eitaa logo
انجمن ادبی کلمات
147 دنبال‌کننده
90 عکس
15 ویدیو
2 فایل
محفل شعر گروهی از بانوان شاعر اصفهانی عصرهای چهارشنبه نشانی و زمان دقیق جلسات را از ادمین کانال بپرسید: @Sepidar213
مشاهده در ایتا
دانلود
بفرمایید فروردین شود اسفندهای ما نه بر لب، بلکه در دل گُل کند لبخندهای ما بفرمایید هر چیزی همان باشد که می خواهد همان، یعنی نه مانند من و مانندهای ما بفرمایید تا این بی چراتر کار عالم؛ عشق رها باشد از این چون و چرا و چندهای ما سرِ مویی اگر با عاشقان داری سرِ یاری بیفشان زلف و مشکن حلقه ی پیوندهای ما به بالایت قسم، سرو و صنوبر با تو می بالند بیا تا راست باشد عاقبت سوگندهای ما شب و روز از تو می گوییم و می گویند، کاری کن که «می بینم» بگیرد جای «می گویند»های ما نمی دانم کجایی یا که ای، آنقدر می دانم که می آیی که بگشایی گره از بندهای ما بفرمایید فردا زودتر فردا شود، امروز همین حالا بیاید وعده ی آینده های ما @kalemaat
انجمن ادبی کلمات
🌿 ترانه ی آبی اسفند... -آسمان را...! ناگهان آبی است! (از قضا یک روز صبح زود می بینی) دوست داری زود
بخشی از یادداشت بررسی مولفه‌های شعر گفتار در شعر نوشته ارمغان بهداروند در شعر گفتار، صمیمیتی در كلمات و زبان وجود دارد كه موجب لطافت چندگانه شعر در ذهن خواننده می‌شود. شعر گفتار، ما را به سمت فضاهای تازه­ای از آزاد كردن معناها و استقلال اشیا می ­كشاند. راهی كه به هوشیار شدن مراكز از كار افتاده ذهن و در نیت آدمی منتهی می­ شود.... قیصر امين‌­پور با ارائه­ ی آثاری که در حوزه‌­ی زبانی، هم از ظرفیت­‌های شعر کلاسیک برخوردار بودند و هم از نوگرایی سود می‌­جستند، درصدد گشودن راهی نو بود که تمایل ذاتی او به استفاده از زبان گفتار می‌توانست در این مسیر تاثیرگذارتر واقع شود. هر چند چرخش این تمایل در آغاز کمی کندتر به نظر می‌رسد اما صمیمیت ناشی از این رفتار زبانی، آرام آرام به عنوان یکی از شاخصه‌های شعر قیصر مطرح می‌شود و در روند رو به رشد شعر او گستردگی بیشتری پیدا می‌کند. شاید با چند مثال از شعرهای قیصر بتوان این روند صعودی را بهتر گزارش کرد: بیا به خانه‌ی آلاله‌ها سری بزنیم/ز داغ با دل خود حرف دیگری بزنیم/ به یک بنفشه صمیمانه تسلیت گوییم/ سری به مجلس سوگ کبوتری بزنیم/ شبی به حلقه‌ی درگاه دوست دل بندیم/ اگر چه وا نکند دست کم دری بزنیم (تنفس صبح/ص43) رفتار من عادي است‎/ اما نمي‌دانم چرا‎/ اين روزها‎/ از دوستان و آشنايان/ هر كس مرا مي‌بيند‎/ از دور مي‌گويد‎/ اين روزها انگار‎/ حال و هواي ديگري داري!‎/ اما‎/ من مثل هر روزم‎/ با آن نشاني‌هاي ساده‎/ و با همان امضا‎، همان نام‎/ و با همان رفتار معمولي‎/ مثل هميشه ساكت و آرام‎ (آینه‌های ناگهان/ص32)... قیصر برای لایه‌بخشی به شعر و عمیق جلوه دادن فکر خود، نیازمند دشوارنویسی و کشف‌های پیچیده نیست بلکه دریافت‌های عینی و ذهنی خود را به سهولت و سادگی به شعر تبدیل می‌کند و مخاطب خود را در صمیمت سیال واژگان و لحن خود رها می‌سازد. البته این سادگی و صمیمت از جنبه‌های زیبا شناسانه‌ی شعر امین‌پور نمی‌کاهد و قدرت او را در استخدام واژگان هنگام سرایش شعر متجلی می‌سازد. شايد بهترين نمونه براي تاييد اين موضوع در شعر قيصر، شعر «شعري براي جنگ» باشد كه هنوز هم در ذهن مخاطبان خود می‌توان آثار آن را بازيابي كرد: اين­جا/ ديوار هم/ ديگر پناه پشت كسي نيست.../ ديگر ستارگان را/ حتي/ هيچ اعتماد نيست/ شايد ستاره‌ها شبگردهاي دشمن ما باشند.../ اما اگر ستاره زبان داشت/ چه شعرها كه از بد شب مي‌گفت/ گوياتر از زبان من گنگ...(تنفس صبح/ ص22) نمونه‌های دیگر: گفت: احوالت چطور است؟/ گفتمش: عالی است/ مثل حال گل!/ حال گل در چنگ چنگیز مغول! (گل‌ها همه آفتابگردانند/ ص69) این روزها که می‌گذرد، هر روز/ احساس می‌کنم که کسی در باد/ فریاد می‌زند/ احساس می‌کنم که مرا/ از عمق جاده‌‌های مه ­آلود/ یک آشنای دور صدا می‌زند/ آهنگ آشنای صدای او/ مثل عبور نور/ مثل عبور نوروز/ مثل صدای آمدن روز است...(آینه‌های ناگهان/ص7) از تمام رمز و راز های عشق/ جز همین سه حرف/ جز همین سه حرف ساده ­ی میان تهی/ چیز دیگری سرم نمی شود/ من سرم نمی­ شود/ ولی .../ راستی/ دلم/ که می­ شود (گل‌ها همه آفتابگردانند/ص9) ...تو از من تمام دلم را گرفتی/ از این بیش باج و خراجی ندیدم/ قسم می­خورم «راستش را بخواهی»/ به بالای تو سرو و کاجی ندیدم...(گلها همه آفتابگردانند/ص105) و: گفتی غزل بگو! چه بگویم؟مجال کو؟/ شیرین من برای غزل شور و حال کو؟/ پر می ­زند دلم به هوای غزل، ولی/ گیرم هوای پر زدنم هست بال کو؟...(گلها همه آفتابگردانند/ص107) آسمان را...!/ ناگهان آبی است!/ (از قضا یک روز صبح زود می بینی)/ دوست داری زود برخیزی/ پیش از آن که دیگران/ چشم خواب آلود خود را وا کنند/ پیش از آن که در صف طولانی نان/ بازهم غوغا کنند/ در هوای پشت بام صبح/ با نسیم نازک اسفند/ دست و رویت را بشویی/ حوله­ ی نمدار و نرم بامدادان را/ روی هرم گونه هایت حس کنی/ و سلامی سبز/ توی حوض کوچک خانه/ به ماهی­ ها بگویی (گل­ها همه آفتابگردانند/ص10)... متن کامل یادداشت: 👉 https://www.naghdesher.ir/article/743 @kalemaat