eitaa logo
شهید کمالی
905 دنبال‌کننده
13هزار عکس
5هزار ویدیو
585 فایل
ارتباط با ادمین: @ENGHLABI60 🔹 امام علی علیه‌السلام: «انسان بصیر، کسی است که به‌درستی شنید و اندیشه کرد؛ پس به‌درستی نگریست و آگاه شد و از عبرت‌ها پند گرفت.» نهج‌البلاغه، خطبه ۱۵۳
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 521 💠سوره ذاریات: آیات 7 الی 30 @ahlolbait_story
بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلوات ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنم. سامری در فیسبوک قسمت_بیست_دوم یک هفته از حرفی که مایکل گفته بود، می گذشت و احمد همبوشی منتظر رسیدن خبر بود، در این یک هفته او با سیمین هیچ ارتباطی نگرفته بود، چون واقعا از ارباب هایش حساب می برد و نمی خواست با ارتباط زود گذر با یک زن، کل برنامه ها و آینده اش را به باد فنا دهد. آفتاب غروب کرده بود که در آپارتمان او را زدند، احمد که مشغول خواندن یکی از کتاب هایی بود که می بایست به اسم او چاپ شود، کتاب را روی میز پیش رویش گذاشت با عجله به سمت در حرکت کرد. در که باز شد خانمی زیبا با موهای قهوه ای و چشم های عسلی در حالیکه با لبخندش رژ قرمز رنگ لبش را به نمایش گذاشته بود را مشاهده کرد. احمد با دیدن ان خانم یکه ای خورد و خانم همانطور که لبخند میزد دستش را به سمت او دراز کرد و گفت: من مارگیت هستم، مأمور شدم که در کارها شما را کمک کنم و بعد خودش را کمی کنار کشید و احمد همبوشی تازه متوجه دو مردی پشت سر او که کارتون هایی را حمل می کردند، شد. مارگیت اشاره به احمد کرد تا از جلوی در کنار برود و بعد داخل شد و پشت سرش دو‌ مرد وارد آپارتمان شدند کارتون ها را گوشه هال گذاشتند و بیرون رفتند، با بیرون رفتن آنها مارگیت در ساختمان را بست و همانطور که به چهرهٔ بهت زدهٔ احمد نگاه می کرد گفت: نمی خواهی تعارفم کنی تا بنشینم؟! احمد به سمت کاناپه قهوه ای رنگ اشاره کرد و‌گفت: ب...ب...بله ببخشید من یه ذره گیج شدم مارگیت قهقه ای زد و گفت: یه ذره نه، انگار خیلی بیشتر از یه ذره گیج شدی و همانطور که می نشست به کارتون ها اشاره کرد و گفت: بازشون کن تا راهشون بندازیم، یک دستگاه کامپیوتر با مخلفات برایت هدیه داده اند و چشمکی زد و ادامه داد: و البته همراهشان خانمی زیبا که مأمور است رضایت خاطر جنابعالی را فراهم کند. احمد که از اینهمه توجه به او یکجا ذوق زده شده بود لبخند گل گشادی زد و همانطور که به سمت کارتون ها می رفت گفت: به به، چی از این بهتر، به نظرم داخل اتاق ببریمشان بهتره.. مارگیت که انگار از قبل دستور داشت و می دانست چه کند، سرش را به نشانه نه تکان داد و گفت، روی میز همین گوشهٔ هال خوب است. داخل اتاق باید به دور از مسائل کاری خوش باشیم. از آن شب به بعد مارگیت هم جای خالی سیمین را برای احمد پر می کرد و هم استادی شد برای او تا به صورت تخصصی کار با کامپیوتر و فضاهای عالم مجازی را به او یاد بدهد. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🎞🎞🎞🎞🎞🎞
