🥀🥀
💢افسر یگان ویژه خراسان رضوی به دست اوباش به شهادت رسید
🔹افسر وظیفه شناس یگان ویژه خراسان رضوی ظهر روز جمعه گذشته در جمعه بازار حاشیه شهر مشهد، هنگام انجام وظیفه و برای بررسی مدارک ۲ شرور موتور سوار به ضرب چاقوی این افراد مجروح شده بود.
🔹این افسر وظیفهشناس که به بیمارستان منتقل شده بود بامداد امروز هشتم اسفندماه در بیمارستان شهید هاشمی نژاد مشهد به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
🔹فرمانده انتظامی خراسان رضوی گفت:این افسر شهید ستوان دوم "احسان پای خسته " نام داشت که متاهل و دارای ۲ فرزند بود.
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
❤️امام زمان و شهید ابراهیم هادی♥️
خون زیادی از پای من رفته بود ، بی حس شده بودم ، عراقی ها مطمئن بودند که زنده نیستم ، حالت عجیبی داشتم ، زیر لب میگفتم : یا صاحب الزمان ادرکنی ...
هوا تاریک شده بود ، جوانی خوش سیما و نورانی بالای سرم آمد ، چشمانم را به سختی باز کردم ، مرا به آرامی بلند کرد ، دردی حس نمیکردم ، از میدان مین خارج شد در
گوشه ای امن آهسته و آرام مرا روی زمین گذاشت .
گفت : کسی می آید و تو را نجات میدهد ، او دوست ماست !
لحظاتی بعد ابراهیم آمد با همان صلابت همیشگی ، مرا به دوش گرفت و حرکت کرد .
آن جمال نورانی ، ابراهیم را دوست خود معرفی کرد ، خوشا به حالش .
اینها را ماشاا... در دفتر خاطراتش از جبهه ی گیلان غرب نوشته بود.
#روایت_عشق 🌿
#شهیدابراهیمهادی 🕊
📗کتاب سلام بر ابراهیم – ص 117
🍃🍃🍃
@kafoshohada
رفقا ی بنده خدایی تو کماست اگ میشه براشون حمد شفا و سه تا صلوات بفرستید 🍃🙏
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔🥀
شہیدهادۍامینے
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
💔🥀 شہیدهادۍامینے
داداشهادۍجاماندهمنم💔🍃
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
حاجابراهیمهمت🧡 #سالگردشهادت🥀
🥀🥀
وقتۍجنازهبیسرهمسࢪموآوردن؛
گفتنسرنداره!
گفتم، اگہداشت تعجب میکردم!
گفتنچرا؟!
گفتم:
ابراهیم من هیچ وقت با اینچشمها
گناه نکرد؛ هیچ وقتنامحرم ندید...
همیشهاینچشمهاازترسخداگریونبود
خداهمچشمهایقشنگابراهیممو باقابش برد 😭
🍃🍃🍃
@kafoshohada
🥀🥀
🌷ماجرای شیرین و جالب بدنیا امدن فرزند سردار شهید #محمدابراهیم_همت🌷
زمستان سال ۶۲بود ما تو اسلام اباد غرب زندگی میکردم ابراهیم از تهران اباد بود از قیافش معلوم بود که چندوقت است نخوابیده است😨 با اینکه خسته بود اجازه نداد من کار کنم🙃 خودش شام را اورد خوردیم جمع کرد مهدی را خواباند😴 رختخواب هارا انداخت من مصطفی پسر دومم را باردار بودم🙈 شروع کرد به حرف زدن با بچه توراهیمون😳😟
میگفت(بابایی اگر پسر خوب و حرف گوش کن باشی باید همین امشب سرزده تشریف بیاری،😳میدونی چرا؟چون بابا خیلی کار داره اگه امشب نیای من توی منطقه نگران تو و مامانت هستم☹️ بیا و مردونگی کن همین امشب تشریف فرمایی کن😑)جالب این بود که میگفت"اگه پسر خوبی باشی"نمیدانم از کجا میدانست بچه پسر است😟😳
هنوز حرفش تموم نشده بود که زد زیر حرفش و گفت(نه بابایی،امشب نیا🙁 بابا ابراهیم خستس چند شبه که نخوابیده بمونه برای فرداشب😤)این را که گفت خندیدم 😂گفتم تکلیف این بچه رو روشن کن بیاد یانیاد؟😉
کمی فکر کرد گفت قبول همین امشب،چه شبی بهتر از امشب که تولد امام حسن عسگری هم هست🤗 بعد انگار که با یکی از نیروهایش حرف میزند گفت پس همین امشب مفهومه؟👨✈️😡
مدتی گذشت احساس دردکردم و حالم بدشد😰ابراهیم حال مرا که دید ترسید گفت بابا تو دیگه کی هسی شوخی هم سرت😐 نمیشه پدر صلواتی؟🙃
دردم بیشتر شد ابراهیم دستوپایش را گم کرده بود😵 و از طرفی هم اشک تو چشماش حلقه زده بود😥 پرسید وقتشه؟گفتم اره🙈
منو رسوند بیمارستان و فرزندم بدنیا اومد و بچه هم پسر بود😟😍
اون شب ابراهیم مثل پروانه دورم میچرخید🦋 اون شبو هیچوقت فراموش نمیکنم و هروقت یادش میوفتم خندم میگیره💔🌺😍
📎راوی:ژیلابدیهیان(همسرشهید)
📚منبع:کتاب برای خدامخلص بود
#شهیدمحمدابراهیم_همت
#یادش_باصلوات 💚
🍃🍃🍃
@kafoshohada
19.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸مولودی با رویکرد فرزند آوری🌸😍
#مهدی_رسولی🎉
👶🏻
کـَــهْفُــــ الشُــهَـدا🇵🇸🖤
🌸مولودی با رویکرد فرزند آوری🌸😍 #مهدی_رسولی🎉 👶🏻
جالب بود پخش کنید👌🍃