🌻
اوایل انقلاب بحثهای عقیدتی و ایدئولوژی میان دانشجویان و مبارزان از گروهها و فرقههای مختلف بسیار رایج بود و برای جذب جوانان و سایر اقشار جامعه به تفکراتشان، بسیاری از این مناظرهها مقابل دربهای دانشگاهها و در میان عموم مردم برگزار میشد.
سیداحمد که در آن زمان حدود نوزده سال داشت خیلی از اوقات برای شنیدن این صحبتها در جلسات شرکت میکرد. همچنین تا قبل از اینکه شاغل بشود، حضور فعالی در مسجد و بسیج داشت. به همراه دوستانش جلسات هفتگی قرائت و تفسیر قرآن تشکیل داد. پای سخنرانی وعاظ مشهور مینشست و سعی در محکم کردن پایههای اعتقادی و فکری خود داشت.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
بعد از شروع جنگ تحمیلی، برای اولین بار، در سال ۱۳۶۰ از پایگاه شهید بهشتی به جبهه اعزام شد. در همین زمان هم از ناحیه پنجه دست راست به شدت مجروح شد و پس از بازگشت از منطقه تا مدتها درگیر درمان دستش بود.
سرانجام در نوبت آخر اعزام، در مهرماه ۱۳۶۱، در عملیات مسلم ابن عقیل در غرب شرکت نمود و در تاریخ یازدهم مهرماه به فیض عظیم شهادت نائل گشت.
پیکر مطهرش روز پانزدهم مهرماه، مصادف با عید سعید غدیر، پس از تشییعی باشکوه، در قطعه ۴۶ بهشت زهرا سلامعلیهاالله تهران، به خاک سپرده شد.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
پشت برگه وصیتنامه که آغشته به خون شهید میباشد.
🌻
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
📝بسم الله الرحمن الرحیم
*يا أَيُّهَا الَّذينَ آمَنوا إِن تَتَّقُوا اللَّهَ يَجعَل لَكُم فُرقانًا ای اهل ایمان تقوای خدا پیشه کنید تا خدا بر شما قدرت جدا کردن حق از باطل را بدهد.*
قبل از هر چیز، خانواده خود و تمام دوستان و آشنایان را به تقوای خدا دعوت میکنم و میگویم اگر میخواهید رستگار شوید تقوای خدا پیشه کنید. *ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوْا* نجات میدهیم کسانی را که پرهیزگار بودند.
من در زندگی چیزی ندارم. مبلغی پول دارم که آن را در هر راهی که میخواهید بدهید. یک بارانی دارم که تعلق به برادر اکبر دارد. آن را هم به او بدهید.
و از تمام دوستان و آشنایان حلالیت میطلبم و امام این اسطوره مقاومت، این مرد همیشه جاوید، این سرمشق چگونه زیستن را، تنها نگذارید تا تاریخ زمان امام علی علیهالسلام تکرار نشود و در تاریخ، حسین مظلوم، و علی تنها نباشد.
قرآن را بفهمید و بخوانید و آیههای آن را در خود و زندگی خود به کار گیرید.
کسانی که قرآن را فهمیدهاند در جبههها به کار میگیرند و در عمل پیاده میکنند و جهاد فیسبیلالله میکنند و نگاهشان حق است و در پایان، باز هم شما را به تقوا دعوت میکنم و انشاءلله خداوند تقواپیشگان را دوست دارد.
والسلام
سیداحمد محمودی📝
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
تشییع باشکوه شهید سیداحمد حسینی در خیابان نظامآباد تهران🦋🌻
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
همان اوایل انقلاب بین بچه مذهبیها باب بود که پای محافل سخنرانی وعاظ مطرح حاضر میشدند.
من و سیداحمد هم باهم میرفتیم پای سخنرانی حاج آقا مجتبی تهرانی(رضوان اللهعلیه).
معمولا توی این جلسات عده زیادی مشغول یادداشتبرداری از صحبتهای حاج آقا بودند و ایشان هم انصافا سنگین صحبت میکردند. اتفاقا من هم به امید اینکه بعدا بخوانم و مطالب را بفهمم آنها را مینوشتم.
بعد از چند جلسه سیداحمد به من گفت: «من دیگه نمیام.» گفتم: «چرا؟!»
گفت: «من هیچی متوجه نمیشم!» گفتم: «مینویسیم بعدا میخونیم.» گفت: «نه! من میرم یه منبری که حداقل بفهمم چی میگن.»
بعد از آن میرفت خیابان زیبا. پای منبر شیخ حسین انصاریان که صحبتهای عامیانهتری نسبت به حاج آقا مجتبی داشت مینشست.
بعد از شهادتش با واسطه از خواهر بزرگوارش شنیدم که چند سالی بود که نماز شبش ترک نمیشد.
او هیچ وقت ریا و تظاهر نداشت.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
تشییع پیکر پاکش در روز عید غدیر.
رفیق سیداحمد که روی سر تشییعکنندگان نقل میپاشد.🎉
🌻
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
و مزار شریفش که زیارتگاه و خواستگاه دوستان و عشاق شهداست.
جایی که گرههای سخت از کار بسیاری از گرفتاران گشوده شده و میشود.
🌻🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
شب قبل از اعزامش آمد جلوی محل کارم. تا چشمم به سیداحمد افتاد گل از گلم شکفت. خیلی به او علاقه داشتم. با هم به پارک کوچک روبروی خانهمان رفتیم. دو تا ساندویچ گرفتیم و تا نزدیک دوازده شب دو سه ساعتی باهم گپ زدیم.
