eitaa logo
کانال مهدوی
4.2هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
4.4هزار ویدیو
49 فایل
『﷽』 کانال مهدویت ۳۱۳ تا ظهور موضوع کانال : مهدویت شامل آخرالزمان (سخنرانی ،کلیپ ، عکس نوشته، مطلب ،حدیث)حجاب ، شهدا ، رهبری ، مدافعان حرم و سیاسی مهدوی .. اللهم عجل لولیک الفرج 💫 «« یکنفر مانده از این قوم که برمی‌گردد @Yamahdi1392i ادمین
مشاهده در ایتا
دانلود
کانال مهدوی
" دومین حضور " هشتمين روز مهرماه به همراه امير كه معاونت عمليات سپاه رو به عهده داشت راهي منطقه شديم. در راه در مقر سپاه همدان توقف كوتاهي کردیم كه همزمان با اذان ظهر بود. برادر بروجردي،كه به همراه نيروهاي سپاه راهي منطقه بود رو در همان مكان ملاقات كرديم. ابراهيم مشغول گفتن اذان بود و بچه‌ها براي نماز آماده مي‌شدند. حالت معنوي عجيبي در بچه‌ها ايجاد شده بود. محمد بروجردي به امير گفت: "اميرآقا، اين ابراهيم بچه كجاست؟" گفت: "بچه محل خودمونه طرفاي هفده شهريور و ميدون خراسان" برادر بروجردي ادامه داد: "عجب صداي زيبائي داره، يكي دو بار هم تو منطقه ديدمش، پسر پر دل وجرأتيه، ببين اگه تونستي بيارش كرمونشاه پيش خودمون" بعد از اذان، نماز جماعت برگزار شد و حركت كرديم. بار دوم بود كه به سرپل ذهاب مي‌آمديم. اصغر وصالي نيروها رو آرايش داده بود و تقريباً منطقه به يك ثبات و پايداري رسيده بود. اصغر از فرماندهان بسيار شجاع و دلاوري بود كه ابراهيم بسيار به او علاقه داشت. بعدها هر وقت اسم اصغر مي‌آمد، ابراهيم مي‌گفت: "چريكي به شجاعت و دلاوري ومديريت اصغر نديدم. اصغر حتي همسرش رو به جبهه آورده و با اتومبيل خودش كه شبيه انبار مهماته، به همه جبهه‌ها سر مي‌زنه. " اصغر هم چنين حالتي رو نسبت به ابراهيم داشت و يكبار كه قصد شناسايي و انجام عمليات داشت به ابراهيم گفت: "آماده باش بریم شناسايي". وقتي از شناسايي برگشتند، اصغر مي‌گفت: "من قبل از انقلاب تو لبنان جنگيده‌ام و كل دوران درگيريهاي سال58 كردستان رو تو منطقه بودم اما اين جَوون با اينكه هيچكدوم از دوره‌هاي نظامي رو نديده هم بسيار ورزيده است هم مسائل نظامي رو خيلي خوب مي‌فهمه". براي همين در طراحي عملياتي كه جهت حمله به يك مقر نيروهاي عراقي بود، از ابراهيم كمك گرفت. در آن حمله‌ شجاعانه هشت دستگاه تانك دشمن منهدم شد و تعدادي از نيروهاي دشمن اسير شدند. بعد هم نيروها با كمترين تلفات به سمت مقر بازگشتند. اصغر وصالي يكي از ساختمان‌هاي پادگان ابوذر رو براي نيروهاي داوطلب و رزمنده آماده كرد و با ثبت نام و ثبت مشخصات افراد و تقسیم اونها نظم خاصي رو تو شهر ايجاد كرد. وقتي شهر كمي آرامش پيدا كرد. ابراهيم به همراه ديگر رزمنده‌ها ورزش باستاني رو در شهر راه انداختند. هر روز صبح ابراهيم با يك قابلمه ضرب مي‌گرفت و با صداي گرمِ خودش مي‌خواند، اصغر هم مياندار ورزش شده بود . اسلحه ژ3 هم شده بود ميل، با پوكه توپ وتعدادي ديگر از سلاح‌ها ، وسايل ورزشي رو درست كرده بودند. يكي از فرماندهان مي‌گفت: "آن روزها خیلی از مردم كه در شهر مانده بودند و پرستاران بيمارستان و بچه‌هاي رزمنده صبح‌ها به محل ورزش باستاني مي‌آمدند. ابراهيم با آن صداي رسا مي‌خواند و اصغر هم مياندار ورزش بود و به اين ترتيب روح زندگي و اميد رو به بچه‌ها مي‌دميدند. راستي كه ابراهيم انسان عجيبي بود" *** امام صادق مي‌فرمايد: "هركار