eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
70هزار عکس
11.5هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
| 🗓 جمعه ۲ تیر (۴ ذی‌الحجه) 📿 صد مرتبه «ٱللَّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ»
8.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بازداشت عاملان قتل مولوی «کریم بخش سپاهی» فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان: 🔹در پی قتل مسلحانه مولوی «کریم بخش سپاهی» امام جماعت مسجد روستای «کوران» شهرستان مهرستان در تاریخ هفتم آذرماه ۱۴۰۱، تیم ویژه تحقیق و تفحص پرونده موفق شدند عاملان قتل را در مخفیگاهشان پس از ۶ ماه زندگی مخفیانه دستگیر کنند. 🔹عامل اصلی و همدست او در بازجویی اولیه به قتل مولوی کریم بخش سپاهی اعتراف و انگیزه خود را اختلاف عنوان کردند.
صدور کیفرخواست ۴ متهم شهادت شهید مهدوی‌پور رئیس کل دادگستری استان مرکزی: 🔹رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر شهرستان زرندیه که در نهم خرداد ماه امسال در جریان عملیات تعقیب و مراقبت عوامل خودروهای شوتی در اتوبان ساوه - تهران، بر اثر برخورد عمدی خودروی حاوی کالای قاچاق با وی از ناحیه سر به شدت مجروح شده و به کما رفته بود و در مورخ ۲۱ خرداد به درجه رفیع شهادت نائل آمد. 🔹پرونده متهمان بدون تشریفات قانونی و اعلام ختم تحقیقات، ظرف ۱۱ روز پس از شهادت سرگرد رسول مهدوی پور، قرار نهایی برای چهار تن از متهمان این پرونده تعیین و کیفر خواست با درخواست اجرای مجازات در ملا عام صادر شد. ‌‌
شب جمعه به یاد رهروان صادق اباعبدالله به یاد ستاره آسمان شهادت " شهید مهدی شاهدی " دانشجوی رشته‌ ادبیات دانشگاه شهید چمران اهواز بود و گاهی شعر می‌گفت روزهای آخر ؛ چند روز قبل از شهادتش مُدام این یه بیت شعر رو زمزمه میکرد: "عاشق که شدی تیر به سر باید خورد زهری است که مانند شکر باید خورد" هیچ کدام از بچه ها نمی دونستن که منظورش از خوندن این شعر چیه؟! گذشت تا اینکه خبر شهادتش بینِ بچه‌ها پیچید وقتی بالاسرش حاضر شدیم دیدم سر پست‌ِ نگهبانی تیرِ قناسه‌عراقی خورده وسط پیشونیش به حالتِ سجده افتاده و به شهادت رسیده...!
یَا مَوْلایَ یَا صَاحِبَ الزَّمَانِ  بیا و ما را مثل‌ چمران‌‌ها بگردان همان‌قدر باشکوه همان‌قدر با تقوا همان‌قدر با شرف همان‌قدر غیور و چریک همان‌قدر عاشق و هنرمند همان‌قدر که‌ مثل‌ چمران‌ بمیریم ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
| رابطه‌ات با امام زمان چطوره؟ گفتاری از: استاد محمد شجاعی
❤ ☘ 🦋 «...به اعتقاد من، همه‌ی کسانی که با بودند و دوستش داشتند، علاوه بر جان‌فشانی‌هایی که در رفتارش می‌دیدند، بیشتر برای این بود که را دریافته بودند. پیوند قلبی حاج‌احمد با نیروهای ارتش، سپاه، تعدادی از افراد ژاندارمری و همچنین پیشمرگان مسلمان، همه را مجذوب خودش کرده بود. می‌توانید از ارتشی‌هایی که در آن زمان با او بوده‌اند، سوال کنید...» ♡ ☆ - به روایت سردار حسن رستگارپناه، برگرفته از صفحه‌ی ۱۲۵ کتاب ارزشمند 📚 •°• °•°
5.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 ای رفته و بر سینه ما داغ نهاده سوگند به جان تو که اندر دل مایی
❣یک شب چهارشنبه، جواد را شام به خانه‌ام دعوت کردم. گفت: میام، اما دعوتم کردند مرکز شهید مازندرانی برای مجروحین دعای توسل بخونم. مراسم آنجا تمام شد می‌آیم‌. مرکز مازندرانی، یک مرکز درمانی جهت جانبازان و مجروحین جنگ بود. جواد هم که صدای خوبی داشت معمولاً برای خواندن دعا دعوت می‌شد. شب جواد با تأخیر آمد. حال خاص و پریشانی داشت.‌ گفتم: چی شده کاکا، چرا انقدر دیر کردی؟ تکه پارچه‌ای به من داد و گفت: این را یادگار نگهدار. گفتم: این چیه؟ اشک توی چشمش پیچید و با بغض گفت: قبل از اینکه دعا را شروع کنم، یک قاب عکس جلو من گذاشتند و گفتند این شهید جاویدالاثر است. بی‌اختیار یاد حبیب (شهید جاوید الاثر حبیب روزی طلب) افتادم و دلم سوخت. اختیار از دستم رفت و متوسل شدم به امام زمان(عج)، نمی‌دانم در آن حال چه گفتم و چه طور امام زمان را صدا زدم، اما همه مجروحینی که برای دعا جمع شده بودند منقلب شدند. ناگهان عطر خوشی، در نمازخانه پیچید و‌ صدای صلوات و جیغ و فریاد بلند شد. یکی از مجروحین وسط ایستاده بود و می‌گفت: آقا آمد... آن جانباز از ناحیه پا مجروح بود و قرار بود مثلا فردا پایش را قطع کنند. می‌گفت امام زمان(عج) دست روی زانویم کشید و فرمودند بلند شو. تمام قامت روی پایش ایستاده بود. بقیه مجروحین روی او ریختند و لباسش را به تبرک کندند، این تکه پارچه از لباسش را هم به من دادند. اشک در چشم‌هایم پیچیده بود. یقین داشتم حضور آقا امام زمان(عج) و شفای آن مجروح، جز به نَفَس و دعای خالصانه جواد نبوده است. از کتاب: قلب های آرام