعلی پس از این همه تحریف اثری از این حقیقت باقی مانده یا خیر؟! در انجیل یوحنا، فصل اول، آیات ۱۹ تا ۲۲ درباره حضرت یحیی علیه‌السلام آمده است: ترجمه فارسی: ۱۹ این است شهادت یحیی در وقتی که یهودیانِ از اورشلیم، کاهنان و لاویان را فرستادند تا از او سؤال کنند که تو کیستی؛ ۲۰ که معترف شد و انکار ننمود، بلکه اقرار کرد که من مسیح نیستم. ۲۱ آن‌گاه از او سؤال کردند، پس چه؟ آیا تو الیاس هستی؟ گفت، نیستم. آیا تو آن نبی هستی؟ جواب داد که نه! ترجمه آیه ۲۱ به انگلیسی: And they asked him, What then? Art thou Elias? And he saith, I am not. Art thou that prophet? And he answered, No. ترجمه آیه ۲۱ به عبری: וישאלו אתו מי אפוא אתה האתה אליהו ויאמר אינני האתה הנביא ויען לא׃ همان‌طور که مشاهده می‌کنید، در ترجمه‌های انگلیسی و فارسی ما شاهد کلمه الیاس هستیم و علمای یهودی اورشلیم از یحیی علیه‌السلام طبق این ترجمه‌ها می‌پرسند آیا تو الیاس هستی؟ حال بازگردیم به متن اصلی به زبان عبری! دقت کنید، در این آیه، به زبان عبری، عبارت אליהו به کار رفته که می‌شود ایلیا! نه الیاس! چرا که رسم الخط الیاس در عِبری معادل: אליאס است، ولی مشاهده می‌شود که در متن این آیه، حرف سین که معادلش در عبری می‌شود ( ס )، اصلاً در کلمه אליהו که در آیه به کار رفته، وجود ندارد! و جالب است که ترجمه عربی از این آیه‌ی انجیل ایلیا را درست ذکر کرده است: فَسَأَلُوهُ: «إِذاً مَاذَا؟ إِيلِيَّا أَنْتَ؟» فَقَالَ: «لَسْتُ أَنَا». «أَلنَّبِيُّ أَنْتَ؟» فَأَجَابَ: «لاَ» ما در اینجا علمایی از یهود را می‌بینیم که گمان می‌کنند این شخصیتی که با آن مواجه شدند اگر عیسی علیه‌السلام نباشد، یا باید ایلیا باشد، یا آن پیامبری که منتظر مبعوث شدنش هستند! یعنی طبق اطلاعات علمای یهود، اگر این شخص که وجناتی الهی دارد، مسیح نباشد، احتمال دارد که یا ایلیا باشد یا پیامبری که از قبل انتظارش را می‌کشیدند! (یعنی میان ایلیای و آن پیامبر موعود ارتباط خاصی هست) در اینجا دو حدیث جالب توجّه از منابع شیعه و سنی در این خصوص تقدیم می‌شود: ابتدا حدیثی شور انگیز منقول در منابع اهل سنت: مولی امیرالمومنین علی علیه‌السلام در کوفه، بر فراز منبر رفتند و خطبه مفصلی برای مردم قرائت نمود، بعد از حمد و ثنای الهی و بيان مطالب ديگر در معرفی خود و فضايلشان، جملاتی بيان کرد، از جمله فرمود: أنا إيليا الإنجيل[1]. ایلیای در انجیل من هست! به عنوان حسن ختامِ سلسله مباحث اخیر، حدیث ارزشمند ذیل تقدیم می‌گردد: شیخ طبرسي نقل می‌کند: در دوره‌ی خلافت ابوبکر، بزرگی از علمای مسيحی از روم با همراهانی به مدينه آمد و وارد مسجد شد. سؤالاتی از ابوبکر و عمر و حاضرين نمود که هيچ کس نتوانست جواب دهد. در اين زمان سلمان که عجز مسلمین را مشاهده کرد به سراغ امیرالمؤمنین علیه‌السلام شتافت و ایشان را با خود به مسجد آورد، آن راهب از حضرت پرسید: ای جوان اسمت چیست؟! حضرت فرمود: اسم من نزد قوم يهود اِليا، نزد مسيحيان ايليا، نزد پدرم علی و نزد مادرم حيدر است! راهب پرسید: مقام و نسبت تو از پيامبر اسلام چيست‌؟ حضرت فرمود: من پسر عمو و داماد و همچون برادر پيغمبر هستم. راهب گفت: به خداى عيسى قسم كه تو مطلوب من هستى، به من خبر بده از آنچه خدا ندارد و آنچه از خدا نيست و آنچه خدا آن را نداند؟ حضرت فرمود: ...اينكه گفتى «آنچه خدا ندارد» همان زوج و فرزند است كه خدا را عيال و فرزندى نیست. و اينكه گفتى «آنچه از خدا نيست» عبارت است از ظلم كه خداوند در حقّ‌ هيچ كس ظلم روا ندارد. و اينكه گفتى «آنچه خدا آن را نداند»، خداوند براى خود هيچ شريكى را نمى‌شناسد. راهب برخاسته و كمربند (نشان مذهبى) خود را باز كرد، و پيشانى آن حضرت را بوسيده و گفت: من شهادت مى‌دهم كه خداوند شريكى نداشته و تنها است و شهادت مى‌دهم كه محمّد از جانب خدا به مقام نبوّت مبعوث گشته است و شهادت مى‌دهم كه تو خليفه و وصىّ‌ پيغمبر و امين امّت اسلامى و معدن دين و حكمت و سرچشمۀ علم و برهان هستى! من نام تو را در تورات به عنوان «اليا» و در انجيل به عنوان «ايليا» و در قرآن به عنوان «علىّ‌» و در كتاب‌هاى گذشته به عنوان «حيدر» خوانده‌ام و من روى علم و یقین معتقدم كه تو وصىّ‌ پيغمبرى، و امير اين حكومت، و از همه به اين جایگاه سزاوارترى...[2] [1] ينابيع المودة، قندوزي حنفی، ج۳، ص۲۰۷ [2] احتجاج، طبرسی،‌ ج۱، ص۲۰۵ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 حضرت امام جعفر صادق علیه السلام: ✅ العجب يا باحفص لما لقي علي بن أبي طالب!، إنه كان له عشرة آلاف شاهد لم يقدر على أخذ حقه و الرجل يأخذ حقه بشاهدين. ⬅️ ای حفص، شگفتا از آنچه علی بن ابی طالب علیهما السلام با آن مواجه شد! او با ده هزار شاهد و گواه، (در روز غدیر) نتوانست حق خود را بگیرد، در حالی‌که شخص با دو شاهد حق خود را می‌گیرد. 📚 تفسیر عیاشی: ج۱، ص۳۳۲ - بحارالانوار (علامه مجلسی): ج۳۷، ص ۱۴۰ پ.ن: اگر محکم پای ایستاده بودیم، نه بود (که آن ملعون قبل از لگدش بگوید: در پشت در تمام کینه‌هایم نسبت به علی را به خاطر آوردم...) نه (بُغضاً لِأَبیک...) نه ... عید سعید غدیر تبریک و تهنیت باد... @justhadis110
💠 مولی امیرالمؤمنین علی علیه السلام: ✅ مَا تَسَابَّ اثْنَانِ إِلَّا غَلَبَ أَلْأَمُهُمَا. ⬅ دو نفر به همدیگر فحش و ناسزا نگفتند، مگر آن‌که شخص پست‌تر بر دیگری غلبه کرد. 📚 عیون الحکم (واسطی): ص۴۷۷ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
(6) (بخش هفتم) چرا با وجود افضل بودن پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله، حضرت علی علیه‌السلام می‌فرمایند که خداوند را خبری عظیم‌تر و نشانه‌ای بزرگ‌تر از من نیست؟! همان‌طور که در خلال مباحث گذشته عرض شد، در احادیث متعددی منقول از حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه و دیگر حضرات معصومین علیهم‌السلام، که در تفسیر «نبأ عظیمِ» مورد نظر قرآن بیان شده، امیرالمؤمنین علی علیه‌السلام را عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی معرفی کرده‌اند[1]. و بر طبق روایات این مطلبی بوده است که حضرت علی علیه‌السلام مکرّر آن را بیان می‌فرمودند و بر آن تأکید ویژه داشتند[2]! حال