گفت: «نمیای بریم؟!» من هم حسرت به دل گفتم: «از محل کارم بهم اجازه نمیدن!»
این آخرین دیدار ما بود.
در آخرین اعزامش عضو لشکر ۲۷ محمد رسولالله بود و برای عملیات مسلم ابنعقیل به غرب رفت. مهر ماه ۶۱ در همین عملیات به فیض شیرین شهادت رسید.
پیکر مطهرش روز عید غدیر، که عید خودش و اجداد طاهرینش بود به تهران رسید و طی مراسم بسیار با شکوه و مملو از جمعیت، تشییع شده و در بهشت زهرا سلام الله علیها قطعه ۴۶ به خاک سپرده شد.
رحمت و رضوان الهی بر سیداحمد محمودی که در زندگی کوتاه بیست و دو سالهاش پاک و متقی و زندگی کرد و عاقبت بخیر رفت.
خداوند انشاءالله ما را هم به ایشان ملحق کند.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
*شهید سیداحمد محمودی از زبان رفیق صمیمیاش* 🎤
با سیداحمد عزیز، از نوجوانی آشنا و رفیق شدم. متولد سال ۳۹ بود. از خانوادهای متدین، آرام و صبور.
از وقتی شناختمش همیشه سعی میکرد روی پای خودش بایستد و متکی به تلاش و زحمت خودش باشد تا از لحاظ مالی باری بر خانوادهاش که تمکن مالی پایینی داشتند متحمل نکند. کار را عار نمیدانست و از هیچ زحمت و تلاشی فروگذار نمیکرد.
اوایل انقلاب بود. با جمعی از بچههای محل تصمیم گرفتیم یک جلسه قرآن هفتگی دایر کنیم. جلسه تشکیل شد. هر هفته در منزل یکی از اعضا برگزار میشد. اوایل ساده و بیریا بود؛ اما کمکم به چای ساده جلسات اول، شیرینی و میوه و... اضافه شد و کار به جایی رسید که واقعا برای بعضیها میزبانی خیلی مشکل شده بود.
دو سه نفری با هم جمع شدیم و گفتیم اینجور فایده ندارد. تعطیلش میکنیم؛ اما سیداحمد محکم ایستاد و گفت: «نه! هرچی برکت و منشأ کارهای خیر هست توی این جلسات و این جمعهاست؛ میدونم چه جوری درستش کنم!»
میزبانی جلسه بعد با سید بود. توی حیاط منزل محقر استیجاریشان یک گلیم پهن کرد و بعد از جلسه هم یک استکان چای قندپهلو وسیله پذیرایی از مهمانانش بود. والسلام!
با این کارش باری را از روی دوش خیلیها برداشت، و جلسات هم به لطف خدا ادامه پیدا کرد.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
*خاطرهای از حاج قاسم حبیبی فرمانده بسیج مسجد شریفیه* 🎤
آقا سیداحمد اولاد پیغمبر، با صفا، نیکو اخلاق، با تقوی، دلسوز و مهربان، عرفانی و مظلوم و عاشق امام خمینی بود.
پلی از محبت بین دوستانش بود. هرگاه بین دوستان شکراب میشد با وجود نازنین آقا سیداحمد مشکل حلشدنی بود.
آقا سیداحمد خیلی کمحرف بود. یک روز که با ایشان درددل میکردم از او سئوال کردم: «جبهه را چطور دیدی؟» گفت: «مبارزهای است بین ما و دشمنان اسلام. عراق کشوری مسلمان است؛ ما اسماً با عراق میجنگیم ولی دنیا پشت عراق است. ما باید پشت ولایت فقیه حضرت امام خمینی ره باشیم تا به اسلام و مملکت ایران صدمه نخورد.»
و راجع به شهادت میگفت: «من لیاقت ندارم ولی شهادت را دوست دارم.»
آخرین بار که عازم جبهه بود چهرهای نورانی و روحانی داشت. واقعا آن عبادتهای خالصانه و نماز نیمهشبهایش او را تافتهای جدا بافته کرده بود. شهادت حق مسلّم آقا سیداحمد محمودی بود.
حال میبینیم و میشنویم که چه مریدهایی دارد که مثل اربابش به او دخیل بسته و حاجت روا میشوند. انشاءالله به کرم شهید آقا سیداحمد محمودی، ما هم روسفید بشویم.
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌻
سال ۶۰ بود که داوطلبانه از پایگاه شهید بهشتی به جبهه اعزام شد.
سیداحمد در این عملیات از ناحیه پنجه دست راست به شدت مجروح شد؛ طوری که جداسازی استخوانهای کوچک روی دستش برای پزشکان ممکن نبود. سه عمل جراحی خیلی سنگین روی دستش انجام شد؛ آخر هم ترتیب انگشتان و فرم پنجهاش به هم خورد.
سه چهار ماه که از نقاهتش گذشت دوباره داوطلب شد به جبهه برود. یکی از دوستانش به او گفته بود: «آخه با این دست چرا میخوای بری؟ چه کاری ازش برمیاد؟»
در حالیکه انگشت اشارهاش را تکان میداد گفته بود: «هنوز قدرت دارم با این ماشه تفنگم رو بچکونم!»
🦋
#سی_روز_سی_شهید_۱۱
#شهید_سیداحمد_محمودی
#دفاع_مقدس
https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f