eitaa logo
کمال طب (مجتبی بصیری)
157 دنبال‌کننده
482 عکس
122 ویدیو
60 فایل
آموزش طب اسلامی کانال فروش محصولات: @fotrospakhsh لینک کانال کمال طب در ایتا و تلگرام:
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹مزاج در روایات 1 پیامبر اسلام فرمودند: الدَّاءُ ثَلَاثَةٌ وَ الدَّوَاءُ ثَلَاثَةٌ فَأَمَّا الدَّاءُ فَالدَّمُ وَ الْمِرَّةُ وَ الْبَلْغَمُ فَدَوَاءُ الدَّمِ الْحِجَامَةُ وَ دَوَاءُ الْبَلْغَمِ الْحَمَّامُ وَ دَوَاءُ الْمِرَّةِ الْمَشِي‌ یعنی تمام بیماری ها و تمام درمان ها سه گونه اند و اما بیماری ها غلبه خون و مره(صفراء و سوداء) و بلغم است و اما درمان غلبه خون حجامت و غلبه بلغم حمام و غلبه مره مسهل است. من لایحضر، شیخ صدوق، ج1، ص126  در این روایت به ریح اشاره نشده است، زیرا غلبه مزاج ریح، درد و بیماری، نیست بلکه عین اعتدال و سلامتی می باشد منظور از مشی هم برای اهل مره، نمی تواند پیاده روی باشد، زیرا راه رفتن که موجب افزایش حرارت بدن و تعریق است، موجب افزایش خشکی می شود همچنین در روایات دیگر از پیاده روی زیاد، نهی شده است. غلبه دم، هم با علائمی که گفته شده، بسیار قلیل یافت می شود، لذا اکثر مزاج ها، مره(صفرا، سودا) و بلغم است از آن جایی که درمان غلبه بلغم، حمام گرم است، می تواند فهمید ایجاد حرارت چه بالقوه و چه بالفعل برای بلغمی مزاج ها مناسب است مثل پیاده روی، جماع، سونا، ادویه گرم، تعریق بدن و ... لازم به ذکر است که حمام در زبان روایات، کاملا گرم و متفاوت با حمام امروزی است @kamalteb
🔹مزاج در روایات 2 روایت مفصلی از امام صادق علیه السلام در خصوص خودشناسی انسان نقل شده که در آن به طبایع انسان اشاره شده است: الإمامُ الصّادقُ عليه السلام : عِرفانُ المَرءِ نَفسَهُ أن يَعرِفَها بِأربَعِ طَبائعَ ، و أربَعِ دَعائمَ ، و أربَعَةِ أركانٍ : فطَبائعُهُ : الدَّمُ و المِرَّةُ و الرِّيحُ و البَلغَمُ ، و دَعائمُهُ : العَقلُ ، و مِنَ العَقلِ الفَهمُ و الحِفظُ ، و أركانُهُ : النُّورُ و النّارُ و الرُّوحُ و الماءُ امام صادق عليه السلام : خود شناسى انسان به اين است كه خويشتن را به چهار طبع و چهار ستون و چهار ركن بشناسد. چهار طبعش خون و مره(صفرا و سودا) و باد و بلغم است؛ و ستونهايش خرد است كه از خرد فهم و حافظه مايه مى گيرد؛ و اركانش نور و آتش و روح و آب است . تحف العقول، صفحه 354 در این روایت، مزاج یا طبایع انسان به دم، مره، ریح و بلغم اشاره شده است. این روایت در مقام بیان انواع طبایع است، در حالی که در روایت قبلی پیامبر در مقام بیان انواع امراض است که آنها را به غلبه دم و غلبه مره و غلبه بلغم تقسیم می کند. معلوم می شود که مزاج ریح از طبایع است که غلبه آن، موجب مرض نیست. ادامه روایت شرح داده خواهد شد @kamalteb