🔴🔵 به فکر دیگران باشیم تا مورد توجه امام عصر علیه السلام قرار بگیریم 🍁 شیخ زین العابدین مازندرانى از شاگردان صاحب جواهر و شیخ انصارى ساکن کربلا بوده است در مورد سخاوت و انفاق او نوشته اند: تا مى توانست قرض مى کرد و به محتاجان کمک می کرد . 🍁 روزى بینوائى به در خانه او رفت و از او چیزى خواست. شیخ چون پولى در بساط نداشت، بادیه مسى (کاسۀ بزرگ ) منزل را برداشت و به او داد و گفت: این را ببر و بفروش! 🍁 دو سه روز بعد که اهل منزل متوجه شدند که بادیه(کاسه) نیست فریاد کردند که: بادیه را دزد برده است. صداى آنان در کتابخانه به گوش شیخ رسید؛ فریاد برآورد که: دزد را متهم نکنید، بادیه را من برده ام. 🍁 در یکى از سفرها که شیخ به سامرا مى رود، در آنجا سخت بیمار مى شود. میرزاى شیرازى از او عیادت مى کند و او را دلدارى مى دهد. شیخ مى گوید: من هیچگونه نگرانى از موت ندارم ولیکن نگرانى من از این است که بنا به عقیده ما امامیه وقتى که مى میریم روح ما را به امام عصر علیه السلام عرضه مى کنند. اگر امام سئوال بفرمایند: زین العابدین ما به تو بیش از این اعتبار و آبرو داده بودیم که بتوانى قرض کنى و به فقرا بدهى، چرا نکردى؟ من چه جوابى به آن حضرت مى توانم بدهم؟! 🍁 بی توجهی به نیازمندان، یکی از شاخص هایی است که موجب نارضایتی امام عصر از ما میشود. در این شرایط اقتصادی قطعا افرادی هستند که باید بیشتر به آنها رسیدگی شود. 🆔 eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬ما پیروز خواهیم شد 🔻آبان 1358 کارتر پشت این میز می نشیند تا اولین تحریم ها علیه ایران را وضع کند؛ امضایی که از دولت کارتر و ریگان تا اوباما، ترامپ و بایدن تکرار می شود. ┄┅┅┅┅♦️BASIRAT♦️┅┅┅┅┄ 🇮🇷| basirat.ir 🇮🇷| @basirat_fa
🎁 هدیه به مناسبت هفته گرامیداشت معلم 📚 کامل ترین لیست کتب شهید مطهری در ایتا 📙۶۰ عنوان کتاب رایگان ۱. آزادی معنوی 👈 دانلود ۲. احیای تفکر اسلامی 👈 دانلود ۳. اخلاق جنسی 👈 دانلود ۴. اسلام و نیازهای روز (۲ جلد) 👈 دانلود ۵. اصول فلسفه و روش رئالیسم (۵ جلد) 👈 دانلود ۶. امامت و رهبری 👈 دانلود ۷. امدادهای غیبی در زندگی بشر 👈 دانلود ۸. انسان کامل 👈 دانلود ۹. انسان و سرنوشت 👈 دانلود ۱۰. آشنایی با قرآن (۱۴ جلد) 👈 دانلود ۱۱. آینده انقلاب اسلامی ایران 👈 دانلود ۱۲. بررسی نهضت‌های اسلامی 👈 دانلود ۱۳. بیست گفتار 👈 دانلود ۱۴. پاسخ‌های استاد به مساله حجاب 👈 دانلود ۱۵. پانزده گفتار 👈 دانلود ۱۶. پنج مقاله 👈 دانلود ۱۷. پیامبر امّی 👈 دانلود ۱۸. تعلیم و تربیت در اسلام 👈 دانلود ۱۹. توحید 👈 دانلود ۲۰. جاذبه و دافعه علی 👈 دانلود ۲۱. جهاد 👈 دانلود ۲۲. حج 👈 دانلود ۲۳. حکمت‌ها و اندرزها (۲ جلد) 👈 دانلود ۲۴. حماسه حسینی (۲جلد) 👈 دانلود ۲۵. خاتمیت 👈 دانلود ۲۶. ختم نبوت 👈 دانلود ۲۷. خدمات متقابل ایران و اسلام 👈 دانلود ۲۸. داستان راستان (۲ جلد) 👈 دانلود ۲۹. درس‌های اسفار (۶ جلد) 👈 دانلود ۳۰. ده گفتار 👈 دانلود ۳۱. زن و مسائل قضایی و سیاسی 👈 دانلود ۳۲. سیری در سیره ائمه اطهار 👈 دانلود ۳۳. سیری در سیره نبوی 👈 دانلود ۳۴. سیری در نهج البلاغه 👈 دانلود ۳۵. شرح منظومه 👈 دانلود ۳۶. شش مقاله 👈 دانلود ۳۷. عدل الهی 👈 دانلود ۳۸. عرفان حافظ 👈 دانلود ۳۹. علل گرایش به مادی‌گری 👈 دانلود ۴۰. فطرت 👈 دانلود ۴۱. فلسفه اخلاق 👈 دانلود ۴۲. فلسفه تاریخ (۴ جلد) 👈 دانلود ۴۳. قیام و انقلاب مهدی 👈 دانلود ۴۴. کلیات علوم اسلامی (۳ جلد) 👈 دانلود ۴۵. گفتارهایی در اخلاق اسلامی 👈 دانلود ۴۶. گفتگوی چهارجانبه 👈 دانلود ۴۷. مساله حجاب 👈 دانلود ۴۸. مساله ربا و بانک و بیمه 👈 دانلود ۴۹. مساله شناخت 👈 دانلود ۵۰. معاد 👈 دانلود ۵۱. مقالات فلسفی 👈 دانلود ۵۲. مقدمه جهان‌بینی اسلامی (۶ جلد) 👈 دانلود ۵۳. نامه تاریخی به امام خمینی 👈 دانلود ۵۴. نبرد حق و باطل 👈 دانلود ۵۵. نبوت 👈 دانلود ۵۶. نظام حقوق زن در اسلام 👈 دانلود ۵۷. نظری بر نظام اقتصادی اسلام 👈 دانلود ۵۸. نقدی بر مارکسیسم 👈 دانلود ۵۹. هدف زندگی 👈 دانلود ۶۰. ولاء ها و ولایت ها 👈 دانلود ┄┅┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠✿┅┅┄ 🌍خبرگزاری بسیج بجنورد ✅👉 @Basijnewsir_bojnourd
