صبر از وصال یار من
برگشتن از دلدار من
گر چه نباشد کار من
هم کار از آنم میرود
در رفتن جان از بدن
گویند هر نوعی سخن
من خود به چشم خویشتن
دیدم که جانم میرود
#شهید_مرتضی_رزازیان
شهیده زینب کمایی
زینب شبی که دعای نور حضرت زهرا (س)را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاهپوش در کنارش مینشیند و دعای نور را برای او تفسیر میکند. آن قدر زیبا تفسیر را میگوید که زینب در خواب گریه میکند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد میگیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد میدهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند. زینب دعا را میخواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه میکردند.» زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنههایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری میداد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف میکند سفارش میکند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند. یک شب سر نماز، سجدهاش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. بلندش کردم. گفتم «مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟» با چشمهای مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای امام خمینی گریه میکنم، امام تنهاست. به امام خیلی فشار میآید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه میخورد.» زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمیگشت اول به مسجد المهدی میرفت، نماز میخواند و بعد به خانه میآمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید.
خاطره ای از#شب_وداع #شهید_سید_جلال_حبیب_الله_پور
قصه ازاونجایی شروع شدکه خبررسید پیکرت داره برمیگرده
این#بهترین_خبر بود
نه تنهاواسه من،بلکه واسه همه ی مردم.
و چه خوش است پایان#چشم_انتظاری
وقتی پیکرت واردمعراج شهدا تهران شدبه خودم قول دادم هروقت که پیکرت وارد استان خودمون شد#شب_وداع_ات خودمو بهت برسونم.
تو این چندروزهمش به خودم میگفتم وقتی دیدمت چی بهت بگم؟
مهمتراینکه چی ازت طلب کنم؟
از#شهیدی که بعد۳سال و اندی برگشته
و امابلاخره انتظاربه پایان رسید و #شب_داع شب آخرین دیدارفرارسید.
اون لحظه ای که میخواستم واردمصلی بشم،گفتم من امشب#باید باپیکرت یه #وداع_اختصاصی داشته باشم!
یه#وداع_دو_نفره
آخه بایداون حرف هایی که تواین چندروز تمرین کرده بودموبهت میگفتم...
ولی وقتی اون ازدحام جمعیت رودیدم به اینکه فقط دستم به تابوت سه رنگ قشنگت برسه قانع شدم.
وقتی که میدیدم تابوتت رو دستای مردم دست به دست میچرخه،آخ که چه حسرتی میخوردم وقتی نمیتونستم دستاموبه تابوتت برسونم
ولی ناامیدنشده بودما،چون شنیده بودم آدم وقتی یه چیزی روخالصانه از#شهید بخواد#شهید دست رد به سینه اش نمیزنه.
اونم چه#شهیدی!
#شهید_مدافع_حرم
#سیدِ_جلیلِ_گران_قدر
#حبیب_لشکر۲۵
#سردار_شهید_سید_جلال_حبیب_الله_پور
و...
مراسم وداع تموم شد،ولی خواسته ی دل من تموم نشد!
گفتن که میخوان پیکرتوببرن امام زاده ابراهیم(ع)اونجاهم یه وداع داشته باشن.
سریع خودمو رسوندم به امام زاده ،خیلی منتظرت بودم ولی نیومدی...
حالا دیگه با یه#دل_شکسته داشتم برمیگشتم
تو دلم میگفتم:سید!یعنی من انقد بنده ی بدی بودم که حتی لایق ندونستی دستام به تابوتت برسه؟
گفتم:به همون#جَدّت قسم دلم شکست!
داشتم توخودم باهات حرف میزدم...
یهو زنگ گوشی به صدا دراومد وخبر رسید پیکرت اومده شهرخودمون!
آخ که چقدخوشحال شدم من
باسریع ترین حالت ممکن خودموبهت رسوندم.
رفتم جلوگفتم ازبابلسرتااینجادنبالشم، من#بایدزیارتش کنم!
پسرشهیداومدگفت برو توآمبولانس،اونجا زیارتش کن
وقتی سوارآمبولانس شدم اشک امانم نداد
یادِ ۲دی۱۳۹۴ افتادم،روزی که توآمبولانس کنار#داداشم بودم وتابوت #داداشمو تو بغلم داشتم...
وقتی تابوتت رو آوردن توآمبولانس چنان توآغوش گرفتمت انگارتابوت #حضرت_برادر بود!
اون لحظه زبانم بندآمد،حرف هایی که قراربودبهت بگمو یادم رفت
#پشیمون بودم ازاینکه اون همه ناشکری کردم،ولی غافل ازاینکه تومیخواستی من با#اختصاصی_ترین حالت ممکن باهات وداع داشته باشم
تنها چیزی که تو اون لحظه ازت خواسته بودم این بودکه
"سلام مرا به #برادر_شهیدم برسانی"
#روای:خواهرشهیدخانزاده
۱۳۹۷/۶/۲۲
💠شهید سید مرتضی آوینی:
قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند.
آن مردان آمدند و رفتند !
فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم..
چشم هایت...
نگاه زیبایت...
دل برد...
نه از من و نه از این آدم های روی زمین...
دلبری کردی...
زیبای ارباب..
و تو در آن بهشت جاودانه ای و من در این زمین آلوده...
عکست را میبینم و عکست عمل میکنم...
فرق است میان من و تو
فرق است میان تو و هم راهانت
تو چیزی را انتخاب کردی
که من جراتش را ندارم...
همین...
#حرف_دل
#شهید_مدافع_حرم_هادی_ذوالفقاری
هدایت شده از ✳️حافظان امنیت ✳️
تقدیم به همه شهدای سرزمینم
شهدای گمنام ، شهدای عواص، شهدای مدافع حرم ،و کلیه شهدای هشت سال دفاع مقدس با ذکر صلوات و قرائت فاتحه ...ملتمس دعای خیر شما غلامرضا شهبازی🇮🇷⚫👆
––––•(-• •-)•––––:
بسم رب الشهدا
دست خودم نیست ای شهید زنده، مرا ببخش
امانم دیگربریده است
مرد امده بود چیزی بگوید
سرفه امانش نداده بود
چه میتوانست بگوید
وقتی تمام فهم یک شهر از جانباز سهمیه دانشگاه است
مداحی بسیار زیبای ترکی
از تورک های کشور عراق-کرکوک
که در کربلا هم زیاد پخش می شود.
اگه حالتون عوض شد ما را همدعا کنین
#بیاد شهدا
تصویر قشنگی است
ڪہ در صحنہ ی محشر
ما دور حسینیم و
بهـشت است ، ڪہ مات است . . .
#السلام_علیڪ
#یا_اباعبدالله_الحسین