نيكي كه بنده‌اي انجام مي‌دهد در قرآن ثوابي براي آن مشخص است مگر نماز شب كه از بس پر اهميت است خداوند ثواب آن را معلوم نكرده است و فرموده: پهلويشان از بسترها جدا مي‌شود و هيچكس نمي‌داند به پاداش آنچه كرده‌اند چه چيزي براي آنها ذخيره كرده‌ام" ميزان الحكمه ص331 حديث3665. فراموش نمي‌كنم در همان دوران كوتاه سرپل ذهاب، ابراهيم شبها معمولاً يكي دو ساعت مانده به اذان صبح بيدار مي‌شد و به قصد سر زدن به بچه‌ها از محل استراحت نيروها دور مي‌شد. اما شك نداشتم كه از بيداري در سحر لذت مي‌بُرد و مشغول نماز شب مي‌شد. حتي يكبار ابراهيم رو ديدم كه يكي دو ساعت مانده به اذان صبح، به سختي ظرف آبي رو تهيه كرد و براي غسل و نماز شب از آن استفاده نمود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
زشت است آدم جلوی امامش کم بیاورد و بگوید "ازم بر نمی‌آید!" آن وقت امام زمان نمی‌گوید این همه سال،  صبح تا شب داشتی دعای فرج می‌خواندی، بهتر نبود کنارش می‌رفتی کار هم یاد می‌گرفتی که وقتی آمدم، عصای دستم باشی؟! 🕊🌹 ‌‌ 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
🌺 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 🍃 السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ عِلْمِ النَّبِيِّينَ وَ مُسْتَوْدَعَ حِكَمِ الْوَصِيِّينَ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که سینه مبارکت گنجینه علم اولین و آخرین است. مهر آمد و مهربان نیامد آن صاحب جانمان نیامد فرزند علی و جان زهرا محبوب دل زمان نیامد 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
AUD-20221007-WA0007.mp3
1.78M
💐عهد و پیمانی روزانه با امام زمان عج با خواندن دعای عهد 🌸 🎙دعای "عهــــد" با نوای استاد فرهمند ╭─┅🍃🌸🍃┅─╮ @kanalemahdavi ╰─┅🍃🌸🍃┅─╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شرط قیام امام عصر ارواحنا فداه در بیان امام صادق علیه السلام 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
گفتار جرير بن عبد اللّه درباره حسن خلق پيامبر (ص) جرير بن عبد اللّه مى‌گويد: ▫️ از آن هنگامى كه قبول اسلام كردم، هيچ‌گاه بين من و رسول خدا (ص) حجابى نبود (هر وقت خواستم به محضرش رسيدم) و هر وقت او را ديدم، خنده بر لب داشت، او با اصحاب خود مأنوس بود و با آنها مزاح مى‌كرد و گفتگو مى‌نمود، و با كودكان آنها مهربانى مى‌كرد و آنها را در كنار خود مى‌نشانيد و به آغوش مى‌گرفت و دعوت آزاد و برده و كنيز و فقير را مى‌پذيرفت، و از بيماران در دورترين نقاط مدينه عيادت مى‌كرد، و جنازه‌ها را تشييع مى‌نمود، و معذرت عذر خواهان را مى‌پذيرفت، و در خوراك و پوشاك با بردگان و كنيزانش امتيازى نداشت، هر حاجتمندى از غلام و كنيز و آزاد، نزد او مى‌آمد، در حالى كه حاجتش برآورده شده از نزد او برمى‌خاست، او درشت‌خو و خشن نبود، وقتى مى‌نشست تكيه نمى‌داد و از ديگران پيشى نمى‌گرفت، و نگاه طولانى به چهرۀ كسى نمى‌كرد، هديۀ ديگران را هر چند يك جرعه شير باشد مى‌پذيرفت، و براى پروردگارش خشم مى‌كرد نه براى فرونشاندن خواستۀ نفس خود. ☑️ روايت شده: ▫️ هرگاه پيامبر (ص) سوار بر مركبى بود، اگر پياده‌اى را در راه مى‌ديد او را بر ترك خود سوار مى‌كرد، و اگر آن پياده، سوار نمى‌شد به او مى‌فرمود: 🔸 پيشاپيش من حركت كن، و مرا در محلى كه مى‌خواهى به آنجا بروى درياب. ⬅️ سیرت پیامبر اعظم صلی الله علیه و اله و مهربان جلد ۱، صفحه ۱۶۳ 🏷 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به خاطر امام زمان گناه نکن بگو به خاطر تو امام زمان گناه نمیکنم امام زمان هم دستت میگیره، نجاتت میده 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
