همهی مدینه اعم از مخالف و موافق جایگاه فاطمه را میدانستند .
شخصیت که محوری باشد سکوت و صدا و قیام و قعودش مورد توجه است .
وقتی گرد عصیان قلبها را سیاه کرده بود و عقل و نقل را از کار انداخته بود تنها راه باقیمانده برای نجات جهادی بود از جنس احساس باید انقلابی در قلبها صورت میگرفت و چه چیز تکان دهنده تر از صدای گریههای دردمندانهی دختر رسول خدا .
اگر این اشکها بی اثر بود که چند نفر را مامور نمیکردند بروند به اعتراض که یا شب گریه کن یا روز
فاطمه دیگر سعی صفا و مروه میکرد از خانه تا قبر پیامبر ص تا زمزم اشکش حیات را به قلبهای مرده برگرداند .
گریههایش بر مزار پدرش را نیز تاب نیاوردند .
رفت بیرون از شهر پای سایهی درختی مینشست و گریه میکرد همان درخت را هم بریدند.
علی بیت الاحزانی با چوب و حصیر برایش ساخت کنار قبر عمویش حمزه
دشمن آنجا را هم ویران کرد .
گریههای فاطمه داشت کارشان را سخت میکرد
#جهاد_اشک
نویسنده: سعیده کرمانی
تصویرگر : زهرا کیانی
@zahrakiani110
@kaftarchahiemamreza