🔹مزاج در روایات 5 امام باقر علیه السلام در حدیث طولانی خلقت آدم را توضیح می دهند و فرمودند: ...ثُمَّ خَلَطَ الْمَاءَيْنِ فَصَلْصَلَهُمَا ثُمَّ أَلْقَاهُمَا قُدَّامَ عَرْشِهِ وَ هُمَا سُلَالَةٌ مِنْ طِينٍ ثُمَّ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ الْأَرْبَعَةَ الشِّمَالَ وَ الدَّبُورَ وَ الصَّبَا وَ الْجَنُوبَ أَنْ جَوِّلُوا عَلَى هَذِهِ السُّلَالَةِ وَ أَبْرِءُوهَا وَ انْسِمُوهَا ثُمَّ جَزِّءُوهَا وَ فَصِّلُوهَا وَ اَجْرَوْا إِلَيْهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ الرِّيحَ وَ الْمِرَّةَ وَ الدَّمَ وَ الْبَلْغَمَ قَالَ فَجَالَتِ الْمَلَائِكَةُ عَلَيْهَا وَ هِيَ الشِّمَالُ وَ الصَّبَا وَ الْجَنُوبُ وَ الدَّبُورُ فَأَجْرَوْا فِيهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ قَالَ وَ الرِّيحُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الشِّمَالِ قَالَ وَ الْبَلْغَمُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الصَّبَا قَالَ وَ الْمِرَّةُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الدَّبُورِ قَالَ وَ الدَّمُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الْجَنُوبِ قَالَ فَاسْتَقَلَّتِ النَّسَمَةُ وَ كَمَلَ الْبَدَنُ قَالَ فَلَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الرِّيحِ حُبُّ الْحَيَاةِ وَ طُولُ الْأَمَلِ وَ الْحِرْصُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الْبَلْغَمِ حُبُّ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ اللِّينُ وَ الرِّفْقُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الْمِرَّةِ الْغَضَبُ وَ السَّفَهُ وَ الشَّيْطَنَةُ وَ التَّجَبُّرُ وَ التَّمَرُّدُ وَ الْعَجَلَةُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الدَّمِ حُبُّ النِّسَاءِ وَ اللَّذَّاتِ وَ رُكُوبُ الْمَحَارِمِ وَ الشَّهَوَات‏ ...سپس دو آب شيرين و شور را با هم ممزوج نمود و بعد آن را به صدا آورد و به دنبالش آب ممزوج را جلو عرش ريخت و اين دو آب حاصل طعام و شرابى است كه اصل آن طعام و شراب از گل انتزاع شده است،سپس خداوند متعال به فرشتگان چهارگانه يعنى: شمال، دبور، صبا و جنوب‏ فرمان داد كه بر سلاله طين (يعنى همان حاصل طعام و شراب مزبور) تاخته و آن را گوارا و بعد پرورشش داده و سپس سخت و محكمش نموده و به دنبالش قطعه، قطعه و تكّه، تكّه‏ اش كرده و در آن قطعات و تكّه ‏ها طبايع چهارگانه‏ يعنى ریح، مره، دم و بلغم‏ را جارى كنند. امام عليه السّلام فرمودند: فرشتگان بر آن سلاله طين جولان نموده و تاخت آورده و طبايع چهارگانه مزبور را در آنها جارى ساختند. سپس حضرت فرمودند: ریح از ميان طبايع‏ چهارگانه از طرف فرشته شمال در بدن جارى شد و بلغم از ناحيه صبا(شرق)، و مرّه از جانب دبور(غرب) و خون از ناحيه جنوب در بدن و هيكل انسانى جارى گرديدند و بدين ترتيب روح مستقل و بدن كامل گرديد. سپس حضرت