ممکن است این سؤال پیش آید، با توجه به این که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله یقیناً افضل از امیرالمؤمنین علیه‌السلام هستند، چرا حضرت امیر علیه‌السلام چنین بیان کرده‌اند که عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین نشانه‌ی الهی هستند! جواب در آیه‌ی مباهله[3] نفهفته که بنابر فرمایش امامان علیهم‌السلام، بزرگترین فضیلت امیرالمؤمنین علیه‌السلام در همین آیه بیان شده[4]، چرا که بر طبق آن (به اتفاق روایات منقول در منابع شیعه[5] و سنی[6]) امیرالمؤمنین علیه‌السلام در حکم نفس و حقیقت باطنی وجود رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌و‌آله معرفی شده‌اند. بر این اساس،‌ وقتی حضرت امیر صلوات‌الله‌‌علیه می‌فرمایند من عظیم‌ترین خبر خدا و بزرگ‌ترین آیت الهی هستم، یعنی حقیقت باطنی وجود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله عظیم‌ترین خبر و بزرگ‌ترین آیت الهی است. پانوشت‌ها: [1] تفسير قمی، ج۲، ص۴۰۱. [2] الکافی، ثقة الاسلام کلینی،‌ ج۱، ص۲۰۷ [3] ...فقل تعالوا ندع أبناءنا وأبناءكم ونساءنا ونساءكم وأنفسنا وأنفسكم ثم نبتهل...(آل‌عمران:۶۱) ...بگو: «بياييد ما فرزندان خود را دعوت كنيم، شما نيز فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما نيز زنان خود را؛ ما از نفوس خود [و كسى كه همچون جان ماست] دعوت كنيم، شما نيز از نفوس خود؛ آن‌گاه مباهله [و نفرين] كنيم... [4] روزی مأمون به امام رضا (علیه‌السلام) گفت: «مرا از بزرگ‌ترین امتیاز امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) که در قرآن آمده باخبر کن». امام رضا (علیه‌السلام) فرمود: «امتیاز مباهله که خداوند در قرآن می‌فرماید:... (الفصول المختارهْ، شیخ مفید، ص۳۸.) [5] به گفته قاضی نورالله شوشتری متکلم شیعه، مفسران اتفاق‌نظر دارند که... «اَنفُسَنا» (خودمان) به امام علی(علیه‌السلام) اشاره دارد. (احقاق الحق، قاضی نورالله شوشتری، ج۳، ص۴۶) [6] در کتاب اِحقاق‌الحق (ج۳، ص۴۶-۷۲)، حدود شصت منبع از اهل‌سنت ذکر شده‏ است که تصریح کرده‌اند آیه مباهله درباره امیرالمؤمنین، حضرت فاطمه، امام حسن و امام حسین (صلوات‌الله‌علیهم‌اجمعین) نازل شده است؛ از جمله: الکَشّاف (ج۱، ص۳۷۰) اثر زَمَخشَری، التفسیر الکبیر (ج۸، ص۲۴۸) اثر فخر رازی، اَنوارُ التَّنزیل و اَسرارُ التَّأویل (ج۲، ص۲۱) اثر عبدالله بن عمر بیضاوی و... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(6) (بخش هشتم) مگر نام علی در قرآن آمده است که آن عالمِ مسیحی، خطاب به امیرالمؤمنین علیه‌السلام گفت: نام شما در قرآن علی است؟! چنانچه در مطلب قبل بیان شد، راهب رومی، خطاب به امیرالمؤمنین گفت که در منابع خود خوانده است که نام جانشین پیامبر خاتم در قرآن، علی است. حال ببنیم آیا نام امیرالمؤمنین با عنوان علی در قرآن ذکر شده یا خیر. بله، در هیچ جای قرآن، نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام به صراحت، به عنوان جانشین رسول خدا صلی‌الله‌علیه نیامده (که دلایل متعدد و خاص خودش را دارد