eitaa logo
شهید کمالی
903 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
5هزار ویدیو
585 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 492 💠سوره زخرف: آیات 34الی 47 @ahlolbait_story
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنم ✍️ 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزمنده در برابر بارش اشک‌هایش می‌کند که مستقیم نگاهش کردم و بی‌پرده پرسیدم :«چی شده؟» از صراحت سوالم، مقاومتش شکست و به لکنت افتاد :«بچه‌ها عباس رو بردن درمانگاه...» گاهی تنها خوش‌خیالی می‌تواند نفسِ رفته را برگرداند که کودکانه میان حرفش پریدم :«دیدم دستش شده!» 💠 و کار عباس از یک زخم گذشته بود که نگاهش به زمین افتاد و صدایش به سختی بالا آمد :«الان که برگشت یه راکت خورد تو .» از گریه یوسف همه بیدار شده بودند، زن‌عمو پشت در آمد و پیش از آنکه چیزی بپرسد، من از در بیرون رفتم. 💠 دیگر نمی‌شنیدم رزمنده از حال عباس چه می‌گوید و زن‌عمو چطور به هم ریخته و فقط به سمت انتهای کوچه می‌دویدم. مسیر طولانی خانه تا درمانگاه را با دویدم و وقتی رسیدم دیگر نه به قدم‌هایم رمقی مانده بود نه به قلبم. دستم را به نرده ورودی درمانگاه گرفته بودم و برای پیش رفتن به پایم التماس می‌کردم که در گوشه حیاط عباسم را دیدم. 💠 تخت‌های حیاط همه پر شده و عباس را در سایه دیوار روی زمین خوابانده بودند. به‌قدری آرام بود که خیال کردم خوابش برده و خبر نداشتم دیگر به رگ‌هایش نمانده است. چند قدم بیشتر با پیکرش فاصله نداشتم، در همین فاصله با هر قدم قلبم به قفسه سینه کوبیده می‌شد و بالای سرش از افتادم. 💠 دیگر قلبم فراموش کرده بود تا بتپد و به تماشای عباس پلکی هم نمی‌زد. رگ‌هایم همه از خون خالی شده و توانی به تنم نمانده بود که پهلویش زانو زدم و با چشم خودم دیدم این گوشه، عباس من شده است. زخم دستش هنوز با چفیه پوشیده بود و دیگر این به چشمم نمی‌آمد که همان دست از بدن جدا شده و کنار پیکرش روی زمین مانده بود. 💠 سرش به تنش سالم بود، اما از شکاف پیشانی به‌قدری روی صورتش باریده بود که دلم از هم پاشیده شد. شیشه چشمم از اشک پُر شده و حتی یک قطره جرأت چکیدن نداشت که آنچه می‌دیدم نگاهم نمی‌شد. 💠 دلم می‌خواست یکبار دیگر چشمانش را ببینم که دستم را به تمنا به طرف صورتش بلند کردم. با سرانگشتم گلبرگ خون را از روی چشمانش جمع می‌کردم و زیر لب التماسش می‌کردم تا فقط یکبار دیگر نگاهم کند. با همین چشم‌های به خون نشسته، ساعتی پیش نگران جان ما را به دستم سپرد و در برابر نگاهم جان داد و همین خاطره کافی بود تا خانه خیالم زیر و رو شود. 💠 با هر دو دستم به صورتش دست می‌کشیدم و نمی‌خواستم کسی صدایم را بشنود که نفس نفس می‌زدم :«عباس من بدون تو چی کار کنم؟ من بعد از مامان و بابا فقط تو رو داشتم! تورو خدا با من حرف بزن!» دیگر دلش از این دنیا جدا شده و نگران بار غمش نبودم که پیراهن را پاره کردم و جراحت جانم را نشانش دادم :«عباس می‌دونی سر حیدر چه بلایی اومده؟ زخمی بود، کردن، الان نمیدونم زنده‌اس یا نه! هر دفعه میومدی خونه دلم می‌خواست بهت بگم با حیدر چی کار کردن، اما انقدر خسته بودی خجالت می‌کشیدم حرفی بزنم! عباس من دارم از داغ تو و حیدر دق می‌کنم!» 