eitaa logo
『ڪَمۍ‌ٖټاٰ‌شُھَداٰ』
741 دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
999 ویدیو
45 فایل
شھادت داستان ماندگارۍ آنانےست که دانستند، دنیا جاۍ ماندن نیست ..!
مشاهده در ایتا
دانلود
#سیره_شهدا #شهید_چمران هنر دست #فاطمه_عتابی 🔶آرزو می کنیم همانند انقلاب اسلامی که بدون زور و قدرت اسلحه پیروز شد تمام نقاط جهان رسالت ما را بفهمند و افراد از روی قلب آنرا بپذیرند. #فاطمه_عتابی j๑ïท ➺°.•| https://eitaa.com/joinchat/2574778405C6f00e138e7
ریاضی ایشان قوی بود شب ها بچه هارا جمع میکرد کنار میدان سرپولک؛ پشت مسجد بهشان ریاضی درس میداد زیر تیر چراغ برق...🌹 🌺زکات علم نشر آن است🌺 j๑ïท ➺°.•| https://eitaa.com/joinchat/2574778405C6f00e138e7
خاطره ای از 🔷🔶🟡🟣 رضا سگ باز!!! یه لات بود تو مشهد... هم سگ خرید و فروش می کرد، هم دعواهاش حسابی سگی بود!! یه روز داشت می رفت سمت کوهسنگی برای دعوا و غذا خوردن! که دید یه ماشین با آرم ”ستاد جنگهای نامنظم“ داره تعقیبش می‌کنه. شهید چمران از ماشین پیاده شد و دست اونو گرفت و گفت: ”فکر کردی خیلی مردی؟!“ - رضا گفت: بروبچه ها که اینجور میگن.....!!! - چمران بهش گفت: اگه مردی بیا بریم جبهه!! به غیرتش بر خورد، راضی شد و راه افتاد سمت جبهه......! مدتی بعد.... شهید چمران تو اتاق نشسته بود که یه دفعه دید داره صدای دعوا میاد....! چند لحظه بعد با دست بسته، رضا رو آوردن تو اتاق و انداختنش رو زمین و گفتن: ”این کیه آوردی جبهه؟!“ رضا شروع کرد به فحش دادن. (فحشای رکیک!) اما چمران مشغول نوشتن بود! وقتی دید چمران توجه نمی کنه، یه دفعه سرش داد زد: ”آهای کچل با تو ام.....! “ یکدفعه شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: بله عزیزم! چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا؟ چه اتفاقی افتاده؟ - رضا گفت: داشتم می رفتم بیرون که سیگار بخرم ولی با دژبان دعوام شد!!!! چمران: ”آقا رضا چی میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.....!“ چمران و آقا رضا تنها تو سنگر..... - رضا به چمران گفت: میشه یه دو تا فحش بهم بدی؟! كشيده‌ای، چیزی؟!! - : چرا؟! - رضا: من یه عمر به هرکی بدی کردم، بهم بدی کرده....! تا حالا نشده بود به کسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!! - شهید چمران: اشتباه فکر می کنی!!!! یکی اون بالاست که هر چی بهش بدی می کنم، نه تنها بدی نمی کنه، بلکه با خوبی بهم جواب میده! هِی آبرو بهم میده..... تو هم یکیو داشتی که هِی بهش بدی می‌کردی ولی اون بهت خوبی می‌کرده.....! منم با خودم گفتم بذار یه بار یکی بهم فحش بده و منم بهش بگم بله عزیزم.....! تا یکمی منم مثل اون (خدا) بشم …! رضا جا خورد!.... رفت و تو سنگر نشست. آدمی که مغرور بود و زیر بار کسی نمی‌رفت، زار زار گریه می‌کرد! تو گریه هاش می‌گفت: یعنی یکی بوده که هر چی بدی کردم بهم خوبی کرده؟ اذان شد. رضا عمرش بود. رفت وضو گرفت. سرِ نماز، موقع قنوت صدای گریش بلند شد!!!! وسط نماز، صدای سوت خمپاره اومد. پشت سر صدای خمپاره هم صدای زمین افتادن اومد..... رضا رو خدا واسه خودش جدا کرد......! (فقط چند لحظه بعد از توبه کردنش) یه توبه و نماز واقعی........ به نقل از کتاب خاطرات شهید مصطفی چمران ╭━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╮ @kami_ta_shohada ╰━━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━━╯
:)✌️🏻•زندگی زیباست شهادت زیباتر ❤: زندگی زیباست شهادت زیباتر ❤: ڪـــانــاݪ‌شــہـــداࢪادنــبــاݪ‌ڪـنــیــد↯ شــہـــداچــشم‌بــہ‌ࢪاه‌مــاھ‌سـٺـݩـد👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━╮ @kami_ta_shohada ╰━⊰•❀🍃🌹🍃❀•⊱━╯