🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
#روز_تاسوعا
#یوم_العباس
⚫️وقایع روز نهم محرم سال 61هجری⚫️
🔰در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد
و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
♨️ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای.
⛔️به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی...
🔥شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود،
از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای هم قبیله ای های خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
حضرت فاطمه کلابیه(ام البنین) مادر حضرت عباس علیه السلام در قبیله بنی کلاب به دنیا آمده بودند او هیچ نسبت خونی و خویشاوندی با شمر نداشت فقط هم قبیله ای و به اصطلاح امروز هم شهری ه شمر ملعون بودند
🔥شمر نزدیك خیمه های امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیهاالسلام بود) را طلبید.
◾آنهابه درخواست امام حسین علیه السلام بیرون آمدند،
شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام.
◾آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
◾در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد.
◾امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد،
ا به سوى آنان باز گرد و اگر توانستى، بازشان گردان و (رویارویى با) آنها را تا صبح به تأخیر بینداز.
لَعَلَّنا نُصَلّی لِرَبِّنَا اللَّیلَةَ و نَدعوهُ و نَستَغفِرُهُ، فَهُوَ یَعلَمُ أنّی قَد کُنتُ احِبُّ الصَّلاةَ لَهُ، وتِلاوَةَ کِتابِهِ، وکَثرَةَ الدُّعاءِ وَالاستِغفارِ!
تا امشب(تا صبح) براى پروردگارمان نماز بخوانیم، او را بخوانیم و از او طلب آمرزش کنیم، چراکه او خود میداند که من، نمازگزاردن براى او، تلاوت کتابش، دعا و استغفار فراوان را دوست دارم.
.
◾حضرت عباس علیه السلام نزد
سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟
🍂"عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
💥عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت...
📔ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص89،91
📕انساب الاشراف،ج3،ص184
╭═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╮
https://eitaa.com/joinchat/2376925383C6dc63c5264
╰═⊰🍂🌺🌸🍂⊱━╯