eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.5هزار عکس
11.3هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیرضا_نوری .... . مستانه حسین در میان تانکهای عراقی  .... . با تلاش شبانه روزي شهيد حسين بهرامي طرح عمليات المهدي ( عج ) براي دور كردن عراقيها از شهر سوسنگرد از دو محور چپ و راست و يك محور پشت سر عراقيها آماده شد . طبق معمول حسين سخت ترين محور عملياتي یعنی محور پشت سر عراقی ها را بعهده گرفت . آنهم حمله از عقب سر به عراقيها بود اين محور بدان دليل دشوارتر بود كه تمامي نيروهاي در حال عقب نشيني با اين محور روبرو مي شدند و اين به معني جنگيدن با تعداد بيشماري از تانكها و نفرات فراري از هر دو محور چپ و راست . اين محور ديگر با پشت سر خود ارتباط نداشت و خدمات رساني و تخليه مجروحين و حتي رسيدن نيروهاي كمكي به آنها بسيار دشوار و حتي در چندين ساعت اول غير ممكن بود . حسين با علم به اين مشكلات خودش فرماندهي آن محور را بعهده گرفت . حسین اولين نفري بود كه به سمت عراقيها حمله كرد و پس از درگيريهاي فراوان حتي بي سيم چي او مجروح شد ؛ در شب تاريك و تنها از نظر همراهي رزمندگان آنقدر جنگيد تا سلاحش ديگر گلوله نداشت و زخمهايي نيز در بدن داشت. حسین جانانه جنگيد و در لابلاي تانكهاي عراقيها شهيد شد. او گمشده خود را در كانالهاي آبياري كشاورزي غرب سوسنگرد پيدا كرد . از شهدای غواض دست بسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
علیرضا_نوری .... . مستانه حسین در میان تانکهای عراقی  .... . با تلاش شبانه روزي شهيد حسين بهرامي طرح عمليات المهدي ( عج ) براي دور كردن عراقيها از شهر سوسنگرد از دو محور چپ و راست و يك محور پشت سر عراقيها آماده شد . طبق معمول حسين سخت ترين محور عملياتي یعنی محور پشت سر عراقی ها را بعهده گرفت . آنهم حمله از عقب سر به عراقيها بود اين محور بدان دليل دشوارتر بود كه تمامي نيروهاي در حال عقب نشيني با اين محور روبرو مي شدند و اين به معني جنگيدن با تعداد بيشماري از تانكها و نفرات فراري از هر دو محور چپ و راست . اين محور ديگر با پشت سر خود ارتباط نداشت و خدمات رساني و تخليه مجروحين و حتي رسيدن نيروهاي كمكي به آنها بسيار دشوار و حتي در چندين ساعت اول غير ممكن بود . حسين با علم به اين مشكلات خودش فرماندهي آن محور را بعهده گرفت . حسین اولين نفري بود كه به سمت عراقيها حمله كرد و پس از درگيريهاي فراوان حتي بي سيم چي او مجروح شد ؛ در شب تاريك و تنها از نظر همراهي رزمندگان آنقدر جنگيد تا سلاحش ديگر گلوله نداشت و زخمهايي نيز در بدن داشت. حسین جانانه جنگيد و در لابلاي تانكهاي عراقيها شهيد شد. او گمشده خود را در كانالهاي آبياري كشاورزي غرب سوسنگرد پيدا كرد . از شهدای غواض دست بسته
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مگه میشه تو سن هجده سالگی ، تو اوج جوونی و آرزو و غرور اینجوری با خدات درد و دل کنی ، اینجوری از دنیا سیر بشی به خدا بگی دیر اومدم سمتت! ولی اله تو وصیت نامه ش نوشته بود : خدوندا! تو خيلي دوست داشتني هستي هميشه آرزوي اين را داشتم و دارم كه پيش تو مي‌آمدم و مرا از اين خراب آباد دنيا نجات مي‌دادي امّا حيف كه دنيا با همه‌ي زرق و برق‌هايش مرا نيز به خود جلب كرد و دير كردم و گناهانم باعث شد تا خيلي دير به حضورت برسم. خداوندا، تو را خيلي دوست دارم، نمي‌توانم جدايي‌ات را تحمّل كنم. خدا جون من خيلي از تو غافل بودم و از مرگ مي‌ترسم زيرا توشه‌اي ندارم و بي‌توشه رفتن خيلي سخت است و هر چه فكر مي‌كنم چيزي ندارم كه پيش تو بياورم. خداوندا! (ولی اله گرایلی ۱۳۶۵/۴/۱۰) مادر میگفت:پسرم هر وقت میخواست اعزام بشه چنان شوقی داشت که نگو.فیلمشو دیدین ؟روز رفتنش چه حالی داره .گفتم پسر از درس و مدرسه عقب افتادی ، نرو دیگه جبهه بزار بابات بره ، گفت : بابا اگه دوس داره میتونه باهام بیاد ، جبهه و جنگ و این روزها یه فرصته ، تکلیفه من باید برم.سیده خورشید خانم میگفت :رو دیوار محل داشتند تصاویر شهدای روستامون و می کشیدند.به نقاش گفته بود اینجارو خالی بزار،فلان تاریخ باید بیای عکس منو بکشی. کربلای چهار غواص بود،جزیره ام الرصاص بشهادت رسید.یازده سال بعد پیکرش برگشت ، خدا میدونه تو این یازده سال چی کشیدم ، قد بلند رفت ، یه کفن کوچیک چهار تکه استخون برگشت ، راضیم به رضای خدا. شادی روح این قهرمان صلوات از شهدای غواض دست بسته