#حاجت_گرفتن_از_شهید
🌸🍃اشرار، یک نفر کرمانی را گرفته بودند. 😢
چند ماه دست آنها اسیر بود. هیچ کس نمی دانست کجاست. 🤔خودش هم دستش از همه جا کوتاه بود.
🌸🍃 در #اسارت #نذر کرده بود یک دور ختم قرآن📗 برای #حاج_علی بخواند.
درست وقتی جزء سی ام را تمام کرده بود، از دست اشرار آزاد شده بود.👌🌹
#شهید_حاج_علی_محمدی_پور
#شهداءومهدویت
<======💖🌻💖======>
@kakamartyr3
<======💖🌻💖======>
از بس حضرت زهرایے بود
در عملیات خیبـر
اسم گردانش را عوض کرد
گذاشت " یازهرا (س) ”
در والفجر۸ شهیـد که شد
ایّام فاطمیـه بود ...
ترکش خورده بود بہ پهلویش ...
#شهید_سیدکمال_فاضلی🌷
#شهادت_بهمن۶۴
#فاطمیه
@kakamartyr3
#نماز_اول_وقت
خبرنگار ژاپنی پرسید:شما تا ڪے حاضرید بجنگید؟
✳️ خلبان شیرودی خندیـد و گفت: « ما برای خاڪ نمےجنگیـم ما براے اسلام مےجنگیم تا هر زمان کہ اسلام در خطر باشد.»
اینرا گفت و بہراه افتاد و آستین هایشرا بالا زد
✅ چند نفربہ زبان های مختلف از هم مےپرسیدند: ڪجا؟ خلبان شیرودی بہ ڪجا مے رود‼️
هنوز مصاحبه تمـام نشده...
شیرودی خندید و بلند گفت: نماز! صدای اذان
🌸•°|ⓙⓞⓘⓝ↓
@kakamartyr3
.
حضرت آقا خطاب به پدر شهید فرمودند
《افتخار کن که چنین پسری داری》
پسر من جنگاور بود، غواص بود، چترباز بود، دورههایی که یک رنجر باید ببیند گذرانده بود، کلاه سبز بود، غریق نجات بود؛ اما قبل از همه اینها محسن یک بسیجی بود؛ یک نظامی خالص...
از خیلی سال قبلتر مسئول حوزه بسیج بود، مسئول آموزش ناصحین بود، مسئول آموزش دانش آموزی پاکدشت بود و همیشه خودش را سرباز رهبر میدانست.
🌷 شهیـد محسـن قوطاسلو 🌷
✨ راوی: پدر شهید
#از_شهدا_بیاموزیم ♥️••}
@kakamartyr3
🐧🍃
#مسیر_عشقـ
در هیاهوے این شهر الودهـ هوا!😷
که نهـ دستتـ بهـ مشهد میرسد ✋🏻
نهـ بهـ کربلا،نهـ بهـ نجفـ💔
و نهـ حتے بهـ قمـ!😔
#دنجـ_ترینـ_جا...☺️
براے پر کردنـ خلاء قلبتـ❤️
همینـ جاستـ...😊
#جایے_کنار_شهدا
انـ همـ از نوعـ گمنامـ!😍
اینجا بے اختیار میشود پاها🙃
اشکـ میریزد چشمـ ها😭
حاجتـ میخواند لبـ ها🙂
#شهدای_گمنام
@kakamartyr3
فراخوان استخدام در شرکتهای وابسته (نیروگاهها) شرکت مادر تخصصی برق حرارتی در سال ۹۹
مهلت ثبت نام جهت شرکت در آزمون: از دوشنبه 20 بهمن الی سه شنبه 28 بهمن ۱۳۹۹
شرکتهای مدیریت تولید برق (نیروگاه) در راستای تحقق اهداف و وظایف خود و به استناد مجوزهای استخدامی صادره و بر اساس موافقت مجمع عمومی شرکتهای وابسته (غیردولتی)، تعداد 164 نفر از فارغالتحصیلان دانشگاهها و موسسات آموزش عالی مورد تایید وزارت علوم، تحقیقات و فناوری را، از طریق برگزاری آزمون استخدامی کتبی (عمومی و تخصصی)، مصاحبه و گزینش پس از کسب نمره حد نصاب، به ترتیب بالاترین نمرات اخذ شده در آزمون کتبی (عمومی و تخصصی) و مصاحبه، بصورت قراردادی استخدام مینماید.
