قانون جامع ایثارگران.pdf
17.04M
⭕️ فایل PDF (#قانون_جامع خدمات رسانی به ایثارگران)
✅ جهت اطلاع از قوانین بنیاد شهید و امور ایثارگران ، فایل را بدقت مطالعه فرمایید.
قابل توجه بزرگوارانی که به تازگی درصد جانبازی گرفتهاند.
کسی چه داند
که بر حالِ زار ما چه میگذرد؟
جاماندهایم و حوصلهٔ شرح قصه نیست
▪️در عملیات مسلم بن عقیل رزمندگان در چندین چادر قرار داشتند. من هم به همراه عدهای از بچهها در بیرون از چادرها بودیم، که ناگهان در حد فاصل یک پلک به هم زدن صدای «میگ» عراق به گوشمان خورد و چادر رزمندگان بمباران شد. از رزمندگان داخل چادرها نه تنها یک نفر زنده نماند بلکه جنازهها هم تکهتکه شده بود.
▪️کربلایی شده بود! فضا بهم ریخته بود. که ناگهان گریه و فریاد چند نوجوان همه را به خود جلب کرد. جلو رفتم و دیدم تعدادی از بچهمحلها یکی از دوستانشان را از دست داده بودند و فریاد میزدند مگر قرار نبود با هم باشیم؟ با هم شهید شویم؟ چرا تو رفتی؟ کارت شناسایی دوستشان را در دست گرفته و ناله میکردند. در حالی که همه منقلب شده بودند من عکاسی می کردم و این عکس بسیار موردِ استقبال قرار گرفت.
▪️این کارت شناسایی متعلق است به "شهید قادر اسدی" طلبه نوزده سالهای که قبل از شروع عملیات در آن بمباران به شهادت رسید و از او فقط همین کارت باقی ماند. تصویر در سومار، رودخانۀ کُنگیر به تاریخ ۱۲مهر ۱۳۶۱ ثبت شده است.
عکاس : علی فریدونی
#جنگ_به_روایت_تصویر
#عملیات_مسلم_بن_عقیل (ع)
#دفاع_مقدس
#مردم_نباید_به_نظام_بدبین_بشن 🤜
★
♥︎
▒ بعد از ورود احمد به مریوان، بلافاصه چند عملیات پیدرپی و فلجکننده علیه ضدانقلاب انجام داد و شهر را از دست آنها درآورد. بعد از هر عملیاتی که انجام میداد، زنگ میزد تهران و درخواست قند و روغن و شکر و برنج و سوخت برای مردم میکرد.
میگفت: «اگر به این مردم رسیدگی نکنیم، آنها به نظام بدبین میشوند.»
او با این تدابیر، محبوبیت شدیدی بین مردم و نیروهای بومی پیدا کرد و توانست همه را جذب خود کند؛ حتی آنهایی که به سمت دشمن گرایش پیدا کرده بودند، میآمدند سلاحهایشان را تحویل سپاه میدادند و با احمد همکاری میکردند.
⊱۞⊰
ᰩ⫎᯽
▧ به روایت سردار حسن رستگارپناه مندرج در صفحه ۴۳ کتاب #میخواهم_با_تو_باشم با اختصار.
∞ᷧ
❆
#احمد_متوسلیان
#حاج_احمد_متوسلیان
#متوسلیان
#حاجی_متوسلیان 💕🌸💕