بازداشت فردی با سلاح سرد در حرم حضرت معصومه (س)
🔹فردی ساعتی پیش با سلاح سرد وارد صحن صاحبالزمان حرم حضرت معصومه (ش) شده بود و با سر و صدا قصد درگیری با زائران را داشت.
🔹بلافاصله نیروهای امنیتی وارد عمل شده و فرد چاقو به دست را دستگیر میکنند و تحویل نیروهای امنیتی میدهند و هنوز از انگیزه متهم اطلاعاتی به دست نیامده است.
🔹در این حادثه به زائری آسیب وارد نشده و اطلاعات تکمیلی متعاقبا اعلام میشود.
تکمیلی| جراحت جزئی یک زائر در حرم حضرت معصومه
◾️هماکنون امنیت در حرم برقرار است
🔹ساعاتی پیش فردی که گفته می شود دچار اختلالات روانی بوده با چاقو قصد ورود به حرم مطهر را داشته که پس از درگیر شدن با یکی از نیروهای امنيتي وارد صحن صاحب الزمان (عج) شده و با اقدام و تیراندازی به موقع عوامل یگان حفاظت و امنیت حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه (س) متوقف و تحویل مراجع قضایی شده است .
🔹لازم بذکر است یکی از زائران دچار جراحت سطحی از ناحیه پا شده که جهت درمان به بیمارستان اعزام شده است.
🔹هماکنون امنیت و آرامش در حرم حضرت معصومه (س) برقرار بوده و زائران در حال زیارت و اقامه نماز مغرب و عشاء هستند.
تشکیل پرونده برای فرد مسلح در حرم حضرت معصومه
دادستان قم:
🔹امروز فردی ۲۲ ساله که حالت عادی نداشت با چاقو به سمت نیروهای امنیتی حرم حضرت معصومه (س) حمله و قصد ورود به داخل حرم را داشت که نیروهای امنیتی حرم از ورود این فرد جلوگیری کردند.
🔹در این حادثه، یکی از زائران مجروح شده که حال جسمی وی خوب است.
🔹این فرد دستگیر و برای وی پرونده قضایی تشکیل شده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۲۵ آذرماه روز زیبای حرم امام رضا(ع)
🖋امروز حرم قشنگی خاص خودشو داشت. زائرا توی این هوای برفی با یه شور و حال عجیبی میومدن زیارت.خادمای هر گوشه از حرم با تماموجود خدمت میکردن. خوش به سعادت کسایی که امروز زائر حضرت بودن. زیارتتون قبول
📍بهشت
آرامش کامل در حرم حضرت معصومه(س)
▪️ حادثه امنیتی نبود
🔹مسؤلان حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها آخرین وضعیت حرم مطهر بعد از حادثه امروز را تشریح کردند.
🔹فرد خاطی که عصر امروز با چاقو وارد حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها شده بود با هوشیاری خادمان حرم و امنیت و حراست حرم مطهر دستگیر شد.
🔹این موضوع به خوبی جمع شد و تبعاتی خداروشکر نداشت و مراسمات حرم مطهر حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها با حضور پرشور مردم و آرامش در حال برگزاری است و از مردم عزیز میخواهیم به شایعات و جوسازیها اهمیتی ندهند.
محمدرضابهم گفت: خواب دیدم در مسجد جامع هستم و پاهام آلوده به نجاست است و از ساق پا به پایین هرچه آب میریزم پاک نمیشه، تعبیرش چیه؟
گفتم: خدا إن شاء الله شما رو آمرزیده...
محمدرضا گفت: نه! تعبیرش این نیست. چند روز بعد دوباره دیدمش.
بهم گفت: تعبیر خوابم رو فهمیدم. مادرم یه جفت جوراب نوبهم داده بود که پوشیدم و احتمالا این جوراب از سال های قبل داخل صندوق بوده و ممکنه خمس آن را نداده باشند.لذا خمسش رو دادم و این تعبیر خوابم بود و حالا احساس راحتی میکنم.....
