روضه یعنی کنار جسم پسر پدر از فرط گریه رفته ز هوش #شهید_حمیدرضا_دادو #علی_علی‌الدنیا_بعدک_العفا

گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم، می‌بویم او را گلِ من یک نشانی در بدن داشت یکی پیراهنِ کهنه به تن داشت ... #امان_از_دل_زینب #یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات

کمر شکسته‌ام از حال و روز من پیداست عجیب بر جگرم داغ برادر مانده سرپل ذهاب ۱۳۵۹ عکاس : کاوه کاظمی این عکس یکی از سخت‌ترین لحظات در جبهه را به تصویر می کشد برادری در کنار برادر دیگر ولی بدون سر .... #الان‌انکسرظهری‌وقلت‌حلیتی #لایوم_کیومک_یااباعبدالله

اسیر نگو ! که شاگرد مکتب زینب با غیرتِ دستان بسته‌‌اش ویران‌کننده‌ صف اعداست اسفند ۱۳۶۳ عکاس : پیر پرین #آزادگان_ایرانی #شهید_محمد_شهسواری #مرگ_بر_صدام_ضداسلام

خوشا جانی که پروازش را هیچ قفسی محدود نکرد ... #آزاده_شهید_محمدرضا_شفیعی #یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات

رفتی ولی فراق تو باور نمی‌شود داغی شبیه داغ برادر نمی‌شود ... تیرماه ۱۳٦٦ ، گلزار شهدای همدان وداع قهرمان شهید علی چیت‌سازیان فرمانده اطلاعات‌عملیات‌لشکر۳۲انصارالحسین با برادر قهرمان خود محمدامیر چیت‌سازیان از فرماندهان گردان مهندسی جهادسازندگی که در عملیات نصر۴ به شهادت رسید. عکاس : عبدالرضا چاردولی #وداع_آخر #شهیدان_چیت_سازیان #الان‌انکسرظهری‌وقلت‌حلیتی

حق داشت ، باورش نمی‌شد ... این همان پهلوانِ چندسال پیش اوست مرداد ۱۳۸۱ ، تهران ساختمان معراج‌ الشهداء مادری پیکر فرزندش را پس‌از سالها برای‌ آخرین بار به آغوش کشید رژیم عراق این قهرمان وطن را در دوران اسارت به شهادت رسانده‌ بود عکاس : اسماعیل داوری #وداع_آخر #پنجشنبه_های_دلتنگی #یاد_شهدا_باصلوات

امان از این بوسه‌های لحظه‌ی آخر ... #مادرانه #اعزام_به_جبهه #شهید_‌سولدوز_جعفری

تا تو نیایی نوحه و گریه دمادم است ، سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است #یا_صمصام_المنتقم #اللهم_عجل_لولیک_الفرج

ای کاش ؛ عاشورا کربلا بودید و کمی هم لب‌های خشکیده‌ی "حسین" را تر می‌کردید ... «شهید جلال تقوی طلب» درحال سیراب کردن همرزم مجروحش #نوجوانان_عاشورایی #دفاع_مقدس

پیراهن سیاه عزاداری حسین احرام نوکری تمامی عالم است ... پ.ن: خیلی دوست داشت فرصتِ‌ خدمت به دیگران را پیدا کند. در حالی‌ که بخاطر شرایط خوبِ مالی هیچگاه اجازه‌ و شرایطِ کار کردن نداشت در تدارکات مشغولِ شستن ظروف می‌شد! به خاطر خدمات با ارزشش در جبهه به "خادم الحسین" مشهور شده بود. #محرم_در_جبهه #نوجوانان_عاشورایی #شهید_محمود_استادنظری

بوسه‌هایی می‌شناسم مثل روضه زخم دار .... اسفند ۱۳٦۳ اولین و آخرین بوسه سردار بی‌سر عملیات بدر بر صورت فرزندش چند روز قبل از شهادت #شهید_حجت‌اله_صنعتکار #لایوم_کیومک_یااباعبدالله