که در ادامه به برخی از آن‌ها اشاره خواهد شد)، اما این به این معنا نیست که نام حضرت، مطلقاً در قرآن نیامده است! در ذیل دو آیه‌ای که در آن نام مولی علی علیه‌السلام ذکر شده با توضیحاتش تقدیم می‌شود: نخستین آیه، آیه‌ی ۴ از سوره‌ی زخرف: حضرت امام جعفر صادق علیه‌السلام در خصوص آیه‌ی شریفه‌ی «و إنّه فی أمّ الکتاب لدینا لعلیّ حکیم[1] - همانا او در اصل کتاب نزد ما علیِ حکیم است» فرمود: منظور از آن، علی بن ابی‌طالب علیهما‌‌السلام است[2]. در تصریح همین معنا در فرازی از زیارت ششم امیرالمؤمنین که در مفاتیح الجنان محدّث قمی نیز نقل شده و زیارت بسیار عظیم‌الشأنی است که از ناحیه امام صادق علیه‌السلام صادر شده، می‌خوانیم: السلام علی صاحب الدّلالات و الآیات الباهرات و المعجزات القاهرات، المنجی من الهلکات، الذی ذکره الله فی محکم الآیات، فقال تعالی «و إنّه فی أم الکتاب لدینا لعلی حکیم»...[3] سلام بر آن کسی که صاحب دلیل‌ها و نشانه‌های درخشان و معجزات چیره و رهایی‌بخش از هلاکت‌هاست، آن کسی که خدا در آیات محکم او را ذکر کرده و فرموده است: «به‌راستی که او در اصلِ کتاب،‏ نزد ما، علىّ حکیم است.» اما دومین آیه، آیه‌ی ۵۰ از سوره‌ی مریم: در سوره‌ی شعرا، حضرت ابراهیم علیه‌السلام از خدا تقاضا می‌کند: «واجعل لی لسان صدق فی الآخرین[4] و زبان راستگویی را برای من در آیندگان قرار ده.» خدای متعال، جوابِ این درخواست را در سوره مریم ذکر فرموده: «و وهبنا لهم من رحمتنا وجعلنا لهم لسان صدق علیا[5] و از رحمت‏ خویش به آنان ارزانى داشتیم و برایشان (ابراهیم و اسحاق و یعقوب)، زبان صدق علی را قرار دادیم!» اما روایات در توضیح این آیات: ابوبصیر از امام صادق علیه‌السلام نقل می‌کند که: خداى عز و جل می‌فرماید: «هنگامی که [حضرت ابراهیم] از آن‌ها و آنچه جز خدا می‌پرستیدند کناره‌گیری کرد، ما اسحاق و یعقوب را به او بخشیدیم و همه را پیغمبر قرار دادیم، و از رحمت خود بدان‌ها بخشیدیم، و براى آن‌ها على را زبان راستى قرار دادیم» مقصود (از علیا)‌ در این آیات، على بن ابى‌طالب علیهما‌‌السلام است، زیرا ابراهیم از خداى عز و جل خواسته بود که برایش در میان پسینیان زبان راستى قرار دهد [مذکور در سوره‌ی شعراء، ‌آیه ۸۴] و خداى تبارک و تعالى براى او و اسحق و یعقوب، على را زبان راستگو قرار داد[6]. همچنین در فرازی از دعای ندبه نیز آمده است: و بعضی از اولیائت را به عنوان دوست خود گرفتی، و وقتی از تو زبان راستی در آیندگان خواست، دعایش را مستجاب نمودی و آن را علی قرار دادی[7]. البته در منابع اهل سنت نیز روایاتی ذکر شده است که نشان می‌دهد مقصود از «علیا» در این آیه وجود مقدّس علی‌ بن ابی‌طالب علیهما‌السلام است، از جمله‌ی این روایت‌ها، روایتی است که حاکم حسکانی عالم حنفی مذهب اهل سنت در کتاب شواهد التنزیل آن را ذکر کرده و در آن رسول خدا فرموده است که در معراج این آیه بر من نازل شد و مقصود از «علیا» در آن علی علیه‌السلام است و خداوند نام او را از نام خودش که علی اعلی است مشتق کرده است.