eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.7هزار عکس
11.4هزار ویدیو
178 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴عیادت حجت الاسلام رئیسی از طلبه مضروب مشهدی محمد تولایی
صبر از وصال یار من برگشتن از دلدار من گر چه نباشد کار من هم کار از آنم میرود در رفتن جان از بدن گویند هر نوعی سخن من خود به چشم خویشتن دیدم که جانم میرود
شهیده زینب کمایی زینب شبی که دعای نور حضرت زهرا (س)را حفظ کرد، خواب عجیبی دیده: «یک زن سیاه‌پوش در کنارش می‌نشیند و دعای نور را برای او تفسیر می‌کند. آن قدر زیبا تفسیر را می‌گوید که زینب در خواب گریه می‌کند.زینب در همان عالم خواب وقتی تفسیر دعا را یاد می‌گیرد، به یک گروه کودک تفسیر را یاد می‌دهد، کودکانی که در حکم انبیا بودند. زینب دعا را می‌خواند، رودخانه و زمین و کوه هم گریه می‌کردند.» زینب آن شب در عالم خواب حرفهایی را شنیده و صحنه‌هایی را دیده بود که خبر از یک عالم دیگری می‌داد. او از خواهرش شهلا که این خواب را تعریف می‌کند سفارش می‌کند که خوابش را برای هیچ کس تعریف نکند. یک شب سر نماز، سجده‌اش خیلی طولانی شد و حسابی گریه کرد. بلندش کردم. گفتم «مامان، تو را به خدا این همه گریه نکن. آخر تو چه ناراحتی داری؟» با چشم‌های مشکی و قشنگش که از شدت گریه سرخ شده بود. گفت: «مامان، برای امام خمینی گریه می‌کنم، امام تنهاست. به امام خیلی فشار می‌آید. به خاطر جنگ، مملکت خیلی مشکل دارد. امام بیشتر از همه غصه می‌خورد.» زینب هر روز ظهر که از مدرسه برمی‌گشت اول به مسجد المهدی می‌رفت، نماز می‌خواند و بعد به خانه می‌آمد، در اول فروردین سال 1361 هنگام برگشت از مسجد توسط منافقین ربوده شد و با خفه کردن او با چادرش او را به شهادت رساندند و پیکر پاکش بعد از سه روز جستجوی نیروهای امنیتی و خانواده کشف گردید.
خاطره ای از قصه ازاونجایی شروع شدکه خبررسید پیکرت داره برمیگرده این بود نه تنهاواسه من،بلکه واسه همه ی مردم. و چه خوش است پایان وقتی پیکرت واردمعراج شهدا تهران شدبه خودم قول دادم هروقت که پیکرت وارد استان خودمون شد خودمو بهت برسونم. تو این چندروزهمش به خودم میگفتم وقتی دیدمت چی بهت بگم؟ مهمتراینکه چی ازت طلب کنم؟ از که بعد۳سال و اندی برگشته و امابلاخره انتظاربه پایان رسید و شب آخرین دیدارفرارسید. اون لحظه ای که میخواستم واردمصلی بشم،گفتم من امشب باپیکرت یه داشته باشم! یه آخه بایداون حرف هایی که تواین چندروز تمرین کرده بودموبهت میگفتم... ولی وقتی اون ازدحام جمعیت رودیدم به اینکه فقط دستم به تابوت سه رنگ قشنگت برسه قانع شدم. وقتی که میدیدم تابوتت رو دستای مردم دست به دست میچرخه،آخ که چه حسرتی میخوردم وقتی نمیتونستم دستاموبه تابوتت برسونم ولی ناامیدنشده بودما،چون شنیده بودم آدم وقتی یه چیزی روخالصانه از بخواد دست رد به سینه اش نمیزنه. اونم چه! ۲۵ و... مراسم وداع تموم شد،ولی خواسته ی دل من تموم نشد! گفتن که میخوان پیکرتوببرن امام زاده ابراهیم(ع)اونجاهم یه وداع داشته باشن. سریع خودمو رسوندم به امام زاده ،خیلی منتظرت بودم ولی نیومدی... حالا دیگه با یه داشتم برمیگشتم تو دلم میگفتم:سید!یعنی من انقد بنده ی بدی بودم که حتی لایق ندونستی دستام به تابوتت برسه؟ گفتم:به همون قسم دلم شکست! داشتم توخودم باهات حرف میزدم... یهو زنگ گوشی به صدا دراومد وخبر رسید پیکرت اومده شهرخودمون! آخ که چقدخوشحال شدم من باسریع ترین حالت ممکن خودموبهت رسوندم. رفتم جلوگفتم ازبابلسرتااینجادنبالشم، من کنم! پسرشهیداومدگفت برو توآمبولانس،اونجا زیارتش کن وقتی سوارآمبولانس شدم اشک امانم نداد یادِ ۲دی۱۳۹۴ افتادم،روزی که توآمبولانس کنار بودم وتابوت تو بغلم داشتم... وقتی تابوتت رو آوردن توآمبولانس چنان توآغوش گرفتمت انگارتابوت بود! اون لحظه زبانم بندآمد،حرف هایی که قراربودبهت بگمو یادم رفت بودم ازاینکه اون همه ناشکری کردم،ولی غافل ازاینکه تومیخواستی من با حالت ممکن باهات وداع داشته باشم تنها چیزی که تو اون لحظه ازت خواسته بودم این بودکه "سلام مرا به برسانی" :خواهرشهیدخانزاده ۱۳۹۷/۶/۲۲
💠شهید سید مرتضی آوینی: قرنهاست زمین انتظار مردانی اینچنین را میکشد تا بیایند و کربلای ایران را عاشقانه بسازند و زمینه ساز ظهور باشند. آن مردان آمدند و رفتند ! فقط من و تو ماندیم و از جریان چیزی نفهمیدیم..
چشم هایت... نگاه زیبایت... دل برد... نه از من و نه از این آدم های روی زمین... دلبری کردی... زیبای ارباب.. و تو در آن بهشت جاودانه ای و من در این زمین آلوده... عکست را میبینم و عکست عمل میکنم... فرق است میان من و تو فرق است میان تو و هم راهانت تو چیزی را انتخاب کردی که من جراتش را ندارم... همین...
هدایت شده از ✳️حافظان امنیت ✳️
تقدیم به همه شهدای سرزمینم شهدای گمنام ، شهدای عواص، شهدای مدافع حرم ،و کلیه شهدای هشت سال دفاع مقدس با ذکر صلوات و قرائت فاتحه ...ملتمس دعای خیر شما غلامرضا شهبازی🇮🇷⚫👆
––––•(-• •-)•––––: بسم رب الشهدا دست خودم نیست ای شهید زنده، مرا ببخش امانم دیگربریده است مرد امده بود چیزی بگوید سرفه امانش نداده بود چه میتوانست بگوید وقتی تمام فهم یک شهر از جانباز سهمیه دانشگاه است
مداحی بسیار زیبای ترکی از تورک های کشور عراق-کرکوک که در کربلا هم زیاد پخش می شود. اگه حالتون عوض شد ما را هم‌دعا کنین شهدا
تصویر قشنگی است ڪہ در صحنہ ی محشر ما دور حسینیم و بهـشت است ، ڪہ مات است . . .