فرمودند: از ناحيه ریح، حبّ حيات و طول آرزو و حرص و از جانب بلغم حبّ طعام و شراب و لمس اشياء نرم و دوست داشتن رفاقت و از طرف مره (صفراء و سودا) غضب و سفاهت و شيطنت و ستمگرى و طغيان و شتاب‏زدگى و از ناحيه خون حبّ زنان و لذّات و مرتكب شدن محارم و تبعيّت از شهوات براى اين روح و بدن لازم گرديد. علل الشرائع، ج‏1، ص: 104 در این روایت هم طبایع انسان را به ریح، مره، دم و بلغم تقسیم نموده است و حالات روحی انسان را ناشی از طبایع بدن دانسته است، پس وجود طبایع به صورت کنترل شده در همه بدن ها لازم است @kamalteb
🔹مزاج در روایات 3 ادامه روایت قبل از امام صادق علیه السلام: وَ قَدْ تَجْرِي فِيهِ النَّفْسُ وَ هِيَ حَارَّةٌ وَ تَجْرِي فِيهِ وَ هِيَ بَارِدَةٌ فَإِذَا حَلَّتْ بِهِ الْحَرَارَةُ أَشِرَ وَ بَطِرَ وَ ارْتَاحَ‏ وَ قَتَلَ وَ سَرَقَ وَ بَهِجَ وَ اسْتَبْشَرَ وَ فَجَرَ وَ زَنَى وَ بَذَخَ وَ إِذَا كَانَتْ بَارِدَةً اهْتَمَّ وَ حَزِنَ وَ اسْتَكَانَ وَ ذَبُلَ‏ وَ نَسِيَ فَهِيَ الْعَوَارِضُ الَّتِي تَكُونُ مِنْهَا الْأَسْقَامُ وَ لَا يَكُونُ أَوَّلُ ذَلِكَ إِلَّا بِخَطِيئَةٍ عَمِلَهَا فَيُوَافِقُ ذَلِكَ مِنْ مَأْكَلٍ أَوْ مَشْرَبٍ فِي حَدِّ سَاعَاتٍ لَا تَكُونُ تِلْكَ السَّاعَةُ مُوَافِقَةً لِذَلِكَ الْمَأْكَلِ وَ الْمَشْرَبِ بِحَالِ الْخَطِيئَةِ فَيَسْتَوْجِبُ الْأَلَمَ مِنْ أَلْوَانِ الْأَسْقَامِ و نفس گاهى به صورت گرم در بدن روان است و گاه سرد، پس زمانى كه گرم باشد، آدمى طغيان و سركشى كند، و سرمست گردد، و دل خوش نمايد، و مرتكب قتل شود، و دزدى كند، شادى نمايد و خوش بين شود، و به هرزگى و زنا در افتد و فخر فروشى نمايد. و چون نفس آدمى سرد باشد، اندوهگين و محزون شود، افتاده و افسرده گردد، و فراموش كند، پس اين مجموع عوارضى است كه تمام امراض از آنها میباشد و ابتداى آن جز با انجام خطائى نخواهد بود. (براى مثال‏)خوردن يا نوشيدن در ساعتى انجام شود كه آن ساعت مناسب آن خوراك و نوشيدنى نيست، كه مايه خطا و موجب درد و مرضى از انواع امراض گردد. تحف العقول، صفحه 354 در این روایت، علت حالات رفتاری و امراض انسان، سرد و گرم بودن نفس، معرفی شده است، و با سبک زندگی غلط، نفس انسان ممکن است سرد یا گرم و در نتیجه مریض شود. پس برای حفظ صحت بدن باید تعادل بین سردی و گرمی بدن، حفظ شود و برای درمان امراض، باید غلبه سردی یا گرمی بدن تشخیص داده شود. @kamalteb
🔹مزاج در روایات 4 امام صادق علیه السلام در جواب طبیب هندی که می خواست علم خودش را عرضه کند، فرمودند من به آن نیاز ندارم، در ادامه فرمودند: قَالَ أُدَاوِي الْحَارَّ بِالْبَارِدِ وَ الْبَارِدَ بِالْحَارِّ وَ الرَّطْبَ بِالْيَابِسِ وَ الْيَابِسَ بِالرَّطْبِ وَ أَرُدُّ الْأَمْرَ كُلَّهُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ من گرم را به سرد و سرد را به گرم، و رطوبت را