4_5800893498399919963.mp3
5.62M
#کاشیکخوابپریشونبود
#زمینه
#شب_دهم
#عاشورا
#سعیده_کرمانی
#سعید_حمیدیان_فر
کاش یک خواب پریشون بود
نه یک گزارش از دل تاریخ
کاش تو مقتل نبود حرفی
از آتیش از کوچه از میخ
آتیش مدینه خیمه رو سوزوند
کوچه ی مدینه اومد قتلگاه
میخ در شد نیزه های کربلا
مقتله یا شرح تصویریِ آه
آه اسم خداست
به زبون دلای شکسته
آه ذکریه که
به لب اهل حرم نشسته
آه عزیزالله
چی بود تو سینه ی قاتل
قلبی که سنگی تره از آهن
حتی خنجر حیا میکرد
تا سر تو جدا کنه از تن
وای از آبروی رفتهی بشر
داد از نامردی تو میدون جنگ
باید جون داد از غصه وقتی که
خون گریه میکنه از داغ تو سنگ
آه یعنی نفس
میگه توی سینه ها اسیرم
آه میکشم و
آرزوم اینه که برات بمیرم
آه عزیز الله
آه از زینب که می دوید
دنبال قاتل تا حسین
آه از زینب که میبرید
دل از زندگی باحسین
قاتل مینشست و زینب نشست
پیش مادرش کنار قتلگاه
کی میدونس حال پر از تلاطم
حنجره های زخمیو به غیر آه
آه سر و شکست
مثه قلب بی قرار خواهر
آه سرو برید
بی حیا پیش چشای مادر
آه عزیز الله
🕊@kaftarchahiemamreza🕊
هدایت شده از خیمه بانوان هنرمند هیأتی
السلام علیک یا بنت رسول الله(ص)
🚩 اثر آمنه فخاران
شاعر سعیده کرمانی
#رویداد_هنری_بنت_رسول_الله
#رویداد_یک_روزه
#قم_جمکران
🔹استفاده از اثر بدون دخل و تصرف، برای عموم مجاز میباشد.
🔻 مشاهده سایر آثار و
بارگیری فایل باکیفیت در کانال:
خیمه بانوان هنرمند هیأتی
@Kheymeh_Art
🌐 وبگاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
هدایت شده از سعیده کرمانی
#غزل
#مناجات
#امام_زمانعج
#فاطمیه
#اول_جلسه_ای
#گریز_روضه
#سعیده_کرمانی
تو را تنها رها کردیم ما در کوچه ی غربت
تو را از ما چه سهمی هست غیر از غصه و زحمت
دعای تو همیشه تا اجابت میبرد مارا
دعای ما برایت میشود قربانی غفلت
تمام چارهی بیچارگیهامان تویی اما
میان این همه رنج و بلا کو اندکی دقت؟
اگر اندازهی لیوان آبی تشنه ات بودیم
تو حالا پیش ما بودی نه پشت پرده ی غیبت
تو از اعمال ما آگاهی و قصدت نجات ماست
عبادت های خود را میکنی با ما اگر قسمت
شبیه مادرت دلسوزی و در میزنی هرشب
که ما را لحظهای در آوری از خانهی ظلمت
شبیه مادری که گرچه سیلی خورد اما ماند
که عشق است و بلاهایش به هر ترتیب و هر قیمت
بهای عشق را با جان و با فرزند خود پرداخت
چه پشت در چه در کوچه چه در مسجد به هر بابت
فقط مسمار از قلبش خبر دارد که در این راه
به خونش مُهر کرد و ماند پای کار این بیعت
https://eitaa.com/joinchat/3866624047C336d16dc8c
هدایت شده از سعیده کرمانی
#غزل
#فاطمیه
#سعیده_کرمانی
این سوگنامه سخت تر است از بیان شدن
زهرا کجا و سوختن و نیمه جان شدن
گیرم که من فرو دهم این بغض خفته را
این اشک چیست عاقبتش جز روان شدن
با من بگو که سنگ صبور دلت شوم
حالا که رسم شهر شده سرگران شدن
هر طعنه ای زدند به ما مردمان شهر
ما را کجا و لقلقهی هر زبان شدن
بارانی است صورت تو زیر آفتاب
از من چه ساختهست به جز سایبان شدن
تیر از تنم بگو بکشند و نگو که من
بر قد و قامت تو ببینم کمان شدن
آمین نگفتم آرزوی رفتن تو را
سخت است با نبودن تو امتحان شدن
این خانه را تمیز نکن قبل رفتنت
راضی ترم پس از تو به بی آشیان شدن
تو سهم آسمانی و در سر نوشت خاک
حاشا مزار بودن و حاشا عیان شدن
https://eitaa.com/joinchat/3866624047C336d16dc8c
#عاشقانه
هر شاعری دنبال بازاری جدید است
از تو اگر میگفت حتما سود میکرد
باید غزل میگفتم و شد چارپاره
قافیه آخر عشق را محدود میکرد
دشتی چنانکه خاستگاه بید مجنون
کوهی چنانکه تکیهگاه باد باشی
شیرینی آن مقدار که رویای لیلی
سرسختی آن مقدار که فرهاد باشی
در بند بودن کار شاعر نیست اما
