eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
71.2هزار عکس
12هزار ویدیو
183 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
ساعت دو نیمه شب سراسیمه وارد سوله شدم دیدم محمد با چشمانی خون‌گرفته در حال باز کردن بند پوتین‌ها برای استراحت است. گفتم: در نیاور! یکی از خطوط پدافندی مهمات خواسته.... سریع بند پوتین‌ها را بست و با مهمات به راه افتاد. بعدا فهمیدم سه شبانه‌روز نخوابیده، پس از آن هم سه شبانه‌روز بیشتر بین ما نبود. راوی:
یک روز دوستانش به او اصرار کردند که بریم در رودخانه شنا کنیم. محمد قبول نمی‌کرد. به اصرار او را بردند. وقتی آثار زخم ترکش را در کمرش دیدند، فهمیدند که چرا دوست نداشت با آن‌ها به شنا برود.
تا لباسی را پاره و نخ نما نمی‌کرد دست از سرش بر نمی داشت!! حتی در این عکس یادگاری که با حاج قاسم انداخته مشخص است عکسی که محمّد خیلی دوست داشت و به آن افتخار می کرد. در این عکس دکمه های پیراهنش لنگه به لنگه اند و با هم فرق می کنند..! از این لباس چند سال کار کشیده بود ولی رهایش نمی‌کرد..!! حاج قاسم در وصف او گفت : ساده بگویم ؛ محمد دوچیز را هرگز جدی نگرفت یکی دنیا را و یکی خستگی در دنیا را ، شوق دیدار بین او و خستگی فرسنگ ها فاصله انداخته بود.... این شهید اعجوبه ای هستند به تمام معنا خستگی را خسته می‌کردند ثواب یاد کردن از این شهید و نشرش با شما یاعلی
ساعت دو نیمه شب سراسیمه وارد سوله شدم دیدم محمد با چشمانی خون‌گرفته در حال باز کردن بند پوتین‌ها برای استراحت است. گفتم: در نیاور! یکی از خطوط پدافندی مهمات خواسته.... سریع بند پوتین‌ها را بست و با مهمات به راه افتاد. بعدا فهمیدم سه شبانه‌روز نخوابیده، پس از آن هم سه شبانه‌روز بیشتر بین ما نبود. ✍راوی: حاج قاسم سلیمانی 🌷 ╭─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╮ ╰─┅═ঊঈ♠️ঊঈ═┅─╯