eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.3هزار عکس
15.2هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
زندگینامه شهید محمودرضا بیضائی در ۱۸ آذرماه سال ۱۳۶۰ در خانواده‌ای مذهبی و دارای ریشه روحانیت در تبریز متولد شد. تحصیلات ابتدائی، راهنمایی و دبیرستان را در تبریز گذراند. در دوره تحصیلات دبیرستان به عضویت پایگاه مقاومت شهید بابایی – مسجد چهارده معصوم (ع) شهرک پرواز تبریز – درآمد و حضور مستمر در جمع بسیجیان پایگاه، اولین بارقه‌های عشق به فرهنگ مقاومت و ایثار و شهادت را در او بوجود آورد. در همین ایام با رزمنده هنرمند بسیجی، حاج بهزاد پروین قدس، آشنا شد. این آشنایی، بعدها زمینه ساز آشنایی مبسوط با میراث مکتوب و تصویری دفاع مقدس و انس با فرهنگ جبهه و جنگ شد. دیدار و مصاحبه با خانواده شهدا و گردآوری خاطرات شهدا و جمع آوری کتاب‌ها و نشریات حوزه ادبیات دفاع مقدس از ثمراتی بود که آشنایی با حاج بهزاد با خود داشت. م
شهید تقی ارغوانی متولد سال۱۳۵۳ یکی از کارمندان روابط عمومی شهرداری منطقه ۲۱تهران بود او اولین شهید مدافع حـرم شهـرداری و یـکی از عکاسان خبری بودکه به صورت افتخاری با خبرگزاریهای کشوردرموضوعات مختلف همکاری داشت. که بصورت داوطلبانه عازم سوریه شد شهید ارغوانی توسط نیروهای تروریستی و تـکفیری در ۲۲ بهمن مـاه بـا تیری کـه به پهلویش اصابت کرده بود چون بانویش فاطمه زهرا (س) به فیض شهادت رسید. شهید ارغـوانـی اولـیـن شهید مدافع حرم شهرداری تـهران و نـخستین شهید شهرک وردآوردتهران محسوب می‌شود. اوهم چنین فرمانده گردان بیت المقدس پایگاه شهید یزدی حوزه ۲۰۵ ناحیه میثم تمار در منطقه۲۱ تهران بود. از این شهید یک پسر به یادگار مانده است. 🔷خصوصیات اخلاقی شهید ارغوانی خانواده دوست، صبور،پیشتاز، وظیفه شناس بود.اما بارزترین خصوصیت شهید ارغوانی بی ریایش بود.هر کاری که برای مراسمات مذهبی چه در مسجد و چه در پایگاه بسیج از دستش برمی‌آمد،خالصانه و بدون توقع انجام می‌دادودریغ نمی‌کرد. برادر شهید مدافع حرم تقی ارغوانی با اشاره به جاماندنش از قافله شهدای مدافع حرم می‌گوید: تقی دومین بار بود که به این ماموریت می‌رفت. دوستانش که صـحـبت مـی‌کردند هـمیشه روی این موضوع صحه می‌گذاشتند که از کمک به دیگران اصلا دریغ نمی‌کرد.مرتبه اولی که به سوریه رفته بود جریانی پیش آمده و باعث شده بود یکی از فرماندهش نجات پیدا کند.اوزخمی شده بودوبه هر زحمتی بودتقی او را بـه عـقب مـنتقل کرد. خیلی سـخت اسـت که انـسان بـخـواهد در این صحنه‌ها خودش را ثابت کند. او در ادامه بابیان اینکه تقےارغوانی روزگاری عکاسی وفیلمبرداری می‌کردوبعدناگهان برای دفاع ازحرم به سوریه رهسپارشد،می‌گوید:تقی زمانـی که در داخـل ممـلکت خودمان بود، سلاحش دوربین بودوبه نحوےمیخواست رسالت خـودش را انـجام دهد. در عـرصـه داخـلی مـملـکت بـا زبـان هـنـر عـکاسـی و فیلمبردارےانجام وظیفه میکرد.دربرهه‌اے این اتـفـاقـات در مـنطقه افـتاد و ایشـان احساس کـرد الان تـکـلـیفش این است که دوربین رازمین گذاشته و اسلحه به دست بگیرد تاازحرم اهل بیت(ع)دفاع کند. زیرا حرم حضرت را در خـطر می دید. فـرقـی نمیکند.یکی سلاح نرم در عرصه مقاومت و یکی دیگر سلاح گرم بازدرخط مقاومت بود که هر دو یک هدف را داشت. 💢خاطره ای دیگر از شهید ارغوانی همسر شهید به ذکر خاطره ای از رفتن این شهیدبه سوریه پرداخت وگفت: اولین بارکه شهیدعزم رفتن کردزمانی بود که تصاویری ازحضرت زینب(س)رادیدو چـون عـلاقـه بسـیاری بـه من و فرزندم داشت از من کسب اجازه کرد که بنده هم با کمـال مـیـل مـوافقـت کردم. مدت اولین ماموریت بـه ۴۳ روز رسـیـد و ایـشـان بـه سلامت برگشتند.وےادامه داد:امازمانیکه این بزرگوار برای بار دوم تصمیم به رفتن گرفت بنده راضی نبودم ودلشوره عجیبی داشتم، به او گفتم شما که ادای دین خود رایکبارانجام دادهاید؛من راضی نیستم.آن شب با هم خیلی در این رابطه صحبت کردیم وشهیدگفت هرچه شمابگوییدچون راضی نیستی من همدیگه دراین رابطه صحبت نمی کنم.همسر شهید ارغوانی در حالی که بغض خودراپنهان مـیکرد، گفـت: هـمان شـب خـواب دیدم که حرم حضرت زینب(س) از هـمـه طـرف در حـال خـراب شدن است وبنده هم در آن حالت به گریه و ناله می پردازم، در همین حال حضرت زینب(س) آمدندوگفتنداگرمی خواهید که حرم مااهل بیت سرپابـمانددراین راه باید خـون و جـان بـدهید که در ایـن لحـظه از خواب بیدارشدم وشهیدهم از بیدار شدن من بیدار شد و من در همان لحظه خوابم را تعریف کردم و گفتم که من مخالفتی با رفتن شمابه سوریه ندارم.همسراین شهید بزرگوار اظهار داشت: بنده همسرم رابرای باردوم با ایمان قاطع فرستادم وزمانی که رفت مطمئن بودم که برنمیگردد به همین دلیل از او خواستم که یکبارتمام خانه را دور بزندوتاجایی هم که می توانستم اورا برای رفتن همراهی کردم. 🌹شهید مدافع حرم محمد تقی ارغوانی🌹 :۱۳۹۴/۱۱/۲۲ :سوریه_حلب
‍ قهر بودیم😞 درحال نمازخوندن بود📿 نمازش که تموم شد؛ هنوز پشت به اون نشسته بودم کتاب شعرش رو برداشت📖 و با یه لحن دلنشین☺️ شروع کرد به خوندن😍 ولے من باز باهاش قهربودم!!😒☹️ کتابو گذاشت کنار🙄 بهم نگاه کرد و گفت: "غزل تمام؛ نمازش تمام؛ دنیـا مـات؛ سکوت بین من و واژه ها سکونت کرد!🙄 بازهم بهش نگاه نکردم☹️ اینبارپرسید : عاشقمے؟؟؟🙄 سکوت کردم؛ گفت : عاشقم گر نیستے😓 لطفی بکن نفرت بورز😬 بےتفاوت بودنت😕 هرلحظه آبم مےکند😞 دوباره با لبخند پرسید:😊 عاشقمــــے مگه نه؟؟!!!🤔 🙄 گفتم:نـــــه!!!😑 گفت: لبت نه گوید و پیداست مے گوید دلت آری🙄😋😅 که این سان دشمنے یعنے که خیـلے دوستـم دارے"😍😅😉 زدم زیرخنده😅 و روبروش نشستم؛😊 دیگه نتونستم بهش نگم که وجودش چقد آرامش بخشه... ☺️ بهش نگاه کردم و ازته دل گفتم خداروشکرکه هستے😍😌💞 ... @kakamartyr3
🌸علی اکبر رضایت در ۲۸ آبان سال ۱۳۳۲ در خانواده‌ای مذهبی در روستای رحمت‌آباد از توابع شهرستان خوانسار چشم به جهان گشود. پدرش اهمیت فراوانی به تحصیل علم و دانش فرزندانش می‌داد، از این رو پس از گذراندن دوره دبستان به شهرستان گلپایگان رفت تا ادامه تحصیل دهد. 💼بعد از اخذ دیپلم، به تهران آمدند و به عنوان مهندس مکانیک هواپیما (همافر) در نیروی هوایی ارتش استخدام و برای گذراندن دوره‌های تکمیلی آموزشی به آمریکا اعزام شدند. بعد از گذراندن دوره ۱۸ ماهه به ایران بازگشتند تا هرچه بهتر به وطن خدمت کنند.   💍در سال ۱۳۵۷ ازدواج کردند که حاصل آن دو فرزند دختر و یک پسر می‌باشد. 🍃شهید رضایت در پایگاه هشتم شکاری اصفهان، در بخش مراقبت پرواز مسئولیت داشت و با شروع جنگ تحمیلی در گروه ضربت پایگاه نیز همکاری می‌کرد‌. 👌قلبی آکنده از عشق به امام داشت و این سبب شد تا طبق فرمان امام خمینی رضوان ‌الله ‌تعالی‌ علیه، برای دفاع از کشور اسلامی، در تاریخ ۱۴ اردیبهشت سال ۱۳۶۱ به عنوان نیروی بسیجی به جبهه برود و در عملیات پیروزمندانه‌ی فتح‌المبین شرکت کند تا در روز آزاد سازی خرمشهر، حین پاکسازی شهر، تیر خشم دشمن بعثی به پشت سرش اصابت کرده، جام شیرین شهادت را بنوشد و به وصال محبوب برسد. 🌱 🌷