eitaa logo
معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها
2.9هزار دنبال‌کننده
5.1هزار عکس
148 ویدیو
283 فایل
به کانال معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها خوش آمدید 🔊ادمین کانال👇 @MHOSEINIM ایدی معاون پژوهش @shakeri313
مشاهده در ایتا
دانلود
«بسم الله الرحمن الرحیم» 🌹مشقِ عشق🌹 سلام بر ماه عزیز خدا سلام بر ماه نزول قرآن و عروج بندگان سلام بر آیه های سوره اِنّا اَنْزَلْنا سلام بر لبان تشنه ی شهدای کربلا سلام بر نوگلان پر پر شده مکتب سیدالشهداء گنجینه قلبم را که با قفلِ بغض بسته ام، با کلید اشکهایم می گشایم و بذرهای فروخورده بغضهایم را بر روی کاغذ می پاشم تا شاید این قلب پر از غم و اندوهم آرام گیرد. کاش هرگز تقویم ورق نمیخورد، زمان می ایستاد و نمیرسید به عصرِ بیستمِ اردیبهشت ماهِ سالِ هزار و چهارصد... و ای کاش کره زمین کور میشد تا صحنه های دلخراش دشت برچی را نمیدید. آن روز ، چه روز شومی بود، روزی که در آن مدرسه ای به نام سیدالشهداء در دشتِ کابلِ افغانستان به خاک و خون کشیده شد و فوج فوج دخترانِ روزه دار، با لبان عطشان به مولایشان اقتدا کردند و به ملاقات خدای خویش شتافتند، دختران کوچک با دلهایی به وسعت آسمان رفته بودند تا شیوه مذاکره با جنایتکاران را بیاموزند که بدین سان مُهرِ خاموشی بر لبهایشان زده شد. در این مکتبخانه پسرها در شیفت صبح و دختران در شیفت عصر تلمذ میکردند، که ای کاش این اتفاق زیر و زِبَر میشد، «صد پسر در خون بغلتد، گم نگردد دختری » کامله نام شریف شهیده ای است که در همان مکتبخانه درس میخواند، گویا ایشان تنها دختر باسوادِ خانواده بود که میخواست آرزوهای تک تک اعضای خانواده را تحقق بخشد، این شهیده بزرگوار شبها تا صبح با انگشتان ظریف خود قالی میبافت و روزها با همان دستان خسته مشقِ عشق می نوشت. معبودا! کامله شب را تا به صبح، پایِ دارِ قالی چگونه با تو نجوا کرد که اینچنین اورا تنگ در آغوش گرفتی؟! و رحیمه دختر چهارده ساله ای که صورت ماهش قابل شناسی نبود. مگر نه این است که در قوانینِ بین المللیِ حقوق بشر حمله به بیمارستانها و مدارس ممنوع است ؟ و چه ظالمانه ابتدا شفاء خانه و سپس مکتبخانه را به خاک و خون کشیدند... به خدا قسم اینان مصداق بارز "کَالأنْعامِ بَلْ هُمْ اَضَلّ" هستند... هیهات هیهات از این همه ظلم و ستم قسم به قطره قطره ی خون همین دخترکان نوشکفته قلم عاجز است از به تصویر کشیدن مظلومیت این عزیزان. رحیمه و کامله ی عزیزم! کاش وقتِ رفتن کیف و کتابهایتان را نیز با خود می بردید تا آیینه ی دق نمی شد برای پدرانتان ، کاش هنگام عروج کفشهای خون آلودتان را جا نمیگذاشتید تا اسباب لالایی مادرانتان شود. یکی از همین دختران مظلوم در صفحه ای از دفتر مشقش اینچنین نوشته بود: " خدایا بخاطر تو روزه گرفته ام و به خاطر تو افطار میکنم و بر تو توکل میکنم، ای بخشنده ی گناهان، مرا ببخش. " بِأَیِّ ذَنْبٍ قُتِلَت؟! تنها در شأن دخترانِ زنده به گور در عصر جاهلیت نیست که کلمه به کلمه و حرف به حرف در شأن شماست. غمگینم، همانند آن دختر بچه ای که چشمان عروسکش را گرفته بود تا عروسکش شاهد اینهمه جرم و جنایت نباشد. غمگینم، مثل پدری که در وسط معرکه دستخط دخترش را شناخته بود اما صورتش را نه. غمگینم، غمگین تر از آن دختر تنهایی که از یک کلاس سی و پنج نفره در تاریخ بیست و یکم اردیبهشت، تنها شخصِ حاضرِ لیستِ کلاس بود. غمگینم ... جان بابا کجاستی؟ کجاستی جان مادر؟💔💔💔 عضو انجمن علمی پژوهشی معاونت پژوهش جامعه الزهرا سلام الله علیها @MinaHamzeiy 🆔https://eitaa.com/jz2602