كلام علے(ع)🇵🇸
وَ سالهای سال در مساجد و منابر و خطبههای جمعه، #علی (ع) را نفرین و لعنت کنند و مردم ساکت گوش دهند
من در جواب عاجز بودم ،ولی اکنون تجربه ای زنده آنچنان مرا سوزانده است که با همه وجودم حس میکنم که چگونه ممکن است ابوسفیانیها با قدرت پول و زور و تهمت و دروغ و حیله و فریب برای مدتی بر عقول و افکار مردم مسلط شوند و #علی(ع) را کافر و #حسین(ع) را خارج از این معرفی کنند و مردم جاهل نیز این فریب را بپذیرند.
#شهیدچمران
#کتابلبنان
@kalame_alii
حامد زمانی امام رضا.mp3
6.01M
از اربعین و بغض حسینی که می گذریم، دوباره انگار کوس یتیمی مان جلیتر به گوش می رسد!!
گوش فرا دهید!! این صدا از رضوان رضوی است ...
همان قطعه از بهشتی که در غربت آل یاسین سرزمین خورشید را مجاور نام کرد!
آرمیدن سلطانی، به ارض توس ... پادشاهی در خاک خراسان که چه تماشایی حاتم بخشی میکند!
برای زائری که به جای همه ی راه های به مقصد نرسیده؛ خسته است و به جای همه دردهای مرهم نچشیده، شکسته!
#رضا میشود قبله ی حاجات، میشود پناه...
دست آخر هم به تلافی دلی که از او سوخته و چشمی که به کرم این دریای کرم دوخته، گره پشت گره از کار روزگارش باز میکنند!
غریب است و قریب به ما!
بر ما است؛ غربتش را با قربی جانانه التیام بخشیدن!
چرا که او جانانه رئوف است!
در رافت سلطان توس همین بس که حتی در روز شهادتش هم احدی را با دل شکسته و کام ناروا از در خانه اش رد نمی کند...!
#امامرئوف
#شهادت_امام_رضا
@kalame_alii🕊
یه عکس روبه رو و واضح دارید از ضریح امیر المومنین جان بزارید ممنون میشم میخوام روی بوم اجرا کنم اما واضح نبودن عکسارا و از زاویه گوشه گرفته شدن...
#ناشناسشما
پ.ن:
امیدوارم خوب باشه :)
ممنون از کانال خوبت😍❤
#ناشناسشما
__ ____ ____
ممنونم از همراهی شما دوست عزیز ...🧡
اجرتون با امیرالمؤمنین :))))) برامون دعا کنین ، خدا قلب مچالهمونو صاف کنه و درستش کنه :) ۲۱۳#
#ناشناسشما
ممنونم از دعای خیرتون...🙏🧡
انشالله...🌱
هدایت شده از نگاشته
✏️ایستگاه آخر
...اتوبوس از ایستگاه اول حرکت کرد،
تمام صندلیها پر بود
و به ناچار وسط راهرو ایستادم.
چند ایستگاه اول،
همچنان به جمعیت اضافه میشد
و من هم خستهتر،
البته دیدن صحنهی احترام نوجوان،
که جایش را به پیرمردی عصا به دست داد،
خستگی را از تنم به در کرد!
هر چه به ایستگاه پایانی نزدیکتر میشد،
شلوغی هم رو به خلوتی رفته و از جمعیت کاسته میشد!
کنار پیرمردی که از ایستگاه اول،
سرش را به شیشه تکیه داده بود،
یک صندلی خالی شد و نشستم.
هوا کم کم رو به تاریکی میگذاشت
و فضا کمی دلگیر شده بود!
پیرمرد که انگار از همان اول حرفی در دل داشت،
رو به من کرد و با لحنی پدرانه گفت:
«جَوون دیدی ایستگاه اول چقدر شلوغ بود؟!»
گفتم:
«بله پدرجان.»
گفت:
«میبینی الان که به آخر خط داریم میرسیم،
چقدر خلوت شده؟!»
من که از این سوال و جواب حسابی گیج شده بودم، گفتم:
«بله؛ چطور مگه؟!»
لبخندی روی لبش نشست و گفت:
«آخرالزمان هر چی به ایستگاههای آخر نزدیکتر میشیم،
آدمای بیشتری از قافلهی دین پیاده میشن!
از علما شنیدم حدیث داریم که دین نگه داشتن تو آخرالزمان
مثل آتیش توی دست میمونه!
پس تا جوونی مراقب خودت باش،
و از کم شدن آدمای توی مسیر نترس...»
من که حسابی از نگاه عمیق پیرمرد تعجب کرده بودم،
یاد حدیثی #امامصادق(علیهالسلام) افتادم که فرمودند:
⚠️به خدا سوگند شما خالص میشوید؛
⚠️به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛
⚠️به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛
👈🏻تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر!!!
✍️#محمدجوادمحمودی
@negashteh | نگاشته