eitaa logo
کلام بهشتی | محمد امامی 🇵🇸🇮🇷
1.5هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
35 فایل
گامی به سوی تحولی نوین در عرصه دین اصیل مطالبی ناب از قرآن و نهج البلاغه و صحیفه سجادیه توسط محمد امامی ادمین @Ali1Reza8 ارتباط مستقیم @Mohammdemami با این لینک‌ناشناس صحبت کنید👇 https://harfeto.timefriend.net/16730919181228
مشاهده در ایتا
دانلود
✳ به چه دردی می‌خوری؟! 🔻 سر تا پاش پر از خاک بود. باید می‌رفت جلسه. رفت پیش راننده‌ی تانکر و گفت: «اگه می‌شه شیلنگ را بگیرند رو سر من تا سرم را بشورم.» بعد از کلی نق‌زدن، شیلنگ را گرفت رو سرش. با همون یک دستش شروع کرد به شستن سرش. نق‌زدن‌های راننده هنوز ادامه داشت. آخرش هم گفت: «آخه تو که دست نداری کی گفته بیای جبهه؟ تو به چه دردی می‌خوری؟» سرش را که شست، تشکر کرد و رفت. 💬 : حاج حسین که خیلی به درد امامش خورد. من چقدر به درد امامم می‌خورم؟ 📚 برگرفته از کتاب ؛ خاطراتی از سردار مجموعه‌ی ۱ 📖 ص ۹۱ ❤ @kalamabeheshti
💌 | 🔻 گلوله های جنگ نرم مثل خمپاره شصته نه سوت داره؛ نه صوت وقتی میفهمیم اومده که می بینی فلانی دیگه هیأت نمیاد فلانی دیگه چادر سرش نمیکنه شهید 🌷 🆔 @kalamabeheshti
🔎 میگم که . . . اگه جرئت طرفداری از حرف حق رو نداریم لااقل : اونی که حرف ناحق میزنه رو تشویق نکنیم نه ؟! ☘ @kalamabeheshti
قابل‌تأمل 1⃣ ها هشت سال مشکل افزایش حقوق داشتند اما ناگهان در این سه ماه معترض شده اند و تجمع برگزار میکنند ! 2⃣ فلان مسکن بیش از ده ساله حقشون پایمال شده اما حالا یادشان می افتد که در فرودگاه و در مقابل آقای رئیسی تجمع کنند و حقشان را مطالبه کنند ! 3⃣ چندین ساله که مشکل آب دارند و زاینده رود خشکه اما یکدفعه دیروز و در اقدامی خودجوش!!!!! به فکر تجمع و تحصن افتادند! ✍ آقای رئیسی مصمم است که مشکلات مردم را حل کند و البته شبانه روز هم تلاش میکند اما اینکه هایی که هشت سال مشکلشان ربنای شجریان و کنسرت و رفتن خانم ها به استادیوم بود، یکدفعه یاد مشکلات معیشتی و افزایش حقوق و حق آبه بیفتند، کمی عجیب اما خیلی "آشنا" است. 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 پ.ن: منظور سودجو است که ۸ سال پیش سکوت کردند و الان در صف مطالبه‌گران خودنمایی می‌کنند. 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 🌿 @kalamabeheshti
عصری داشتم میرفتم خیابون، پسرم که روی مبل دراز کشیده بود تا فهمید دارم میرم بیرون گفت: مامان فردا ورزش دارم‌ آقامون گفته حتماً با کفش مناسب بریم. یه جفت کفش ورزشی هم برای من بخر. گفتم پس پاشو حاضر شو خودتم بیا‌. گفت: حال ندارم مامان خودت بگیر دیگه. خریدهامو انجام دادم. یه کفش هم برای پسرم خریدم. وقتی از توی کارتن درش آورد بی اختیار پرتش کرد سمتم. ماماااان! این چیه آخه؟؟؟ صد رحمت به کفشهای میرزا نوروز.😠 بعدش هم رفت توی اتاقش. منم کفش رو از کارتن درآوردم. جفت کردم‌ و گذاشتم جلوی در که صبح بپوشه. فقط یه یادداشت نوشتم گذاشتم داخل کفشش. کسی که زحمت انتخاب را نمیکشد، باید تسلیم انتخاب دیگران باشد. @kalamabeheshti