eitaa logo
ثقلین و دیگر هیچ...
326 دنبال‌کننده
52 عکس
45 ویدیو
0 فایل
احادیث حضرات معصومین صلوات الله علیهم اجمعین، همراه با متن عربی و ذکر منبع
مشاهده در ایتا
دانلود
(7) (بخش دهم) چرا نام امیرالمؤمنین در قرآن به صراحت به عنوان جانشین پیامبر ذکر نشده؟ (بخش دوم، جواب حلّی): مهمترین ملاک ایمان از بدو خلقت چه بوده است؟ طبق آیات قرآن کریم، کرنش به حجت و خلیفه خدا[۱]، که ابلیس استکبار ورزید و زیر بار این سجده و کرنش به آدم علیه‌السلام نرفت و نخستین کافر شد[۲]. بر این اساس، مهمترین ملاک ایمان در اسلام نیز، همان کرنش نسبت به رسول الله (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) است و مهمترین مصداق این کرنش می‌شود اطاعت از فرامین ایشان، چیزی که خداوند بارها و بارها در قرآن بر آن تأکید کرده است[۳]! از امام جعفر صادق (علیه‌السلام) پرسیدند، در پاسخ به اینکه چرا نام علی (علیه‌السلام) به عنوان جانشین رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) به صراحت نیامده چه بگوییم؟ حضرت فرمودند، بگویید: نماز(که ستون دین است[۴] و اولین دلیل جهنمی شدن جهنمیان به گواه آیات قرآن[۵] و... که این‌ همه در قرآن تأکید شده است[۶]) در کجای قرآن رکعات و سایر جزئیات چگونه خواندش آمده است؟ حج چه؟ زکات چه؟ و ... به همین ترتیب، خدای متعال به صورت کلی دستور فرموده تا از اولی الامر اطاعت کنید؛ همان‌طور که جزئیات و مصادیق در احکام واجبی مثل نماز و حج و زکات و... توسط رسول باید مشخص شود؛ در مسئله‌ی اولی الامر هم که مهمترین امتحان ایمان است، مصداق را باید خود ایشان (که به گواه قرآن یگانه تبیین‌گر حقیقی آیات الهی[۷] است بیان نماید[۸].) و مطیعان ایشان در این امر، کسانی هستند که ایمان حقیقی دارند! چرا؟! چون، در تمام منابع شیعه و بسیاری از منابع اهل سنت[۹] نقل کرده‌اند که آیه‌ی تبلیغ، که در آن می‌فرماید: اگر این پیام را ابلاغ نکنی، رسالتت را انجام نداده‌ای[۱۰]؛ شأن نزولش ماجرای غدیر خُم است. برای درک بهتر شدّت اهمیت پیام مد نظر آیه‌ی تبلیغ توضیح ذیل قابل تأمّل است: رسول کارش تبلیغ و ابلاغ پیام است! بر این اساس به نظر می‌رسد که ما باید شاهد تعداد زیاد «بَلِّغ به معنای برسان» در قرآن باشیم! اما با یک جستجوی ساده متوجّه خواهیم شد که در قرآن کریم، تنها فقط و فقط یک «بَلِّغ» وجود دارد و آن هم مربوط می‌شود به ابلاغ پیام غدیر که این به خوبی گویا شدّت اهمیت این فرمان الهی را از منظر قرآن کریم است. بر این اساس، مشخّص شد که اصل امتحانِ ایمان، امتحان به این است که ‌آیا مدعیان ایمان، مطیع خلیفه خدا هستند یا نه! و اصلی‌ترین بخشِ این امتحان بر طبق آیات و روایات[۱۱] و البته برهان عقلی، این است که آیا مدعیان ایمان، بر سر مهمترین فرمان خلیفه و حجت خدا که اگر آن را ابلاغ نکند، گویی امر رسالت را به سرانجام نرسانده[۱۲] و از قضا محتوایش هم، سرنوشت اسلام بعد از خودش را مشخص می‌کند، مطیع و فرمان‌بردار هستند یا خیر! پانویس‌ها در ارسال پیوست تقدیم می‌شود... ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
