✅با توجه به حذف قبوض کاغذی ، روش استعلام متمرکز کلیه قبوض سازمانهای خدماتی اعلام شد.
♦️مشترکین میتوانند با نصب اپلیکیشن کنتور ، آخرین وضعیت قبوض برق ، آب ، گاز ، تلفن ثابت و تلفن همراه خود را استعلام و به راحتی پرداخت کنند.
♦️ضمن اینکه کلیه پرداختی های آنها در سوابق پرداخت ثبت و ذخیره می شود.
♦️گوشی های اندروید:
دانلود مستقیم از گوگل پلی👇
https://play.google.com/store/apps/details?id=com.contor
دانلود مستقیم از بازار👇
https://cafebazaar.ir/app/com.contor
♦️گوشی های آیفون (وب اپلیکیشن):
https://app.mycontor.ir
🌸به روایت همسر شهید:
دلتنگی خانواده شهدا هیچگاه رفع نمیشود. چند شب گذشته فاطمه زهرا دلتنگ پدر شده بود. شب با بغض و گریه خوابید.
در خواب پدرش را دیده بود که به او میگوید، فاطمه زهرای بابا، من زنده هستم. تو مرا نمیبینی، اما من میبینمت. همیشه همراهت هستم.
من هم سخنان پدرش را تایید کردم، اما فاطمه زهرا با بی قراری میگفت، میخواهم بابا من را در آغوش بگیرد. میخواهم دستانم را بگیرد.
.
جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ .
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
#شهید_سعید_انصاری
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج
#فرزندان_شهدا
#فرزند_شهید
#مدافع_حرم_آل_الله
#لبیـڪ_یا_زینب
#لبیـڪ_یا_رقیه
#مدافعان_حرم_برای_پول_رفتند؟
#اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلڪ
#شهادت_روزیتون
از شهادت پدرانتان،
آرامش، سهم ما می شود،
اما...
سهم شما ...
#چه_تقسیم_عادلانه_ای .
جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ .
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
#شهید_ابوذر_داوودی
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج
#فرزندان_شهدا
#فرزند_شهید
#مدافع_حرم_آل_الله
#لبیـڪ_یا_زینب
#لبیـڪ_یا_رقیه
#مدافعان_حرم_برای_پول_رفتند؟
#اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلڪ
#شهادت_روزیتون
💐چشم پاک دختری از جمله ای تر مانده است
چشم های پاکش اما خیره بر در مانده است 🌷روی دیوار اتاق کوچک تنهایی اش
عکس بابایش کنار شعر مادر مانده است. .
جهت عاقبت بخیری و آرامش قلب فرزندان شهدا و هدیہ به ارواح طیبه شهدا صلواتـــــ .
#اللهم_صل_علی_محمد_و_ال_محمد_وعجل_فرجهم
#اللهـم_عجــل_الولیکـــ_الفــرج
#فرزندان_شهدا
#فرزند_شهید
#مدافع_حرم_آل_الله
#لبیـڪ_یا_زینب
#لبیـڪ_یا_رقیه
#مدافعان_حرم_برای_پول_رفتند؟
#اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلڪ
#شهادت_روزیتون
روایت از حاج بهزاد پروین قدس از فردای شهادت حسین صابری76/3/28
پای شهید حسین صابری در دستان بهزاد پروین قدس، عکاس دفاع مقدس
وقتی شنیدیم حسین صابری بعد شهادتش پاش جا موند تو فکه و بچها نتونستند پیداش کنند به همراه چند تا از بچها مقتل حسین بعد از چند ساعت گشتند بلخره پای حسین و پیدا کردیم پیکر تهران بود ولی پا تو فکه با هماهنگی با بچها ستاد همون روز من برای انتقال پای حسین به تهران راه افتادم.
پای حسین رو گذاشتم تو ساک دستی و به فرودگاه رفتیم .
