eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.6هزار دنبال‌کننده
79.6هزار عکس
15.3هزار ویدیو
201 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
اول سلام ... میان بچه‌ها عادت بود که مکالمات تلفنی را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند. معمولاً همه‌ ی نیروها سخن خود را با "یاحسین" و"یاالله" شروع می‌کردند. اگر کسی جز این سخن را می گفت ، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند و یا خود با اصـطلاح‌ معروفی در جبهه‌ به سخنانشان ادامه می‌دادند. پشتِ در اتاق‌ها نیز نوشته بودند، « اول سلام، بعداً کلام » اگر کسی بدون سلام صحبت می‌کرد، جوابِ او را نمی‌دادند و یا خودشان سلام می‌کردند و می گفتند: «بفرمایید».
... میان بچه‌ها عادت بود که مکالمات تلفنی را با کلمه ی "اَلو" پاسخ ندهند. معمولاً همه‌ ی نیروها سخن خود را با "یاحسین" و"یاالله" شروع می‌کردند. اگر کسی جز این سخن را می گفت، بچه ها یا پاسخ او را نمی دادند و یا خود با اصـطلاح‌ معروفی در جبهه‌ به سخنانشان ادامه می‌دادند. پشتِ در اتاق‌ها نیز نوشته بودند، « اول سلام، بعداً کلام » اگر کسی بدون سلام صحبت می‌کرد، جوابِ او را نمی‌دادند و یا خودشان سلام می‌کردند و می گفتند: «بفرمایید». .
اول عملیات شهید شدن و یا به سختی مجروح شدن ..! از آنجا که بچه‌ ها قبول قربانی را از ناحیه‌ حق‌تعالی مشروط به اخلاص می‌دانستند و جراحت و شهادت را نوعی پذیرفتن و جلب رضایت او ، وقتی عده‌ای به یکی از این دو توفیق می‌رسیدند، می‌گفتند: پارتی شان کلفته :)
« صلوات » ... چه به شوخی و چه به صورت جدی متداول ترین دعـایی کـه رزمنده ها همدیگر را به آن دعوت می کردند و اختصاص به شرایط خاصی نداشت صلوات بر محمد و آل محمدﷺ بود. صورتهای دعوت به این دعا مختلف بود: «دم به دم، در همه دم بر گل رخسار محمد صلوات»، «برای سلامتی سپاه کوبنده، جهاد سازنده، بسیج توفنده، امام پاینده، صلوات»، «صلوات را خدا گفت در شأن‌مصطفی گفت...»
از مشخصات لباس منطقه ، نشانه‌ هایی بود به طول و عرض ۳ یا ۱۰ سانتی‌ متر که برادران ترجیحاً بالای جیب سمت‌ چپ پیراهن کارشان می‌دوختند، برچسب‌هایی باجملات «السلام‌ علیکِ یا فاطمة الزهرا، یا قمر بنی هاشم، السلام‌ علیک یا اباعبدالله» و نظایر آن ، آن‌ چه معمول بود و متعارف، این بود که افراد یک گردان همه از یک عبارت ویک برچسب استفاده میکردند که نشانهٔ نوعی همدلی و هماهنگی و هم‌شکلی خودجوش بود. مثلاً بچه های گردان یازهرا (سلام‌الله‌علیها) «یا فاطمة الزهرا » را روی سینه نوشته بودند و در رعایت آن این بس که هرگز پیراهن کارِ دارای این برچسب را با بقیه‌ی لباس های کثیف در یک تشت نمی شستند و اگـر دسترسی به یڪ ظرفِ دیگر نبود ، دوخت آن را می شکافتند و با وجود آن نه می‌ خوابیدند و نه روی آن غلت می‌ زدند . 💠
در جبهه به کسی که حضور قلب بیشتری نسبت به سایرین داشت و به جهتِ اخلاص سعی در فراهم کردن مقدمات شهادت خود داشت می‌گفتند: « طرف بوی بهشت می‌دهد» یا اینکه «دیگر نور بالا حرکت می‌کند.»
برخی از رزمندگان وقتی در مبالغه می‌خواستند بگویند شهادت آن‌ ها حتمی است، «به اصطلاح» دیر یا زود دارد ولی سوخت و سوز ندارد، می‌گفتند: «ما شهید به دنیا آمده‌ایم» یعنی شهادت برای ما یک سنت است نه حادثه، روی پیشانی ما از اول نوشته‌اند شهید!