eitaa logo
خبرهای تازه
120 دنبال‌کننده
38.3هزار عکس
23.7هزار ویدیو
333 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺💍🌸 متن وصیت‌نامه شهید نوید صفری طلابری📝 بسم رب الشهداء والصدیقین اینجانب نوید صفری با علم کامل به مسائل روز و مصلحت نظام جمهوری اسلامی ایرانمان و با شهادت به یگانگی خداوند متعال و علم به پیدایش هستی بی‌کران و علت خلقت و توحید کامل و اقرار به این توحید و یگانه بودن رب عالمین و شهادت به پیامبری ۱۲۴ هزار پیامبر و چشم امید آن‌ها در روز جزا یعنی پیامبر خاتم "حضرت محمد مصطفی صلی‌الله علیه و آله و سلم" و داستان حقیقی خلقت یعنی فرزندان "زهرای اطهر سلام‌الله علیها" و ولایت بی‌مثال و مانند سیدالوصیین، باب الیقین، لنگر بین آسمان و زمین، همدم خدای عالمین، اسدالله الغالب "علی بن ابی طالب علیه‌السلام" و این که شهادت ما را از بهترین شهادت‌ها قرار دهند و ما را در آن دنیا با اولیاء و صالحین و شهداء قرار دهند و سلام و درود من به حضرت محمد صلی‌الله و آل او؛ سلامی که کسی بهتر از آن نفرستاده باشد و کسی به غیرخدا قادر به شمارش آن نباشد و تا زمانی که خدا، خدایی می کند ادامه داشته باشد، یعنی تا ابد، و خدا فقط می داند و می دانم پایانی ندارد. چند جمله‌ای در باب وصیت به یادگار می‌گذارم که ان‌شاءالله امیدوارم رعایت شود: ⚜️اول این که بدانید کسی که قاتل من است اندیشه‌های تندرو و کم‌فهم و کج‌فهم است. ⚜️دوم قاتل من اندیشه‌های مکارانه و حیله‌آلود آمریکا و اسرائیل ملعون است. ⚜️سوم قاتل من عدم برادری و یکپارچگی بین مسلمانان شیعه و اهل سنت است که به این مسائل دامن می‌زنند. ⚜️چهارم قاتل من رفتارهای سلیقه‌ای و نابخردانه افراد است. ⚜️و پنجم قاتل من کسی است که با سلاح بی‌روح خود، روح من را آسمانی می‌کند و من همین جا از جهل او می‌گذرم زیرا او کمترین خسارت را به من زد! ⚜️و بدانید و بدانید و بدانید که دشمن واقعی اسلام ناب محمدی و دین مرتضی علی کسی نیست به غیر آمریکای فریبکار که ذهن جوانان و گاهی کهن‌سالان ما را به غارت برده و اسیر مکرهای خود می‌کند. آری آمریکا با تمام پوشالی بودن خود، برای بعضی افراد بت اعظم شناخته شده و مانند پیروان دجال، چشم بسته و بی‌خرد دنباله‌روی آن هستند. خدایا! هرچه زودتر سایه این دجال‌های حیله‌گر و منافق و چندروی آمریکا و اسرائیل را از زمین برکن. ⚜️از شما می‌خواهم در مراسمات من، به خصوص تشییع من پرچم آمریکا را به آتش بکشید و مرگ بر آمریکا بگویید تا کمی آرام شوم و زیر جنازه من بلند الموت لأمریکا بگویید. ⚜️خدا رحمت کند آیت الله مشکینی را که می‌گفت: «یک مرگ بر آمریکا ثوابش از نماز کمتر نیست.» بگذارید دنیا بفهمد که ما عالم به عمل خود و جنایت آمریکایی‌ها هستیم و مانند کبک نیستیم و می‌دانیم ظهور حضرت حجت(عج) به دست چه کسانی به تأخیر می‌افتد. ما می‌دانیم؛ اما چه کنیم که چاره‌ای نیست و این مردم جز به ریخته شدن خون شهیدان بیدار نمی‌شوند؛ پس باید بهای فراهم گشتن یاران حضرت حجت(عج) را به خون ناقابل و نامقدار خود بپردازیم. ان شاءالله مادر! بدان اگر من شهید شدم غصه ندارد و افتخار برای خودم و شما دارد و من منتظرم شما بیایید و همه چیز را