به خشکی و خشکی را با رطوبت درمان می کنم و همه امور را به خداوند عز و جل می سپارم علل للشرایع، جلد 1، صفحه 99 از این حدیث معلوم می گردد تمام بیماری های انسان از اختلال بین سردی و گرمی و تری و خشکی است و با روش درمان به ضد، می توان از همه بیماری ها پیشگیری و آنها را درمان نمود. همچنین طبایع انسان هم از ترکیب این چهار حالت به وجود می آید. لازم است انسان عوارض غلبه این چهار حالت در بدن را بشناسد تا بداند خود را به چه درمان کند، و همچنین شناخت مزاج خوراکی ها برای انتخاب بین آنها و حفظ تعادل بدن ضروری است. نکته دیگر این است که این چهار حالت در همه بدن ها وجود دارد اما گاهی ممکن است یکی یا دوتا غلبه نماید. @kamalteb
🔹مزاج در روایات 5 امام باقر علیه السلام در حدیث طولانی خلقت آدم را توضیح می دهند و فرمودند: ...ثُمَّ خَلَطَ الْمَاءَيْنِ فَصَلْصَلَهُمَا ثُمَّ أَلْقَاهُمَا قُدَّامَ عَرْشِهِ وَ هُمَا سُلَالَةٌ مِنْ طِينٍ ثُمَّ أَمَرَ الْمَلَائِكَةَ الْأَرْبَعَةَ الشِّمَالَ وَ الدَّبُورَ وَ الصَّبَا وَ الْجَنُوبَ أَنْ جَوِّلُوا عَلَى هَذِهِ السُّلَالَةِ وَ أَبْرِءُوهَا وَ انْسِمُوهَا ثُمَّ جَزِّءُوهَا وَ فَصِّلُوهَا وَ اَجْرَوْا إِلَيْهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ الرِّيحَ وَ الْمِرَّةَ وَ الدَّمَ وَ الْبَلْغَمَ قَالَ فَجَالَتِ الْمَلَائِكَةُ عَلَيْهَا وَ هِيَ الشِّمَالُ وَ الصَّبَا وَ الْجَنُوبُ وَ الدَّبُورُ فَأَجْرَوْا فِيهَا الطَّبَائِعَ الْأَرْبَعَةَ قَالَ وَ الرِّيحُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الشِّمَالِ قَالَ وَ الْبَلْغَمُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الصَّبَا قَالَ وَ الْمِرَّةُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الدَّبُورِ قَالَ وَ الدَّمُ فِي الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعَةِ فِي الْبَدَنِ مِنْ نَاحِيَةِ الْجَنُوبِ قَالَ فَاسْتَقَلَّتِ النَّسَمَةُ وَ كَمَلَ الْبَدَنُ قَالَ فَلَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الرِّيحِ حُبُّ الْحَيَاةِ وَ طُولُ الْأَمَلِ وَ الْحِرْصُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الْبَلْغَمِ حُبُّ الطَّعَامِ وَ الشَّرَابِ وَ اللِّينُ وَ الرِّفْقُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الْمِرَّةِ الْغَضَبُ وَ السَّفَهُ وَ الشَّيْطَنَةُ وَ التَّجَبُّرُ وَ التَّمَرُّدُ وَ الْعَجَلَةُ وَ لَزِمَهُ مِنْ نَاحِيَةِ الدَّمِ حُبُّ النِّسَاءِ وَ اللَّذَّاتِ وَ رُكُوبُ الْمَحَارِمِ وَ الشَّهَوَات‏ ...