🔺موافقت عربستان با ۵ پیشنهاد اقتصادی ایران وزیر اقتصاد: 🔹گفتگوی بسیار سازنده‌ای با همتای سعودی داشتیم. 🔹فیصل ابراهیم با هر ۵ پیشنهاد ایران موافقت کرد و بر تدوین نقشه‌راه همکاری‌های اقتصادی بخش دولتی - خصوصی و سرعت در اجرای آن، تاکید کرد. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔺در «وعده صادق» ۱۰ کشور به اسرائیل کمک کردند 🔹سخنگوی سپاه: در عملیات تنبیهی وعده صادق ۱۰ کشور در حوزه پدافندی به رژیم صهیونیستی کمک کردند و در پس این عملیات، پیروزی کشورمان بر سیستم پدافندی کشور‌های مطرح رقم خورد. 🔹امروز دست ما پر است و دشمن هم این نکته را می‌داند. عملیات وعده صادق با سلاح‌های تولید داخل صورت گرفت. عظمت این اقدام به صورتی بود که آن‌ها باید مدت ها عطش داشته باشند که این حمله چگونه بوده است. 🔹این عملیات نظامی، اقدامی غافلگیرکننده نبود و زمانی که اولین پهپاد پرتاب شد آن‌ها منتظر بودند. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
🔺معاون بین‌الملل بانک مرکزی: در مذاکرات حاشیۀ اجلاس بانک توسعۀ اسلامی، اتفاقات خوبی در خصوص آزادسازی منابع مسدودشدۀ ما در برخی کشورها رخ داد که در آینده خبررسانی خواهد شد. 🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
شهیدی مطهر.pdf
2.94M
آشنایی با دانشمند شهید استاد مرتضی مطهری. ‌🆔https://eitaa.com/kamalibasirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درخواست روزی و مغفرت در اوقات سحر پیامبر خدا صلى الله علیه و آله: هرگاه یک سوم از شب باقی مانده باشد، خداوند تبارک و تعالی مى فرماید: کیست که از من، رفع گرفتارى اى بخواهد تا گرفتارى اش را برطرف کنم؟ کیست که از من، روزی بخواهد تا روزى اش بدهم؟ کیست که از من درخواست کند تا عطایش کنم؟ 📚 کنزالعمال، ج٢، ص١١٣
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از استوری قرآن و حدیث
🔹صفحه: 522 💠سوره ذاریات: آیات 31 الی 51 @ahlolbait_story
سامری در فیسبوک قسمت_بیست_سوم بسم رب المهدی به نیت سلامتی وفرج آقا امام زمان ۵شاخه گل صلواتی ویک مرتبه آیه امن یجیب را قرائت میکنم زمان به سرعت می گذشت و احمد همبوشی همچنان تحت آموزش های خاص قرار داشت حالا به تمام جوانب رسانه های مجازی که تنوع چندانی هم نداشتند آگاه شده بود و خوب می دانست که دنیا به سمتی می رود که رسانه حرف اول را میزند و در آینده ای نه چندان دور میدان جنگ نه در عالم واقعی بلکه در عالم مجازی ایجاد میشود. حالا او به تمام کتاب هایی که قرار بود با نام او چاپ شود تسلط و اشراف داشت و با مطالعه کتاب های خطی که تحت اختیارش قرار می گرفت، خودش هم نظریه ارائه میداد و گاهی مطالب کتاب را با دلخواه و البته صلاحدید اربابش تغییر می داد. امروز قراری با مایکل داشت، مثل همیشه یکی از کت و شلوارهایش را که شیری رنگ بود با پیراهن کرم و کروات قهوه ای پوشید و نگاهی