برای شما مهیا می‌کنم؛ به شرط صبر و استقامت و ایمان؛ و بدان هروقت یک سلام به سیدالشهدا بدهی من کنار تو حاضر هستم و درد و دل تو را گوش می‌کنم. من همیشه کنارت هستمم. خدا فرموده: من خودم جایگزین شهید در خانواده هستم و بدان! من را به حضرت زینب سلام الله علیها سپردی و از این به بعد من پسر بی‌بی زینب سلام الله علیها شدم. تمام زندگی سعی کردم هرکاری داری انجام دهم تا دلت شاد شود. از کار خانه تا کار فنی. و حال، باید در عرصه جهاد دیگر به مادر شهدای مدافع حرم، حضرت زینب سلام‌الله علیها خدمت کنم. تمام هدفم این است از طرف حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها برای مدافعان و خود حضرت زینب خدمت کنم و ثوابش را به "بی‌بی و حضرت مادر، حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیها)" هدیه بدهم ان‌شاء‌الله. من منتظر شما هستم، اما از شما جدا نیستم. اللهم ارزقنا شهادت فی سبیل الله اللهم اغفر الذنوب عبد مذنب ساعت ۲۰:۳۰- دوشنبه جمادی الثانی. ۱۳۹۵/۲/۱۲📝 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
یا سیدالشهداء! من حاضر هستم مادرم را فدای یک خِشت از حرم خواهر شما کنم و حاضرم مادرم زیر پای دشمنان شما لگد مال شود و صورتش در زیر پای دشمنان شما لِه شود. اما کسی نتواند فکر نزدیک شدن به حرم زینب را بکند. آقاجان شما خود می‌دانید که من چقدر به مادرم حساس هستم و اگر خار به پایش برود با مژه چشم آن را بیرون می‌کشم اما آقاجان من غم عشق تو را با شیر از مادر گرفتم و من حاضر هستم عزیزترین کسانم را فدای شما کنم که این جان ناقابل ما که چیزی نیست بلکه در کنار جان خود پدر و مادرم را فدای شما کنم. از نوشته‌های شهید 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
مادر شهید🎤 نوید وقتی سوریه بود مدام زنگ می‌زد. با همه ما صحبت می‌کرد. اما دفعه آخر که زنگ زد گفت چند روز نمی‌توانم زنگ بزنم. نگران نشوید. مامان برای من دعا کن. اگر من بروم اینجایی که می‌خواهم بروم، خیلی راحت‌تر برمی‌گردم ایران. من آن موقع نفهمیدم منظورش چیست، گفتم ان‌شاءالله که راحت برمی‌گردی. ان‌شاءالله که عاقبت به‌خیر می‌شوی. نوید این را که شنید چند لحظه مکث کرد. انگار که همانجا رضایت من را برای شهادتش برای عاقبت به‌خیری‌اش گرفت. این آخرین تماس ما بود. دیگر از نوید خبر نداشتیم. 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
از نوشته‌های شهید در ماه مبارک رمضان🌔 آقاجان! طریقه شهادت مهم نیست و باکی ندارم از نوع آن... تیر بخوردم و ذبح شوم! اما از سر بهتر، زیر دست و پای دشمنان لگد شدن است و بعد ذبح شدن که می‌دانم لذتش از همه بیشتر است و نمی‌خواهم هیچ وقت بدنم سالم بماند و یا اینکه به کشور باز گردد یا اثری از من باقی بماند زیرا دوست دارم فردای قیامت شرمنده مادر شما نباشم و دوست دارم در حالی محشور شوم که بدنی پر از زخم داشته باشم در حالی که سر خود را به روی دست گرفته باشم و تقدیم حضرت نمایم، باشد که مورد لطف مادرتان قرار گیرم. 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
مستند ملازمان حرم. گفتگو با همسر شهید نوید صفری🎙🎥 👉https://www.aparat.com/v/zyE68 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