سپس دو آب شيرين و شور را با هم ممزوج نمود و بعد آن را به صدا آورد و به دنبالش آب ممزوج را جلو عرش ريخت و اين دو آب حاصل طعام و شرابى است كه اصل آن طعام و شراب از گل انتزاع شده است،سپس خداوند متعال به فرشتگان چهارگانه يعنى: شمال، دبور، صبا و جنوب‏ فرمان داد كه بر سلاله طين (يعنى همان حاصل طعام و شراب مزبور) تاخته و آن را گوارا و بعد پرورشش داده و سپس سخت و محكمش نموده و به دنبالش قطعه، قطعه و تكّه، تكّه‏ اش كرده و در آن قطعات و تكّه ‏ها طبايع چهارگانه‏ يعنى ریح، مره، دم و بلغم‏ را جارى كنند. امام عليه السّلام فرمودند: فرشتگان بر آن سلاله طين جولان نموده و تاخت آورده و طبايع چهارگانه مزبور را در آنها جارى ساختند. سپس حضرت فرمودند: ریح از ميان طبايع‏ چهارگانه از طرف فرشته شمال در بدن جارى شد و بلغم از ناحيه صبا(شرق)، و مرّه از جانب دبور(غرب) و خون از ناحيه جنوب در بدن و هيكل انسانى جارى گرديدند و بدين ترتيب روح مستقل و بدن كامل گرديد. سپس حضرت فرمودند: از ناحيه ریح، حبّ حيات و طول آرزو و حرص و از جانب بلغم حبّ طعام و شراب و لمس اشياء نرم و دوست داشتن رفاقت و از طرف مره (صفراء و سودا) غضب و سفاهت و شيطنت و ستمگرى و طغيان و شتاب‏زدگى و از ناحيه خون حبّ زنان و لذّات و مرتكب شدن محارم و تبعيّت از شهوات براى اين روح و بدن لازم گرديد. علل الشرائع، ج‏1، ص: 104 در این روایت هم طبایع انسان را به ریح، مره، دم و بلغم تقسیم نموده است و حالات روحی انسان را ناشی از طبایع بدن دانسته است، پس وجود طبایع به صورت کنترل شده در همه بدن ها لازم است @kamalteb
🔹مزاج در روایات 6 الْعُيُونُ، عَنْ هَانِي بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ مَحْمُودٍ الْعَبْدِيِّ عَنْ أَبِيهِ بِإِسْنَادِهِ رَفَعَهُ أَنَّ مُوسَى بْنَ جَعْفَرٍ ع دَخَلَ عَلَى الرَّشِيدِ فَقَالَ لَهُ الرَّشِيدُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَخْبِرْنِي عَنِ الطَّبَائِعِ الْأَرْبَعِ فَقَالَ مُوسَى ع‏ أَمَّا الرِّيحُ فَإِنَّهُ مَلِكٌ يُدَارَى وَ أَمَّا الدَّمُ فَإِنَّهُ عَبْدٌ عَارِمٌ‏ وَ رُبَّمَا قَتَلَ الْعَبْدُ مَوْلَاهُ وَ أَمَّا الْبَلْغَمُ فَإِنَّهُ خَصِمٌ جَدِلٌ إِنْ سَدَدْتَهُ مِنْ جَانِبٍ انْفَتَحَ مِنْ آخَرَ وَ أَمَّا الْمِرَّةُ فَإِنَّهَا أَرْضٌ‏ إِذَا اهْتَزَّتْ‏ رَجَفَتْ‏ بِمَا فَوْقَهَا فَقَالَ لَهُ هَارُونُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ تُنْفِقُ عَلَى النَّاسِ مِنْ كُنُوزِ اللَّهِ وَ رَسُولِه‏ امام موسی کاظم بر هارون الرشید وارد شد، هارون گفت یابن رسول الله، مرا از طبایع چهارگانه آگاه کن، امام فرمودند: اما ریح، آن پادشاهی است که باید مراعاتش شود، دم، برده ای سرکش است که چه بسا بنده ای، سرور خود را بکشد، و بلغم، طرف منازعه است که اگر راه او را ببندی، از در دیگر وارد می شود و مره، زمینی است که اگر بلرزد، هر آنچه روی آن باشد را می لرزاند. هارون گفت ای پسر پیامبر، از گنج های خدا و پیامبرش بر مردم انفاق کن بحار الأنوار (ط - بيروت)، ج‏58، ص: 294 در این روایت هم، طبایع به ریح، دم، بلغم و مره تقسیم شده است. ریح طبعی است که تعادل دارد و باید تحت فرمانش قرار گیریم دم، مزاجی است که همیشه باید کنترل گردد دفع بلغم، سخت است و مره، تمام بدن را تحت تاثیر خودش قرار می دهد @kamalteb
