بسم رب المهدی به نیت سلامتی و فرج آقا امام زمان ۵ شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب میخوانیم
روایت دلدادگی
#قسمت ۳۵ 🎬 :
سهراب با شک و دو دلی درب چوبی اتاقی که بیشتر شبیه کلبه های جنگلی بود را زد ، به نظر می رسید چند نفر داخل مشغول گفتگو هستند تا صدای زدن درب بلند شد ،صداها قطع و درب بلافاصله باز شد.
مردی بلند بالا و لاغر اندام با سبیل بلند و تاب داده و چکمه های سیاه و براق جلوی درب ظاهر شد و رو به سهراب گفت : بفرمایید...
سهراب نگاهش را به او دوخت و گفت : مرا یاور خان فرستاده ، گفتند فرار است با شخصی به نام کاووس خان ، ملاقاتی داشته باشم .
آن مرد ، بیرون آمد و درب را بدون آنکه بگذارد سهراب به داخل آن نگاهی بیاندازد ، بست ،دستش را پشت سر سهراب قرار داد و همانطور که او را به پشت کلبه راهنمایی می کرد گفت : کاووس خان ،من هستم ، آنطور که معلوم است تو از کسانی هستی که برای شرکت در مسابقه ،به قصر آمدی ، درست است؟
سهراب بله ای گفت و همزمان سرش را برای تأیید حرف او ،تکان داد.
کاووس خان کمی از سهراب فاصله گرفت و ناگهان روی پاشنه ی پایش چرخید و رو به سهراب با نگاه تیزبینانه ، سر تا پای او را از نظر گذراند ، جلو آمد و گفت : اندام ورزیده ای داری، بگو بدانم اهل خراسانی؟ آیا از هنرهای رزمی هم چیزی می دانی؟ آیا شمشیر زنی ات هم به مانند هیکلت ،چشمگیر است؟
و همزمان با زدن این حرف به جلو رفت.
پشت کلبه فضای وسیع چمنکاری بود که چمن هایش زیادی بلند شده بود و کاملا مشخص بود ، قصر نشینان خیلی التفاتی به این طرف ندارند.
سهراب همانطور که جلوتر میرفت ، اصلا متوجه باز شدن پنجره چوبی پشت کلبه و دو چشم ریزبینی که از آنجا او را می پایید نشد ، با لحنی بلند گفت : نامم سهراب است ، از سیستان می آیم ، گه گاهی تمرین شمشیر زنی می کنم ، اما واقعا نمی دانم در این کار مهارت دارم یانه؟
کاووس سری تکان داد و گفت ،صبر کن الان معلوم می شود.
کاووس با صدای بلند فریاد زد : آهای سرباز ،شمشیر بیاور...و خودش هم دست به قبضه ی شمشیرش برد.
ناگهان مردی با قد کوتاه که لباس سربازان دربار به تن داشت و اصلا سهراب تا آن لحظه متوجه حضورش نشده بود ، با شمشیری در دست به طرف آنها آمد و شمشیرش را به سمت سهراب داد.
سهراب شمشیر را گرفت و خیلی فرز خود را روبه روی کاووس رساند و آمده ی حمله شد.
کاووس که از چالاکی سهراب به وجد آمده بود ،شمشیر را در دست چرخاند ودر یک حرکت به سمت سهراب حمله برد.
سهراب به راحتی ضربت او را دفع کرد و می خواست حمله ای جانانه کند ...اما....
ادامه دارد
📝 به قلم :ط _حسینی
روایت دلدادگی
#قسمت ۳۶ 🎬 :
سهراب انگار تمام حرکات کاووس خان را از بر بود و آنچنان در شمشیرزنی مهارت داشت که به راحتی می توانست او را شکست دهد ، اما حرفهای شکیب مدام در گوشش زنگ می زد ، بنابراین ترجیح داد خودش را شمشیر زنی ناشی و نوپا جلوه دهد ، پس با هر حمله ی کاووس به عقب می رفت و به گونه ای می گریخت و حتی یک بار چونان وانمود کرد که اگر جاخالی نمی داد ،شمشیر قلبش را از هم می شکافت.
اما کاووس دست بردار نبود ، پشت سر هم حمله میکرد ، انگار متوجه شده بود یک جای کار ایراد دارد ، در حمله ای شدید ،نا گهان صدای بسته شدن پنجره کلبه بلند شد .
کاووس فی الفور ،کارش را متوقف نمود و به آن سوی کلبه که درب آن قرار داشت رفت.
سهراب عرق پیشانی اش را پاک کرد و کنار دیوار رو به آفتاب نشست تا اندکی خستگی در کند. از آنطرف ،کاووس خان ،وارد کلبه شد و با هیجانی در صدایش رو به بهادر خان که از پشت پنجره شاهد هنرنمایی او بود کرد و گفت : قربان ؛چرا علامت دادید و خواستید دیگر مهارت این جوان را نبینیم.
بهادر خان همانطور که دست هایش را پشت سرش قفل کرده بود در طول اتاق قدم زد و جلوی کاووس خان که رسید ایستاد و چشم در چشم او دوخت و گفت : از شما که عمری جنگاوری کردید و جنگ آوران نامی را معرفی و آموزش داده اید ، بعید است که وقتت را با شمشیر بازی با جوانکی ناشی هدر دهید، کاملا مشخص است که این جوان فربه ، به خاطر جایزه ی وسوسه انگیز آمده والا هیچ هنری در چنته ندارد...
