eitaa logo
خبرهای تازه
118 دنبال‌کننده
39.1هزار عکس
24.4هزار ویدیو
337 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
راه درازی تا توافق نهایی باقی است 🔹معاون وزیر خارجه آمریکا: امیدوارم بتوانیم به تفاهماتی دست پیدا کنیم تا بتوان توافق فنی آژانس بین‌المللی انرژی اتمی با ایران را که اواخر ماه مه منقضی می‌شود را تمدید کنیم. 🔹پیشرفت‌هایی حاصل شده اما هنوز راه درازی تا توافق نهایی باقی مانده است.
روسیه: خروج از برجام شکست مفتضحانه شد 🔹نماینده روسیه در سازمان‌های بین‌المللی مستقر در وین: سه سال پیش در چنین روزی آمریکا از برجام خارج شد و سیاست فشار حداکثری را آغاز کرد. این کار موجب تضعیف توافق هسته‌ای، پیشرفت برنامه هسته‌ای ایران و وخیم شدن اوضاع در خلیج‌فارس منجر شد. شکستی مفتحضانه! اکنون، احتمال بازگشت آمریکا به برجام در دستور کار مذاکرات وین قرار دارد.
نگاهی به اعتراف مکنزی؛ رویکرد آمریکا علیه توان پهپادی ایران چه خواهد بود؟ 🔹سخنان فرمانده تروریست‌های سنتکام نشان می‌دهد که آمریکا و متحدانش نگران توان پهپادی ایران هستند و این نگرانی در تعیین رویکردهای آتی آنان در قبال ایران بی‌تأثیر نخواهد بود.
🌻 نام و نام خانوادگی: سیداحمد محمودی تولد: ۱۳۳۹ تهران. شهادت: ۱۳۶۱/۷/۱۱، عملیات مسلم‌بن عقیل. گلزار شهید: تهران، گلزار شهدای بهشت زهرا سلام‌الله‌علیها، قطعه ۴۶، ردیف ۸۴، شماره ۱۸. 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻 📚 *جای من اینجاست* بعدازظهر روز پنجشنبه بود. آفتاب گرم شهریورماه تند و تیز می‌تابید. موتورسیکلتم را جلوی در خانه سیداحمد پارک کردم و زنگ زدم. خیلی زود با لبخندی دلنشین، توی چهارچوب در پیدا شد. بعد از سلام و احوالپرسی پرید ترک موتور و به سمت بهشت زهرا، مقصد همیشگی شب جمعه‌هایمان حرکت کردیم. توی قطعه شهدا قدم می‌زدیم. کنار مزار شهید بهشتی و شهدای هفتاد و دو تن، شهید رجایی و بعضی رفقای شهیدمان رفتیم و فاتحه خواندیم. داشتیم از کنار‌ قطعه‌ای که هنوز قبرهای خالی زیاد داشت رد می‌شدیم که سیداحمد ایستاد و متفکرانه به یکی از قبرها خیره شد. صدایم کرد. _ محمد بیا اینجا، می‌خوام تو یکی از این‌ها بخوابم. با چشم‌های گرد شده نگاهش کردم و گفتم: «بیا بابا خودتو لوس نکن. این کارا چیه؟! غروبه. الان هوا تاریک می‌شه بیا بریم.» همانجا ایستاده بود. _ می‌خوام ببینم چه حس و حالی داره! خوابیدن این‌جا چه جوریه! قبر عمیق بود ولی سیداحمد داخل آن پرید و روی خاک‌ها دراز کشید. من هم زدم به فاز شوخی و خنده و رفتم پایین. _ خب پس، احمد بیا خودم برات یه تلقین سفارشی بخونم کیف کنی! شروع کردم به تکان دادن شانه‌هایش. دست می‌کشیدم روی ریش‌های پنبه‌ای‌اش، سر به سرش می‌گذاشتم و می‌خندیدیم. چند دقیقه‌ای که گذشت بلند شدم و گفتم: «بسه دیگه هوا تاریک شد پاشو بریم.» سرش را بالا آورد. مستقیم توی چشم‌هایم نگاه کرد و با لبخندی عمیق گفت: «جای من اینجاست! من چند وقت دیگه توی همین قطعه دفن می‌شم.» لبخندش عمیق‌تر شد و ادامه داد: «شاید هم توی همین قبر.» آن روز حرفش را جدی نگرفتم. یکی دو هفته بعد درست در روز عید غدیر که عید خودش و اجداد طاهرینش بود، پیکر پاک سیداحمد را برای تدفین به قطعه ۴۶ آوردیم. دقیقاً چند ردیف آن‌طرف‌تر از جایی که آن روز نشانم داده بود! یاد حرف‌هایش که افتادم انگار چیزی درونم فرو ریخت. آن طائر آسمانی همه وجودش آماده پرواز بود و من غافل بودم. ✍🏻فاطمه رضاپور ۱۴۰۰/۱/۲۸ 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻 شهید سید احمد محمودی در سال ۱۳۳۹ در خانواده‌ای متدین و انقلابی چشم به جهان گشود. فرزند چهارم خانواده و بسیار محجوب و مهربان بود. دوران تحصیل را در محله نظام‌آباد تهران سپری کرد. نوجوانی‌اش هم‌زمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی بود. سیداحمد در نمازهای جماعت مسجد محل (شریفیه) شرکت می‌کرد. همان جا با مسیر و چرایی انقلاب آشنا شد. در تظاهرات شرکت می‌کرد و همگام با موج ایجاد شده در مسیر پیروزی انقلاب، از هیچ کوششی فروگذار نمی‌کرد. 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻 اوایل انقلاب بحث‌های عقیدتی و ایدئولوژی میان دانشجویان و مبارزان از گروه‌ها و فرقه‌های مختلف بسیار رایج بود و برای جذب جوانان و سایر اقشار جامعه به تفکراتشان، بسیاری از این مناظره‌ها مقابل درب‌های دانشگاه‌ها و در میان عموم مردم برگزار می‌شد. سیداحمد که در آن زمان حدود نوزده سال داشت خیلی از اوقات برای شنیدن این صحبت‌ها در جلسات شرکت می‌کرد. همچنین تا قبل از اینکه شاغل بشود، حضور فعالی در مسجد و بسیج داشت. به همراه دوستانش جلسات هفتگی قرائت و تفسیر قرآن تشکیل داد. پای سخنرانی وعاظ مشهور می‌نشست و سعی در محکم کردن پایه‌های اعتقادی و فکری خود داشت. 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻 بعد از شروع جنگ تحمیلی، برای اولین بار، در سال ۱۳۶۰ از پایگاه شهید بهشتی به جبهه اعزام شد. در همین زمان هم از ناحیه پنجه دست راست به شدت مجروح شد و پس از بازگشت از منطقه تا مدت‌ها درگیر درمان دستش بود. سرانجام در نوبت آخر اعزام، در مهرماه ۱۳۶۱، در عملیات مسلم ابن عقیل در غرب شرکت نمود و در تاریخ یازدهم مهرماه به فیض عظیم شهادت نائل گشت. پیکر مطهرش روز پانزدهم مهرماه، مصادف با عید سعید غدیر، پس از تشییعی باشکوه، در قطعه ۴۶ بهشت زهرا سلام‌علیهاالله‌ تهران، به خاک سپرده شد. 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
پشت برگه وصیت‌نامه که آغشته به خون شهید می‌باشد. 🌻 🦋 ۱۱ https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f