در اهواز، وقتی ساکم رو گذاشتم زیر دستگاه اشعه تا وارد فرودگاه شوم، بچههای سپاه تعجب کردند. درِ ساک را که گشودم، همه کُپ کردند. پای قطع شده داخل ساک باعث شد تا همه بیایند بالای سرم. وقتی توضیح دادم که حسین صابری امروز در فکه بهشهادت رسیده و پیکرش رو بردن تهران و حالا من میخوام زود برم تهران تا این پای جامانده را به پیکرش ملحق کنم، مات و مبهوت اجازه دادند تا سوار هواپیما شوم.
و بهزاد پایی را که جا مانده بود، به صاحبش ملحق کرد.
((روحش شاد یاد و راهش پر افتخار باد ))
۲۸ خرداد ۱۳۷۶
🔺سالروز شهادت جستجوگرنور علیرضا غلامی گرامی باد.
🕊شهید علیرضا غلامی در سال 1343 در شهر مهاباد از توابع شهرستان اردستان متولد شدند،و بعنوان فرمانده گروه تفحص لشکر14 امام حسین(ع) نیروی زمینی سپاه صاحب الزمان(عج) استان اصفهان در 28 خرداد سال1376 در محل کربلای فکه در حین تفحص شهدای 8 سال دفاع مقدس به فیض عظمای شهادت نائل و به یاران شهیدش پیوست.
#پوستر_اختصاصی
🖌نقاشی دیجیتال
🕊رزمنده مدافع حرم
🕊شهید ناوچه کنارک
شهید محمد ابراهیم کاظمی
💠انتشار بمناسبت اربعین شهدای ناوچه کنارک
🌹
🔸 بدون تعارف با «شهید زنده»
🔹 گفتگو با «سردار علی فضلی» که در ۲۰ سالگی فرماندهی لشکر محمد رسول الله (ص) را در دوران دفاع مقدس بر عهده گرفت.
📡
با توام
ای لنگر تسکین!
ای تکانهای دل!
ای آرامش ساحل!
با توام
ای نور!
ای منشور!
ای تمام طیفهای آفتابی!
ای کبودِ ارغوانی!
ای بنفشابی!
با توام ای شور، ای دلشورهی شیرین!
با توام
ای شادی غمگین!
با توام
ای غم!
غم مبهم!
ای نمیدانم!
هر چه هستی باش!
اما کاش...
نه، جز اینم آرزویی نیست:
هر چه هستی باش!
اما باش!
#قيصر_امين_پور
پ.ن:
آخرین وداع #غاده_جابر
همسر #شهید_مصطفی_چمران
با پیکر مطهر شهید چمران
"......تا صبح در مسجد با او حرف زدم
شب زیبایی بود و وداع سختی...."
.
#شهید_چمران
#سالگرد_شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅مثل چمران بمیرید...
🔹امام خمینی(ره): شماها چند سال دیگر نیستید در این عالم، چمران هم نیست؛ چمران با عزت و عظمت و با تعهد به اسلام جان خودش را فدا کرد و در این دنیا شرف را بیمه کرد و در آن دنیا هم رحمت خدا را بیمه کرد؛ ما و شما هم خواهیم رفت. مثل چمران بمیرید
📅به مناسبت سالروز شهادت سرباز فداکار اسلام، شهید #چمران
📥دریافت سایر کیفیت ها👇
http://emam.com/posts/view/20461
دهلاویه روستای کوچکی است در استان خوزستان و در منطقه دشت آزادگان. این روستا در شهرستان سوسنگرد و در کنار جاده اصلی سوسنگرد بستان قرار دارد. تا قبل از سال های دفاع مقدس دهلاویه روستای کوچک و گمنامی بود اما امروز یکی از نقاط دیدنی استان خوزستان است و هر ساله مسافران و زائران زیادی را به سوی خود می کشاند. این روستا مقتل یکی از به یادماندنیترین اسطوره های دفاع مقدس، دکتر مصطفی چمران است.