هر روز راهی میشوی سوی اداره
دهها غزل داری که نیمهکاره مانده
اما نمیافتد عقب هرگز اجاره
در خانهی تو خانه داری خستگی نیست
جریان گرفته زندگی یعنی تو رودی
من قاب کردم آن رباعی را که دیشب
با پیشبند ظرفشویی میسرودی
بی حوصله، با حوصله ،خوشحال ،غمگین
من را همانطوری که هستم دوست داری
کمصحبتی اما پر از ابراز عشقی
پرچانگیهای مرا هم دوست داری
گاهی میان شیطنتهای نگاهم
گم کردهای سررشتهی بحث و گپات را
دور از نگاه دیگران در جمع گاهی
بوسیدهای انگشتر دست چپات را
پای سبک داری به هر راهی که خیر است
هر کار سنگینی که باشد پیشدستی
وقتی دلم میگیرد از دست زمانه
ای روضهخوانِ خانه ممنونم که هستی
#سعیده_کرمانی
پ.ن : به همسرم در سالروز تولدش
همهی مدینه اعم از مخالف و موافق جایگاه فاطمه را میدانستند .
شخصیت که محوری باشد سکوت و صدا و قیام و قعودش مورد توجه است .
وقتی گرد عصیان قلبها را سیاه کرده بود و عقل و نقل را از کار انداخته بود تنها راه باقیمانده برای نجات جهادی بود از جنس احساس باید انقلابی در قلبها صورت میگرفت و چه چیز تکان دهنده تر از صدای گریههای دردمندانهی دختر رسول خدا .
اگر این اشکها بی اثر بود که چند نفر را مامور نمیکردند بروند به اعتراض که یا شب گریه کن یا روز
فاطمه دیگر سعی صفا و مروه میکرد از خانه تا قبر پیامبر ص تا زمزم اشکش حیات را به قلبهای مرده برگرداند .
گریههایش بر مزار پدرش را نیز تاب نیاوردند .
رفت بیرون از شهر پای سایهی درختی مینشست و گریه میکرد همان درخت را هم بریدند.
علی بیت الاحزانی با چوب و حصیر برایش ساخت کنار قبر عمویش حمزه
دشمن آنجا را هم ویران کرد .
گریههای فاطمه داشت کارشان را سخت میکرد
#جهاد_اشک
نویسنده: سعیده کرمانی
تصویرگر : زهرا کیانی
@zahrakiani110
@kaftarchahiemamreza
هدایت شده از انجمن ادبی کلمات
کانال تعدادی از بانوان شاعر در پیامرسان ایتا:
🌹 زهرا آراستهنیا:
ای نابترین تلالو نور سلام
ای بر همهی حماسهها شور سلام
https://eitaa.com/arastehnia
🌹عاطفه جعفری:
من تو را مینویسم و تو مرا
ما غزلهای دلبخواه همیم
https://eitaa.com/pishaninevesht
🌹 عاطفه جوشقانیان:
کجاست شانهی آرامشت زمان تلاطم؟
مگر خود تو نگفتی به من پناه بیاور؟
https://eitaa.com/sobhetazedam
🌹 عارفه دهقانی:
در جنگِ همیشگیِّ حق با باطل
رمزِ عملیّاتِ علی : "یا زهرا"
https://eitaa.com/dr_arefe_dehghani
🌹 فائزه زرافشان:
همین تبسم آرام، چای عطرآگین
همین نشاندن گل، کار پرثواب من است
https://eitaa.com/faeze_zarafshan
🌹 زهرا سپهکار:
هم مادر و مادربزرگم خانهدارند
این شغل مادرزادیام را دوستدارم
https://eitaa.com/zahra_sepahkar
🌹 اعظم سعادتمند:
آمدم تا خانهات در جستجوی روشنی
آب لطفاً! از میان این همه نوشیدنی
https://eitaa.com/azam_saadatmand
🌹 فاطمه معصومه شریف:
شعر گاهی میتواند راوی یک درد باشد
گاه حتی میتواند مرهم یک مرد باشد
https://eitaa.com/masoome_sharif
🌹 بهجت فروغی مقدم:
با یادت اگر دفتری از شعر سرودم
در حسرت یک بیت جوابم که تو باشی
https://eitaa.com/behjatf
🌹 مریم کرباسی:
من عاشق صبحم که با خنده بگویی
مریم بیا امروز هم صبحانه با هم
https://eitaa.com/maryam_karbasi_najafabadi
🌹 سعیده کرمانی:
گاهی غزل در گوش بند رخت میگویم
گاهی میان تشت، دست از شعر میشویم
https://eitaa.com/kaftarchahiemamreza
🌹 فاطمه عارف نژاد:
سراپا ایدهام از رنگهای تازه سرشارم
هزاران طرح نو پیچیده در طومار افکارم
https://eitaa.com/fatemeh_arefnejad
🌹 اکرم هاشمی:
و آن کسی که به قالیچه خِفت زد، زن بود
تمام طرح پر از رنگهای روشن بود
https://eitaa.com/A_Hashemii
🌹 انسیهسادات هاشمی:
وای آن نقاشی چسبیده بر در را نبینی!