پانویس‌های مربوط به: (قسمت دوم، بخش دهم) [۱] بقره:۳۰ [۲] بقره:۳۴ [۳] آیاتی که در آن اطاعت مطلق از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در همه‌ی امور واجب شمرده شده و عدم اطاعت از ایشان و حتی ناخشنودی قلبی نسبت به فرامین ایشان برابر کفر و فسق بیان شده،‌ بسیار فراوان است! به عنوان نمونه: سوره نساء، آيه۶۵؛ سوره حشر، آیه۷؛ سوره نساء، آیه۸۰؛ سوره آل عمران، آیه۳۲؛ سوره احزاب، آیه۳۶؛ سوره نور، آیه ۵۱ و... [۴] تهذيب الأحكام، شیخ طوسی، ج۲، ص۲۳۷؛ الفتح الكبير،‌ سیوطی، ج۲، ص۱۹۴. [۵] مدّثر:۴۲ و ۴۳ [۶] در قرآن حدود ۹۰ بار مستقیماً واژه (صلاة) و مشتقاتش به کار رفته است. [۷] نحل: ۴۴. [۸] الکافی، ثقة الاسلام کلینی، ج۱، ص۲۸۶. [۹] حافظ ابونعيم اصفهانى در كتاب «ما نُزِّلَ مِنَ الُقُرآن فى على» به نقل از الخصائص، ص۲۹؛ ابوالحسن واحدى نيشابورى در «اسباب النزول»، ص۱۵۰؛ ابن عساكر شافعى به نقل از «الدّر المنثور»، ج۲، ص۲۹۸؛ فخر رازى در «تفسير كبير»، ج۳، ص‌۶۳۶؛ ابو اسحاق حموينى در «فرائد السمطين»؛ ابن صباغ مالكى در «فصول المهمه»، ص‌۲۷؛ جلال‌الدين سيوطى در «الدّر المنثور»، ج۲، ص‌۲۹۸؛ سليمان قندوزى حنفى در «ينابيع الموده»، ص‌۱۲۰ و... تنها بخشی از این منابع هستند که روایات مربوط به شأن نزول این آیه که مربوط به غدیر خم است را ذکر کرده‌اند. [۱۰] مائده:۶۷. [۱۱] امام حسین (علیه‌السلام) از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) روایت فرمود: هنگامی‌که آیه: «الم* أَحَسِبَ النَّاسُ أَن یُتْرَکُوا أَن یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ (عنکبوت:۱و۲) به رسول خدا (صلی الله علیه و آله) عرض کردم: «این فتنه و امتحان چیست»؟ حضرت فرمود: «ای علی (علیه السلام)! تو وسیله‌ی آزمایش امّت هستی و با تو منازعه و خصومت خواهند کرد، پس آماده‌ی منازعه و خصومت باش». [۱۲] مائده:۶۷ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ⬅ هيچ مردمى نيستند كه فضيلت على بن ابى‌طالب علیهما‌السلام را ياد كنند، مگر اين كه فرشتگان، آنها را در ميان مى‌گيرند و به انجمن آنان ملحق مى‌شوند و با ايشان هم‌سخن مى‌گردند و چون پراكنده مى‌شوند، فرشتگان به آسمان عروج مى‌كنند. پس فرشتگان ديگر به آنها مى‌گويند: ما از شما رايحه‌اى استشمام مى‌كنيم كه تا كنون آن را از فرشتگان نبوييده‌ايم و از آن خوش‌بوتر نديده‌ايم. آن فرشتگان مى‌گويند: ما نزد جماعتى بوديم كه از فضايل محمّد و خاندان محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، سخن مى‌گفتند و ما از رايحه‌ی آنان برخوردار شديم و عطرآگين گشته‌ايم. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را نيز نزد ايشان فرود آوريد. آن فرشتگان مى‌گويند: آنان متفرّق گشتند و هر يك از آنها به خانه خويش رفت. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را به آن جايى كه اجتماع كرده بودند، فرود آوريد تا خود را با [بوى خوشِ] آن مكان، خوش‌بو سازيم. ✅ ما مِن قَومٍ يَذكُرونَ فَضلَ عَلِيِّ بنِ أبي طالِبٍ عليه السلام إلّا هَبَطَت عَلَيهِم مَلائِكَةٌ تَحُفُّ بِهِم، و إِذا تَفَرَّقوا عَرَجَتِ المَلائِكَةُ إلَى السَّماءِ، فَتَقولُ لَهُمُ المَلائِكَةُ: إنّا نَشُمُّ مِنكُم رائِحَةً لَم نَشُمَّها مِنَ المَلائِكَةِ، فَلَم نَرَ رائِحَةً أطيَبَ مِنها! فَيَقولونَ: إنّا كُنّا عِندَ قَومٍ يَذكُرونَ مُحَمَّدا و أهلَ بَيتِهِ فَعَبِقَ فينا مِن ريحِهِم فَعُطِّرنا. فَيَقولونَ: اِهبِطوا بِنا إلَيهِم، فَيَقولونَ لَهُم: قَد تَفَرَّقوا و مَضى كُلُّ واحِدٍ إلى مَنزِلِهِ، فَيَقولونَ: اِهبِطوا إلَى المَكانِ الَّذي كانوا فيهِ حَتّى نَتَعَطَّرَ بِذلِكَ المَكانِ. 📚 ألرّوضَة فی فضائل أمیرالمؤمنین (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۱۸۹ - ینابیع المودّة (قندوزی حنفی مذهب، از علمای بزرگ اهل سنت):‌ ج۲، ص‌۲۷۱ @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