کجایند ؛ آنانکه بالی رها داشتند گذرنامه‌ی کـربلا داشتند ... #مسافر_کربلا #شهید_رضا_پناهی

راه ما راه سیدالشهداست و آنانکه پای یقین در این راه نهاده‌اند، آرزوی سَر باختن دارند تا به ذبیح‌ الله اعظم از همه نزدیک تر شوند ... "شهید آوینی" #ذبیح_فتح‌المبین #شهید_عباسعلی_فتاحی #روحش_شاد_با_صلوات

زآن کشتگان هنوز به موعود می‌رسد فریاد العجل ز بیابان کربلا ... #اللهم_عجل_لولیک_الفرج #سیأتی‌ومعه‌جیش‌من‌الشهداء

سخت است ... از رقیه بگویم به دخترت ای کاش بعدِ واقعه دختر نداشتی #دختر_شهید #رقیه‌های_زمان #من‌_ذا_الذي_أيتمني #شهید_عباس_طالبی

جنس جماسه جور بود! کربلای حسینی با خون وصل بود به کربلای خمینی ؛ و امروز راه کربلا باز است از برکت خون شهیدان ...

دوربین ؛ از اسمش پیداست دوردَست را نشان می‌دهد و ما چقدر از شما دوریم ... #مردان_بی_ادعا #دفاع_مقدس

در نوجوانی ؛ مرگ "اَحلَی مِن عسل" نیست این کار تنها از شهادت بر می‌آید #نوجوانان_عاشورایی #شهید_رمضان_صاحب‌قرانی

می رسد رزق محبّان اباعبدالله از سر سفره‌ی احسان اباعبدالله در زمان‌های غير از ايام محرم و صفر رزمندگان غذاهـای خود را در سنگرها و اتاق‌هایشان در گردان میل میکردند اما در محرم و صفر، نذری به‌این شکل بود كـه رزمنـدگان در رده‌ های مختلف سفره‌ هايی را در محوطه های گــردان پهن می‌كردند و به صورت جمعی غذا ميل می كردند. البته اين در زمانِ غير از عمليات ها بود ... #رزقک_شهادة #سفره_‌احسان #محرم_در_جبهه

پرواز سه برادر در یکـ روز ... حاج علی، حاج حسن و حاج رضا مظفر سه برادر بودند که هر سه در سال ۱۳۶۷ در یک لحظه و در کنـار هم در حالی کـه آخرین فشنگ‌ های خود را علیه منافقین به‌کار گرفته بودند برروی یکی‌از تپه‌های مشرف بر دشت اسلام‌آباد به مقام والای شهادت رسیدند. #عملیات_مرصاد #برادران_شهید_مظفر #روحشان_شاد_باصلوات

آخر این تیره شبِ هجر به پایان آمد... پیکر مطهر "شهید مصطفی تاش‌موسی" از رزمندگان لشکر ۲۵ کـــربلا در دوران دفاع‌مقدس و اولین شهید مدافع حرم شهرستان رامسر پس از گذشت ۷ سال از زمان شهـادت شناسایی شده و بـه آغوش میهن اسلامی باز می گردد.

💠 وندی شلیت نویسنده فمنیست آمریکایی در خصوص فعالیت های #مسیح_علینژاد می نویسد: 🔻«...من او را در یک برنامه تلویزیونی دیدم که خطاب به مردم ایران می‌گفت این‌جا (آمریکا) نهایت امنیت و آزادی زنان است!!! 🔻او با یک دوربین در خیابان‌ هاي آمریکا راه می‌رفت و زنان ایران را تشویق به ترک حجاب و شبیه شدن به زنان آمریکایی می‌کرد. او را نمی‌شناسم و نمی‌دانم در چه شرایطی قرار گرفته که این کار را انجام می‌دهد، اما این را می‌دانم که او یا آمریکا را نمی‌شناسد یا می‌خواهد از زنان کشورش انتقام بگیرد! منبع