💠 دیگر باران اشک به یاری دستانم آمده بود تا نقش خون را از رویش بشویم بلکه یکبار دیگر صورتش را سیر ببینم و همین چشمان بسته و چهره برای کشتن دل من کافی بود. اجازه نمی‌داد نغمه ناله‌هایم را بشنود که صورتم را روی سینه پُر خاک و خونش فشار می‌دادم و بی‌صدا ضجه می‌زدم. 💠 بدنش هنوز گرم بود و همین گرما باعث می‌شد تا از هجوم گریه در گلو نمیرم و حس کنم دوباره در جا شده‌ام که ناله مردی سرم را بلند کرد. عمو از خانه رسیده بود، از سنگینی دست روی سینه گرفته و قدم‌هایش را دنبال خودش می‌کشید. پایین پای عباس رسید، نگاهی به پیکرش کرد و دیگر ناله‌ای برایش نمانده بود که با نفس‌هایی بریده نجوا می‌کرد. 💠 نمی‌شنیدم چه می‌گوید اما می‌دیدم با هر کلمه رنگ از صورتش می‌پَرد و تا خواستم سمتش بروم همانجا زمین خورد. پیکر پاره‌ پاره عباس، عمو که از درد به خودش می‌پیچید و درمانگاهی که جز پرستارانش وسیله‌ای برای مداوا نداشت. 💠 بیش از دو ماه درد و مراقبت از در برابر و هر لحظه شاهد تشنگی و گرسنگی ما بودن، طاقتش را تمام کرده و عباس دیگر قلبش را از هم متلاشی کرده بود. هر لحظه بین عباس و عمو که پرستاران با دست خالی می‌خواستند احیایش کنند، پَرپَر می‌زدم تا آخر عمو در برابر چشمانم پس از یک ساعت کشیدن جان داد... ✍️نویسنده: ✍️
💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... ✍️نویسنده:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢↶ شرح دعای روز ✍آیت اللہ مجتهدی تهرانی ره 【اَللَّهُمَّ طَهِّرْنِی فِیهِ مِنَ الدَّنَسِ وَالْأَقْذَارِ】 در این دعا از خدا می‌خواهیم ما را از کثافات پاک کند منظور از کثافات چرک گناہ و معصیت است ↫◄ انسان اگر اهل معصیت باشد بوی بدی به خود می‌گیرد و اگر مؤمن باشد خوش‌بو خواهد بود ↩️ اویس قرنی هنگامی که به ملاقات پیامبر آمدہ بود فضای خانه رسول‌اللہ ﷺ را معطر کردہ بود و فردای آن روز که پیامبر به خانه خویش باز گشت فرمود: «إِنِّی لَأَجِدُ نَفَسَ الرَّحْمَنِ مِنْ جَانِبِ الْیمَن» یعنی پیامبر رایحه خوش اویس را استشمام کردہ بود در حال حاضر زمانه به گونه‌ای است که طهارت واقعی نداریم و همه چیز شبهه‌ناک است در طول سال انواع غذاهای حرام و شبهه‌ناک را خورده‌ایم و ماہ رمضان فرصتی برای شستشوی باطنی است تناول غذاهای حلال در استجابت دعا تأثیرگذار است ↫◄ گناہ آدمی را کثیف می‌کند و دل را زنگار می‌گیرد برای اینکه زنگار قلب را از بین ببریم باید سحرها قرآن بخوانیم ⤵️ در روایت آمدہ است که قلب انسان زنگ می‌زند همان‌ طوری که آهن زنگ می‌زند پس قلبتان را با استغفار و قرائت قرآن جلا بدهید همچنین کمک کردن و دستگیری از یتیمان هم زنگار دل را از بین می‌برد 【وَ صَبِّرْنِی فِیهِ عَلَی کائِنَـاتِ الْأَقْـدَارِ】 از خدا می‌خواهیم که ما را در برابر قضا و قدر خویش راضی کند بنابراین از خدا درخواست می‌کنیم که خدایا مرا بر تقدیر خودت صابر قرار بدہ ↫◄ مراد از «کائِنَـاتِ الْأَقْـدَارِ» قضا و قدر حتمی الهی است هر کس در لوح محفوظ قضا و قدری دارد که نمی‌داند صلاح او در آن امر است «دل