🔹مزاج در روایات 7 حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه خطبه اول به وجود طبایع چهارگانه در بدن اشاره می فرمایند: ...ثُمَّ جَمَعَ سُبْحَانَهُ مِنْ حَزْنِ الْأَرْضِ وَ سَهْلِهَا وَ عَذْبِهَا وَ سَبَخِهَا تُرْبَةً سَنَّهَا بِالْمَاءِ حَتَّى خَلَصَتْ وَ لَاطَهَا بِالْبَلَّةِ حَتَّى لَزَبَتْ فَجَبَلَ مِنْهَا صُورَةً ذَاتَ أَحْنَاءٍ وَ وُصُولٍ وَ أَعْضَاءٍ وَ فُصُولٍ أَجْمَدَهَا حَتَّى اسْتَمْسَكَتْ وَ أَصْلَدَهَا حَتَّى صَلْصَلَتْ لِوَقْتٍ مَعْدُودٍ وَ أَمَدٍ [أَجَلٍ‏] مَعْلُومٍ ثُمَّ نَفَخَ فِيهَا مِنْ رُوحِهِ- [فَتَمَثَّلَتْ‏] فَمَثُلَتْ إِنْسَاناً ذَا أَذْهَانٍ يُجِيلُهَا وَ فِكَرٍ يَتَصَرَّفُ بِهَا وَ جَوَارِحَ يَخْتَدِمُهَا وَ أَدَوَاتٍ يُقَلِّبُهَا وَ مَعْرِفَةٍ يَفْرُقُ بِهَا بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ وَ الْأَذْوَاقِ وَ الْمَشَامِّ وَ الْأَلْوَانِ وَ الْأَجْنَاسِ مَعْجُوناً بِطِينَةِ الْأَلْوَانِ الْمُخْتَلِفَةِ وَ الْأَشْبَاهِ الْمُؤْتَلِفَةِ وَ الْأَضْدَادِ الْمُتَعَادِيَةِ وَالْأَخْلَاطِ الْمُتَبَايِنَةِ مِنَ الْحَرِّ وَ الْبَرْدِ وَ الْبَلَّةِ وَ الْجُمُودِ- [وَ الْمَسَاءَةِ وَ السُّرُورِ] نهج البلاغة خطبه 1ص 42 سپس خداوند بزرگ، خاكى از قسمت هاى گوناگون زمين، از قسمت هاى سخت و نرم، شور و شيرين، گرد آورد، آب بر آن افزود تا گلى خالص و آماده شد، و با افزودن رطوبت، چسبناك گرديد، كه از آن، اندامى شايسته، و عضوهايى جدا و به يكديگر پيوسته آفريد . آن را خشكانيد تا محكم شد. خشكاندن را ادامه داد تا سخت شد تا زمانى معيّن و سر انجامى مشخّص، اندام انسان كامل گرديد. آنگاه از روحى كه آفريد در آن دميد تا به صورت انسانى زنده در آمد، داراى نيروى انديشه، كه وى را به تلاش اندازد و داراى افكارى كه در ديگر موجودات، تصرّف نمايد. به انسان اعضاء و جوارحى بخشيد، كه در خدمت او باشند، و ابزارى عطا فرمود، كه آنها را در زندگى به كار گيرد. قدرت تشخيص به او داد تا حق و باطل را بشناسد ، و حواس چشايى، و بويايى، و وسيله تشخيص رنگ ها، و أجناس مختلف در اختيار او قرار داد. انسان را مخلوطى از رنگ هاى گوناگون، و چيزهاى همانند و سازگار، و نيروهاى متضاد، و مزاج هاى گوناگون از گرمى، سردى، ترى، خشكى، قرار داد. در این خطبه حضرت اسم مزاج ها را نمی آورند اما اجمالا می فرمایند که این طبایع دارای حالات متضاد گرمی، سردی، تری و خشکی هستند. @kamalteb