آه! آن تکبیتهای روی میزم را نخوانی!
https://eitaa.com/folanipoem
🔶 اگر بانوی شاعری از قلم افتاده معرفی کنید تا لیست تکمیل شود...
هدایت شده از خیمه بانوان هنرمند هیأتی
51.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🚩 فیلم کوتاه حوض خون
کارگردان: فاطمه علایی
نویسنده: سعیده کرمانی
تصویربردار: سارا اوبری
تدوینگر: جواد فیروزی
صدابردار: هانیه فرجادیان
نقش آفرینان: آغابزرگ پاپی، نرگس سادات حسینی
#لشکرفرشتگان
#جهاد_زن_مسلمان_ایرانی
🔻 مشاهده سایر آثار و
بارگیری فایل باکیفیت در کانال:
خیمه بانوان هنرمند هیأتی
@Kheymeh_Art
🌐 وبگاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام
خاطرهای به مناسبت روزهایی که به واسطه مادر ابالفضل علیه السلام ابالفضلی تر است .
💠💠💠
لا حولی و لا قوة الا بالله علی العظیم وسط لهجهی شهرضایی و کلماتی که از شدت کهنسالی پله پله شدند. لاحولی و لا قوة الا بالله علی العظیم ده تا انگشتش را باز میکند و میآورد بالا هوای لای لبهای بی دندانش لبهایش را بیشتر از حد معمول تکان میدهد اینا ده بار میگوی نه یه بار بیشتِر نه یه بار کمتِر آ سرتا میذاری رو بالش میگوی ای بالش نازنین کسی نیاید در سرم غیر از امیرالمومنین.
ننه من این چیزا را از خودم نیمیگما آخوندا سَرِ منبر میگن به اینجا که میرسد یادم میآید از دال قدش که سر میخورد میان کوچهها آنقدر که عصا به گرد پایش نمیرسد ، ندیدهام که یکبار پاشنهی عصا به زمین رسیده باشد ، عصا را انگار کن که آمده تا با اضافههای چادری کرپ دوشین برود زیر بغلش و همراه هر پنجشنبه غروبش باشد تا تکیهی محلهی چارباغ خواجو .
گوشهای سنگینش هم جلودارش نبودند میچسبید به باند و با صدای آخوند سر منبر سرش را تکان میداد .
سینه زنی که شروع میشد صدای سینه زدن پیرزن قدر یک هیئت سینه زن بلند بود .
ذکر را انگار ننه خانم باب کرده بود آن زمان که رایج نبود ، میکوبید به سینه و مطابق ضرب سینه میگفت حُسَین .
میانگین سن رفیقهای تکیهاش به یک سوم عمرش هم نمیرسید که خبر شدند ننه خانم شبی را تب کرد و صبح نشست سر جایش به سمت پنجره دست به سینه گذاشت انگار که مهمانی عزیز دارد گفت سلام یا امیرالمومنین. سلام یا حضرت اباالفضل .
🔷 خیالم میرود به آن روزی که هنوز آب در لوله تقدیم خانهها نمیشد و آب مادی(جویهایی که از رودخانه جدا میشود و آب را به محلات میرساند مادی میگویند) محله چارباغ خواجو داشت ننه خانم را غرق میکرد که گفته بود یا ابالفضل به لام ابالفضل نرسیده سواری آمده بود و بلندش کرده بود گذاشته بود کنار مادی بعد از آن دیگر ابالفضل علیه السلام شده بود مهمان ویژهی قلبش .
