eitaa logo
کهنمو
660 دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
638 ویدیو
22 فایل
پایگاه خبری روستای #کهنمو سایت: http://kahnamu.ir اینستاگرام: https://instagram.com/kahnamu.ir۱ — اخبار، سوژه ها و مطالب خود را به آیدی زیر ارسال کنید||| @kahnamu_admin 🍃 گروه کهنمو 🍃 https://eitaa.com/joinchat/1334378697Ce40bf1bb86
مشاهده در ایتا
دانلود
🍀كانال كميل ص ۲۰۸ ✔علي نصرالله 💚شانزده نوع مانع سر راه رزمندگان❤️ 🍀يكي از مســئولين اطلاعات را ديدم و پرسيدم: يعني چي گردانها محاصره شدند؟ عراق كه جلو نيامده، بچه ها هم توي كانال دوم و سوم هستند. 🍀فرمانده گفت: كانال سومي كه ما در شناسائي ديده بوديم، با اين كانال فرق داره. اين كانال و چند كانال فرعي را عراق ظرف همين دو سه روز درست كرده.اين كانالها درست به موازات خط مرزي ساخته شده، ولي كوچكتر و پر از موانع. 🍀بعــد ادامه داد: گردانهاي خط شــكن، براي اينكه زير آتش نباشــند رفتند داخل كانال. با روشــن شــدن هوا تانكهاي عراقي جلــو آمدند و دو طرف كانال را بستند. دشمن هم كانالها را زير آتش گرفته. 🍀بعد كمي مكث كرد و گفت: عراق شــانزده نوع مانع ســر راه بچه ها چيده بود، عمق موانع هم نزديك به چهار كيلومتر بوده! منافقين هم تمام اطلاعات اين عمليات را به عراقي ها داده بودند! 🍀خيلي حالم گرفته شد. با بغض گفتم: حالا چه بايد كرد!؟گفت: اگــر بچه ها كنند مرحله دوم عمليــات را انجام مي دهيم و آنها را مي آوريم عقب. 🍀در همين حين بيسيم چي مقر گفت: يك خبر از گردانهاي محاصره شده! همه ساكت شدند. بيسيم چي گفت: ميگه »برادر ثابت نيا با برادر افشردي دست داد!« 🍀اين خبر كوتاه يعني فرمانده گردان كميل به شهادت رسيده.عصــر همان روزخبر رســيد حاج حســيني، معاون گــردان كميل هم به شــهادت رسيده و بنكدار، ديگر معاون گردان به سختي مجروح است. همه بچه ها در قرارگاه ناراحت بودند. حال عجيبي در آنجا حاكم بود... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @kahnamu ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛
☘كانال كميل ص ۲۰۹ ✔علي نصرالله 💚مقاومت چهار روزه بدون امکانات❤️ ☘...۲۱بهمن ۱۳۶۱بود. هنوز صداي تيراندازي و شليك هاي پراكنده از داخل كانال شنيده مي شد. ☘به خاطر همين، مشخص بود كه بچه هاي داخل كانال هنوز مي كنند. ☘اما نمي شد فهميد كه پس از چهار روز، با چه امكاناتي مشغول هستند؟! ☘غروب امروز پايان عمليات اعلام شد. بقيه نيروها به عقب بازگشتند. ☘يكي از بچه هائي كه ديشب از كانال خارج شد را ديدم. مي گفت: نمي داني چه وضعي داشتيم! آب و غذا نبود، مهمات هم بسياركم، اطراف كانالها هم پُر از انواع مين! ☘ما هر چند دقيقه گلوله اي شليك مي كرديم تا بدانند هنوز زنده ايم. عراقي ها مرتب با بلندگو اعلام مي كردند: شويد! ☘لحظات خورشيد بسيار غمبار بود. روي بلندي رفتم و با دوربين نگاه مي كردم. ☘انفجارهاي پراكنده هنوز در اطراف كانال ديده مي شد. ابراهيم آنجاست و من هيچ كاري نمي توانم انجام دهم.آن شب را كمي استراحت كردم و فردا دوباره به خط بازگشتم... ┏⊰✾✿✾⊱━━━─━━┓ ❖ @kahnamu ❖ ┗━━─━━━⊰✾✿✾⊱┛