⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
﷽
محسن جان این زخم های روی تنت حکایت از چیست؟!
حکایت نعل تازه؟!
حکایت میخ و در؟!
محاسن آغشته به خونت چه برایمان دارد؟!
این محاسن فریاد میزنند:ألسَلامُ عَلی الشَیب الخَضیب💔
چه بر سر صورت ماهت آوردهاند؟!
این صورت خاکی ندا میدهد:ألسَلامُ عَلی الخَدّ التَریب💔
لبهای ترک خوردهات چقدر مرا یاد این جمله میاندازد:ألسَلامُ عَلی الثغر المقروع بالقضیب💔
آه که تو چقدر حسینی و ما چقدر کوفی😞✋
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
❁﷽❁
⇯ #محرم_درجبهه_ها
❂ شهـــــدا..
اصحابـــ آخـرالزمانی سیدالشـهدا علیـه السلام هستنـد.
پیـام آنها عشق و اطاعت است و
وفاداری
#شهید_مرتضی_آوینی
⇝✿°•° °°•°°•°° °•°✿⇜
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهید_حججی
سری تو سرا شد
هرچند بی سر شد
"حاج حسین یکتا
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
دوباره
بیرق مشـکی
بهدست میگیریم ،
زنیم به سینه که آمد
مُحـرمِ حسیـن ...
#سلام_بر_محرم
#سلام_بر_حـسیـن
#سلام_بر_انصارالحسین
💠
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
«سلام بر محرّم»
اشک و مناجات و دعا را دوست دارم
این حالت خوبِ بکا را دوست دارم
من دین خود را از رسولاللّه دارم
زهرا، علی و مجتبی را دوست دارم
مشهد، حرم، پائین پا، صحن گُهرشاد
این گنبد و گلدستهها را دوست دارم
از تو چه پنهان باز دلتنگ حسینم
خیلی هوای کربلا را دوست دارم
آرام کُنجِ دنجِ روضه مینشینم
هیئت، محرّم، روضهها را دوست دارم
بالا نیاوردم سرم را تا ببینی
این گریههای بیصدا را دوست دارم
گریانِ دستِ بستهی زینب! بیا ... آه
من گریه کردن با شما را دوست دارم...
(یا رب الحسین ، بحقّ الحسین ، اِشفِ صَدر الحسین ، بظهور الحجّة)
ِ
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
#چراغ_راه ۲۸
#وصیتنامه کوتاهی از سردار شهید علیرضا موحددانش:
نکند در رختخواب ذلت بمیرید، که حسین (ع) در میدان نبرد شهید شد. مبادا در غفلت بمیرید، که علی (ع) در محراب عبادت شهید شد. و مبادا در بی تفاوتی بمیرید، که علی اکبر (ع) در راه امام حسین (ع) و با هدف شهید شد.
#وصیتنامه #شهیدموحددانش #جهاد #بی_تفاوت_نبودن #انقلابیگری #مجاهد #استکبارستیزی
🇮🇷
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
⭕️حاج #احمد_متوسلیان:
ما با #اسرائیل وارد #جنگ خواهیم شد.
هر کس با ماست؛ بسم الله !
هر کس با ما نیست، خداحافظ !
🌾🌹🌾🌹
۱۰ شهریور ۱۳۹۸
پرسیدیم کربلارفتیم حرم حضرت عباس ، سینه زنی و توسل و دعا ...
راه افتادیم سمت حرم امام حسین اونجا هم به همین شکل، بلکه بیشتر ..
بماند که توی بین الحرمین چقدرخوندیم و سینه زدیم نرسیده به هتل، باز اومد که
حاجی بیا بریم حرم سیری نداشت واقعا عطشان بود!! صبح, ظهر ,شب ,سحر، ول نمی کرد...مدام میومد که بریم حرم برامون روضه بخون.گاهی، قبول نمیکردم
بیشتر از این نمی کشیدم با بچه ها می رفت و خودش روضه می خوند.شب حرم بودسحر می رفتیم،می دیدیم باز توی حرم نشسته جلوش کم آورده بودم گه معرفت نباشه، آدم نمیتونه این طور عرض ارادت کنه خیلی مهمه در جوونی این شکلی عاشق باشی.گوشه گوشه زندگیش رووصل میکرد به اهل بیت و امام حسین ( علیه السلام ).در خصوص گریهء صبح وشام برای امام حسین (علیه سلام) صحبت می کرد.
وقتی آب میخورد یاد امام حسین
می افتاد. واقعا از سلامش احساس می کردم از روی عادت نمی گه از ته دل سلام می گه:یاحسین
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
#راوی_دوست_شهید ✍
۱۰ شهریور ۱۳۹۸