بی‌غم در این عالم نباشد اگر باشد بنی‌آدم نباشد» در این دنیا هر شخصی به میزان خود دارای غم و مشکل است 【وَ وَفِّقْنِـی فِیـهِ لِلتُّقَـی】 در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که ما را مؤفق به تقوی کند تقوا به معنی این هست که اگر کسی از اعمالمان باخبر شود طوری زندگی کردہ باشیم که ناراحت نشویم ماہ مبارک رمضان فرصتی برای تمرین تقوا است 【وَ صُحْبَـةِ الْأَبْـرَارِ】 در این بخش از دعا از خدا می‌خواهیم که خدایا ما را با خوبان و ابرار همنشین کند 【بِعَوْنِکَ یا قُـرَّةَ عَیـنِ الْمَسَاکین】 خدایا به کمک و یاری خودت این چهار دعای من را مستجاب کن ای کسی که روشنی چشم فقراهستی
13. جزء سیزدهم در یک نگاه.mp3
19.3M
🌸هر_جزء_قرآن_در_یک_نگاه🌸 ⬅️ جزء سیزدهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 گزارش شوکه‌کنندهٔ الجزیره از تجاوز صهیونیست‌ها به زنان فلسطینی ⚜️"زمانه خود را بشناس" _____________________ 🟡 | @zamanehh
شهید کمالی
🎥 گزارش شوکه‌کنندهٔ الجزیره از تجاوز صهیونیست‌ها به زنان فلسطینی ⚜️"زمانه خود را بشناس" ___________
📸روایت دردناک یک خبرنگار از جنایت دشمن صهیونیستی در بیمارستان شفا 🔸شوهر زن مورد تجاوز ارتش "اسرائیل" در بیمارستان الشفاء غزه می گوید: سربازان به او دستور دادند لباس‌هایش را درآورد و شروع به کتک زدن کردند، سپس او به آنها گفت: «من پنج ماهه باردار هستم، مرا نزنید» اما متأسفانه به کتک زدن او ادامه دادند. بعد از ساعت ها همه زن ها را به جز زن باردار و فرزندانش بیرون آوردند، جلوی چشم شوهر و اقوام و فرزندانش بردند و به او تجاوز کردند. آنها به مردان دستور دادند که چشمان خود را نبندند وگرنه به آنها شلیک می کنند.
شهید کمالی
📸روایت دردناک یک خبرنگار از جنایت دشمن صهیونیستی در بیمارستان شفا 🔸شوهر زن مورد تجاوز ارتش "اسرائیل
لعنت خدا بر رژیم صهیونیستی و حامیان آن خدا از سر تقصیرات آنها نگذرد. این سگ هار دیگر از هیچ چیزی دریغ ندارد. اگر خیانت برخی اعراب منافق نبود امروز این وضع فلسطین نبود. رژیم صهیونیستی هر لحظه زودتر از بین برود برای مسلمین جهان بهتر خواهد بود. ولی وای بر ما که این چیزها را می شنویم و هنوز زنده ایم ...
💠 در مسجد 🔸 امام صادق(علیه السلام): بر شما باد رفتن به مساجد؛ زیرا مساجد خانه هاى خدا در روى زمین هستند. هر که پاک و پاکیزه وارد آنها شود خداوند او را از گناهانش پاک گرداند و در زمره زائران خود قلم دادش کند، پس در مساجد نماز و دعا بسیار بگزارید. 📚 امالی صدوق/ص440/ح584 امام حسن مجتبی(علیه السلام) نیز حضور در مسجد پیش از نماز صبح را از موثرترین راههای افزایش روزی می داند. 📚 بحارالأنوار/ج73/ص319
