💥 #عملیات_رمضان_ضربت_متقابل
با توجه به شرایط بسیار سخت عملیات و همچنین فشارهای شدید روحی و جسمی وارده بر نیروها ناشی از ناکامی ها و عقب نشینی ها #همت از هر فرصتی برای تنویر افکار رزمندگان این یگان و زدودن غبار ابهام و تردید از قلوب نیروها استفاده کرد.مجتبی صالحی پور جانشین وقت واحد تدارکات تیپ_۲۷ در خصوص واکنش #همت در قبال فشارهای موجود در بحبوحه عملیات رمضان می گوید:هزار ماشاءالله، #حاج_همت در رمضان خودش را به عنوان یک فرمانده تیپ خیلی قوی نشان داد.☝️با توجه به فشاری که روی او بود،خیلی استقامت کرد.در تابستان۶۱، #همت خیلی سختی کشید😞.بخش عمده ای از این سختی ها،به خاطر ناسازگاری های تعدادی از بچه های سپاه تهران در آن ایام بود.کلّاً #حاجهمت در عملیاترمضان خیلی تحت فشار روحی قرار داشت و با همه سعه صدری که از او سراغ داشتیم،پاره ای مواقع به عینه می دیدیم متحمّل چه رنج و عذابی شده.برخی مواقع از فرط تحمّل فشار روحی،عصبی میشد و در لحن کلامش،تندی عجیبی مشاهده می شد.🙁وضعیت اداره تیپ در دوران #حاجهمت با دوران سابق،زمین تا آسمان فرق داشت.در دوره فرماندهی حاجاحمد ستاد قدرتمندی در اختیار ایشان بود.ضمن اینکه مسئولیت مستقیم اداره تیپ،عمدتاً روی دوش شهیدحاجمحمودشهبازی و در وهله بعدی، حاجهمت قرار داشت و حاج احمدمتوسلیان با داشتن چنین فراغ بالی، راحت تر میتوانست وظایف کلان خودش را در رابطه با جایگاه فرماندهی تیپ و ارتباط با رده های بالا انجام بدهد.امّا در عملیات رمضان تمام بار عظیم مسئولیت به گردن شخص حاجهمت بود؛یعنی به جز دستواره و چراغی و کریمی که این دو نفر اخیرالذکر هم به خاطر تحمّل
#بسمربهمت
👈قسمت۱ قبل از شهادت👉
هر چه عملیات خیبر ب پایانش نزدیکتر میشد حال و هوای #حاج_همت هم بیشتر تغییر میکرد✨ در مرحله پنجم الی ششم خیبربود ک حاج حسین خرازی دستش قطع شد💔 و ب عقب برگشت #حاجی خیلی گرفته و غمگین بود گفتم #حاجی چرا اینقد ناراحتی؟ #حاجی دستم را گرفت و پنج شیش متر اونورتر از خاکریز برد نشست روی زمین و نفسی عمیق کشید😔 و سپس مشت گره شده اش را ب زمین کوبید و گفت ««این عملیات آخر من است »» از قرار گاه مرکزی پیام رسید ک تا قبل روز هفدهم اسفند۱۳۶۲ مواضع دفاعی لشکر ۲۷ محمد رسول الله در جزیره مجنون ب نیرو های لشکر۱۴ امام حسین واگذار شود صبح روز هفدهم خبری از نیرو های لشکر ۱۴ نشد #همت نگران بود بعثی ها قسمت شرق جزیره مجنون را اذیت میکردنند #همت هم تصمیم گرفت برای جمع اوری تعدادی نیرو ب عقب برگردد چند سااعتی گذشتو خبری از #حاجی نشد با #حاجی در سنگری قرار داشتم رفتم آنجا از برادر #قاسم_سلیمانی فرمانده لشکر ۴۱ ثارالله پرسیدم #حاجهمت کجاست؟ گفت رفته لشکر ۲۷ و هنوز برنگشته
راوی:سعیدمهتدی
#ادامه_دارد
@kahnamu