آئین وهب
باید کلمات اصل و نسب داشتهباشد
تا هم غم و هم شور و طرب داشتهباشد
بر خاک بیفتد سر و بر نیزه بروید
هیهات که چشمی به عقب داشتهباشد
تکیه زده بر ماه محرّم همه عالم
این نخل عزا کاش رطب داشتهباشد
میجوشد و سیراب کند هر عطشی را
آن چشمه که نام تو به لب داشتهباشد
بیاذن به هر مجلسی از چشم میافتد
هر قطرهی اشکی که ادب داشتهباشد
بر دین حسین است، به آئین حسین است
دل کاش که آئین وهب داشتهباشد
#زهرا_سپهکار
@kalemaat
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۱. ضربان ذات
کتاب «ضربان ذات» یا عطشنامه، منظومهٔ عاشورایی دکتر قربان ولیئی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در اواخر سال هزار و سیصد نود و یک توسط انتشارات کتاب نیستان روانه بازار کتاب شد.
این مثنوی بلند که در حدود دویست و بیست بیت دارد بر وزن حدیقه الحقیقه حکیم سنایی غزنوی سروده شده است و به مانند آثار دیگر قربان ولیئی از زاویه دید عرفانی به واقعه عاشورا نگریسته شده است. زاویه دیدی که به جز چند اثر که شاخصترین آنها «گنجینه اسرار» عمان سامانی است چندان در بین شاعران گذشته و امروز با اقبال روبرو نشده است و کار ولیئی از این جنبه دارای اهمیت خاصی است و از حق نگذریم تا حدود بسیار زیادی موفق بوده است.
قسمتی از این منظومه:
من چه دیدم؟ خدا، خدا، سرخ است
از کجا تا به ناکجا سرخ است
خون الله در تن هستی
مستم از سرخ دیدن هستی
حمد بیحد نثار حضرت دوست
کاین جنون حسینیام از اوست
ساغری دارم از عطش سرشار
تشنهام، تشنه، تشنهی دیدار
این عطش را تویی، تویی ساقی
ای دلیل جلیل مشتاقی...
@kalemaat
🔹 راه نجات
پیچیده عطرت در هر محرم
کوچه به کوچه، پرچم به پرچم!
عشق تو جاری است در قلب عالم
کوثر به کوثر، زمزم به زمزم
آیینهای و در انتشاری
سینه به سینه، آدم به آدم
نام بلندت، ختم کلام است
خواهی به نامه، خواهی به خاتم
از عشق پاکت بر چهرهی گل
جاری شده اشک، شبنم به شبنم
عطر تنت را میبویم ای گل
لاله به لاله، مریم به مریم
جان برده از موج، در کشتیات نوح
گرم از دم توست، عیسی بن مریم
در ماتم تو خون گریه گردند
ایوب و یعقوب، ادریس و آدم
آب حیاتی، راه نجاتی
خون خدایی، یا اسم اعظم!
#بهجت_فروغی_مقدم
@kalemaat
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۲. من میگویم، شما بگریید
مجموعه شعر «من میگویم، شما بگریید» گزیدهای است از مراثی عاشورایی شاعران از گذشته تا دوران معاصر که توسط علیرضا قزوه انتخاب شده است.
این کتاب در پنج فصل با عنوانهای «این حسین کیست؟ با کربلا، با حسین»، «ای پدر جان همرهان بستند بار... به شهیدان هاشمی»، «ناله عشق است و آتش میزند (دمی با اصحاب وفادار امام)»، «گودال قتلگاه پر از بوی سیب بود (عاشورا)» و «زینب اسیری رفت و ما بر جای بودیم (بعد از عاشورا)» تنظیم شده است و دربردارنده اشعار شاعران شاخص گذشته مانند مولانا جلال الدین بلخی، سیف فرغانی، محتشم کاشانی و عمان سامانی و معاصرین نظیر شهریار، علی معلم، غلامرضا سازگار و علی انسانی است.