[8]. پانوشت‌ها: [1] زخرف:۴ [2] تفسير قمی، ج۱، ص۲۸؛ معانی‌الأخبار، شیخ صدوق، ج۱، ص۳۲؛ شرح الأخبار، قاضی نعمان مغربی، ج۱، ص۲۴۴؛ غرر الأخبار، دیلمی، ج۱، ص۱۴۸؛ تأويل الآيات، استرآبادی، ج۲، ص۵۵۲. [3] المزار الکبير، محمد بن جعفر مهشدی، ج۱، ص۲۱۴. [4] شعراء:۸۴ [5] مریم:۵۰ [6] کمال الدین، شیخ الصدوق، ج۱، ص۱۳۹؛ تأویل الآیات، سید شرف الدین، ج۱، ص۲۹۷‌ [7] المزار الکبير، محمد بن جعفر مشهدی، ج۱، ص۵۷۳؛ مصباح الزائر، سید بن طاووس، ج۱، ص۴۴۶؛ زاد المعاد، علامه مجلسی، ج۱، ص۳۰۳. [8] شواهد التنزیل، حاکم حسکانی، ج۱، ص۴۶۲. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
روضه‌ی مجسّم ❇️ اعوذ بالله من الشیطان الرجیم بسم الله الرحمن الرحیم وَفَدَینَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ [۱] و ما ذبح عظیمی را فدای او کردیم. ❇️ 💠 فرازهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام پیش از عزیمت به صحرای کربُبَلا (که در عصر عاشورا تأویل این فقرات مشخص‌ گشت): ✅ وَ اَنـَا اَشْهَدُ یا اِلهى بِحَقیقَةِ ایمانى، وَعَقْدِ عَزَماتِ یَقینى وَخالِصِ صَریحِ تَوْحیدى وَباطِنِ مَکْنُونِ ضَمیرى وَعَلائِقِ مَجارى نُورِ بَصَرى وَاَساریرِ صَفْحَةِ جَبینى وَخُرْقِ مَسارِبِ نَفْسى وَخَذاریفِ مارِنِ عِرْنینى وَمَسارِبِ سِماخِ سَمْعى وَما ضُمَّتْ وَاَطْبَقَتْ عَلَیْهِ شَفَتاىَ وَحَرَکاتِ لَفْظِ لِسانى وَمَغْرَزِ حَنَکِ فَمى وَفَکّى، وَمَنابِتِ اَضْراسى وَمَساغِ مَطْعَمى وَمَشْرَبى وَحِمالَةِ اُمِّ رَاءْسى وَبُلُوعِ فارِغِ حَباَّئِلِ عُنُقى وَمَا اشْتَمَلَ عَلیْهِ تامُورُ صَدْرى وَحمائِلِ حَبْلِ وَتینى وَنِیاطِ حِجابِ قَلْبى وَاءَفْلاذِ حَواشى کَبِدى وَما حَوَتْهُ شَراسیفُ اَضْلاعى وَحِقاقُ مَفاصِلى وَقَبضُ عَوامِلى وَاَطرافُِ اَنامِلى وَلَحْمى وَدَمى وَشَعْرى وَبَشَرى وَعَصَبى وَقَصَبى وَعِظامى وَمُخّى وَعُرُوقى وَجَمیعُِ جَوارِحى وَمَا انْتَسَجَ عَلى ذلِکَ اَیّامَ رِضاعى وَما اَقلَّتِ الاَْرْضُ مِنّى وَنَوْمى وَیَقَظَتى وَسُکُونى وَحَرَکاتِ رُکُوعى وَسُجُودى، اَنْ لَوْ حاوَلْتُ وَاجْتَهَدْتُ مَدَى الاَْعصارِ وَالاَْحْقابِ لَوْ عُمِّرْتُها اَنْ اءُؤَدِّىَ شُکْرَ واحِدَةٍ مِنْ اءَنْعُمِکَ مَا اسْتَطَعْتُ ذلِکَ... ⬅️ معبودا، من گواهی مى‏‌دهم به حقیقت ایمانم، و باور تصمیمات یقینم، و یکتاپرستى بى‏‌شائبه صریحم و درون پوشیده نهادم، و آویزه‏‌هاى راه‌هاى نور چشمم، و چین‌هاى صفحه پیشانى‏‌ام، و روزنه‏‌هاى راه‌هاى نفسم، و پرّه‏‌هاى نرمه تیغه بینى‏‌ام، و حفره‏ه‌اى پرده شنوایى‏‌ام، و آنچه که ضمیمه‏ شده و بر آن بر هم نهاده دو لبم، و حرکت‌هاى سخن زبانم، و جاى فرو رفتگى سقف دهان و آرواره‏‌ام، و محل‏ روییدن دندان‌هایم، و جاى گوارایى خوراک و آشامیدنى‏‌ام، و بار بر مغز سرم‏ و رسایى رگ‌هایى طولانى گردنم، و آنچه را قفسه سینه‏‌ام در برگرفته، و بندهاى‏ پىِ شاه‌رگم، و آویخته‏‌هاى پرده دلم، و قطعات کناره‏‌هاى جگرم، و آنچه را در برگرفته غضروف‌هاى‏ دنده‏‌هایم، و جایگاه‌هاى مفاصلم، و پیوستگى پاهایم، و اطراف انگشتانم، و گوشتم، و خونم، و