مگر نه آنکه گردن ها را
باریک آفریدهاند تا در کربلای عشق
آسانتر بریده شود ...
"شهید آوینی"
رضا ؛ جوانِ رشيدی بود از دیار اصفهان
که هميشه با لباس رسمیسپاه در منطقه
حضور میيافت. در ۱۰ دی ماه سال۱۳۵۹
حین شناساییِ مواضع دشمن در آنسویِ
کارون اسیر شد و بعثیها بعد از شکنجه
سرش را از قفا بُریدند و بُردند..!
تصویر : آخرین بوسه پدر بر رگهای
بریده پیکر بیسر فرزندش...
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#پاسدار_شهید_رضا_رضائیان
#یاد_کنید_شهدا_را_باصلوات
من نمیدانم آنها چگونه
از این جگرگوشه هایشان دل کندند..!!
اصلا تا پدر نشوی نمیفهمی...!!
#شهداء
#دفاع_مقدس
#یاعلیبنالحسینالاصغر
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
زبان به روضه چرا واکنم؟ همين کافیست:
مباد شاهد جان دادنِ پسر ، پدری ...
📸 لرستان ، سال ۱۳۶۲
پدری در پی به شهادت رسیدنِ
پسرش بیتابی میکند ...
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#کوچکترین_شهید_دفاع_مقدس
نامش حسین بود، اهل شهرستان جم، استان بوشهر...
در دوازدهمین بهار عمرش دست پدر را مے گیرد و بہ محل اعزام مے برد تا رضایت دهد براے رفتن حسین...
عملیات بیت المقدس، حسین را بہ آرزویش رساند شب عملیات بهش گفتند: حسین تو نیا!
حسین گفت: من براے #سقایے با شما مے آیم...
حسین، تیربارچے را بہ هلاکت رساند تا گردانِ در محاصره را نجات دهد...
رزمنده اے آب خواست حسین آب آورد سر حسین بالا آمد و خمپاره اے...
و اینگونه بود کہ حسین، #حسینے شد...
#شهید_حسین_صافی
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
در مکتب بانوی صبر ؛
زینبیان همیشه صبورانه نظاره میکنند
و شعار ما رأیت إلا جمیلا سر میدهند..!
📸 همسر شهیدِ بیسر "جلال کاوند"
دست همسرش را در دست گرفته
با او وداع میکند.!
#وداع
#زنان_زینبی
#شهید_جلال_کاوند
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
امروز روز پنجم است
که در محاصرهایم،
آب را جیره بندی کردهایم
عطش همه را هلاک کرده ،
همه را جز شهدا که حالا کنار هم
در انتهای کانال خوابیدهاند
دیگر شهدا تشنه نیستند!
فدای لب تشنهات ای پسر فاطمه...
#به_یاد_شهدای_کانال_کمیل
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
کمر شکستهام
از حال و روز من پیداست
عجیب بر جگرم داغِ برادر مانده...
سرپل ذهاب ۱۳۵۹
عکاس : کاوه کاظمی
این عکس یکی از سختترین لحظات
در جبهه را به تصویر می کشد
برادری در کنار برادر دیگر
ولی بدون سر ....
#الانانکسرظهریوقلتحیلتی
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
به خون تپیده و بر خاک قطعه قطعه شده
شبیه یار شدن آرزویِ یاران است..!
📸 ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ - جزیره مجنون
منطقهی عملیات عاشورایی خیبر
لحظه شهادت "شهید مهدی شکری"
فرزندِ شهید "اسکندر شکری"
عکاس: محمدحسین حیدری
#ألسلامعلىالاعضآءالمقطعات
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
#معرفی_کتاب
رفته بودیم شناسایی...
پشت عراقیها بودیم و
تا مقر نیروهای خودی ،
پانزده کلیومتر فاصله داشتیم.
علی آقا جلوی من حرکت میکرد.
ناخواسته پایم به پاشنه کفشش گیر کرد
و کف کفشش کنده شد...
با شرمندگی گفتم: علی آقا!
بیا کفش من را بپوش.
اما با خوشرویی نپذیرفت
و تا مقر با پای برهنه و لنگ لنگان آمد.
وقتی برگشتیم با دیدن پاهای زخمی
و تاول زدهاش باز شرمنده شدم.
اما ایشان از من تشکر کرد!!
متعجبانه گفتم: تشکر چرا؟
گفت: ”چه لذتی بالاتر از همدردی با اسیران کربلا. شما سبب توفیق بزرگی برای من شدید. تمام این مسیر برای من روضه بود؛ روضه یتیمان اباعبدالله“
📚 راوی: حسینعلی مرادی؛ هم رزم
کتاب دلیل؛ نویسنده: حمید حسام
انتشارات سوره مهر
#خاطره
#نابغه_اطلاعات_عملیات
#شهید_سردار_علی_چیتسازیان
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
کمر شکستهام
از حال و روز من پیداست
عجیب بر جگرم داغِ برادر مانده...
سرپل ذهاب ۱۳۵۹
عکاس : کاوه کاظمی
این عکس یکی از سختترین لحظات
در جبهه را به تصویر می کشد
برادری در کنار برادر دیگر
ولی بدون سر ....
#الانانکسرظهریوقلتحیلتی
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله
به خون تپیده و بر خاک قطعه قطعه شده
شبیه یار شدن آرزویِ یاران است..!
📸 ۱۱ اسفند ۱۳۶۲ - جزیره مجنون
منطقهی عملیات عاشورایی خیبر
لحظه شهادت "شهید مهدی شکری"
فرزندِ شهید "اسکندر شکری"
عکاس: محمدحسین حیدری
#ألسلامعلىالاعضآءالمقطعات
#لایوم_کیومک_یااباعبدالله