غزلی از سیف فرغانی شاعر قرن هفتم که نام کتاب از آن گرفته شده است:
ای قوم در این عزا بگریید
بر کشته کربلا بگرییید
با این دل مرده خنده تا کی؟
امروز در این عزا بگریید
فرزند رسول را بکشتند
از بهر خدای،ها بگریید
از خون جگر سرشک سازید
بهر دل مصطفا بگریید
وز معدن دل به اشک چون در
بر گوهر مرتضا بگریید
دل خسته ماتم حسینید
ای خسته دلان هلا بگریید
در ماتم او خمش نباشید
یا نعره زنید یا بگریید
تا روح که متصل به جسم است
از تن نشود جدا بگریید
در گریه سخن نکو نیاید
من میگویم شما بگریید
اشک از پی چیست؟ تا بریزید
چشم از پی چیست؟ تا بگریید
در گریه به صد زبان بنالید
در پرده به صد نوا بگریید
تا شسته شود کدورت دل
یک دم نرسد صفا بگریید
@kalemaat
8.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹عزاداری بنی اسد در حرم امام حسین(علیهالسلام)
♦️هرساله در روز سیزدهم محرم بانوان به یاد حضور قبیله بنی اسد در کربلا و دفن اجساد مطهر شهدا در حرم امام حسین(علیهالسلام) به عزاداری میپردازند.
@kalemaat
هدایت شده از خبرنامه شاعران
هفتمین کنگره بینالمللی شعر زنان عاشورایی
https://eitaa.com/khabarnameshaeranshiz
#خبرنامه_شاعران
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۳. با کاروان نیزه
کتاب «با کاروان نیزه» ترکیب بند عاشورایی علیرضا قزوه شاعر و پژوهشگر معاصر است که دراقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی در چهارده بند سروده شده است.
سرودن مرثیه برای اباعبدالله الحسین (ع) در قالب ترکیب بند در اواخر قرن نهم و به احتمال قوی با ترکیب بند وحشی بافقی آغاز شد و اوج آن در شعر محتشم کاشانی جلوه گر شد، گزافه نیست اگر بگوییم این ترکیب بند مشهورترین و یکی از بهترین اشعار عاشورایی تا به امروز است. پس از محتشم کاشانی ترکیب بندهای بسیار زیادی به اقتفا و یا تقلید از وی به خصوص در دوران بازگشت ادبی سروده شد. در دوران معاصر نیز شاعران بسیاری نظیر جلال الدین همایی (سنا) و امیری فیروزکوهی به سرودن ترکیب بندهای عاشورایی اقدام کردهاند و این امر در شاعران پس از انقلاب باتر کیب بند «با کاروان نیزه» علیرضا قزوه در سال ۱۳۸۵ ادامه پیدا کرد و پس از او چندین نفر مانند دکتر سید علی موسوی گرمارودی اشعاری در این قالب سرودند.
«با کاروان نیزه» هرچند که در استقبال از ترکیب بند محتشم کاشانی سروده شده است ولی دارای زبان و منظومه فکری مربوط به زمان خودش است به بیان دیگر این ترکیب بند از تعالیم نیما که در غزل نئو کلاسیک به فعلیت رسیده بهرههای بسیاری برده است و همین نکته باعث اهمیت آن شده است. کتاب با مقدمهای از علی معلم دامغانی با عنوان «شعر آیینی روزگار ما» و پایان سخن، «نگاهی به ترکیب بند با کاروان نیزه» نقدی از عبدالجبار کاکایی به سرانجام رسیده است.
در ادامه بند دوازدهم این ترکیب بند آورده شده است:
گودال قتلگاه، پر از بوی سیب بود
تنهاتر از مسیح، کسی بر صلیب بود
سرها رسید از پی هم، مثل سیب سرخ
اول سری که رفت به کوفه، حبیب بود!