آیابصیرت جوانان از فتنه ها ضروری است ؟.mp3
744.1K
آیا بصیرت و آگاهی جوانان از فتنه ها آخرالزمانی ضروریت دارد⁉️ و اینکه برای نجات از فتنه ها چه دعایی توصیه شده است⁉️ ⭕️ پاسخ: 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 می‌خوای احساس تنهایی‌ات از بین بره؟ 🔹دیگه غم و غربت سراغت نیاد؟ 🔹به وحشت نیفتی؟ 🔹راهش اینه که... 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
‍ 🌟حاج اسماعیل آقا دولابی : 🔻روزی که فهم انسان باز شود، خواهد دید که ابتلائات و گرفتاریهایی که خدا برای او پیش آورده است، چه خیرهایی برای او داشته و خداوند از رهگذر آنها محبتی به او کرده که در خوشی ها و نعمتها چنان محبتی به او نکرده است. 🔻به همین خاطر است که وقتی خدا پرده را برمیدارد، انسان غصه میخورد که چرا به خاطر ابتلائات و محرومیتهای دنیا غصه خورده است و آن روز بیش از آنچه برای نعمتها و گشایشها شاکر است، بخاطر محرومیتها و ابتلائات شاکر خواهد بود. منبع : 📚 مصباح الهدی، ۵۰
-در راه جنگ نهروان لشكر امیرالمومنین از ديرى مى گذشتند. پير ترسا (راهب مسيحى) بر بالاى دير بود. نعره زد كه اى لشكر، پيشواى خود را بگوييد نزدم آيد. به امام اين خبر را رساندند. امام به طرف راهب آمد و وقتى نزديك شد، راهب عرض كرد: اى سرور لشكر، كجا مى روى؟ امام فرمود: به جنگ دشمنان دين. عرض كرد: در همين جا توقف كن و لشكر خود را بفرما كه متوجه جنگ مخالفان نشوند كه ستاره مسلمانان به خوشبختى نيست و اين ساعت طالع ندارد؛ چند روز صبر كنيد تا كوكب سعد شود، آن وقت حركت كنيد كه پيروز خواهيد شد. امام فرمود: تو دعوى علم آسمانى مى كنى، مرا از سير فلان ستاره خبر ده؟ عرض كرد: اسمش را نشنيدم؟ امام سوال از ستاره ديگرى كردند، باز ندانست. امام فرمود: تو از آسمان ها علم ندارى، از احوال زمين مى پرسم. آن جا كه ايستاده اى، مى دانى در زير پاى تو چه چيزى مدفون است؟ عرض كرد: نمى دانم. فرمود: ظروفى است؛ و فلان عدد دينارهاى سكه دار و نقش دار در آن مى باشد. عرض كرد: از كجا مى فرمايى؟ به فرمود: رسول خدا صلی اللّه علیه وآله مرا خبر داده است. حتى فرموده: تو با اين قوم نهروانيان مى جنگى و از لشكر تو ده نفر كشته و از لشكر دشمن، كمتر از ده نفر فرار كنند. راهب، متحير شد و تعجب كرد. امام فرمود: زير قدم او را حفر كنيد. پس از كندن آن، ظروف و دينارها كه نشانى هايش را امام فرموده بود، يافتند. پس از مشاهده صدق كلام امام، راهب به دست و پاى حضرت افتاد و مسلمان شد و سپس حضرت متوجه نهروان گرديد. تحفة المجالس: ص ۱۶۳٫
🎥 شرایط اورژانسی 🩺 در اورژانس بیمارستان، مادری چنان زار می‌زد و خدا خدا می‌کرد که جگر را می‌خراشید. پسرش در تصادف، ضربه مغزی شده و حالا با مرگ دست و پنجه نرم می‌کرد. همه با این مادر هم‌دردی می‌کردند و هیچ‌کس به او نمی‌گفت: داد و فریاد نکن، خدا خدا نکن، بایستی دعایت با عمل توام باشد، اول باید خودسازی و سپس دعا کنی... اما نمی‌دانم چرا وقتی نوبت به دعا برای فرج می‌رسد...