تا قبل از جنگ تحمیلی دهلاویه روستای کم اهمیتی بود. این روستا پس از جمله عراق به تصرف دشمن درآمد و پس از آزادی خط مقدم نیروهای خودی برای دفاع از سوسنگرد بود. اگرچه این روزها دهلاویه را بیشتر به نام شهید چمران می شناسند اما دهلاویه شاهد بزرگ مردان دیگری همچون علی تجلایی، ایرج رستمی، جواد داغری و ده ها شهید رزمنده دیگر بود که با شهادتشان از این مرز و بوم دفاع کردند.
دشمن در چند روز ابتدای جنگ نتوانست از سمت جاده بستان به سوی سوسنگرد پیشروی کند و ناچار به پیشروی از سمت شمال منطقه (تپه های الله اکبر) شد. از روز 29 مهر 20 تانک عراقی در جبهه شمالی سوسنگرد مستقر شدند. به این ترتیب حلقه محاصره سوسنگرد روز به روز تنگتر می شد. تانک های دشمن در کل محدوده به 90 دستگاه می رسیدند. به تدریج دهلاویه خالی از سکنه شده بود و اهالی روستا به شهرها و روستاهای شرقی رفته بودند.
در هشتمین روز از جنگ پس از مقومت های نیروهای مدافع تانک های دشمن وارد شهر شدند و سوسنگرد را تصرف کردند.
دشمن تا جاده بستان سوسنگرد تا پل سابله پیش آمدند، اما دهلاویه بین پل سابله و سوسنگرد قرار داشت و تا آن زمان به دست نیفتاده بود. عراقی ها برای عبور از پل سابله از طرف دهلاویه تهدید می شدند برای همین این منطقه را به شدت زیر آتش گرفتند، اما مقاومت رزمندگان و همچنین ممانعت رودخانه کرخه از شمال نمی گذاشت وارد دهلاویه شوند. دهلاویه از همه طرف در تیررس بود.
طرح شکستن محاصره سوسنگرد در جلسه ای با شرکت فرماندهان ارتش، سپاه و ستاد جنگ های نامنظم، نماینده امام در شورای عالی دفاع و استانداری خوزستان آماده شد. ستاد جنگ های نامنظم ستادی بود که در سال 1359 در خوزستان برای فرماندهی جنگ و عملیات چریکی توسط دکتر مصطفی چمران تاسیس شد. دکتر چمران با یک هیات 60 تا 70 نفره به سمت اهواز حرکت کرد و در این شهر به فرماندهی او گروهی تشکیل شد. بلاخره روز 26آبان ماه سال 59 رسید و عملیات شکستن محاصره سوسنگرد آغاز شد. سوسنگرد آزاد شد اما تپه های الله اکبر هنوز در دست عراقی ها بود، دهلاویه هم همینطور.
اول تیرماه سال 1360 شهید دکتر مصطفی چمران در خط مقدم دهلاویه به شهادت رسید. با پایان یافتن جنگ و بازگشت مردم به شهرها و رستاهای خود مردم منطقه دهلاویه به روستاهای خود بازگشتند. در حال حاضر نیز 120 خانواده در این منطقه زندگی می کنند.
امروز دهلاویه تنها روستای کوچکی نیست، در آن بنای بزرگی که یادمان شهید چمران نامیده می شود قرار دارد. یادمان دکتر چمران در محل شهادتش براساس طرح سه تن از اساتید دانشکده معماری تهران و ظرف مدت سه سال ساخته شد. این یادمان در سال 1374 افتتاح شد و 10 سال بعد پیکر شهید گمنامی در آن دفن شد.
مصطفی چمران در سال ۱۳۱۱ در اوج دوره قدرت رضا شاه پهلوی در تهران بازار آهنگها در خیابان ۱۵ خرداد به دنیا آمد و در مدرسه انصاریه در محله پامنار تحصیلات ابتدایی و در مدارس دارالفنون و البرز تحصیلات متوسطه را گذراند. از ۱۵ سالگی که به کلاسهای تفسیر قرآن آیت الله سید محمود طالقانی و کلاسهای فلسفه و تفسیر آیت الله مطهری شرکت میکرد.