بعد هرنمازی که برای خدا میخواند دو رکعت هدیه میکرد به ابالفضل علیه السلام، ابالفضلی که تا نود و چند سالگی حسرت زیارتش را داشت .
یکبار البته آن شبی که آقابزرگ و خانوم جون (هووی ننه خانم) آمده بودند برای خداحافظی سفر کربلا شب در خواب با اسب ابالفضل رفته بود زیارت و برگشته بود ، خوابش آنقدر واقعی بود که وقتی اولین بار ویلچرش را برده بودند بین الحرمین بی که کسی به او گفته باشد گنبد ابالفضل علیه السلام کدام یکیست برگشته بود به طرف حرمش و سلامش داده بود .
🔷 حالا ابالفضل آمده بود توی همین اتاق که وفا کند به عهدش آمده بود تا ننه خانم را با خودش ببرد از همان پنجرهی رو به قبله که داشت سلام میداد به ابالفضل و پدرش .
ننه خانم هنوز دستش روی سینهاش بود که چشمانش را برای همیشه بست .
💠💠💠
#سعيده_کرمانی
💠💠💠
#شهید_سید_رضی_موسوی
که گفتهست این آه کوبنده نیست
که گفتهست این خون فروزنده نیست
نیفتاده سرو و نیفتاده کوه
که گفتهست سید رضی زنده نیست
نماندهست در شهر ما کوچهای
که از روشناییش تابنده نیست
سر دار میگفت سردار ما
که سرباز هرگز سرافکنده نیست
شرف را که سنگینترین گوهر است
سلحشور هرگز فروشنده نیست
در آیین ما مرد را رفتنی
به غیر از شهادت برازنده نیست
رسیدهست هنگامهی انتقام
بساط ستمکار پاینده نیست
#سعیده_کرمانی
@kaftarchahiemamreza
recording-20231226-192950.mp3
4M
#سعید_حمیدیان_فر
#حضرت_امالبنین
#زمینه
بالا بلندم عزیزم پاشو نگا کن دوباره
رو خاك اين قبر خالی چشمای مادر میباره
رفتی و بعد از تو مادر زانوم دیگه نا نداره
امالبنین بودم اما حالا که معنا نداره
مثل چشای قشنگت چشم منم تاره مادر
جونی تو دستام نمونده - آه ای علمدار مادر
واااای پسرم - كجایی
قمرم - كجایی
میسوزه از داغ روضهت - جيگرم - كجايي
بند دوم
دستای تو مثل حیدر سنگین و خیبر شکن بود
کی توی رزم و نبردش همپای عباس من بود؟
آروم جونم شنیدم غوغا بپا کردی اونروز
دریا رو شرمنده با اون،شرم و حیا کردی اون روز
با اون نفسهای آخر گفتی برادر به مولات
چی گفتی و چی شنیدی مادر بهقربون دردات
واااای پسرم - كجايی
قمرم - كجايی
میسوزه از داغ روضهت - جيگرم - كجايی
بند سوم
وقتی تو رفتی شنیدم خیمهت عمودش دراومد
دستای ناپاک دشمن با نیت معجر اومد
وقتی که افتادی از پا ، قد برادر کمون شد
تو اوج غربت حسینم ،راهیه گودال خون شد
وقتی که چشماتو بستن ، خیمه اسیر بلا شد
جسم عزیزای زهرا .س ، پامال اون مرکبا شد
وااای - بی یار و یاور حسینم
کشتهی بی سر - حسینم
تموم عالم فدای - غریب مادر - حسینم
@kaftarchahiemamreza
هدایت شده از خیمه بانوان هنرمند هیأتی
که گفته است این آه کوبنده نیست
که گفته است این خون فروزنده نیست
نیفتاده سرو و نیفتاده کوه
که گفته است سید رضی زنده نیست
نمانده است در شهر ما کوچهای
که از روشناییش تابنده نیست
سر دار میگفت سردار ما
که سرباز هرگز سرافکنده نیست
شرف را که سنگینترین گوهر است
سلحشور هرگز فروشنده نیست
در آیین ما مرد را رفتنی
به غیر از شهادت برازنده نیست
رسیده است هنگامهی انتقام
بساط ستمکار پاینده نیست
🔸شعر از سعیده کرمانی
@kaftarchahiemamreza
🔹تصویرسازی اثر لیلا اربابی
@artsaya
خیمه بانوان هنرمند هیأتی
@Kheymeh_Art
🌐 وبگاه | ایتا | بله | تلگرام | اینستاگرام