مولا نوشته بود: بیاای حبیب ما
تنها همین، چقدر پیامش غریب بود
مولا نوشته بود: بیا، دیر میشود
آخر حبیب را ز شهادت نصیب بود
مکتوب میرسید فراوان، ولی دریغ
خطش تمام، کوفی و مهرش فریب بود
اما حبیب، رنگ خدا داشت نامهاش
اما حبیب، جوهرش «امن یجیب» بود
یک دشت، سیب سرخ، به چیدن رسیده بود
باغ شهادتش، به رسیدن رسیده بود
@kalemaat
💢 ۲۵مین جلسهی انجمن ادبی کلمات
(ویژه بانوان)
📝 همراه با ارائهی مباحثی پیرامون شعر عاشورایی
🔰 با حضور آقایان مدعو
💡 شعرخوانی و نقد شعر
🔆 پنجشنبه ۱۹ مرداد ۱۴۰۲
⏰ از ساعت ۵ تا ۷ عصر
🏛 چهارباغ خواجو، کتابخانه ابنمسکویه
@kalemaat
غزلی از مرحوم "سایه" در سالروز درگذشتش
🔹 نشان حبیب
زین گونهام که در غم غربت شکیب نیست
گر سر کنم شکایت هجران غریب نیست
جانم بگیر و صحبت جانانهام ببخش
کز جان شکیب هست و ز جانان شکیب نیست
گم گشتهی دیار محبت کجا رود
نام حبیب هست و نشان حبیب نیست
عاشق منم که یار به حالم نظر نکرد
ای خواجه درد هست و لیکن طبیب نیست
در کار عشق او که جهانیش مدعی ست
این شکر چون کنیم که ما را رقیب نیست
جانا نصاب حسن تو حدّ کمال یافت
وین بخت بین که از تو هنوزم نصیب نیست
گلبانگ سایه گوش کن ای سرو خوشخرام
کاین سوز دل به نالهی هر عندلیب نیست
#هوشنگ_ابنهاج
@kalemaat
#معرفی_ده_دفتر_شعر_عاشورایی
۴. آغاز روشنایی آینه
کتاب «آغاز روشنایی آینه» ترکیب بند عاشورایی دکتر سید علی موسوی گرمارودی شاعر و پژوهشگر معاصر است که در پانزده بند سروده شده است.
«آغاز روشنایی آینه» با نام اولیه «از گلوی غمگین فرات» در نیمه فروردین سال هزار و سیصد و هشتاد و هفت در روزنامه اطلاعات منتشر شد و توجه شاعران و ادیبان را به خود جلب کرد. هرچند این ترکیب بند هم به مانند بسیاری از شعرها در این قالب در اقتفای ترکیب بند مشهور محتشم کاشانی سروده شده است ولی از لحاظ شکل کار دارای فرمی جدید است به صورتی که در این ترکیب بند هریک از بندها مختص به یک شخصیت عاشورایی است و از این لحاظ دارای امتیازی ویژه است.
این کتاب شامل ترکیببندی پانزده بندی است و در آن صاحبنظرانی چون بهاالدین خرمشاهی، سید صدرالدین قوام شیرازی، محمدیزدانپرست، حمیدرضا شکارسری و مرتضی امیری اسفندقه درباره این ترکیببند نقد و نظرهایی ارائه کردهاند. در بخش دیگرکتاب، موسوی گرمارودی در دو مطلب جداگانه شعر زندهیاد سیدحسن حسینی با نام «شاعری در تصرف شعر» و شعرهای آیینی قیصر امینپور مورد بررسی قرار داده است.
کتاب «آغاز روشنایی آیینه» توسط انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
بند ششم «آغاز روشنایی آینه» که مربوط به حضرت علی اصغر (ع) است:
چون موج روی دست پدر پیچ و تاب داشت
وز نازکی، تنی به صفای حباب داشت
چون سورههای کوچک قرآن ظریف بود
هرچند، او فضیلتِ امّ الکتاب داشت
چون ساقههای تازة ریواس، تُرد بود
از تشنگی اگرچه بسی التهاب داشت
از بس که در زلالیِ خود، محو گشته بود
گویی خیال بود و تنی از سراب داشت
لبخند، سایهای گذرا بود بر لبش
با آنکه بسته بود دو چشمان و خواب داشت
یک جا سه پاسخ از لبِ خاری شنیده بود
آن غنچه لیک فرصتِ یک انتخاب داشت
خونش پدر به جانب افلاک میفشاند
گویی به هدیه دادنِ آن گل، شتاب داشت
خورشید، در شفق شرری سرخ گون گرفت
یعنی که راهِ شیریِ او، رنگِ خون گرفت
@kalemaat
استاد فاطمی نیا:
«استاد شهریار میگفتند شعر متوسط نخوانید، فکرتان وسط می ماند.»...
@kalemaat