سینه زنے امام حسین (ع)💔
هر وقت حمید اقا از هییت برمیگشت من و مادرش میگفتیم کمتر سینه بزن💔...سینه ات درد میگیره💔...ولی به مامانش لبخند میزد و میگفت آخه مامان سینه زنی خیلی خوبه.
بعد که میرفتیم منزل به من میگفتن شما نگو سینه نزن😔!!!من بهت قول میدم این سینه که برای اباعبدالله سینه زده روی آتیش جهنم رو نمیبینه😔💔
بعد شهادت🕊 وقتی رفتم معراج شهدا...تعجب کردم😒..آقا حمید دست ها و پاهاش و شکمش و سمت چپ صورتش پر بود از ترکش های ریز و درشت که باعث شده بود به شهادت برسه مثل حضرت عباس ع 😭
ولی تنها جایی که سالم بود سینه اش بود😭💔!!!!وقتی دیدم یاد حرفش افتادم...دستم رو روی سینه اش گذاشتم ببینم قلبش میزنه،،،ولی😭
قفسه سینه اش سالم سالم بود در حالی که کل بدنش دچار جراحت های شدید بود...اربا اربابود😭😭
روایت_از_همسر_شهید
#حمیدسیاهڪالےمرادے💔