معلم #شهید_محمدرضا_ابراهیمی
#سوريه #وعده_صادق
✨ 🇮🇷
{webahang.ir}Salavat.Emam.Reza.mp3
زمان:
حجم:
710.1K
🌟 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى الْإِمَامِ التَّقِیِّ النَّقِیِ
🌟 وَ حُجَّتِکَ عَلَى مَنْ فَوْقَ الْأَرْضِ وَ مَنْ تَحْتَ الثَّرَى الصِّدِّیقِ الشَّهِیدِ
🌟 صَلاَةً کَثِیرَةً تَامَّةً زَاکِیَةً مُتَوَاصِلَةً مُتَوَاتِرَةً مُتَرَادِفَةً کَأَفْضَلِ مَا صَلَّیْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِیَائِکَ
✨ 🇮🇷
✍خاطره ای ازشهیدمحمدعلی برزگر
آخرین مرخصی جگرگوشه ام بود😔 لباسهایش رادر ساکش تامی زدم. ناگاه دلم به تنگ آمد🫀
گفتم:پسرجان تو۵بار جبهه رفته ای میشود نروی؟🙏
محمدعلی لبخندی زد
دستم رابوسید ودرحالی که ساک رابر دوشش می انداخت گفت:🚶
قربانت شوم مگرجبهه رفتن کوپنی است؟
همین طورکه به طرف درقدم برمی داشت سرش فریادزدم
گفتم: اگر بروی شیرم را حلالت نمیکنم😭
با این جمله محمدعلی سرجایش میخکوب شدوبطرفم برگشت
دوزانومودبانه جلویم زانوزدوگفت: چشم...تاشمارضایت ندهی محمدعلی جایی نمیرود....🧎
ولی مادرجان... ازشماسوالی دارم؛
اگر روز قیامت حضرت زهرا (ع)که هم نام شماست را ملاقات کردی
ایشان ازشما بپرسد؛چرا نگذاشتی پسرت ازراه فرزندم دفاع کند؟👉
چه پاسخی خواهی داد؟
تنم لرزید
واشک ازچشمانم سرازیرشد😭
گفتم :بلندشوتا دیرنشده به دوستانت ملحق شو.
محمدباشوق خداحافظی کرد✋
وبرای همیشه رفت🚀
ومثل مادرش زهرا (ع) ازناحیه پهلوتشنه لب درعمیلات کربلای ۲ درخاک اربابش حسین(ع)به شهادت رسید🩸
وتا مدتها گمنام شد.🍃✨
همه میگفتند:
ازشدت گلوله های بیشمار کاتیوشا خاکسترمحمدعلی هم باقی نمانده ❤️🔥
ولی محمدعلی شب قدر تفحص شد وپیکر سالمش درست روز تولدش به خاک سپرده شد.🌷🕊
🔰کتاب ازقفس تاپرواز
✍روز بیستم نمره ۲۰ قسمت دوم...
🔹رضا پسر محمد حاج مندل هم باهاشون بود که برای آموزش های نظامی رفتند جنگل مولا جنگل گز نزدیک اهواز و پس از آموزش های اولیه رفتند خط پدافندی فاو نیروهای گروهان جوادالائمه هم با بقیه نیروهای گردان ۴۱۲ رفتند.
🔸روزها از پس هم درگذر بودند رضا با حسن علیزاده توی یک سنگر بودند روز دهم رسید چقدر دلش میخواست دهی بگیره که از کتک بگریزد یا کمتر کتک بخوره ماه رمضان به نیمه خود رسیده بود گرفتن نمره ۱۵ برای رضا و امثال اون آسان نبود رضا بچه زحمت کشی بود زمان جنگ به کسایی که کارهای خدماتی بقیه را انجام میدادند شهردار میگفتند.
🔹روز نوزدهم رسید رضا مثل همه نامزد داشت دوست داشت اگر کسی بتونه از ۱۹ بگذره حتماً به ۲۰ میرسه رضا با یک معلم شهید علی امراللهی همراه شهردار بودند.
🔸رضا برای نماز وضو گرفت و در شستن ظرف و ریختن آب به امراللهی کمک میکرد گلوله آمد ترکشی خورد توی سر رضا ۲۰ روز بود آمده بودند فاو بلیط پرواز برای رضا شیبانی صادر و امضا شده بود.
🔹برای پرواز دو تا بال قوی نیازه رضا هر دو بال را داشت یکی بال عبادت و یکی خدمت خلق وضو و آمادگی برای نماز و معراج کمک برای انجام کارهای دوستان...
🔸روز بیستم شد رضا بیستی گرفت که توی مدرسه فکرش را هم نمیکرد بیستی که خیلیا ۸۰ـ۷۰سال عرق میریزن و آرزو دارن بهش برسن نمیرسن در حالی که رضا در سن ۱۶ و خوردهای بهش رسید رضای شوخ طبعی که نمیتوانست روزی بگذره و سر به برادرزادههای خود نزند دل از دنیا و هر آنچه در آن بود کند و در ماه رمضان معراجی شد.
#شهید_رضا_شیبانی