شهید نوید کتاب زندگی شهید نوید صفری📔 به قلم سرکار خانم مرضیه اعتمادی✒️ 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
و امروز که ما میهمان توایم؛ ثواب زیارت عاشورایمان را به روح ملکوتی‌ات نثار خواهیم کرد تا نوری از حضورت ضمیر پر گناهمان را روشن سازد. و این نویدمان باشد که سلام ما را به ارباب شهیدان برسانی. 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
آقا جان! شما را به علی اکبر خود شما را به عباس خود و شما را به علی اصغر و شما را به عزیزان‌تان قسم می‌دهم که برای ما به حقِ مادرتان شهادت را قرار دهید و نگذارید عمر بی‌قدر و برکت ما بیشتر از این هدر رود. باشد که ان‌شاءالله در این شب‌های عزیز مورد لطف شما قرار گیرم به اذن الله و ان‌شاءلله... از دست‌نوشته‌های شهید. چهارشنبه ۹۴/۴/۳، ساعت ۲۰:۳۰. شب هشتم رمضان المبارک 🕊🕯 ۱۱ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 امین بسیار شجاع و جسور بود و روحیه بسیجی داشت. مادرش شغل نظامی را دوست داشت و همیشه می‌خواست او یک پاسدار شود. با اینکه در رشته مهندسی قبول شد اما از سال ۸۸ در سپاه پاسداران مشغول به خدمت شد. در یگان انصار‌المهدی فعالیت می‌کرد. از جمله وظایفشان محافظت از شخصیت‌های نام در سه قوه مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری و قوه قضائیه بود. پس از عضویت در سپاه، درسش را در رشته آی‌تی دانشگاه یادگار امام شهرری ادامه داد. در دوران دانشجویی نیز فعالیت‌های بسیج و ورزشی خود را با شدت بیشتری دنبال می‌کرد. با شهیدان دهقان و سیاوشی نیز در همان دورانی که در بسیج فعالیت داشت، آشنا شد. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 نام و نام خانوادگی: امین کریمی تولد: ۱۳۶۵/۱/۱، مراغه. شهادت: ۱۳۹۶/۷/۲۰، حلب، سوریه. گلزار شهید: امامزاده علی‌اکبر چیذر، تهران. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 امین کریمی اصالتاً مراغه‌ای و ساکن تهران، دانشجوی بسیجی در رشته برق الکترونیک در دانشگاه آزاد اسلامی واحد یادگار امام(ره) بود؛ که در حین انجام مأموریت مستشاری در حومه شهر حلب در سوریه به شهادت رسید. این شهید بزرگوار در دفاع از حرم مطهر حضرت زینب سلام‌الله‌علیها و در روز پنجشنبه ۳۰ مهر در ایام تاسوعا و عاشورای حسینی به‌دست نیروهای تکفیری در کشور سوریه به فیض عظیم شهادت نائل آمد و در امامزاده چیذر تهران آرام گرفت. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 امین دومین فرزند خانواده بود. یک خواهر و یک برادر داشت. در سال ۶۵ پدرش در پادگان مراغه مأمور بود که او به دنیا آمد. امین از همان کودکی و در روزهای تنهایی کمک‌ حال و سنگ صبور مادرش بود. همه او را با شخصیت آرام و صبورش می‌شناختند. پس از اتمام جنگ و مأموریت‌های متعدد پدر، به تهران آمدند و در منطقه لویزان ساکن شدند. امین تا پایان راهنمایی در همان منطقه درس خواند. از همان زمان فعالیت‌های ورزشی و بسیج را آغاز کرد. دوران دبیرستان را در شهرک شهید محلاتی گذراند و در بسیج جماران و اختیاریه فعالیت داشت. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 📚سوغات سفر نمی‌خواهم گریه کنم. این اشک‌ها نمی‌گذارند که چهره‌ات را ببینم. کلی حرف دارم. پس خوب گوش کن! امین! اصلاً چرا اینقدر خوب بودی؟! همیشه نگرانم بودی. مواظبم بودی. طاقت ناراحتی من را نداشتی. به دوستت که اتفاقی دستش صورتت را خراشیده بود گفته بودی خانمم حساس است؛ جوابش را چه بدهم؟! حالا من با این پیکرت چه کنم؟ بلندشو جوابم را بده. مهم نبود تا کی طول بکشد. شام نمی خوردم تا بیایی و با هم سر یک سفره شاممان را بخوریم. همیشه اولین لقمه را دهان من می‌گذاشتی. می‌دانی چند شب است غذا نخورده‌ام؟! امین بلندشو ببین چقدر شکسته شده‌ام! گل‌های لباس عروسمان را خودت با حوصله و وسواس، دانه‌دانه چسباندی. بلندشو ببین لباسم به چه روز افتاده! پای برهنه دنبالت دویده‌ام تا اینجا! التماسشان کرده‌ام که با تو تنها بمانم. آنوقت اینطور سکوت کرده‌ای و جواب نمی‌دهی؟! همیشه منظم بودی. برای همه کارهایت برنامه داشتی. آنقدر مرتب و معطر بودی که دوستانت می‌‌گفتند: «بچه باکلاس! تو را چه به شهادت!» گفتی هجده روزه برمی‌گردم. درست است که برگشتی اما اینطوری! مگر قول ندادی برگردی به کربلا می‌رویم؟! پس چه شد؟! تو که بدقول نبودی! بی‌معرفت! بی تو چه‌کار کنم؟! مگر نگفته بودی همیشه کنارم هستی؟! من با این همه خاطرات با تو بودن چه کنم؟! خودم خواب دیدم که حضرت زینب برایت برگه‌ی خادمی حرم را امضاء کرده بود و نشانم دادند؛ نباید خوابم را برایت تعریف می‌کردم. همانجا دیدم که شور و شعف رفتن داری. نخواستم برق چشمانت را باور کنم. نخواستم دل کندنت را باور کنم. همیشه از سفرهایت برایم سوغات می‌آوردی. اولین سوغات سوریه، تسبیح سبزی بود که وقتی دستم دادی حس عجیبی داشتم! الان فهمیدم تعبیر خوابی بود که قبل از ازدواج دیده بودم! خواب شهیدی که تسبیح سبزی را به من هدیه داد. امین جان! سوغات این سفر بماند طلبت. ✍️زهرا فرح‌پور ۱۴۰۰/۱/۱۵ 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 امین کریمی حدود یک سال قبل از شهادتش با خانم زهرا حسنوند زندگی مشترکش را آغاز کرد. مدت کوتاهی که از آن‌ها دو عاشق واقعی ساخت. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 پدر شهید 🎤 امین چند مدال قهرمانی کشوری در مسابقات ورزشی کسب کرده بود و کمربند مشکی دان سه در کیک‌بوکسینگ داشت. به‌خاطر اینکه این رشته ورزش خشنی است، من راضی نبودم که در مسابقات کشوری شرکت کند. او هم به نظر من احترام گذاشت و انصراف داد. اما در سال‌های بعد در آموزشگاه‌ها مربیگری می‌کرد. در آموزش‌ها بسیار جسور بود. دوستانش هم پس از شهادتش برایمان از فعالیت‌هایش در سوریه گفتند. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 📝وصیت‌نامه شهید امین کریمی بسمه تعالی به نام خالق هر چه عشق، به نام خالق هر چه زیبایی، به نام خالق هر چه هست و نیست ... سلام علیکم و اما بعد، بنده حقیر امین کریمی فرزند الیاس، چنین وصیت می‌کنم. بارالها! ببخش مرا که تو رحمانی و رحیم. همسر مهربانم! حلالم کن. نتوانستم تو را خوشبخت کنم. فقط برایت رنج بودم. پدر و مادر عزیزم! ببخشید مرا؛ نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم. پدر و مادر عزیزم (حاج‌آقا و حاج‌خانوم)، داماد و پسر لایق و مهربانی نبودم. حلالم کنید. بنده در کمال صحت و سلامت عقل چنین وصیت می‌کنم: بعد از فوت بنده، تمامی دارائی و اموال من در اختیار همسر مهربانم قرار گیرد و ایشان بنا به اختیار و صلاح خود عمل نماید. و در آخر! از تمامی عزیزانی که نسبت به بنده حقیر لطف کرده‌اند، خواهر، برادر عزیزم حلالیت می‌طلبم و خواهش می‌کنم و باز خواهش می‌کنم که خود را اسیر غم نکنند. لطف و تدبیر خداوند چنین بود. همسر مهربان و عزیزم، ای دل‌آرام هستی من، ای زیباترین ترانه‌ی زندگی من، ای نازنین! از شما خواهش می‌کنم که باقی عمر گرانقدر خود را به تحصیل علم و ادامه‌ی زیبای زندگی بپردازی. (من از شما راضی هستم) زیبای من خدانگهدارت باد. بنده حقیر امین کریمی ۱۳۹۴/۶/۱۴ 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 مادر شهید 🎤 زمانی که شهدای غواص را تشییع می‌کردند از صدا و سیما در حال تماشای مراسم بودم. داشتم گریه می‌کردم که امین گفت: «مادر چرا گریه می‌کنی؟ ببین مادران شهدای دفاع مقدس چقدر شجاع بودند، شما هم باید قوی باشید!» یکبار که باهم صحبت می‌کردیم از امین پرسیدم: «من اگر بمیرم تو چه کار می‌کنی؟» گفت: «مادر نترس می‌دانم که قبل از تو شهید می‌شوم.» امین به شهدای دفاع مقدس ارادت خاصی داشت. به مزار شهدا و ملاقات جانبازان می‌رفت. در تشییع شهدای گمنام نیز شرکت می‌کرد. هر بار که با پدرش در خصوص دوران دفاع مقدس صحبت می‌کرد می‌گفت: «اگر ما بودیم جواب محکمی به تجاوزات عراقیها می‌دادیم.» 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 پدر شهید🎤 در عملیاتی که امین به شهادت رسید؛ همرزمش از ناحیه دست و پا مجروح شد. او برایم تعریف کرد: امین در سوریه به عنوان مسئول تخریب و انفجارات آمده بود. قرار نبود که در عملیات محرم با نیروها وارد عمل شود؛ اما با اصرارهای امین قبول کردند که او هم شرکت کند. به منطقه که اعزام شدیم در حین درگیری، یکی از نیروها تیری به پایش اصابت کرد. امین مشغول مداوایش شد تا او را به عقب بیاورد. در اوج درگیری متوجه شدیم که تعداد نیروهای دشمن بیشتر شده است. امین در حالی که از کوله‌پشتی‌اش، تجهیزاتی که همراه داشت را خارج می‌کرد، دشمن با رگبار به سمتش شلیک کرد و امین به شهادت رسید. دوستش می‌گفت: من هم که مجروح شده بودم خودم را به امین رساندم و از فرط خستگی سرم را بر سینه‌اش گذاشتم و چند ساعت خوابیدم. منطقه که آرام شد و دشمن عقب‌نشینی کرد، نیروهای خودی به سمتمان آمدند. پیکر امین بعد از سه روز به حلب و از آنجا به دمشق منتقل شد. 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
🌷 کتاب طائر قدسی زندگی شهید مدافع حرم امین کریمی به قلم مریم عرفانیان از انتشارات روایت فتح 📿 ۱۱ 🆔https://eitaa.com/joinchat/2320302193C7143916c3f
مداحی_آنلاین_برای_من_فقط_روضه_علی_اکبر_بخوانید_استاد_پناهیان.mp3
2.74M
🏴 ویژه ♨️روضه ای که به درخواست شهید خوانده شد. 💔برای من فقط روضه علی اکبر(ع) بخوانید 👌 بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام 📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. 🔴بهترین های روز ♨️ @Maddahionlin 👈