در سال ۱۳۳۲ با کسب رتبه ۱۵ در کنکور سراسری آن سال در رشته الکترومکانیک پذیرفته شد و خیلی زود جذب انجمن اسلامی دانشکده فنی تهران گردید. در دانشگاه همیشه عضو دانشجویان ممتاز بود و به موازات تحصیلات در فعالیتهای سیاسی آن زمان ایران از مجلس چهاردم تا کودتای ۲۸ مرداد فعالیت پررنگی در دفاع از نهضت ملی شدن صنعت نفت پرداخت و پس از کودتای ۲۸ مرداد علیه دکتر محمد مصدق به جبهه مقاومت ملی پیوست.
سفر مصطفی چمران به آمریکا
سال ۱۳۳۶ تحصیلات خود را به پایان رساند و در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته فیزیک پلاسما عازم آمریکا شد و خیلی زود با کمک برخی از همفکرانش انجمن اسلامی خارج از کشور را تاسیس کرد. چمران یکی از موسسان انجمن اسلامی در کالیفرنیا بود که به خاطر همین فعالیتها سرانجام بورس تحصیلی او توسط حکومت محمد رضا شاه پهلوی قطع شد و بعد از آن در دانشگاه برکلی تا پایان دوره دکتری به عنوان پژوهشیار به فعالیت پرداخت.
چمران در کنار ابراهیم یزدی و دیگر چهرههای شاخص نهضت آزادی، شاخه خارج از کشور نهضت آزادی را هم تاسیس کرد. او در سال ۱۳۴۰ با یک زن آمریکایی به نام تامسن هیمن (که بعد از ازدواج نام خود را به پروانه تغییر داد) ازدواج کرد. حاصل این ازدواج چهار فرزند، یک دختر و سه پسر بنامهای رحیم، علی و جمال بود. جمال در همان سنین کودکی در استخر همسایه غرق میشود تا چمران یکی از زیباترین دلنوشتههای خود را برای این پسر از دست رفته بنویسد: «بُنَیَّ...! مَعَک، مَعَک، لا أفارقک. فرزندم با تو خواهم بود از تو جدا نمیشوم!»
یکی از مهمترین اقدامات مصطفی چمران در سالهای حضور در آمریکا مشارکت او در ساماندهی اعتراضات دانشجویی بر علیه سیاستهای آمریکا بود. چمران در سالهای دانشجویی، عامل بسیج دانشجویان در اعتراض به رژیم پهلوی مقابل کاخ سفید و سفارت ایران در واشنگتن و سایر کنسولگریهای ایران در شیکاگو، سانفرانسیسکو و نیویورک بود.
یکی از مشهورترین این اعتراضات ماجرای بستنشینی چمران در عبادتگاه سازمان ملل است. ابراهیم یزدی در کتاب خاطرات خود مینویسد:«در سازمان ملل، محلی به عنوان معبد طراحی گردیده که نه مسجد است نه کلیسا؛ صرفاً عبادتگاه است. اتاقی است بزرگ و ساده که به صورت یک اتاق آرام و فضایی روحانی طراحی شده و بعضی از بازدیدکنندگان لحظاتی در این محل توقف کرده و با خود خلوت و به نیایش درونی میپردازند. دوازده نفر از ایرانیان طبق قرار قبلی در این محل حاضر شده و به اصطلاح بست مینشینند. پس از چند دقیقه توجه مأمورین به این افراد که بیش از حد معمول در محل عبادتگاه توقف کردهاند جلب میشود. مأمورین خواستار خروج ایشان از عبادتگاه میشوند. جمع متحصن خواستار ملاقات با دبیرکل سازمان ملل میشوند که با مخالفت مأمورین روبهرو میشوند. از طرفی دیگر، عدهای از اعضاء جبهه ملی و دانشجویان هم در خارج از ساختمان تجمع کرده و پلاکاردها و بیانیههایی به زبان انگلیسی در اعتراض به شاه و هیات حاکمه ایران بین توریستها و مردم توزیع میکنند. خبر تحصن ایرانیان در محل سازمان ملل خبرنگاران را به آنجا میکشاند. مأمورین که از خروج متحصنین ناامید میشوند گارد مخصوص را آورده و دست و پای آنها را گرفته، کشان کشان از سازمان ملل بیرون میبرند و خبرنگاران خارجی و تلویزیونهای سراسری آمریکا از این صحنه فیلمبرداری میکنند.»
