eitaa logo
اندیشکده‌ شهید‌ کامبوزیا🏅
10.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
598 ویدیو
615 فایل
🏢 اندیشکده علوم استراتژیک و زبانشناسی شهید کامبوزیا ، مطالعات تخصصی حوزه زبانهای سامی با رویکرد تاریخی » تطبیقی و باستانی 👈زبانهای :عربی»عبری»آرامی»یونانی»سریانی»آلمانی»انگلیسی»ترکی 🔆پشتیبانی: @hebreww 💠 تارنما : kambozia.com
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 شهید امیرتوکل کامبوزیا و کشف حجاب 1⃣ استاد در سال ۱۳۱۲ بار دیگر برای آبادانی مزرعه‌ی خود به اطراف زاهدان بازگشت و کلاته و کتابخانه کامبوزیا را گسترش داد. 2⃣ ظاهراً از این تاریخ بود که دربار اجازه‌ی بازگشت او به تهران را نداد. 3⃣ آن‌ها فهمیده بودند که این دانشمند، فرزند مشیر دیوان (یکی از بزرگان دربار قاجار) است و نظر مثبتی به ندارد. برای همین بود که استاد، نام خانوادگی خود را به تغییر دادند. 4⃣ درست از این تاریخ، بحث پیش آمد. از سوی دستگاه حاکمه رضاخانی، بارها به سراغ استاد می‌آمدند تا ایشان را همراه با همسرشان به جلسات عمومی دولتی دعوت کنند. 5⃣ استاد می‌دانست که باید، از سر همسر خود بردارد. لذا روزها سوار اسب می‌شد و همراه با چند جلد کتاب از کلاته دور می‌شد تا مأمورین حکومتی او را پیدا نکنند. 6⃣ او شب‌ها وقتی که مأموران دور می‌شدند بازمی‌گشت. 📚 منبع: کتاب «کامبوزیا»، ص٢۶
🌺 شهید کامبوزیا و طرح یهودی کشف حجاب 1⃣ استاد در دوران و پس از بازگشت از بیرجند، تصمیم به مهاجرت از ایران به فرانسه گرفت، آن زمان، دوران کشف حجاب رضاخانی آغاز شده بود و یکی از دلایل استاد برای مهاجرت، حفظ و همسر و فرزندانش بود. 2⃣ ایشان از مخالفان سرسخت و جدی بود و به صراحت اعلام کرده بود: ✡ «پهلوی‌ها دست‌نشانده‌های و هستند که می‌خواهند علیه جامعه اسلامی اقدام کنند. این کشف حجاب هم نشانه‌ای از همین مسئله است.» 3⃣ به‌دنبال کشف حجاب، همسر کامبوزیا نیز می‌بایست چادرش را از سر برمی‌داشت و این قضیه کاملاً با عقاید استاد مغایر بود. لذا ایشان شرایط سخت زندگی در روستاهای زاهدان را بر ترک این اعتقاد دینی ترجیح داد. 4⃣ مهدی پسر آخر استاد می‌گوید: 🔸 «پدر روی حجاب تعصب زیادی داشت، حتی بچه‌های خود را از همان کودکی با چادر بیرون می‌برد و به‌شدت تاکید می‌کرد که این‌ها (پهلوی‌ها) وابسته به یهود هستند و می‌خواهند چادر و حجاب نباشد؛ در حالی‌که شاید از روی تیپ ظاهری ایشان مشخص نبود در مسائل دینی چه تفکری دارد. 🔸 پدر کسی را مجبور به انجام واجبات نمی‌کرد. چه در خانواده و چه در میان دوستان. بلکه برای آن‌ها دلیل می‌آورد و راه درست را از این طریق به آن‌ها نشان می‌داد و خانواده او، با رغبت به سراغ چادر می‌رفتند.» 📚 منبع: کتاب «کامبوزیا»، صص۵٠-۵١
🌺 شهید امیرتوکل کامبوزیا و کشف حجاب 1⃣ استاد در سال ۱۳۱۲ بار دیگر برای آبادانی مزرعه‌ی خود به اطراف زاهدان بازگشت و کلاته و کتابخانه کامبوزیا را گسترش داد. 2⃣ ظاهراً از این تاریخ بود که دربار اجازه‌ی بازگشت او به تهران را نداد. 3⃣ آن‌ها فهمیده بودند که این دانشمند، فرزند مشیر دیوان (یکی از بزرگان دربار قاجار) است و نظر مثبتی به ندارد. برای همین بود که استاد، نام خانوادگی خود را به تغییر دادند. 4⃣ درست از این تاریخ، بحث پیش آمد. از سوی دستگاه حاکمه رضاخانی، بارها به سراغ استاد می‌آمدند تا ایشان را همراه با همسرشان به جلسات عمومی دولتی دعوت کنند. 5⃣ استاد می‌دانست که باید، از سر همسر خود بردارد. لذا روزها سوار اسب می‌شد و همراه با چند جلد کتاب از کلاته دور می‌شد تا مأمورین حکومتی او را پیدا نکنند. 6⃣ او شب‌ها وقتی که مأموران دور می‌شدند بازمی‌گشت. 📚 منبع: کتاب «کامبوزیا»، ص٢۶ 💢@kambozia
🌺 شهید کامبوزیا و طرح یهودی کشف حجاب 1⃣ استاد در دوران و پس از بازگشت از بیرجند، تصمیم به مهاجرت از ایران به فرانسه گرفت، آن زمان، دوران کشف حجاب رضاخانی آغاز شده بود و یکی از دلایل استاد برای مهاجرت، حفظ و همسر و فرزندانش بود. 2⃣ ایشان از مخالفان سرسخت و جدی بود و به صراحت اعلام کرده بود: ✡ «پهلوی‌ها دست‌نشانده‌های و هستند که می‌خواهند علیه جامعه اسلامی اقدام کنند. این کشف حجاب هم نشانه‌ای از همین مسئله است.» 3⃣ به‌دنبال کشف حجاب، همسر کامبوزیا نیز می‌بایست چادرش را از سر برمی‌داشت و این قضیه کاملاً با عقاید استاد مغایر بود. لذا ایشان شرایط سخت زندگی در روستاهای زاهدان را بر ترک این اعتقاد دینی ترجیح داد. 4⃣ مهدی پسر آخر استاد می‌گوید: 🔸 «پدر روی حجاب تعصب زیادی داشت، حتی بچه‌های خود را از همان کودکی با چادر بیرون می‌برد و به‌شدت تاکید می‌کرد که این‌ها (پهلوی‌ها) وابسته به یهود هستند و می‌خواهند چادر و حجاب نباشد؛ در حالی‌که شاید از روی تیپ ظاهری ایشان مشخص نبود در مسائل دینی چه تفکری دارد. 🔸 پدر کسی را مجبور به انجام واجبات نمی‌کرد. چه در خانواده و چه در میان دوستان. بلکه برای آن‌ها دلیل می‌آورد و راه درست را از این طریق به آن‌ها نشان می‌داد و خانواده او، با رغبت به سراغ چادر می‌رفتند.» 📚 منبع: کتاب «کامبوزیا»، صص۵٠-۵١ 💢@kambozia