16.54M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 رسول خدا حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله: ✅ ما من قوم یذکرون فضل علی بن أبی‌ طالب علیه السلام إلا هبطت علیهم ملائکة... ⬅ هيچ مردمى نيستند كه فضيلت على بن ابى‌طالب علیهما‌السلام را ياد كنند، مگر اين كه فرشتگان، آنها را در ميان مى‌گيرند و به انجمن آنان ملحق مى‌شوند و با ايشان هم‌سخن مى‌گردند و چون پراكنده مى‌شوند، فرشتگان به آسمان عروج مى‌كنند. پس فرشتگان ديگر به آنها مى‌گويند: ما از شما رايحه‌اى استشمام مى‌كنيم كه تا كنون آن را از فرشتگان نبوييده‌ايم و از آن خوش‌بوتر نديده‌ايم. آن فرشتگان مى‌گويند: ما نزد جماعتى بوديم كه از فضايل محمّد و خاندان محمّد صلوات الله علیهم اجمعین، سخن مى‌گفتند و ما از رايحه‌ی آنان برخوردار شديم و عطرآگين گشته‌ايم. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را نيز نزد ايشان فرود آوريد. آن فرشتگان مى‌گويند: آنان متفرّق گشتند و هر يك از آنها به خانه خويش رفت. آن فرشتگان ديگر مى‌گويند: ما را به آن جايى كه اجتماع كرده بودند، فرود آوريد تا خود را با [بوى خوشِ] آن مكان، خوش‌بو سازيم. 📚 ألرّوضَة فی فضائل أمیرالمؤمنین (شاذان بن جبرئیل قمی): ص۱۸۹ - ینابیع المودّة (قندوزی حنفی):‌ ج۲، ص‌۲۷۱ @justhadis110
(13) (قسمت چهارم) با شکستن پیمان غدیر در زمین فساد نکنید! «وَ إِذا قيلَ لَهُمْ لا تُفْسِدُوا فِي الْأَرْضِ قالُوا إِنَّما نَحْنُ مُصْلِحُونَ[1] و هنگامى‌كه به آنان گفته‌شود: در زمين فساد نكنيد! مى‌گويند: ما فقط اصلاح‌‌گر هستیم!» حضرت امام موسی کاظم (علیه‌السلام) در خصوص شأن نزول این آیه می‌فرمایند: هنگامی که به بیعت‌شکنان روز غدیر گفته شد: با اظهار پیمان‌شکنی خود، نزد بندگان مستضعف و ضعیف الایمانی که با مشاهده‌ی پیمان‌شکنی شما، در دینشان دچار تشویش و تحیّر می‌شوند، «در زمین فساد نکنید»، آن‌ها در پاسخ «گفتند: به راستی که ما اصلاح‌گر هستیم»....[2] باید دانست که از منظر قرآن، اصلی‌ترین مصداق فساد روگردانی از حجت خداست و خدای متعال در قرآن کریم،‌ ریشه‌ی همه‌ی فساد‌ها را، روگردانی از حجت و خلیفه خدا دانسته است، به عنوان نمونه حضرت امام محمد باقر علیه‌السلام، در تفسیر آیه ذیل نیز که در آن به فساد اشاره شده می‌فرماید: «ظَهَرَ الْفَسادُ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِما كَسَبَتْ أَيْدِي النَّاسِ...[3] فساد در صحرا و دريا به خاطر كارهايى كه مردم انجام داده‌اند آشكار شده است...» به خدا سوگند! این متعلّق به زمانی است که انصار [پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله و در سقیفه، در مسئله جانشینی حضرت رسول و در غیاب امیر مؤمنان علی علیه‌السلام خطاب به مهاجران حاضر در سقیفه] گفتند: «امیری از ما و امیری از شما باشد»[4]. یا در حدیث دیگری منقول از امام محمد باقر علیه السلام در تفسیر آیه‌ی ذیل می‌فرماید: «...وَ يُفْسِدُونَ فِي اَلْأَرْضِ...[5] ... و در زمین فساد می‌کنند...» این مفسدانِ مذکور در این آیه، کسانی هستند که با دشمنی نسبت به کسانی که امامت آن‌ها از جانب خدا واجب شده و با اعتقاد به امامت و پیشوایی کسانی که خداوند مخالفت با آن‌ها را لازم شمرده، در زمین فساد می‌کنند[6]. [1] بقره:۱۱ [2] تفسیر العسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۱۱۸ [3] روم:۴۱ [4] الکافی، ثقة السلام کلینی،‌ ج۸، ص۵۸ [5] بقره:۲۷ [6] تفسیر العسکری علیه‌السلام، ج۱، ص۲۰۶ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