یه گروه میخوای که حاوی مطالب مهدوی باشه؟! بیا اینجا 👇👇👇👇 گروه منتظران ظهور مطالب ناب انقلابی؟!!!! بیا اینجا 👇👇👇👇 گروه منتظران ظهور اطلاعات مهدویت؟!!!!!!! بیا اینجا 👇👇👇👇 گروه منتظران ظهور سیاست؟!!!!! اینجا 👇👇👇👇 گروه منتظران ظهور احکام؟!!!!!! اینجا خدا شناسی؟!!! ولایت شناسی؟!!!!! دشمن شناسی؟!!!!! آخرالزمان؟!!!!!! خبرهای جبهه ی مقاومت؟!!!!!!! سیره شناسی؟!!!!!!! و.... بیا اینجا 👇👇👇👇 گروه منتظران ظهور منتظرتیم نیای پشیمون میشی راستی فروارد و لینک و ... هم آزاده🤞🤞🤞🤞 البته به شرط مذهبی بودن از ما گفتن فعلا ... یا حق ... 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
بیماری بزرگ روحی (1).mp3
9.94M
حق به هر قیمتی، گرفتنی نیست ! علّت اینکه انسان سعی دارد حقّش را ثابت کند و یا حقّش را به هر قیمتی بگیرد؛ چیست؟ | 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
کانال مهدوی
" تسبیحات " دوازدهم مهر 1359 است. دو روز بود كه ابراهيم مفقود شده! براي گرفتن خبر به ستاد اسراي جنگي رفتم اما ب يفايده بود. تا نيم ههاي شب بيدار و خيلي ناراحت بودم. من ازصميم يترين دوستم هيچ خبري نداشتم. بعد از نماز صبح آمدم داخل حوطه. سكوت عجيبي در پادگان ابوذر حکم فرما بود. روي خا كهای محوطه نشستم. تمام خاطراتي كه با ابراهيم داشتم در ذهنم مرور م يشد. هوا هنوز روشن نشده بود. با صدايي درب پادگان باز شد و چند نفري وارد شدند. ناخودآگاه به درب پادگان نگاه كردم. توي گرگ و ميش هوا به چهره آ نها خيره شدم. يكدفعه از جا پريدم! خودش بود، يكي از آ نها ابراهيم بود. دويدم و لحظاتي بعد در آغوش هم بوديم. خوشحالي آن لحظه قابل وصف نبود. ساعتي بعد در جمع بچ هها نشستيم. ابراهيم ماجراي اين سه روز را تعريف م يكرد: با يك نفربر رفته بوديم جلو، نم يدانستيم عراق يها تا كجا آمد هاند. كنار يك تپه محاصره شديم، نزديك به يكصد عراقي از بالاي تپه و از داخل دشت شليك م يكردند. ما پنج نفرهم دركنار تپه در چال هاي سنگر گرفتيم و شليك م يكرديم. تا غروب مقاومت كرديم، با تاريك شدن هوا عراق يها عق بنشيني كردند. دو نفر از همراهان ما كه راه را بلد بودند شهيد شدند. از سنگر بيرون آمديم، كسي آن اطراف نبود. به پشت تپه و ميان درخ تها رفتيم. در آنجا پيكر شهدا را مخفي كرديم. خسته و گرسنه بوديم. از مسير غروب آفتاب قبله را حدس زدم و نماز را خوانديم. بعد از نماز به دوستانم گفتم: براي رفع اين گرفتار يها با دقت تسبيحات حضرت زهرا 3را بگوئيد. بعد ادامه دادم: اين تسبيحات را پيامبر، زماني به دخترشان تعليم فرمودند كه ايشان گرفتار مشكلات و سخت يهاي بسيار بودند. بعد از تسبيحات به سنگر قبلي برگشتيم. خبري از عراق يها نبود. مهمات ما هم كم بود. يكدفعه در كنار تپه چندين جنازه عراقي را ديدم. اسلحه و خشاب و نارنج كهاي آ نها را برداشتيم. مقداري آذوقه هم پيدا كرديم و آماده حركت شديم. اما به كدام سمت!؟ هوا تاريك و در اطراف ما دشتي صاف بود. تسبيحي در دست داشتم و مرتب ذكر م يگفتم. در ميان دشمن، خستگي، شب تاريك و... اما آرامش عجيبي داشتيم! نيم ههاي شب در ميان دشت يك جاده خاكي پيدا كرديم. مسير آن را ادامه داديم. به يك منطقه نظامي رسيديم که دستگاه رادار در داخل آن قرار داشت. چندين نگهبان هم در اطراف آن بودند. سنگرهائي هم در داخل مقر ديده م يشد. ما نم يدانستيم در كجا هستيم. هيچ اميدي هم به زنده ماندن خودمان نداشتيم، براي همين تصميم عجيبي گرفتيم! بعد هم با تسبيح استخاره كردم و خوب آمد. ما هم شروع كرديم! با ياري خدا توانستيم با پرتاب نارنجك و شليك گلوله، آن مقر نظامي را به هم بريزيم. وقتي رادار از كار افتاد، هر سه از آنجا دور شديم. ساعتي بعد دوباره به راهمان ادامه داديم. نزديك صبح محل امني را پيدا كرديم و مشغول استراحت شديم. كل روز را استراحت كرديم. باور كردني نبود، آرامش عجيبي داشتيم. با تاريك شدن هوا به راهمان ادامه داديم و با ياري خدا به نيروهاي خودي رسيديم. ابراهيم ادامه داد: آنچه ما در اين مدت ديديم فقط عنايات خدا بود. تسبيحات حضرت زهرا 3 گره بسياري از مشكلات ما را گشود. بعد گفت: دشمن به خاطر نداشتن ايمان، از نيروهاي ما م يترسد. ما بايد تا م يتوانيم نبردهاي نامنظم را گسترش دهيم تا جلوي حملات دشمن گرفته شود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیا تمام در دوران ظهور می‌شوند⁉️ در راستای پروژه اسلام هراسی، شبهه دیگری که مطرح می‌شود این است که حضرت مهدی(عج) می‌آید تا یهودیان را نابود کند و جوی خون از یهودیان راه بیندازد، در حالی که این ادعای کذبی است، حجت الاسلام سید محمدرضا طباطبایی در پاسخ به این شبهه بیان می‌دارد: حضرت مهدی(عج) دشمن پیروان ادیان ابراهیمی، مانند یهودیان نیست و قرار نیست از کشتار آنان جوی خون راه بیندازد، بلکه قرار است با ظالمان عالم بجنگد، بنابراین آن حاکم علی الاطلاق، قطعاً‌ با آن ظالم یهودی که در مقابل جبهه حضرت مهدی(عج) و حضرت مسیح(ع) بایستد، جنگ خواهند کرد، چه بسا این ظالمان را نیز بکشند، ‌ اما اینکه آن مرد الهی بخواهد هر کسی را به صرف داشتن دینی دیگر و لو شخصی مظلوم و مستضعف باشد، بکشد، پذیرفتنی نیست. جد بزرگوار ایشان امام علی علیه السلام در حکومت عادلانه‌شان از اهانت مسلمانان به یک بانوی یهودی می‌فرماید: اگر مسلمانی دق کرده و بمیرد رواست، حال! چگونه فرزند او که قرار است زمین را پر از عدل و دادگری کند و عادل‌ترین حکومت را داشته باشد، بر خلاف سیره جدشان عمل خواهند کرد⁉️ در کتاب مقدس درباره پسر انسان در انجیل متّی فصل 19 عبارت 28 آمده است: «عیسی ایشان را گفت، می‌گویم هر آیینه به شما می‌گوید، شما که مرا متابعت کردید، (آدم‌های خوبی که پیرو حضرت عیسی(ع) بودند)، وقتی پسر انسان به کرسی جلال خود نشست و در آخرالزمان که پسر انسان می‌آید، شما نیز به 12 کرسی نشسته (12 حواریون) و داوری خواهید کرد...»، •پس قرار نیست آن‌ها نابود شوند، بلکه حواریون نیز می‌آیند تا حکومتی را تشکیل دهند. 📚فارس پاسخ شبهات مهدوی 🌹 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯
آیا بهشت ابدی باعث خستگی نمی‌شود؟.mp3
564.7K
آیا بهشت ابدی باعث خستگی نمی‌شود⁉️ و اینکه آیا در بهشت امکان ارتقاء و افزایش درجه وجود دارد⁉️ 🎙 🌹 ╭═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╮ @kanalemahdavi ╰═━⊰🍃🌸🍃⊱━═╯