مادری بود بنام ننهعلی
آلونکی ساخته بود در بهشتزهرا بر قبر فرزند شهیدش
شب و روز اونجا زندگی میکرد، قرآن میخوند
سنگ قبر پسرش بالشش بود و همونجا هم چشم از دنیا میبندد و کنار فرزندش خاک میشود
این داستان یک #مادر_شهید است
خدا کند که در روز قیامت شرمنده این مادر نشویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #کلیپ_تصویری
💌 گذشتــه اسـت عمـرم
در هـوای تـو...
#طلائیه
🕊🕊
شهیـد امیـر فنـاخسـرو
از رزمندگـان اطلاعـات - عملیـات
لشگـر ۲۷ حضــرت محمـد رسـول الله (ص)...
دانشجوی سال دوم، رشته مهندسی ساختمان
شهادت: ۴فروردین ۱۳۶۷
حلبچه؛ عملیات بیت المقدس ۴
بخشی از وصیتنامـه شهید:
« مرا به سوی خودت بخوان ای معبود من
دیگر تحمل ندارم که تک تک همه دوستانم از دستم بروند و باز هم در این شهر پُر از فساد و معصیت بمانم
حالا دیگر تنها شدم
به هر مؤمن و پاکدامن و پاکدلی دل بستم، مدتی نگذشت که از دستم رفتند
آنها از صِنف خوبانند، باید هم بروند، ولی ما چه کنیم؟ و این همه درد ... .
حسین(ع) جان، هر سال که محرم می شود، وقتی می خواهیم برایت سینه بزنیم، یکسری از بچه ها از میانمان می روند، یعنی سهمیه هر سال را گلچین می کنند
می خواهم بگویم: حسین(ع) جان، هی محرم می آید، باز ما می مانیم با این همه گناه و معصیت
پس کی نوبت به ما می رسد؟
حسین(ع) جان سال ۶۴
محرم با حسین نوروزی، دایی فخرا ( شهید علیرضا فخر ) و دیگر بچه ها بودیم
آنها شهید شدند، جای ما پیش آنها خالیه
سال ۶۵ محرم شد، جلال توکلی و بابایی و دیگر عزیزان
سال ۶۶ محرم شد محمد فوقانى و یکسری دیگر از بچه ها
برادر و دوست عزیزم نادر فناخسرو به شهادت رسید
خدا یک خواهشی دارم
محرم سال ۶۷ در راه است، هنوز ماه رمضانت نرسیده
یعنی می شه ما را هم جز این قافله ات قبول کنی؟؟؟ ...»
.
پ ن : شهیـد اميـر فناخسـرو درست دو ماه بعد از نوشتن این وصیت..و درست دوماه بعد از شهادت برادرش شهـيد نادر فناخسرو در نزدیکی حلبچه به شهادت رسید....
.
پ ن : پدر این دو برادر شهید.... سرتیپ علی اکبر فناخسرو از امرای ارتش بودن و چند سال پیش درست لحظه ای که داشتن برای کاروان راهیان نور در مورد دو فرزند شهیدشون صحبت میکردن پشت تریبون ، از دنیا رفتند
این دو برادر شهید و پدر سرافرازشون در امامزاده علی اکبر چیذر به خاک سپرده شدن....
.
روحشان شاد و راهشان پررهرو باد
ِ
📸با سپاهی از شهیدان خواهد آمد...
🕊چهارم فروردین ماه ، سالروز شهادت سربازان لشکر صاحب الزمان(عج) ،
💐شهید مدافع سعید خواجه صالحانی
💐شهید مدافع حرم حسین معز غلامی
#صلوات
#طرح | در محضر قرآن
🔺پروردگارا! تکالیف سنگینی بر عهده ما مگذار...
#آیه_گرافی
▓ شعبههای جهاد
● #جهاد یعنی مبارزه. در زبان فارسی، جنگ و ستیزهگری معنای مبارزه را نمیدهد. میگویی من دارم مبارزه میکنم: مبارزهی علمی میکنم، مبارزهی اجتماعی میکنم، مبارزهی سیاسی میکنم، مبارزهی مسلّحانه میکنم؛ همهی اینها مبارزه است و معنا دارد.
#مبارزه یعنی تلاشِ پُرنیرو در مقابل یک مانع یا یک دشمن.
اگر هیچ مانعی در مقابل انسان نباشد، مبارزه وجود ندارد. در جادهی آسفالته، انسان پایش را روی گاز بگذارد و با باکِ پُر از بنزین سفر کند؛ این را مبارزه نمیگویند.
#مبارزه آنجایی است که انسان با مانعی برخورد کند، که این مانع در جبهههای انسانی، میشود دشمن؛ و در جبهههای طبیعی، میشود مانع طبیعی. اگر انسان با این موانع درگیر شود و سعی کند آنها را از میان بردارد، این میشود مبارزه.
- در دیدار اعضای هیئت دولت ۱۳۸۳/۸/۲۰ مندرج در کتاب شیوا و بلیغ و بسیار جذاب و خواندنی #جهاد_تبیین در اندیشهی حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای(مد ظله العالی) صفحه ۳۱
#جهاد_تبیین_جهاد_تبیین
#جهاد_تبیین_و_روشنگری
#جهاد_تبیین_و_افشاگری
#جهاد_تبیین_واجب_فوری_عینی
🌷آن شب بعد از اینكه با بچهها کلی بازی كرد، نخوابید. گفت «ممكن است این ماه مبارك رمضان نباشم. دلم هوای دعای ابوحمزه ثمالی رو كرده؛ بیا با هم بخونیمش.»