کاووس که نمی خواست روی حرف بهادر خان که به نوعی بزرگ او حساب میشد حرف بزند ، اما خوب می دانست که سهراب آنچه نبود که نشان میداد ، پس با من و من گفت : اگر شما صلاح می دانید ادامه ندهیم ، همان می کنم ، اما من فکر می کنم که این جوانک....
بهادر خان به میان حرف کاووس پرید و گفت : پس اگر صلاح با من است ، برو مرخصش کن ، شاید الان دوباره داوطلب دیگری را ، یاور بفرستد...برو....
کاووس خان که در دل به ساده اندیشی و ظاهر بینی بهادر خان لجش گرفته بود ، چشمی گفت و درب را باز کرد در گوش ،سرباز پشت درب چیزی گفت و دوباره داخل اتاق شد.
شکیب و سهراب در حالیکه افسار رخش را در دست داشت از همان راهی که آمده بودند ، در حالیکه گرم صحبت و بگو و بخند بودند ، برمی گشتند .
شکیب به سهراب وعده کرد که از نفوذش استفاده کند و چادر خوبی که تعداد افراد کمی داخلش بودند را برای اقامت سهراب ،پیدا کند. او می خواست سهراب خوب استراحت کند تا فردا در مراسم جشن و مسابقه خوش بدرخشد...
ادامه دارد.
📝 به قلم : ط_حسینی
7.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
رفتی ای فرمانده دلتنگ ها
#ثامن_خراسان_شمالی
11.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷🇵🇸
﷽
🎥 فحاشی منشه امیر پس از عصبانیت شدید در مناظره با علم صالح؛ افتخار میکنم صهیونیست هستم، شما حیوانید!
🍃🌹🍃
🔸علم صالح، استادیار مطالعات خاورمیانه: اسرائیل اراضی سه کشور را اشغال کرده؛ جنگ اسرائیل و فلسطین ۷۵ سال است که ادامه دارد و از هفت اکتبر شروع نشدهاست.
#تبیین | #روشنگری
#ثامن_خراسان_شمالی
❌️محسن سراوانی که به جرم جاسوسی اعدام شده هیچ سمت و ارتباطی با دفتر مقام معظم رهبری نداشته است
🔻فارس نوشت: پیگیریها از یک منبع آگاه، حاکی از اعدام فردی به نام محسن سراوانی به جرم جاسوسی است لیکن وی نه تنها هیچ سمت و ارتباطی با دفتر رهبر انقلاب نداشته بلکه در سال ۹۸ به اتهام سوءاستفاده از عنوان دفتر مقام معظم رهبری و جعل امضا تحت تعقیب قرار گرفته و بازداشت شده است.
🔻این منبع افزود:بدیهی است عکس یک فرد با یکی از اعضای دفتر رهبر انقلاب که میتواند در برخی موقعیتها اتفاق بیفتد به هیچ عنوان دال بر ارتباط آن فرد با دفتر یا حتی ارتباط خاص با آن عضو دفتر نیست.
5.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹می گفت فقط آقا...
🌹به مناسبت٢١دی ماه سالروز شهادت شهید #مصطفی_احمدی_روشن
🌹۲۱ دی سالروز شهادت شهید مصطفی احمدی روشن
🔸 یارانه برخی افراد بهخاطر مشکل فنی بانکها با تاخیر واریز میشود
🔹 برخی شهروندان اعلام کردند که یارانۀ آنها واریز نشده است. روابط عمومی سازمان هدفمندی یارانهها اعلام کرد بهدلیل بروز مشکل نرمافزاری برخی بانکها، یارانهها به تدریج تا آخر هفته واریز میشود. یارانه هیچ کس حذف نشده است.
🔸جاےشهید احمدےروشن خالے ڪه:
🔶به مادرش گفتن:مادر ناراحت نیستی بچتو شهید کردن؟
مادرش دستش را گذاشت روی شانه نوه اش و گفت:خب یک مصطفای دیگر تربیت میکنم
#شهید احمدی روشن
HadiseMeraj-1402.10.20-Rajab.mp3
21.99M
🔉 بشنوید| فایل صوتی آداب و مراقبات ماه رجب- ۲۰ دی ۱۴۰۲
استاد فیاض بخش
#جلسه_شرح_حدیث_معراج
#مراقبات_ماه_رجب
#رجب
🔸️توقیف نفتکش سوئز راجان توسط نیروی دریایی ارتش
🔹️بهدنبال تخلف کشتی سوئز راجان در اردیبهشت ماه سال جاری و سرقت نفت ایران توسط آمریکا، نفتکش یاد شده با نام جدید نیکولاس ST صبح امروز توقیف شد.
🔹️به گزارش روابط عمومی نیروی دریایی ارتش، نفتکش متخلف سوئز راجان در سال جاری محموله نفت متعلق به جمهوری اسلامی ایران را با هدایت آمریکا سرقت و به بنادر آن کشور منتقل کرده و در اختیار آمریکا قرار داده بود.
🔹️این نفتکش با تغییر نام به نیکولاس ST در حال حمل نفت در دریای عمان بود که صبح امروز با حکم قضایی و تایید سازمان بنادر و کشتیرانی توسط نیروی دریای راهبردی ارتش جمهوری اسلامی ایران، به تلافی سرقت نفت توسط رژیم آمریکا توقیف شد و در حال انتقال به بنادر جمهوری اسلامی جهت تحویل به مقامات قضایی است.
🇮🇷https://eitaa.com/kamalibasirat