هدایت شده از Ali Mesbahi
💠 مولی الموحدین امام العارفين سيد المتقين امیر المؤمنین یعسوب الدین قدوة الصالحين امام المخلصين سيد الاوصياء ركن الاولياء عماد الاصفياء قائد الغُرِّ المُحَجَّلین وصیِّ رسول رب العالمین باب الله ولي الله امین الله عین الله الناظرة يد الله الباسطة اذن الله الواعية حکمة الله البالغة نعمت الله السابغة نقمت الله الدامغة حبل الله المتين جنب الله المكين اسم الله الرضي وجه الله المضيئ جنب الله الاعلي عبد الله المرتضي امين الله الاوفي عروة الله الوثقي كلمت الله الحسني حجت الله علي الوري صديق الاكبر فاروق الاعظم قسيم الجنة و النار نعمت الله علي الابرار نقمت الله علي الفجار سيد المتقين الاخيار والد الائمة الابرار اخ الرسول زوج البتول سيف الله المسلول صاحب الدلالات و الآیات الباهراة و المعجزات القاهرات و المنجي من الهلكات شهاب الثّاقب و النّور العاقب و سليل الاطائب اسد الله الغالب غالب کل غالب علي بن ابي‌طالب علیهما السلام: ✅ الدُّنْيَا فَإِنَّهَ ...مُعْطِيَةٌ مَنُوعٌ، مُلْبِسَةٌ نَزُوعٌ. ⬅️ دنیا،‌ به راستی که ... بخشنده‌ای بسیار باز پس گیرنده، و پوشنده‌ای بسیار برهنه‌کننده است. 📚 نهج‌البلاغه (سید رضی): فرازی از خطبه ۲۳۰ @justhadis110
(13) (قسمت پنجم) ملاک بهشتی و جهنمی شدن؛ حب و بغض نسبت امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، بر طبق منابع اهل سنت «أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ[1] شما دو نفر هر کفر‌پیشه لجوج را در دوزخ بیاندازید.» وقتی ابو حنیفه (یکی از امامان چهارگانه اهل سنت) شنید که اعمش[2] درباره فضایل حضرت علی سخنانی می‌گوید، در حالی که بیماری سختی دارد، همراه با ابن ابی لیلی و ابن شبرمه و شریک بن عبدالله به سراغ او رفت؛ او که از دیگران بزرگتر بود به اعمش گفت: ای ابا محمد، تقوا پیشه کن و از خدا بترس و تو در حالی هستی که در اولین روز از روزهای آخرت و آخرین روز از روزهای دنیا هستی. من شنیده‌ام که تو درباره علی بن ابی‌طالب سخنانی می‌گویی که اگر از گفتنش خودداری کنی برایت بهتر است. اعمش در پاسخ ابوحنیفه گفت: مثلاً چه می‌گویم؟! چه چیز خلاف واقعی می‌گویم؟! به راستی که ابن متوکل قاضی از ابی سعید خدری به من خبر داد که او گفت: رسول خدا صلوات الله علیه و آله فرمود: روز قیامت، خداوند به من و به علی بن ابی‌طالب می‌گوید: شما دو تن هر کس را که محبّ شما است داخل بهشت کنید و هر کس که شما دو نفر را دشمن می‌دارد وارد دوزخ کنید و این است معنای سخن خداوند که می‌فرماید: «أَلْقِیَا فِی جَهَنَّمَ کُلَّ کَفَّارٍ عَنِیدٍ * شما دو نفر هر کفرپیشه‌ی لجوج را در دوزخ بیاندازید» سپس گفت: از نزد من برخیزید که چیزی پاکیزه‌تر از این که به شما گفتم نیست؛ پس از نزد او خارج شدند و دیگر او را ندیدند تا اینکه اعمش مرحوم شد[3]. آلوسی که یکی از متعصب‌ترین علمای اهل سنت است و خیلی به ندرت، حدیثی که مشتمل بر فضیلت امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) باشد را تأیید می‌کند، در خصوص این حدیث می‌گوید: اسناد این حدیث صحیح است[4]. در ذیل برخی دیگر از منابع اهل سنت