🔹مزاج در روایات 8 إمام کاظم علیه ‏السلام در توصیف طبایع می فرمایند: طَبائِعُ الجِسمِ عَلى أربَعَةٍ، فَمِنهَا الهَواءُ الَّذی لا تَحیَا النَّفسُ إلاّ بِهِ وبِنَسیمِهِ ، ویُخرِجُ ما فِی الجِسمِ مِن داءٍ وعُفونَةٍ ، وَالأَرضُ الَّتی قَد تُوَلِّدُ الیُبسَ وَالحَرارَةَ ، وَالطَّعامُ ومِنهُ یَتَوَلَّدُ الدَّمُ . ألا تَرى أنَّهُ یَصیرُ إلَى المَعِدَةِ فَتُغَذّیهِ حَتّى یَلینَ ، ثُمَّ یَصفُوَ فَتَأخُذُ الطَّبیعَةُ صَفوَهُ دَما ، ثُمَّ یَنحَدِرُ الثُّفلُ ، وَالماءُ وهُوَ یُوَلِّدُ البَلغَمَ. سرشت آدم، بر چهار چیز نهاده است، یکى از آنها هواست که شخص، جز بدان و به نسیم آن ، زنده نمی ‏ماند و هر درد و عفونتى را هم که در جسم است، بیرون می برد. دیگرى خاک است که ممکن است خشکى و حرارت را پدید آورد. دیگرى خوراک است که خون از آن پدید می‏آید. مگر نمی بینى غذا به معده در می‏آید و آن‏جا، معده آن را می ‏پرورَد تا نرم و آن‏گاه، ناب شود و طبیعت ، افشره آن را به عنوان خون می‏گیرد و سپس فضولات به پایین بدن سرازیر مى‏شود. و چهارم، آب است که بلغم را می سازد. الکافی ، جلد 8 ، صفحه 230 ، حدیث 297 در این روایت، مزاج ها به ریح(هوا)، مره(الارض)، دم(طعام)، بلغم(آب) تقسیم شده است. نکته بعد این است که مزاج مره(صفرا و سودا)، دارای یک کیفیت، یعنی خشکی در درجه اول، و حرارت در درجه دوم معرفی می شود. بنا بر غلط مصطلح، سرد بودن سودا، استناد ندارد. بلکه صفرا و سودا دارای یک کیفیت، و آن هم خشکی و گرمی است کیفیت مزاج بلغم هم سرد و مرطوب، بدلیل منشا آب آن، می باشد. مزاج دم هم از خوردن غذا به وجود می آید. @kamalteb
🔹مزاج در روایات 9 امام حسن عسگری علیه السلام در بیان یک داستان طولانی و تمثیلی از دنیا می فرمایند: أَمَّا الْبِئْرُ فَالدُّنْيَا مَمْلُوءَةً آفَاتٍ وَ بَلَايَا وَ شُرُوراً وَ أَمَّا الْغُصْنَانِ فَالْعُمُرُ وَ أَمَّا الْجُرَذَانِ فَاللَّيْلُ وَ النَّهَارُ يُسْرِعَانِ فِي الْأَجَلِ وَ أَمَّا الْأَفَاعِي الْأَرْبَعَةُ فَالْأَخْلَاطُ الْأَرْبَعَةُ الَّتِي هِيَ السُّمُومُ الْقَاتِلَةُ مِنَ الْمِرَّةِ وَ الْبَلْغَمِ‏ وَ الرِّيحِ وَ الدَّمِ الَّتِي لَا يَدْرِي صَاحِبُهَا مَتَى تُهَيِّجَ بِه‏… كمال الدين و تمام النعمة، ج‏2، ص: 594 ...اما منظور از چاه همان دنیای پر از آفات و بلایا و شر هاست، و منظور از دوشاخه( ای که بر لب چاه روییده و انسان به آن آویزان است) عمر انسان است و منظور از دو موش(که شاخه ها را می خوردند)، شب و روز هستند که با سرعت به سمت مرگ می روند و منظور از چهار مار افعی(که ته چاه بودند)، مزاج های چهارگانه هستند که (در صورت عدم کنترل)، سم های قاتل انسان می باشند و آنها مره، بلغم، ریح و دمی می باشد که صاحبش نمی داند چه زمانی به هیجان می آید... در این روایت نیز، به چهار مزاج مره، بلغم، ریح و دم اشاره شده است. نکته حائز اهمیت این است که همان طبایع چارگانه که بدن را شکل می دهد و نقش مهمی در سلامتی بدن دارند، در صورتی که کنترل نشود، تبدیل به سم های کشنده در بدن خواهند شد. @kamalteb