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 ویژگی‌ها وخصوصیات امام زمان(عج) 🔵 قسمت 3⃣1⃣ ۱۲۱-کسی که آن حضرت را انکار کند کافر است. ۱۲۲-کسی که با آن حضرت جنگ نماید مشرک است. ۱۲۳-خدای تعالی در ابتدای خلقت، آن حضرت را نوری خلق کرده و در عرش مأوی داده است؛ طبق روایات زیادی اول مخلوقی که خدای تعالی خلق فرموده است انوار مقدسه‌ی چهارده معصوم علیهم‌السلام بوده است. بنابراین امام زمان ارواحنا فداه را خدای تعالی در ابتدای خلقت به صورت نوری در عرش خودش جای داده بود. ۱۲۴-خدای تعالی آن حضرت را از عرش به کره‌ی زمین آورده است تا نام خدای تعالی در مکان‌هایی که مربوط به پروردگار است برده شود و صلوات ما را بر آن حضرت و آباء آن حضرت قرار داده و به این وسیله ما را به ولایت آنها مخصوص گردانیده است. ۱۲۵-ولایت امام عصر ارواحنا فداه باعث پاکی اخلاق ما و طهارت نفس و روح ما و تزکیه‌ی ما و کفاره‌ی گناهان ما می‌شود. ۱۲۶-خدای تعالی امام عصر ارواحنا فداه را در شریف‌ترین جایگاه اکرام شدگانش و در اعلا منازل مقربینش و بالاترین درجات و مقامات رسولانش که کسی نمی‌تواند به آن دسترسی پیدا کند و هیچ کس نمی‌تواند به بالاتر از آن برسد. ۱۲۷-هیچ سبقت گیرنده‌ای نمی‌تواند بر امام پیشی بگیرد و برای درک آن هیچ طمع‌کننده‌ای طمع نمی‌کند تا آنجا که حتی هیچ ملک مقرب و نبی مرسل و هیچ صدیق و هیچ شهید و هیچ عالم و هیچ فرد با فضیلت و هیچ مؤمن و هیچ فرد صالحی نمی‌تواند آن مقام را درک کند و به آن برسد مگر اینکه خدای تعالی جلالت امر آن حضرت و عظمت مقام ایشان و بزرگی شأن و تمامیت نور و حقیقت جایگاه‌ اختصاصی آن حضرت و دائمی بودن مقام و شرافت جایگاه و منزلت آن حضرت و کرامت و مخصوص بودن آن حضرت و منزلت مقربی که در نزد خودش دارد را به آن شخص بشناسد. ۱۲۸-کسی که بخواهد به طرف خدای تعالی حرکت کند باید از آن حضرت شروع کند. ۱۲۹-کسی که بخواهد به توحید برسد باید حقیقتش را از آن حضرت قبول نماید. ۱۳۰-ثنای امام عصر ارواحنا فداه قابل بیان نیست. 🆔 eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥جمیله الحاسی که پس از هدف قرار گرفتن بیمارستان شفا در غزه توسط نیروهای اسرائیلی از ساختمان فرار کرد، لحظات وحشتناکی را توصیف کرد: 🔹‌زنان مورد تجاوز جنسی، گرسنگی، شکنجه و اعدام غیرقانونی قرار گرفتند! 🔹‌سربازان اشغالگر سگ های خود را رها کردند تا اجساد افراد مقتول را بخورند! 🇮🇷 کانال اساتید انقلابی و نخبگان علمی @asatid_enghelabi ایتا و سروش
🔺 مقایسه مصرف گاز ایران و ترکیه/ چرا مصرف ایران بیش از ۴ برابر است؟ 🔹 خبرگزاری برنا نوشت، بیش از ۷۵ درصد سبد انرژی ایران به گاز اختصاص یافته و حدود ۹۸ درصد کشور گازرسانی شده است. 🔹ایران با بیش از  ۸۷ میلیون نفر جمعیت، سالیانه ۲۵۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف می‌کند و گاز تک‌سوخت اصلی در سبد انرژی کشور است. 🔹ترکیه با ۸۵ میلیون نفر جمعیت، ۶۰ میلیارد مترمکعب گاز مصرف می‌کند. بیش از ۹ نوع انرژی در سبد انرژی ترکیه وجود دارد.  🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
جشن بزرگ امام حسنی ها ❤️🌙 به همت پایگاه مقاومت بسیج حضرت مهدی(عج) و همچنین مشارکت پایگاه بسیج حضرت معصومه (س) در روستای طراقی ترک همراه با برنامه های متنوع و مهیج؛ " مولودی خوانی "سخنرانی مذهبی "برگزاری مسابقات "اهدای جوایز به رسم یادبود بهمراه ضیافت وعده افطاری و شام متبرک به نام کریم اهل بیت ؛امام حسن مجتبی (ع)❤️🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تجمع تهرانی‌ها مقابل سفارت انگلیس در حمایت از غزه @Farsna