که این حدیث در آن‌ها نقل شده است،‌ ذکر می‌شود: 1. الموضوعات، ابن الجوزی، ج:١، ص:۴۰۰ http://lib.efatwa.ir/43430/1/400 2. الجواهر المضیة فی طبقات الحنفیة، القرشی، عبد القَادر، ج:۲، ص:۵۰۱ http://lib.efatwa.ir/40206/2/501 3. الفوائد المجموعة، الشوکانی، ج:۱، ص:۳۸۲ http://lib.efatwa.ir/43282/1/382 4. اللآلىء المصنوعة فی الأحادیث الموضوعة، السیوطی، جلال الدین، ج:۱، ص:۳۴۸ http://lib.efatwa.ir/43425/1/348 5. تلخیص کتاب الموضوعات نویسنده، الذهبی، شمس الدین، ج:۱، ص:۱۳۶ http://lib.efatwa.ir/43425/1/348 [1] ق:۲۴ [2] سلیمان بن مهران که به دلیل ضعف در بینایی معروف به أَعْمَش بود، (۶۱ ـ ۱۴۷ یا ۱۴۸ق) از علمای کوفه در قرن دوم قمری و از شیعیان و اصحاب امام صادق (علیه السلام) است. با وجود اعتقاد سلیمان به تشیع، علمای اهل سنت وی را بسیار ستوده و توثیق کرده‌اند. وی از راویان فضائل امام علی (علیه السلام) بود و روایاتی در این باب به طور مستقیم از امام صادق (علیه السلام) روایت کرده است. اعمش به نقل روایات در فضایل امام علی (علیه السلام) شهرت داشت. برخی گزارش‌های تاریخی او را ایرانی‌تبار دانسته‌اند. [3] السیوف المشرقة و مختصر الصواقع المحرقة، الآلوسی، ج۱، ص۶۶۵؛ لینک صفحه‌ی مطلب در کتاب: http://lib.efatwa.ir/46198/1/665) [4] همان ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
💠 حضرت امام هادی علیه السلام: ✅ لَمّا كَلَّمَ اللّه ُعزّ و جلّ موسى ابنَ عِمرانَ عليه السلام قالَ موسى: إلهي··· ما جَزاءُ مَن وَصَلَ رَحِمَهُ؟ قالَ: يا موسى، أَنْسِئُ لَهُ أَجَلَهُ وَ اُهَوِّنُ علَيهِ سَكَراتِ المَوتِ. ⬅️ آن‌گاه كه خداى عزّ و جلّ با موسى بن عمران عليه السلام سخن گفت، موسى عرض كرد: خداوندا... پاداش كسى كه صله رحم كند چيست؟ خداوند فرمود: اى موسى! مرگ او را به تأخير مى‌اندازم و سختی‌هاى جان كندن را بر او آسان مى‌كنم. 📚 امالی (شیخ صدوق): ج۱، ص۲۰۷ 🔆 ولادت با سعادت امام هادی علیه‌السلام تبیین‌گر بزرگ مقام اعلای امامت از بستر زیارت جامعه کبیره تبریک و تهنیت باد... پ‌.ن: مرحوم پدرم مقید به صله رحم و رسیدگی به مشکلات اقوام و خویشان بود و به چشم دیدم چقدر راحت جان به جان آفرین سپرد؛ صبح رفت سر کار، صبحانه‌ی مختصری خورد، لحظاتی سرش را گذاشت روی دستانش و رفت... به همین راحتی... خدایش بیامرزد... @justhadis110
(14) (قسمت ششم، بخش اول) در غدیر ولایت علی را برای مردم علنی کن! «وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لاتُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَینَ ذالِکَ سَبِیلاً[1] و نمازت را زیاد بلند و آشكار، یا زیاد آهسته و پنهانی نخوان و در میان آن دو، راهى [معتدل] انتخاب ‌کن» حضرت امام محمد باقر (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق، خطاب به جابر می‌فرماید: مقصود از «وَ لاتَجْهَرْ بِصَلاتِکَ * نمازت را زیاد بلند و آشکار نخوان» یعنی ولایت علی (علیه‌السلام) را فعلاً آشکار و علنی نکن تا من زمانش را به تو بگویم؛ چرا که ولایت علی (علیه‌السلام)، حقیقت نماز است! همچنین مقصود از «وَ لاتُخافِتْ بِها * آن را مخفی نخوان» یعنی، آن اکرامی که من در حق علی مقدّر کرده‌ام را از خود او پنهان نکن و خود او را از این مطلب و اکرام آگاه کن. امّا اینکه می‌فرماید: «وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذَلِکَ سَبِیلًا * در بین این دو راهی میانه