چمران در یکی از بزرگترین موسسات آموزشی آمریکا بنام «بل» به فعالیت مشغول بود. او در آمریکا مسئول هماهنگ کننده گروههای حامی ملیت فلسطین بود. چمران پس از شکست اعراب در جنگ اعراب و اسرائیل و به دنبال جو منفی حاصل از این شکست تصمیم میگیرد از آمریکا خارج شود و به خاورمیانه سفر کند تا از نزدیک در تحولات خاورمیانه حضور داشته باشد.
مصطفی چمران پس از اتمام تحصیلات و واقعه پانزده خرداد با کمک خسرو خان قشقایی به همراه ابراهیم یزدی به مصر سفر کرد و بعد از گذراندن دورههای جنگهای پارتیزانی، پایگاه آموزش جنگهای مسلحانه تاسیس کرد. این اقدام بیشتر به این خاطر بود که در ذهن مردم انحصار مبارزات مسلحانه چریکی از دست نیروهای چپگرا خارج شود.
تا پیش از این، مبارزات مسلمانان علیه رژیم شاه یا محدود به مبارزات سیاسی و قانونی میشد که توسط جبهه ملی و بعد از آن نهضت آزادی صورت میگرفت یا به صورت سخنرانیهای علنی بود که توسط روحانیون انجام میشد. ظهور سازمان مجاهدین اولیه در ایران که مسلمانان جداشده از نهضت آزادی بودند و اقدامات چمران و یزدی در مص
ر و بعدها لبنان بیانگر این موضوع بود که نیروهای مسلمان با توجه به بسته شدن فضای سیاسی، مانند گروههای مارکسیست به ضرورت مبارزه مسلحانه پی برده بودند و به همین خاطر تصمیم گرفتند قدمهای اول را در این زمینه بردارند. به همین خاطر چمران بهترین گزینه برای ساماندهی به این موضوع در خارج از ایران بود.
چمران مانند سران اصلی گروههای چریکی مارکسیستی یک نخبه دانشگاهی بود که با پشت کردن به رفاه مادی زندگی در آمریکا راه مبارزه را در پیش گرفته بود. از این جهت او به نخبگان چپگرایی که اغلب موسس مهمترین گروههای مبارزه مسلحانه بودند شبیه بود. این شبیهسازی آنقدر شدت گرفت که برای نشان دادن اهمیت چمران، او را به «چه گوارا» انقلابی بزرگ جهان شبیه کردند و نام فیلمی درباره او «چه» انتخاب شد.
مصطفی چمران توانست در مصر با جمال عبدالناصر روابط حسنهای برقرار کند و ضمن دوستی به او درباره ناسیونالیسم عربی شدیدی که بر مصر حاکم بود انتقاد کند. او معتقد بود که مبارزان مسلمان نباید روی موارد تفرقهافکنی مثل نژاد برای مبارزه علیه امپریالیسم تاکید کنند.
عادل عون معروف به ابو یاسر علت مهاجرت چمران به خاورمیانه را اینطور عنوان میکند: «درباره دلیل ترک آمریکا و آمدن چمران به مصر از او سوال کردم، که او سبب این کار را قصد نداشتن شرکت در پیشرفت صنایع نظامی آمریکا دانست و با هدف مساعدت به برادران مسلمان در این دوره نظامی حضور پیدا کرده است. عادل در ادامه اظهار میدارد: اینطور به نظر میرسد که چمران جزو پنج متفکر مسلمانی بوده است که در طرح گسترش و پیشرفت سلاحهای آمریکایی میبایست حضور پیدا مینمود. چمران همچنین اشاره داشت به اینکه بنده از آتش فرار کردهام، و گویا وی برای مدت دو سال از مرکز علمی که در آن بود مرخضی گرفته بود که بتواند به گروههای مبارز ملحق شود.»
