9.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹🌱🌹🌱
تصویر زیبای تولد حضرت علی اکبر(ع)
که توسط هوش مصنوعی درست شده
🌹🌱🌹🌱
@kafoshohada
🌱ُّٓ🌱
بعدازشهادت آقا محسن ؛
دیدم علی همش میوفته !
میخواستم ببرمش دکتر...
شب محسن اومد تو خوابم بهم گفت :
خانم ، علی چیزیش نیست
منو میبینه میخواد بغلم کنه نمیتونه !
بهنقلازهمسرشهید
شهیدمدافعحرم#محسنحججی
🍃🍃🍃
@kafoshohada
5.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی یه جوان ساده به یه عمامه به سر پُر ادعا، درس ولایت فقیه و ولایت مداری میدهد!
#اللهماحفظقائدناالخامنہاے❤️🤲🏼
@kafoshohada
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
📗 ادامه کتابِ 《 راستي دردهایم کو ؟ 》 #قسمت_هفتادُ_هفت وقت تقسیم است. دو گروه شدهایم؛ مقصد
📗 ادامه کتابِ
《 راستي دردهایم کو ؟ 》
#قسمت_هفتادُ_هشت
برای پرواز به مقصد حلب، باید در انتظار شب بمانیم؛ پرواز در تاریکی! برایم پرمعناست. با یک هواپیمای نظامیِ کهنسال، در آسمان سوریه به سمت حلب میرویم. پنجاهشصتنفری در این پرواز حضور دارند؛ آدمهایی که نمیشناسیمشان اما هرکدام میروند تا گوشهای از جبهه مقاومت را حفظ کنند. کولهپشتیهایمان را وسط میگذاریم و مینشینیم دورش. حسی غریب، آمیزهای از دلهره و هیجان، فضای تاریکِ هواپیما را فراگرفته است. یک ساعتی که میگذرد، به فرودگاه حلب میرسیم. بچههای نیروی قدس، بیمعطلی ما را از فرودگاه، با وَنی به سوی مقر میبرند. میرویم به نقطهای در جنوب حلب، به نام تلعزان. تاریک است اما اگر خوب نگاه کنی، در مسیر، ویرانهی متروکِ خانههایی که روزگاری محل سکونت مردم بوده است را میبینی. ماه، نورِ نقرهایرنگش را میپاشد روی دشت تیره و درختچههای زیتون و درختان انجیر... والتین و الزیتون... تاریکی بیرونِ ون، فضای توی ون را سنگین کرده است. صدای هیچکس درنمیآید! بچههای نیروی قدس که سکوتمان را میبینند، سر شوخی را باز میکنند و مُهر آن سنگینی را میشکنند....
۷۸
#ادامه_دارد
#یادشهداباصلوات
📔#راستی_دردهایم_کو
@kafoshohada
هدایت شده از کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
﷽
صلاللہعلیڪیاٵباعبدللہ💚🌱