در آینهٔ قدی که در دل دیوار قرار داشت انداخت و وقتی مطمئن شد شیک و مرتب است از آپارتمان خارج شد، به نظرش این جلسه، جلسهٔ مهمی بود و مایکل به او گفته بود که باید با شخص خاصی ملاقات کند. نیم ساعتی به قرار مانده بود و احمد ترجیح میداد که فاصله آپارتمان تا محل قرارش را پیاده برود، در کمتر از بیست دقیقه خود را به محل قرارش رساند، جایی که حدس میزد همان مکانی باشد که در ابتدای ورودش َگ اسرائیل او را با چشم بسته به آنجا برده بودند. احمد وارد ساختمان شد و مستقیم به اتاق مایکل رفت، تقه ای به در زد و با بلند شدن صدای مایکل در را باز کرد و داخل شد. مایکل پشت میزش نشسته بود و غرق مطالعهٔ برگه های جلویش بود که بی شک پرونده ای سرّی بود. با ورود احمد، مایکل از جا برخواست و احمد می خواست به سمت مبل چرمی که روبه روی میز مایکل قرار داشت برود که مایکل با اشاره دست به او فهماند که وقت نشستن نیست و همانطور که کیفش را از روی میز برمی داشت گفت: آفرین، سر وقت رسیدی، همراه من بیا، باید به دیدار کسی برویم، بین راه همه چیز را برایت توضیح میدهم. احمد چشمی گفت و از اتاق بیرون آمدند و همراه مایکل از ساختمان خارج شدند. ماشینی با شیشه های دودی اماده جلوی در انتظار آنها را می کشید. راننده به محض دیدن مایکل از ماشین پیاده شد و در عقب را برای او باز کرد و احمد هم از در دیگر کنار مایکل نشست. هنوز در ماشین را نبسته بود که راننده با چشم بندی در دست به سمت او آمد و اشاره کرد که چشم بند را به چشمهایش بزند، احمد همبوشی هم مثل یک ربات، چشمی گفت و چشم بند را بست. ماشین حرکت کرد و مایکل گفت: از اینکه چشم هایت را بستیم ناراحت نشو این برای امنیت خودت است، چون به جایی میروی که از مکان های مخفی ماست و اگر اطلاعاتی راجع به آن داشته باشی برای خودت بد میشود. احمد سری تکان داد وگفت: درک می کنم، فقط اگر امکان دارد بفرمایید به دیدار چه کسی می رویم. مایکل به پشتی صندلی تکیه داد و گفت: ببین احمد همبوشی یا بهتر است بگویم احمد الحسن، چون قرار است با این اسم مکتب راه بیاندازی، ما برای اینکه موفقیت مأموریت تو را تضمین کنیم، باید تو را به انواع سلاح های مادی و معنوی مجهز کنیم، تو قرار است ادعاهای بزرگی بکنی پس مریدانت از تو انتظار دارند تا کارهایی بزرگی انجام دهی، مثل این است که پیامبری برگزیده می شود و یارانش از او معجزه می خواهند و ما می خواهیم تو را مجهز به این سلاح کنیم. احمد که هر فکری را می کرد غیر از این، آشکارا یکّه ای خورد و گفت: به راستی مرا مجهز به معجزه می کنید یا می خواهید شعبده یادم دهید تا در بین مردم آن را معجزه جلوه دهم؟! مایکل نفسش را آرام بیرون داد و‌گفت: می گویم معجزه! من از شعبده حرف زدم؟! صبر کن تا ساعتی دیگر همه چیز برایت روشن می شود. ادامه دارد.. 📝به قلم:ط_حسینی 🎞🎞🎞🎞🎞🎞
قَدْ أَفْلَحَ مَن تَزَكَّىٰ ﺑﻲ ﺗﺮﺩﻳﺪ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ [ ﺍﺯ ﺯﺷﺘﻲ ﻫﺎﻱ ﺑﺎﻃﻦ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ] ﭘﺎﻙ ﻛﺮﺩ ، ﺭﺳﺘﮕﺎﺭ ﺷﺪ (اعلی/١٤) 🔹🔸🔹 استاد شهید مطهری: 🍃هيچ موجودی به اندازه انسان ، نیازمند به ساخته شدن نیست و هیچ موجودی به اندازه انسان قابل ساخته شدن نیست و هیچ موجودی به اندازه انسان ارزش ساخته شده اش با ارزش ساخته نشده اش این قدر تفاوت ندارد. (آشنایی با قرآن/جلد7/صفحه 47)