در سال ۱۳۵۰ امام موسی صدر ملاقاتی با مهدی بازرگان انجام میدهد و به بازرگان اعلام میکند که مدرسهای در شهر صور تاسیس کرده و دنبال فرد کارکشتهای میگردد که بتواند آن را اداره کند. بازرگان، چمران را معرفی میکند و او به لبنان میرود تا در اداره مدرسه به امام موسی صدر کمک کند.
چمران در کنار موسی صدر به فعالیت فرهنگی و چریکی میپردازد و به مدت هشت سال مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را عهده دار میشود. همسر آمریکایی چمران او را در این سفر همراهی میکند، اما شرایط سخت زندگی در لبنان را تاب نمیآورد و بعد از مدتی راهی آمریکا و از چمران جدا میشود.
مصطفی چمران پس از مدتی با زنی لبنانی به نام غاده جابر که توسط امام موسی صدر و سید غروی به او معرفی شده بودند ازدواج میکند. سید حسن نصرالله عضو هیات رئیسه جنبش امل و دبیرکل کنونی حزبالله لبنان که در ۱۸ سالگی حکم فرماندهی خود در استان نبطیه را از مصطفی چمران گرفته بود، درباره حضور چمران در لبنان و تاثیر ناشی از این حضور میگوید: «مصطفی چمران بر حسب خواست موسی صدر از مصر به لبنان آمد. همسر ایشان به همراه سه پسر و یک دختر نیز به لبنان آمدند. اما به دلیل عدم وجود مدرسه برای آنان، خانواده چمران نتوانست در لبنان زندگی کند. او از همسرش جدا شد و خانوادهاش را رها کرد تا با خانواده فقرا زندگی کند. خودش میگفت من خاک کفشهای فقرا هستم. چمران در دل شیعیان لبنان جاودان است.»
یکی از اهداف چمران برای حضور در لبنان تاسیس یک پایگاه چریکی در لبنان به منظور آموزش نیروهای ایرانی در آن پایگاه بود. چمران به موسی صدر کمک کرد تا جنبش امل را به عنوان شاخه نظامی حرکت المحرومین تاسیس کند. او در لبنان به سبک انجمنهای دانشجویی جلسات مذهبی و فرهنگی راه میانداخت که در آن از هر دهی یکی دو معلم مسلمان انتخاب میشدند تا در نشستهای فرهنگی و مذهبی شرکت کنند.
تعداد این معلمان به ۱۵۰ نفر میرسید. در این مراسم موسی صدر، شیخ مهدی شمس الدین، محمدحسین فضلالله و سایر چهرههای مطرح مذهبی در لبنان سخنرانی میکردند و پس از سخنرانی این چهرهها، چمران دروس ایدئولوژیکی را برای شرکت کنندگان بیان میکرد. این مجالس نقطه آغاز شکل گیری حرکت المحرومین در جنوب لبنان شد. چمران به تدریج به یکی از متنفذترین چهرههای سیاسی مسلمان در لبنان بدل شد. چهرههایی مثل یاسر عرفات و ابو جهاد مرتب با چمران در ارتباط بودند و از او مشاوره میگرفتند.
چمران و ماجرای تل زعتر در لبنان
یکی از موارد مورد مناقشه درباره چمران، اتفاقاتی بود که در منطقه تل زعتر لبنان پیش آمده بود. تل زعتر منطقهای در میان مناطق مسیحی نشین شرق بیروت است که اردوگاه فلسطینیانی بود که اولین بار در سال ۱۹۴۸ در آنجا ساکن شده بودند.
در سال ۱۹۷۵ بعضی از احزاب دست راستی متشکل از فالانژها و کتائب با احزاب چپگرای حاضر در لبنان دچار درگیریهایی شدند. در این حملات که توسط فالانژها و با حمایت دولت اسرائیل صورت گرفت، بیش از ۱۷ هزار نفر از ۳۰ هزار جمعی