انتخاب کن» یعنی از من بخواه که به تو اجازه دهم امر ولایت علی (علیه السلام) را آشکار کنی». که در روز غدیر خم، خداوند این اجازه را به پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) داد و او در آن روز [به خداوند متعال] عرض کرد: «خدایا! هرکس که من مولای او هستم، پس این علی (علیه‌السلام) مولای اوست، خدایا! هرکس که او را دوست بدارد، دوست بدار و با دشمنان او دشمن باش»[2]. شاید مقداری این عبارت امام باقر علیه‌السلام در حدیث فوق که فرمودند:** (در قرآن مقصود از حقیقت نماز، ولایت علی علیه‌السلام است)،** تازگی داشته باشد، در ادامه إن‌شاء‌الله نمونه‌هایی از روایاتِ فراوانی که در آن بیان شده، حقیقت نماز و تأویل حقیقی آن در بسیاری از آیات قرآن، ولایت امیر مؤمنان علی (علیه‌السلام) است، تقدیم می‌شود. [1] اسرا:۱۱۰ [2] عَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِی‌جَعْفَرٍ قَال سَأَلْتُهُ عَنْ تَفْسِیرِ هَذِهِ الْآیَهْ فِی قَوْلِ اللَّهِ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ لا تُخافِتْ بِها وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا قَالَ لَا تَجْهَرْ بِوَلَایَهْ عَلِیٍّ فَهُوَ الصَّلَاهْ وَ لَا بِمَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ حَتَّی آمُرَکَ بِهِ وَ ذَلِکَ قَوْلُهُ وَ لا تَجْهَرْ بِصَلاتِکَ وَ أَمَّا قَوْلُهُ وَ لا تُخافِتْ بِها فَإِنَّهُ یَقُولُ وَ لَا تَکْتُمْ ذَلِکَ عَلِیّاً یَقُولُ أَعْلِمْهُ مَا أَکْرَمْتُهُ بِهِ فَأَمَّا قَوْلُهُ وَ ابْتَغِ بَیْنَ ذلِکَ سَبِیلًا یَقُولُ تَسْأَلُنِی أَنْ آذَنَ لَکَ أَنْ تَجْهَرَ بِأَمْرِ عَلِیٍّ (بِوَلَایَتِهِ فَأَذِنَ لَهُ بِإِظْهَارِ ذَلِکَ یَوْمَ غَدِیرِ خُمٍّ فَهُوَ قَوْلُهُ یَوْمَئِذٍ اللَّهُمَّ مَنْ کُنْتُ مَوْلَاهُ فَعَلِیٌّ مَوْلَاهُ اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالَاهُ وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ. (بحارالأنوار‌، علامه مجلسی، ج۳۶، ص۱۰۵) ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110
(15) (قسمت ششم، بخش دوم) ولایت علی بن ابی‌طالب (علیهما‌السلام)، حقیقت و باطن نماز در آیات قرآن کریم بنا شد تا برخی از آیاتی که در آن‌ها به نماز اشاره شده ولی روایات می‌فرمایند که مقصود حقیقی و تأولیشان ولایت امیرالمؤمنین (علیه‌‌السلام) است تقدیم شود؛ مبحث را با حدیثی از خود حضرت امیر (صلوات‌الله‌علیه) آغاز می‌کنیم: حقيقت نمازِ مؤمن، من هستم!، من هستم مقصود ندای حی علی الصلاة (بشتابيد به سوی نماز)، من هستم مقصود ندای حی علی الفلاح (بشبتابيد به سوی رستگاری)، من هستم مقصود ندای حی علی خیر العمل (بشتابيد به سوی بهترين عمل)[1]. اما،‌ نمونه آیات: نمونه آیه‌ی شماره ۱: «وَ اسْتَعینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ وَ إِنَّها لَکَبیرَةٌ إِلاَّ عَلَى الْخاشِعینَ[2] از صبر و نماز یارى جویید؛ و این کار (یعنی استعانت از نماز) جز براى خاشعان، دشوار و سنگین است.» امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام) خطاب به سلمان (علیه‌الرحمه) می‌فرماید: حقیقت نماز در قرآن ولایت من است؛ و کسی حقیقتاً نماز را به پا داشته که ولایت مرا اقامه کرده باشد،... سلمان از حضرت امیر صلوات‌الله‌علیه دلیل این مطلب را از قرآن جویا شد؛ حضرت فرمود: دلیل این مطلب، این آیه‌ی قرآن است: «وَاسْتَعِینُواْ بِالصَّبْرِ وَالصَّلاَةِ وَ إِنَّها لَکَبِیرَةٌ إِلَّا عَلَی الْخاشِعِینَ» [منظور از] صبر در این آیه، پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله) است و [مقصود از] نماز، اقامه‌ی ولایت من است. به همین دليل خداوند فرموده: إِنَّها لَکَبِیرَةٌ (و ضمیر «ها» در آیه به «صلاة یعنی نماز» بر می‌گردد و نفرموده (إنهما)، یعنی بیان نداشته که کمک گرفتن از صبر و نماز هر دو سخت است، بلکه تنها به سخت بودن نماز اشاره کرده، چرا که حمل ولایت (من) که حقیقت نماز است، کاری بزرگ و سنگین است؛ مگر برای خاشعین که همان شيعيان هستند كه خداوند قلبشان را برای پذيرش ولايت من خاشع كرده است.)»[3]. آیه‌ی شماره ۲: «ما سَلَکَکُمْ فِی سَقَرَ * قالُوا لَمْ نَکُ مِنَ الْمُصَلِّینَ[4] چه چیز شما را به دوزخ وارد ساخت»؟! * مى‌گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.» حضرت امام محمد باقر (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق که در آن به حسب ظاهر جهنمیان اولین و اصلی‌ترین دلیل دوزخی شدنشان را نمازگزار نبودن عنوان کرده‌اند می‌فرماید: مقصود از اینکه می‌گویند: «لَمْ نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ - از نمازگزاران نبودیم» یعنی از شیعیان علیّ‌بن‌ابی‌طالب علیهما‌السلام نبودند[5]. امام صادق (علیه‌السلام) در بیان بسیار تأمّل‌برانگیز خود در تفسیر این آیه می‌فرمایند: در عرب، مصلی به اسبی گفته می‌شود که پشت سر اسب پیش‌تاز در حرکت است، بر این اساس «لَمْ نَکُ مِنَ المُصَلِّینَ - از نمازگزاران نبودیم»، یعنی از کسانی نبودیم که پشت سر پیشتاز و پیشوا و امیر مؤمنان علی بن ابی‌طالب (علیهما‌السلام) حرکت می‌کنند نبودیم[6]! نمونه آیه‌ی شماره ۳: «حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلهِ قانِتینَ[7] در انجام [به موقع و کامل] همه‌ی نمازها و [به خصوص] نماز وسطى (نماز ظهر) کوشا باشید و از روى خضوع و اطاعت، براى خدا به پاخیزید.» حضرت امام جعفر صادق (علیه‌السلام) در تفسیر آیه فوق می‌فرمایند: [حقیقت] نماز، رسول‌خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله)، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام)، فاطمه (سلام‌الله‌علیها)، حسن (علیه‌السلام) و حسین (علیه‌السلام) می‌باشند. و مراد از [حقیقت] صلاة الوسطی، امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) می‌باشد. و مقصود از قُومُوا لِلهِ قانِتِینَ، [یعنی] در راه اطاعت ائمّه (علیهم السلام) به پا خیزید[8]. پانوشت‌ها: [1] الفضائل، ابوالفضل شاذان قمى، ص۸۴. [2] بقره:۴۵ [3] بحار الانوار، علامه مجلسی،‌ ج۲۶، ص۱. [4] مدّثر:۴۲و۴۳ [5] بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج۵۱، ص۶۱. [6] الکافی، ثقة الاسلام كلینی، ج۱، ص۴۱۹. [7] بقره:۲۳۸ [8] تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۲۸. ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran
💠 مولی امیرالمؤمنین علیه علیه السلام: ✅ لا يُعرَفُ النّاسُ إلاَّ بِالاِختِبارِ، فَاختَبِر أهلَكَ ووُلدَكَ في غَيبَتِكَ، و صَديقَكَ في مُصيبَتِكَ، و ذَا القَرابَةِ عِندَ فاقَتِكَ، و ذَا التَّوَدُّدِ وَالمَلَقِ عِندَ عُطلَتِكَ؛ لِتَعلَمَ بِذلِكَ مَنزِلَتَكَ عِندَهُم. ⬅️ مردم جز با آزمايش شناخته نمى‌شوند. خانواده و فرزندان را در نبودنت، دوستت را در گرفتارى‌ات، خويشاوندان را در تنگ دستى‌ات، و چاپلوسان و دوست‌نمايان را به هنگام بيكارى‌ات بيازماى، تا جايگاه خودت را نزد آنان بدانى. 📚 بحار الانوار (علامه مجلسی): ج۷۵، ص۱۰ @justhadis110