علاقهمندان می توانند جهت ثبت نام بر روی لینک زیر کلیک نمایند:
آزمون استخدامی
http://azmoon-niroo.ir/azmoon47/
دجله ... فرات ...کارون ...
همه با هم یکی شده بودند
تا اروند خروشان را بسازند
و میزان عزمِ مردان این سرزمین را
محک زنند !
باد و باران ...
دلهـا را می لرزاند ...
حال آنکه آنها "سر" سپردند و
"دل" به آب زدند ...
سالک که باشی راه می سازی
و تا خـدا امتداد می دهی !
اسمش را هرچه میخواهی بگذار
بگذار ... " والفجـر ۸ "
تاریخ عملیات: ۲۰ بهمن ۱۳۶۴
رمز : یا فاطمه الزهرا (س)
منطقه : شبه جزیره فاو
ِ
گـــــمنامے....🌿
تنـــــها براے شـــــهدا نیسٺـــــ
مے تونے زنـــــده باشـــــے
و ســـــرباز حضرٺـــــ زهـــــرا«س» باشے
امـــــا یہ شـــــرط داره
بایـــــد فقط بـــــراے خـــــدا ڪار ڪنے نـــــہ ریا
شـــــهید ابراهـــــیم هادی
#سلام_ودرود_برشهیدان🌷
@kakamartyr3
【 تلنگــر 】•
#مثلالماس🌸🍃•°
~اگر...
تیر دشمن...💣•°
جسم شہدا را شڪافت...‼️••
~تیر بدحجابــے...🏹•°
قلب آن ها را میدرد...💔••
شہدا شرمنده ایم):
@kakamartyr3
رفیق
حواست هست!
سَرنوشت مُقلدان خُمینی،
چیزی جُز شَهادت نیست؟! :)
#دههفجر
@kakamartyr3
🥀 من کفن نمیخواهم...
.
بهار 89 رفت کربلا، یک روز بعد از زیارت بیشتر بچهها رفتند برای خریدن کفن؛ خانمش به حاجرحیم گفت: «خوب است که ما هم اینجا کفن بخریم».حاج رحیم گفت: «من کفن نمیخرم، شما اگر میخواهید بخرید». همان موقع یکی از بچههای هیأت هم به حاجی پیشنهاد داد که بریم و کفن را بخریم، حاجی باز هم گفت: «من کفن نمیخواهم»
پرسید: «چرا؟»
حاجرحیم گفت: «من شهید میشوم و با لباس سپاه دفنم میکنند».
گفت: «جنگ که تمام شده حاجی!»
حاجی در جوابش گفت: «من هیچ وقت از رسیدن به شهادت ناامید نیستم و نخواهم شد»
#شهید_حاجرحیم_کابلی ♥️
#سالروز_ولادت
( شهادت: اردیبهشت ۱۳۹۵_سوریه_خان طومان_
رفقا از ۱۳ شهید اون روز فقط پیکر حاج رحیم برنگشته!!!
دعا کنید ...
@kakamartyr3
شهآدٺ
آغاز خوشبختے اسٺ...!
خوشبختےای که پایان ندارد.
شهید کهـ بشوێ
خوشبختِ ابدی مےشوی♥️:)
@kakamartyr3
داشت از قم بر می گشت جبهہ .
وسط راه یادش افتاد خمس مالش رو نداده ؛
« بلافاصلہ از همون جا برگشت قم »
خمس مالش رو پرداخت ڪرد و راه افتاد سمت جبهہ .
#سردار_شهید_مهدی_زین_الدین
ڪتاب افلاڪی خاڪی
@kakamartyr3
#امام_خامنه_ای:
🌹نمکشناسی حق شهدا این است
که در راهی که آن ها باز کردهاند، حرکت کنیم.
••••
@kakamartyr3