🌷دعا را با هم خواندیم. نماز صبح را پشت سرش خواندم. بعد از او این همه نماز جماعت خواندم، هیچ كدام طعم این نمازهای دونفریمان را نداشت.
✍ راوی: همسر شهید
📚 نیمه ماه پنهان ۲۰
#شهید_سید_محمد_قریشی
#آشنایی_با_شهدا
📸
🔹این عکس معروف را ۳۷ سال پیش در چنین ایامی، عکاسی به نام پاولوسکی گرفته است.
🔹در آستانه بهار ۱۳۶۴ خورشیدی، آن روز استخبارات عراق، خبرنگاران را به منطقه عملیاتی جنوب بصره برده بود و این عکس، معروفترین یادگار آن روز شد:«تا همیشه یادمان باشد، امنیت اتفاقی نیست.»
#رزمندگان
#شهدا
#دفاع_مقدس
در این بهار تازه که گلها شکفتهاند
لبخندِ عشق زن که شکوفا ببینمت ...
عکاس: محمود بدرفر
#پیرمردان
#دفاع_مقدس
⚘ #شهدای_لشکر_۲۷_محمد_رسول_الله 🚩
💟
🌸
رزمنده دلاور و مخلص #لشکر۲۷
مسئول تدارکات لشکر در عملیات #فتح_المبین
#شهید_محمدرضا_سلطانی_قمی ⚘
ولادت: اول اسفند ۱۳۳۹ ، قم
اخذ دیپلم فنی در سال ۱۳۵۸
عضویت در سپاه به تاریخ ۲ شهریور ۵۸
گذراندن دوره پاسداری در دانشگاه امام علی علیه السلام و خدمت در سپاه تهران
عزیمت به پاوه به عنوان مسئول دسته عملیات
انتصاب به مسئولیت تدارکات سپاه پاوه
انتصاب به مسئولیت تدارکات تیپ۲۷ به دستور سردار " حاج احمد متوسلیان "
🌹شهادت: ۲ فروردین ۱۳۶۱ ، #عملیات_فتح_المبین ، در حال رساندن تدارکات به رزمندگان تیپ به همراه برادرش 🚩
#شادی_ارواح_طیبه_شهدا_صلوات
#لشکر_۲۷_محمد_رسول_اللهﷺ
#شهدای_فتح_المبین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥ماجرای انتشار خبر شهادت حاج قاسم سلیمانی در #عملیات_فتح_المبین
#شهید_قاسم_سلیمانی
#احکام_رمضان | آیا خوردن قرص در حال روزه، برای کسی که فشار خون دارد جایز است؟
#حاج_احمد_متوسلیان :
"... [در #عملیات_فتح_المبین ] از نظر تدارکات و امکانات، فوق العاده کمبود داشتیم و در مضیقه بودیم؛ در مورد مخابرات هم همینطور. عرض کنم که یک سری از این نواقص، مربوط به برادران واحد مخابرات تیپ ما بود و یک سری هم به رده های بالا مربوط میشد. نواقص مخابراتی برادران خودمان، عمدتا ناشی از این قضیه بود که این برادرهای طرح «پیوست مخابراتی» را تأمین نکرده بودند تا آن را به تیپ ارایه بدهند. چنان که لابد میدانید، مخابرات یک یگان رزمی برای فعالیت خود، باید از رده های بالا مجوز گرفته باشد و دریافت چنین مجوزی، به تهیه و تأمین طرح پیوست مخابراتی منوط است. این بود که به اصطلاح ما از این لحاظ مشکل داشتیم. ولی برادرهای مخابراتی ما تا آنجا که در حد امکانشان بود، سعی کردند به نواقص و کاستی ها غلبه کنند و امر ارتباطات تیپ را برقرار نگه دارند."
🔸«در دسترس نیست»، «کمبود داریم»، «مقدور نیست» و ... شنیدن جملاتی از این دست، برای مسؤولین گردان های تیپ که جهت رفع نیازمندی های اولیه آمادی نیروهای خود به واحدهای ستادی مراجعه می کردند، امری معمولی تلقی می شد.
#احمد_متوسلیان
#بهار_قرآن_با_شهدا
🌷زمانیکه دوره ویژه آشنایی با جنگنده های شکاری خریداری شده از آمریکا را در آن کشور میگذراندم، هر روز قبل از عزیمت به محل کارم، #قرآن را تلاوت می کردم، بعد از چند روز، خانم تقریباً ۴۵ ساله ای که مسیحی بود و در پانسیونی که ما در آن زندگی میکردیم با ما همسایه بود، از من پرسید: این شعار و سرودها چیست که میخوانید؟
به او گفتم: این کتاب وحی و معجزه پیغمبر و راهنمای بشر میباشد و در مورد قرآن مجید صبحتهای زیادی کردم، بهحدی علاقهمند گردید که از من درخواست یک جلد قرآن مجید برای تلاوت کرد که پس از تهیه به او اهدا کردم و در زمینه یادگیری، تلاوت، تلفظ و معانی آیات به او کمک کردم.
🌷خواندن قرآن مجید و درک معانی آن چنان آن خانم را تحت تأثیر قرارداد که اواخر دوره به نزد من آمد و طریقه مشرفشدن به دین اسلام را جویا شد، بعدها فهمیدم در مسجد مسلمانان، در نزد امام جماعت مسجد به دین اسلام مشرف گردیده است.
#شهید_غفار_رامین_فر
#آشنایی_با_شهدا