مویم، و پوستم، و عصبم، و نایم، و استخوانم، و مغزم، و رگ‌هایم و تمام اعضایم، و آنچه در ایام شیرخوارگى بر آنها بافته شد، و آنچه زمین از سنگینى من برداشته، و خوابم و بیدارى‏‌ام و سکونم، و حرکات رکوع و سجودم، خلاصه با تمام این امور گواهى مى‏‌دهم بر اینکه اگر به حرکت مى‏‌آمدم و در طول‏ روزگاران و زمان‌هاى بس دراز مى‏‌کوشیدم، بر فرض که آن همه زمان را عمر مى‏‌کردم، که شکر یکى از نعمت‌هایت را به‌جا آورم نخواهم توانست... بدون شرح... 📚 [۱] (سوره الصافات - آیه۱۰۷) و فرازهایی از دعای عرفه امام حسین علیه السلام @justhadis110
(7) (بخش نهم) چرا خدای متعال نام امیرالمؤمنین علیه‌السلام را به صراحت به عنوان جانشین پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله، در قرآن ذکر نکرده است که مانع این همه اختلاف و انحراف شود؟! (بخش اول جواب نقضی): فرضِ در نظر گرفته شده در پرسش فوق این است که اگر چیزی به صورت واضح در قرآن باشد، برای اهل اسلام رفع اختلاف می‌کند؛ مثالِ نقضِ بارز و واضح این ادعا، می‌شود آیه‌ وضو (سوره مائده،‌ آیه ۸) فارغ از اینکه در این آیه به صراحت گفته شده که صورت و دست را تا آرنج بشویید، و سر و پا را هم مسح بکشید! «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ» و حتی با وجود اینکه در معتبر‌ترین منابع‌ خودِ اهل سنت هم ذکر شده است که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌‌آله با یک‌سوم مُد (حدود ۲۰۰ گرم، یعنی یک لیوان)‌ وضو می‌گرفتند[1]؛ با این حال اکثر مسلمانان (یعنی اهل سنت) در برداشتی خلاف صریح آیه‌ی قرآن و روایاتی که خود علمای تراز اولشان صحتش را تأیید کرده‌‌اند، کاری متفاوت با آنچه خدا به صراحت درباره وضو به مسلمین امر کرده را انجام می‌دهند! و پاسخی هم برای این پرسش ندارند که چگونه ممکن است وضوی مرسوم در بین ایشان صحیح باشد، در صورتی هرگز نمی‌توانند به آن شکل، با یک لیوان وضو بگیرند (کاری که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله به گواه روایات معتبر از منظر خودشان و در منابع خودشان انجام می‌دادند!) این می‌شود جواب نقضی پرسش بحث. بنابر این مشخص شد که واضح ذکر شدن یک مطلب در قرآن، الزاماً رفع اختلاف نمی‌کند! در ادامه إن‌شاء‌الله جواب حلّی بحث تقدیم می‌شود... [1] حدثنا أبو بكر بن إسحاق ثنا الحسن بن علي بن زياد وأخبرني عبد الله بن محمد بن موسى ثنا محمد بن أيوب قالا ثنا إبراهيم بن موسى الرازي ثنا يحيى بن زكريا بن أبي زائدة ثنا شعبة عن حبيب بن زيد عن عباد بن تميم عن عبد الله بن زيد أن النبي صلى الله عليه وسلم أتي بثلثي مد من ماء فتوضأ فجعل يدلك ذراعيه. هذا حديث صحيح على شرط الشيخين ولم يخرجاه قال الذهبي في التلخيص: على شرطهما در این روایت اشاره شده که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله با یک سوم یک مُد (یعنی حدود ۲۰۰ گرم یا یک لیوان) آب وضو می‌گرفتند. المستدرك على الصحيحين (حاکم نیشابوری): ج۱، ص۲۴۳ حاکم در پایان روایت نوشته است: حدیث صحیح است به شرط مسلم و بخاری. (یعنی طبق ملاک‌های مسلم و بخاری مهمترین علمای حدیثی اهل سنت در طول تاریخ، این حدیث، حدیثی صحیح است!) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(7) (بخش دهم) چرا نام امیرالمؤمنین در قرآن به صراحت به عنوان جانشین پیامبر ذکر نشده؟ (بخش دوم، جواب حلّی): مهمترین ملاک ایمان از بدو خلقت چه بوده است؟ طبق آیات قرآن کریم، کرنش به حجت و خلیفه خدا[۱]، که ابلیس استکبار ورزید و زیر بار این سجده و کرنش به آدم علیه‌السلام نرفت و نخستین کافر شد[۲]. بر این اساس، مهمترین ملاک ایمان در اسلام نیز، همان کرنش نسبت به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است و مهمترین مصداق این کرنش می‌شود اطاعت از فرامین ایشان، چیزی که خداوند بارها و بارها در قرآن بر آن تأکید کرده است[۳]! از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) پرسیدند، در پاسخ به اینکه چرا نام علی (علیه‌السلام) به عنوان جانشین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به صراحت نیامده چه بگوییم؟ حضرت فرمودند، بگویید: نماز(که ستون دین است[۴] و اولین دلیل جهنمی شدن جهنمیان به گواه آیات قرآن[۵] و... که این‌ همه در قرآن تأکید شده است[۶]) در کجای قرآن رکعات و سایر جزئیات چگونه خواندش آمده است؟ حج چه؟ زکات چه؟ و ... به همین ترتیب، خدای متعال به صورت کلی دستور فرموده تا از اولی الامر اطاعت کنید؛ همان‌طور که جزئیات و مصادیق در احکام واجبی مثل نماز و حج و زکات و... توسط رسول باید مشخص شود؛ در مسئله‌ی اولی الامر هم که مهمترین امتحان ایمان است، مصداق را باید خود ایشان (که به گواه قرآن یگانه تبیین‌گر حقیقی آیات الهی[۷] است بیان نماید[۸].) و مطیعان ایشان در این امر، کسانی هستند که ایمان حقیقی دارند! چرا؟! چون، در تمام منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت[۹] نقل کرده‌اند که آیه‌ی تبلیغ، که در آن می‌فرماید: اگر این پیام را ابلاغ نکنی، رسالتت را انجام نداده‌ای[۱۰]؛ شأن نزولش ماجرای غدیر خُم است. برای درک بهتر شدّت اهمیت پیام مد نظر آیه‌ی تبلیغ توضیح ذیل قابل تأمّل است: رسول کارش تبلیغ و ابلاغ پیام است! بر این اساس به نظر می‌رسد که ما باید شاهد تعداد زیاد «بَلِّغ به معنای برسان» در قرآن باشیم! اما با یک جستجوی ساده متوجّه خواهیم شد که در قرآن کریم، تنها فقط و فقط یک «بَلِّغ» وجود دارد و آن هم مربوط می‌شود به ابلاغ پیام غدیر که این به خوبی گویا شدّت اهمیت این فرمان الهی را از منظر قرآن کریم است. بر این اساس، مشخّص شد که اصل امتحانِ ایمان، امتحان به این است که ‌آیا مدعیان ایمان، مطیع خلیفه خدا هستند یا نه! و اصلی‌ترین بخشِ این امتحان بر طبق آیات و روایات[۱۱] و البته برهان عقلی، این است که آیا مدعیان ایمان، بر سر مهمترین فرمان خلیفه و حجت خدا که اگر آن را ابلاغ نکند، گویی امر رسالت را به سرانجام نرسانده[۱۲] و از قضا محتوایش هم، سرنوشت اسلام بعد از خودش را مشخص می‌کند، مطیع و فرمان‌بردار هستند یا خیر! پانویس‌ها در ارسال پیوست تقدیم می‌شود... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran