#شهید_مرتضی_آوینی: «دیندار آن است که در کشاکش بلا دیندار بماند وگرنه در هنگام راحتی و فراغت و صلح چه بسیارند اهل دین!»
♦️این حرف سید این خاطره را به ذهنمان متبادر کرد که راوی می گوید: «در عملیات کربلای ۳ که به منظور تسخیر اسکله های نفتی عراق به نام های الامیه و البکر انجام می شد، در خلیج فارس دچار مَدِّ شدید آب و امواج متلاطم آن شده بودیم. من بسیار نگران، ترسیده و متحیر بودم اما با این حال ستون غواصانی که در آب در حال حرکت بودند را کنترل میکردم. مدتی بعد دیدم که یکی از بچهها سرش را بدون حرکت داخل آب قرار داده است. ترس و نگرانی ام بیشتر شد! شانهاش را گرفتم و تکان دادم، سرش را بلند کردم با نگرانی و تعجّب پرسیدم: چی شده؟ چرا تکان نمیخوری؟ خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت: مشغول نماز شب بودم!
🔸اطمینان و آرامش این جوان بسیجی زبانم را بند آورده بود. گفتم: اشکالی نداره ادامه بده، التماس دعا. صبح، روی اسکله الامیه اولین شهید بود که به دیدار معشوق نائل آمد. او کسی نبود جز #شهید_غلامرضا_تنها از اصفهان که بعد از شهادتش نام اسکله الامیه را نیز به اسکله شهید «تنها» تغییر دادیم» (منبع، کتاب نماز شهدا صفحه ۱۷).
#دفاع_مقدس
🔹 همزمان با سالروز عملیات کربلای۳ یادی کنیم از #شهید_غلامرضا_تنها شهیدی که شب عملیات در موج دریا ؛ نماز شبش ترک نشد! نماز میخواند و سجدهاش روی آبهای خلیجفارس بود...
«در عملیات کربلای۳ که به منظور تسخیر اسکلههای نفتی عراق به نامهای البَکر و الامیه انجام میشد، در خلیجفارس دچار مَدِّ شدید آب و امواج متلاطم شده بودیم. من بسیار ترسیده و مُتَحَیِّر بودم اما با این حال ستون غواصانی که داخل آب در حال حرکت بودند را کنترل میکردم. مدتی بعد دیدم که یکی از بچهها سرش را بدون حرکت داخل آب قرار داده است. ترس و نگرانیام بیشتر شد! شانهاش را گرفتم و تکان دادم، سرش را بلند کردم با نگرانی و تعجّب پرسیدم: چی شده؟ چرا تکان نمیخوری؟ خیلی خونسرد و بدون نگرانی گفت: مشغول خواندن نماز شب بودم! اطمینان و آرامش این جوان بسیجی زبانم را بند آورده بود. گفتم: اشکالی نداره ادامه بده ؛ التماس دعا...
صبح، روی اسکله الامیه اولین شهید بود که به دیدار معشوق نائل آمد. او کسی نبود جز شهید «غلامرضا تنها» از اصفهان که بعد از شهادتش نام اسکله الامیه را نیز به اسکله شهید «تنها» تغییر دادیم»
📚 منبع: کتاب نماز شهدا صفحه ۱۷