(قسمت هفتم) حکایتِ تفسیر و شأن نزول کفرِ بعد از اسلام و ایمان در قرآن کریم: آیه اول: يَحْلِفُونَ بِاللهِ‌ ما قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفْرِ وَ كَفَرُوا بَعْدَ إِسْلامِهِمْ...[1] در روایت است، هنگامی‌که پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) از غدیرخم فارغ شد و مردم پراکنده شدند، گروهی از قریش گردهم آمدند و بر آنچه که اتّفاق افتاد، تأسّف خوردند. در آن لحظات که گفتگو می‌کردند، سوسماری از کنارشان رد شد. برخی از آنان گفتند: «کاش که این سوسمار را بر ما گماشته بود و علی را بر ما نگماشته بود». ابوذر (رحمة‌الله‌علیه) این سخن را شنید و آن را با رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله) در میان گذاشت. حضرت به‌دنبال آنان فرستاد و آنان را احضار کرد. امّا ایشان انکار کردند و قسم خوردند که آن سخن را نگفته‌اند. خدای عزّوجلّ این آیه را نازل کرد: (یَحْلِفُونَ بِاللهِ مَاقَالُواْ قالُوا وَ لَقَدْ قالُوا كَلِمَةَ الْكُفر... به خدا سوگند ياد مى‌كنند كه [در غياب پيامبر، سخنان كفرآميز] نگفته‌اند، درحالى‌كه به يقين سخنان كفرآميز گفته‌اند و پس از اسلام آوردنشان، كافر شده‌اند...) پس پیامبر (صلی‌‌الله‌علیه‌و‌آله) فرمود: «همانا آسمان بر کسی سایه نینداخته و زمین، کسی را بر دوش خویش حمل نکرده است که راستگوتر از ابوذر (رحمة‌الله‌علیه) باشد». و در ادامه فرمود: «امّا جبرئیل، بر من نازل شد و به من خبر داد که در روز قیامت قومی خواهند آمد که پیشوای ایشان یک سوسمار است، پس نیک بنگرید که شما آن قوم نباشید که خدای متعال می­فرماید: «[به یاد آورید] روزی را که هر گروهی را با پیشوایشان می‌خوانیم! (اسراء:۷۷)[2]» آیه دوم: إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ آمَنُوا ثُمَّ كَفَرُوا ثُمَّ ازْدادُوا كُفْراً لَمْ يَكُنِ اللهُ‌ لِيَغْفِرَ لَهُمْ وَ لا لِيَهْدِيَهُمْ سَبيلاً[3] كسانى كه ايمان آوردند، سپس كافر شدند، و باز هم ايمان آوردند، و ديگر بار كافر شدند، سپس بر كفر خود افزودند، خدا هرگز آن‌ها را نخواهد بخشيد، و آن‌ها را به راه [راست] هدايت نخواهد كرد. حضرت امام جعفر صادق علیه السلام درباره‌ی شأن نزول این آیه فرمودند: این آیه در شأن سران جریان نفاق نازل شده است که در ابتدای امر دعوت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله (در مکه) ایمان آوردند؛ سپس (بعد از حجة‌الاوداع در غدیر) آن هنگام که پیامبر ولایت علی علیه‌السلام را عرضه‌داشت و فرمود: هر کس من مولای اویم، پس این علی مولای اوست، کافر گشتند؛ بعد از آنکه پیامبر امر فرمود به بیعت با امیر مؤمنان علی علیه‌السلام، بعیت کردند و دوباره ایمان آوردند؛ پس از رحلت پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله به بیعتی که با علی علیه‌السلام کرده بودند اقرار نکردند و دوباره کافر گشتند؛ و در نهایت هنگامی که از کسانی که با علی علیه‌السلام بیعت گرفته بودند، برای خودشان بیعت گرفتند، بر کفرشان افزودند و با این کار بود که دیگر هیچ چیزی از ایمان برایشان باقی نماند[4]. [1] توبه:۷۴ [2] مناقب، ابن شهر آشوب، ج۳، ص۴۱ [3] نساء:۱۳۷ [4] الکافی، ثقة السلام کلینی، ج۱، ص۴۲۰ ✅ کانال رسمی کتاب جمکران: @ketabejamkaran @justhadis110