eitaa logo
كلام علے(ع)🇵🇸
358 دنبال‌کننده
177 عکس
73 ویدیو
7 فایل
بہ نام خداے ‌علے‌(ع) • • • _کیست آبادتر از من که خراب علی‌ام. _کپی:آزاد
مشاهده در ایتا
دانلود
آنان که تکذیب میکنند علی را هنگام برخاستن یا علی گویند! @kalame_alii
کشیش کتاب را به دست گرفت ، جلدش را به سرگئی نشان داد و گفت : « نهج البلاغه است ، سخنان و نامه های . کتاب عجیبی‌ست. پر از مضامین بکر. شخصیتی‌ست مثل اقیانوس ؛ هرچه در عمق آن شنا کنی ، شگفتی هایش آشکارتر می‌شود.» سرگئی روی کاناپه نشست و پرسید : « اگر چنین است که شما می‌گویید ، پس چرا برخی کشورهای مسلمان که امام آن هاست ، عقب مانده‌اند؟!» (1) @kalame_alii
كلام علے(ع)🇵🇸
کشیش کتاب را به دست گرفت ، جلدش را به سرگئی نشان داد و گفت : « نهج البلاغه است ، سخنان و نامه های #ع
کشیش گفت : « ملت های اسلامی مانند کسانی هستند که گنج گران‌بهایشان را دفن کرده اند یا اساساً از آن خبر ندارند. گمان می‌کنم آن ها هم را نمی‌شناسند. اگر مسلمانان یک بار نهج البلاغه را با دقت می‌خواندند و به آن عمل می‌کردند ، امروز روزگارشان این نبود که هست.» سرگئی پرسید :« و حالا دارید برای موعظه‌تان از نهج البلاغه یادداشت بر می‌دارید؟! » (2) @kalame_alii
كلام علے(ع)🇵🇸
کشیش گفت : « ملت های اسلامی مانند کسانی هستند که گنج گران‌بهایشان را دفن کرده اند یا اساساً از آن خب
کشیش گفت :« بله! درباره ی دنیا و آخرت و آیین زندگی مطالبی دارد که بیان آن ها مرا از سخنرانی های کلیشه ای و تکراری نجات می‌دهد. می‌خواهم این بار از زبان برای مردم صحبت کنم.» سرگئی با تعجب پرسید :« و به آن ها می‌گویی که این سخنان ، سخنان است؟! » (3) @kalame_alii
کشیش پاسخ داد :« باخودم فکر می‌کنم چه عیبی دارد اگر مردم بدانند آنچه شنیده اند سخنان است؟! » سرگئی گفت : « ولی پدر! این کار به نوعی تبلیغ دین اسلام است. » کشیش تبسمی کرد و گفت : « نه سرگئی ، این کار تبلیغ نیست ؛ در واقع آرام کردن دل‌هاست ، کلامی‌ است که به مردم آرامش خواهد داد. آنچه من فهمیده ام این است که شخصیتی‌ است که در یک دین نمی‌گنجد . او به یک دین تعلق ندارد. من فکر می‌کنم ما باید حرف های کسانی چون را به محراب کلیسا ببریم و به گوش مردم برسانیم.» 📚: ناقوس ها به صدا درمی‌آیند. 🕴ابراهیم‌حسن‌بیگی @kalame_alii
هدایت شده از ‌رفیقے حسین؏
رفقا اگر ک امکانش هست یه حمد شفا برا یه کودک مریض به نام عبد الهادی بخونید ...
حاليه را نمی‌دانم. لکن ما که مدرسه می‌رفتيم، در دبستان «شکوه همايونی» ناظمی داشتيم که هر نوبه، خبط و خطايی سر می‌زد از احدی، طپانچه‌ای حواله‌ی بناگوشش می‌کرد و می‌فرستاد پی مادرش، با او بيايد مدرسه... ناظم خوش انصاف روزگار! مادر ما نای و پای آمدن و ايستادن ندارد. ما خطاکاران را به پدرمان - - ببخش.💔 📚:‌گچ‌پژ | @kalame_alii
إِنَّ عَمَلَک لَيْسَ لَک بِطُعْمَةٍ وَ لَکنَّهُ فِي عُنُقِک أَمَانَةٌ همانا پست و مسئولیت، برای تو وسیله ی آب و نان نیست بلکه امانتی بر گردن تو است. @kalame_alii
و من خانه نشین، قربانی مصلحت! که هرگز از ظلم ننالیده ام و از خصم نهراسیده ام و از شکست نومید نشده ام. اما این کلمه شوم “مصلحت” دلم را سخت به درد آورده بود. “مصلحت” این تیغ بی رحمی که همیشه حقیقت را با آن ذبح شرعی می کنند. هرگاه حقیقت از صحنه ی جنایت خصم پیروز باز گردد، در خیمه ی خیانت دوست به دست مصلحت خفه اش می سازند و سرنوشت گواه است. : حسین وارث آدم @kalame_alii
طبعی که نپرداخت به نام تو تلف شد بر خاک نوشتند ؛ دُرِّ نجف شد @kalame_alii
خودش زياد شد و ثروت‏ها را به راه انداخت، قارون‏ها ثروت‏هاشان زياد شد و خود را باختند. ثروتمند زندگى كرد و اينها ثروتمند می‌ميرند. امير بود و اينها اسيرند؛ چون كه حقيرند و از دست رفته‌‏اند. من بايد كارى بكنم كه خودم زياد شوم و سرمايه‌‏هايم رشد كنند. -رشد @kalame_alii
[‏دلم هوای تو دارد ولی چگونه ببندم هزار نامه به پای کبوتری که ندارم؟!] @kalame_alii