۲۴ اردیبهشت سالروز شهادت
رزمندهی نوجوان دفاع مقدس
فرماندهی عملیات تیپ ۸۲
سپاه صاحبالامر (عج) قزوین
در جبهه مقاومت سوریه ، تدمر ۱۳۹۴
#رزمنده_دیروز_مدافع_امروز
#شهید_سردار_حاجحمید_محمدرضایی
💠
برد هر قصه ای را گیتی از یاد
بجز افسانه ی مهر و وفا را.....
💫 طاعاتتان قبول
سفره ی جانتان به وسعت
سفره های ایمان شهدا....💫
#دلنوشته_شهدا
کنار من بخوان از عاشقی از عشق از بودنِ با حق
که تیغ مهر تو بر سنگ قلبم ظلمت شکن باشد
#شهید_جواد_جهانی
#شهدا_مدافع_حرم🍃🌸
مدتی قبل از شهادتش، در حال عبور از خیابان سعدی قزوین بودم كه عباس رو دیدم.
او معلولی رو كه از هر دو پا عاجز بود و توان حركت نداشت، به دوش گرفته بود و برای اینكه شناخته نشه، پارچهای نازك بر سر كشیده بود.
من شناختمش و با این گمان كه خدای ناكرده برای بستگانش حادثهای رخ داده، جلو رفتم.
سلام كردم و پرسیدم: «چه اتفاقی افتاده عباس؟ كجا میری»
عباس كه با دیدن من غافلگیر شده بود، کمی ایستاد و گفت: «پیرمرد رو برای استحمام به گرمابه میبرم. كسی رو نداره و مدتی هست كه حمام نرفته!»
#شهید_عباس_بابایی
#درس_اخلاق
#زندگینامه_شهید...
حمیدشمایلی به تاریخ ۲۷ بهمن ۱۳۴۲ در بهبهان متولد شد. اواخر سال ۱۳۵۶ که اندک اندک شعله های انقلاب اسلامی از زیر خاکستر زبانه می کشید، حمید مشغول تحصیل در دوم راهنمائی بود اما مانند بسیاری از همسالان خود، در تجمعات انقلابی و تظاهرات ها شرکت کرده و افتخار حضور در تظاهرات خونینِ ماه رمضان را که رژیم طاغوت برای اولین بار در بهبهان ، دست خود را به خون مردم رنگین نمود، در کارنامه خود ثبت نمود.
با پیروزی انقلاب اسلامی و همزمان با آغاز فعالیت های جهاد سازندگی حمید به این نهاد برخاسته از متن انقلاب پیوست. حمید پشت نیمکت های کلاس دوم دبیرستان نشسته بود که جنگ تحمیلی شروع شد .علی رغم مراجعات مکرر حمید به پایگاه های بسیج ، برای اعزام به جبهه ، به دلیل حضور دو برادر بزرگش در میادین نبرد ، از اعزام او ممانعت به عمل می آمد. با این حال حمید به ترفندی ، خود را به سپاه سوسنگرد رساند و مدتی را در کنار مدافعان این شهر به نبرد با متجاوزان بعثی پرداخت. او پس از بازگشت از جبهه به تحصیل خود در مقطع سوم دبیرستان ادامه داد.
پس از عملیات ثامن الائمه(ع) حمید به آبادان رفت و به واحد مهندسی رزمی جهاد استان فارس ملحق شد. این جوان ، در کسوت سنگر سازان بی سنگر ، در عملیات طریق القدس حضوری فعال داشت و زیر سنگین ترین آتش دشمن به کار احداث خاکریز و جاده مشغول بود و پس از آن نیز در عملیات فتح المبین به وظایف جهادی خود عمل نمود.
در عملیات « الی بیت المقدس» چند روز قبل از آزادی خرمشهر ، هنگامی که حمید با بولدوزر مشغول احداث خاکریز بود ، مورد اصابت موشک دشمن قرار گرفت و مجروح شد که البته پس از چند ساعت با بدن مجروح دوباره به خط مقدم نبرد بازگشت.
پس از شرکت در عملیات رمضان ، حمید، خرقه ی سبز پاسداری از انقلاب اسلامی را بر تن نمود و در فروردین ماه ۱۳۶۲ به عضویت واحد مهندسی رزمی تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) درآمد و به فاصله کوتاهی، به «معاونت واحد مهندسی رزمی تیپ ۱۵ امام حسن مجتبی(ع) »منصوب گردید. هر زمان مأموریت و کاری به او محول می شد با وجود مشکلات و کمبودهای موجود نه نمی گفت و با توکل بر خداوند متعال کارش را شروع می نمود.
سرانجام در روز جمعه ، دهم فروردین ماه سال ۱۳۶۳ ،در منطقه عملیاتی جزیره_مجنون_شمالی ، پس از ادای فریضه نماز ظهر و عصر مورد اصابت راکت های صدامیان قرار گرفت و بال در بال ملائک گشود...
#شهیدحمیدشمایلی
#بسم_رب_الحسین
ما همه افق های معنوی انسانیت را در #شهدا تجربه کردیم ما ایثار را دیدیم که چگونه تمثل می یابد
عشق را هم،
امید را هم،
ذوق را هم،
شجاعت را هم،
کرامت را هم،
عزت را هم،
و همه آنچه را که دیگران جز در مقام لفظ نشنیدند، ما به چشم دیدیم
#شهید_آوینی
#قاب_ماندگار
#شب_بخیر
از #شهدا
نخواهید که
دست شما را بگیرند
از شهدا
بخواهید که
یقه شما را نگیرند....
پ.ن: قسمتی از سخنرانی
#شهید_علی_چیتسازیان در مراسم برادر شهیدش
آنقدر بوی تو شدید می آید که برای دلتنگ شدنت
دیگر نیاز به غروب جمعه هم نیست …
یک آهنگ بی کلام هم بغض را عجیب می شکند
💠اللهم عجل لولیک الفرج 💠
#شبتون_مهدوی🌺🍃
@
خوشا آنان که
از رهایی رهیدند ؛
و بال ! وبال جانشان نشد ...
اردیبهشت ماه ۱۳۶۶
ماووت عراق ، عملیات کربلای ۱۰
عکاس : حمیدرضا ولی
#مجروحین
💠
ماییم مست و سرگران
فارغ ز کار دیگران
عالم اگر برهم رود
عشق #تو را بادا بقا....
#دلنوشته_شهدا